اگر بگوییم ساختوساز کنار سازههای تاریخی، بلایی است که بر سر میراثفرهنگی ما آمده است، سخن بیهودهای بر زبان نیاوردهایم. کمتر هفتهای است که حریم درجهی یک سازههای تاریخی آماجگاه دستدرازی ها نشود. در هفتهی گذشته نیز ساخت هتلی در کنار ارگ کریمخانی شیراز، جلو ثبت جهانی این سازهی بسیار باارزش را گرفت و همچنان «مسالهساز» است. حریم خانهی بروجردیهای کاشان نیز از دستیازیها در امان نبود. گزارشی کوتاه از این دو رویداد را در همین بخش میتوان خواند.
اما شگفتی خبرهای هفتهی گذشته سخن مسوول میراث فرهنگی شهرستان فیروزآباد فارس بود که حیرتآور است! هنگامی که سیل و بارندگیهای هفتهی پیش کاخ باستانی اردشیر بابکان را نمناک کرده بود و خطرهای بسیاری آن را تهدید میکرد، خبرنگاران از مسوول میراث فرهنگی فیروزآباد پرسیده بودند که چه کاری برای جلوگیری از تخریب کاخ انجام میدهید؟ او با خونسردی فراوان پاسخ داده بود: « با یک وجب کاهگل از نفوذ رطوبت جلوگیری میکنیم!». سپس افزوده بود: «هر چند سیل به حریم درجهی یک کاخ اردشیر بابکان نفوذ کرده و سبب شکستهشدن فنسها شد، اما به خود کاخ و دیوارههای آن آسیبی نرسیده است. سیل یک بلای طبیعی است و کار خود را میکند»! سیل کار خود را میکند، اما ما نیز وظیفهای را که به ما سپردهاند، انجام میدهیم؟ این خبر را در همین بخش میتوان خواند.
در هفتهی گذشته، رفتار ویرانگر یک گردشگر در محوطهی تاریخی تاسوکی سیستانوبلوچستان نیز خبرساز بود و نشان از آن میداد که بسیاری از ما ارزش و اهمیت محوطههای تاریخی و بازماندههای کهن را نمیدانیم و آنها را قربانی هوسبازیها و رفتارهای نابخردانهی خود میسازیم.
– چگاسفلی در حافظهی جهانی رسوب کرده است: عباس مقدم، سرپرست کاوشهای باستانشناسی تل چگاسفلی، پروژهی پیش از تاریخی زهره، در نشست مجازی پژوهشکدهی باستانشناسی به بازگویی دستاوردهای پروژهی پیش از تاریخی زهره در پنجسالهی نخست 1394 تا 1399 پرداخت. او گفت: «در سال 94 پروژه پیش از تاریخی زهره با هدف انجام پژوهش در محوطهای باارزش که اطلاعات باستانشناسی کمی از آن در دسترس بود، با دو پرسش: جایگاه چگاسفلی با توجه به مکان قرار گیریاش در بستر باستانشناسی اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد چیست؟ و دیگر این که: چرا در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه وسعتی این چنینی یافته است؟ آغاز شد».
مقدم دربارهی برآیند فعالیتهای پنجسالهی نخست اینگونه افزود: «چگاسفلی در منظومهی زیستگاههای شاخص هزارهی پنجم پیش از میلاد خاور نزدیک، از اهمیت والایی برخوردار است و در آن با جامعهای روبهرو هستیم که ساکنان آن با نواحی دوردست مراوده داشتند ومذهب و ایدیولوژی از اهمیت بالایی در آن جامعه برخوردار بوده است».
این باستانشناس با گفتن اینکه وارون دیدگاههای سنتی، بخشهای پسکرانهای و حتا کرانهای خلیج فارس یکی از خاستگاههای باارزش جوامع حتا در پیش از تاریخ بوده است، افزود: «چگاسفلی در حافظهی جامعهی داخلی و مجامع علمی داخلی و خارجی رسوب کرده است و این شاید کمترین دستاورد ما در پنجسالهی اول پروژه پیش از تاریخی زهره باشد».(ایلنا، 15 آذر)
– آسمان سد راه ثبت جهانی ارگ کریمخانی شد: امروز ارگ کریمخانی از نمادهای مهم شهر شیراز بهشمار میرود و از همینرو مسوولان از ساماندهی «محور زندیه» و ثبت جهانی مهمترین میراث آن، یعنی ارگ کریمخانی سخن میگویند. محور زندیه دربردارندهی عمارت دیوانخانه، ارگ کریمخان، باغ نظر، گرمابه و بازار وکیل است که به تدریج ساختمانهای تازه مانند پست و مخابرات، بانک، کتابخانه و بوستان لابهلای عمارتها و بناهای آن ساخته شد.
بهتازگی گردآوری پل عابر پیاده بولوار کریمخان زند در چهارراه زند، با هدف احیای چشمانداز محور زندیه انجام پذیرفته؛ اما آنچه نمای این محور را مدتهاست مخدوش ساخته، نه پل عابر پیادهای که به سادگی جمع میشود، بلکه هتلی است که با آنکه سر به ابرها ساییده و آسمانش بر ارگ سایه انداخته است، قصد کوتاهشدن هم ندارد.
ساخت هتل آسمان، سازهای پُرماجرا که در صد متری ارگ جای دارد و هماکنون با 18 اشکوب (طبقه) در خیابان رودکی شیراز جا خوش کرده است، در سال 1380 آغاز شد. اسکلت نخست این سازه در 6 طبقه ایجاد شد؛ اما با بازگشت به کمیسیون ماده صد و پرداخت هزینه تخلف، در یک سال هتل به 14 طبقه رسید؛ سپس ارتفاع 5/ 64 متری هتل در میراث فرهنگی تایید شد و پس از ساخت طبقه هجدهم، مسوولان به فکر متوقف کردن روند این اوجگیری افتادند، در بهار 1394 شورای عالی معماری و شهرسازی مجوز تخریب چهار طبقه از این هتل را صادر کرد؛ ولی این حکم هرگز اجرا نشد.
در اردیبهشت 1394 شهرداری شیراز 2 متر و 20 سانتیمتر از هتل آسمان شیراز را تخریب کرد؛ با این حال پایهی این هتل چنان محکم بود که هیچیک از کارها برای بازگردانی منظر ارگ کریمخان راه به جایی نبرد.
امروز که کوشش برای جلب توجه یونسکو به محور زندیه، ارگ کریمخانی و ثبت جهانی آن، قوت گرفته، دوباره پرسشهایی دربارهی وضعیت هتل آسمان و ارتفاعش که پس از گذشت یک سال و نیم از آتشسوزی همچنان راکد اما استوار برجای مانده، مطرح شده است.
به گمان میرسد، مسوولان دربارهی دستاندازی ارتفاع هتل آسمان به حریم ارگ کریمخانی همدیدگاه هستند؛ اما متوقفماندن وضعیت این سازه، آنهم با توجه به بایستگی ثبت جهانی ارگ کریمخانی و محور زندیه و نیز تاثیر به عقب افتادن تعیین تکلیف نهایی ارتفاع هتل آسمان بر تمام فعالیتهایی که برای ساماندهی مهمترین محور مهم تاریخی شهر شیراز در حال انجام است، چندان پذیرفتنی نیست. سکوت در اینباره و دنبالهدار شدن ماجرا، نمیتواند سایهی هتلی مدرن را از سر ارگی تاریخی بردارد و در نهایت باید تصمیمی قطعی و حکمی عملی برای آن صادر کرد. (ایرنا، 15 آذر)
– حریم خانهی بروجردیها حفظ میشود؟: خانهی تاریخی بروجردیهای کاشان این روزها با انتشار تصاویری از ساخت یک مجتمع تجاری در چند قدمی این بنای تاریخی، خبرساز شده است. پیگیری از مسوولان شهر کاشان نشان میدهد که با نظارت انجام گرفته و با وعده مالک مجتمع تجاری، ساخت این مجتمع تجاری در کنار خانه ثبت ملی شده بروجردیها با شرط حفظ حریم بصری این بنای تاریخی، ادامه خواهد یافت.
خانهی بروجردیهای کاشان از دوره قاجار برجای مانده است و شکوه معماری سنتی ایران را به تصویر میکشد. این خانه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و به اندازهای اهمیت دارد که حتی تصاویر گنبد نورگیر و بادگیرهای آن بر اسکناسهای پس از انقلاب نیز درج شد. حالا ساخت یک مجتمع تجاری در حریم درجهی یک این اثر، حساسیت بسیاری برانگیخته است. اما ماجرا چیست؟
یک سرمایهگذار ایرانی اهل کاشان و ساکن در خارج از کشور که به خریداری و مرمت خانههای تاریخی کاشان سرگرم است، 3 پلاک واقع در همسایگی خانه تاریخی بروجردیهای کاشان را خریداری میکند تا براساس نیاز گردشگری کاشان اقدام به ایجاد فضاهای مرتبط با گردشگری در یک مجتمع تجاری کند.
یکی از پلاکها به ارتفاع 12متر که پنجاه سال پیش ساخته شده بود و فاقد ارزش تاریخی و میراثی بود. از همان زمان چشمانداز خانهی تاریخی بروجردیها را بهطور کامل از میان برده بود، اما زمانی که سرمایهگذار اقدام به تخریب این خانهی فاقد ارزش کرد، عمارت بروجردیها در خیابان علوی کاشان بهطور کامل نمایان شد و زیبایی دیداری شگفتی به بافت تاریخی کاشان بخشید.
حساسیتها اما از زمانی آغاز شد که ستونهای مجتمع تجاری بالا رفتند و تصاویر آن حساسیت مردم و دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخت. براساس قوانین میراثفرهنگی، ساختوساز در حریم آثار تاریخی نباید بهگونهای باشد که فضای بصری بناهای تاریخی همجوار خود را از میان ببرد. برهمینپایه ساختوساز در برخی بافتهای تاریخی تا 5.5 متر ارتفاع مجاز است و این قانون، برای سرمایهگذار مجتمع تجاری واقع در کنار خانهی تاریخی بروجردیها نیز با درخواست مالک و با هدف حفظ فضای بصری خانه بروجردیها به 5 متر رسید. (روزنامه همشهری، 15 آذر)
– تنها 34 تومان؛ بودجه روزانه حفظ هر مترمربع جنگل در ایران است!: سال 1400 قرار است دو هزار و 400 میلیارد تومان بودجهی کل کشور به سازمان جنگلها برسد که این بودجه نسبت به سالجاری 40 درصد افزایش داشته که منطبق بر رقم تورم است. در همین حال، برای اجرای برنامههای حیاتی مانند حفاظت از جنگلهای هیرکانی، جلوگیری از فرسایش خاک، تجهیزات خاموش کردن آتش و کارهای آبخیزداری، هنوز رقم های اختصاصیافته پاسخگوی دشواریهای پیشرو نیست. بررسیها همچنین روشن کرده است که سهم حفاظت از هر مترمربع جنگل در برنامه توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال، تنها 34 تومان در روز است.
سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در این بودجه، هشت کد بودجهای برای برنامههای خود دارد. البته هر سال در بخش هزینههای جاری و تملک داراییهای سرمایهای، یا همان هزینههای عمرانی، رقمها به دقت مشخص است. اما نکتهی اساسی که تغییری در روند بودجهریزی سال 1400 به شمار میرود، جدا شدن پنج کد بودجه از هزینههای سالانه است که میتواند اهمیت این موارد را برای مدیریت منابع طبیعی کشور افزایش دهد. مقایسه بودجه سال 1400 سازمان جنگلها با رقم بودجه پیشنهادی کل کشور، برپایهی لایحهی دولت که 2425 هزار میلیارد تومان است، نشان میدهد سال آینده دولت یکهزارم بودجه کل کشور را به صیانت از جنگلها و مراتع کشور اختصاص داده است.
این در شرایطی است که این سازمان متولی حفظ 83 درصد از عرصههای ملی کشور است و باید برنامههای گستردهای برای بودجهریزی در این موضوع داشته باشد.
یکی از مهمترین بخشهای بودجه سال 1400 سازمان جنگلها، مربوط به خاموش کردن آتش جنگلها و مراتع است که در سالهای اخیر همواره بحرانیترین محور فعالیتها بوده و زیانهای بسیاری را به عرصههای طبیعی کشور تحمیل کرده است. خاموش کردن آتش هر ساله با کمترین امکانات یعنی بیل و کلنگ و دمندههای اولیه انجام شده و تنها در موارد نادر با فرستادن بالگرد آتش مهار شده است. رقمهای مندرج در برنامه خاموش کردن آتش جنگلها و مراتع سال 1400 نشان میدهد که هیچ بودجه جدیدی برای تجهیز حافظان عرصههای طبیعی در مقابله با آتشسوزیها اختصاص داده نشده است. (روزنامه همشهری، 16 آذر)
– ریزش پل تاریخی خاتون در کرج: مدیرکل میراث فرهنگی البرز با اشاره به ریزش یک پل تاریخی در کرج گفت: بدون شک عملیات عمرانی انجام گرفته در پیرامون این پل، در سالهای 1395 و 1396، در پدیدآمدن این رویداد بیاثر نبوده است. او با اشاره به ریزش بخشی از سقف پل تاریخی خاتون گفت: این رویداد پسین آدینه پیش آمد و علت دقیق آن در دست بررسی است. البته نباید این موضوع را هم نادیده گرفت که از ساخت این پل نزدیک به ۴۰۰ سال گذشته و به دلیل جاری شدن سیل و روی دادن زلزله، استواری آن کم شده است. افزونبر این، در دههی چهل و پنجاه نیز پل خاتون جای گذر خودرو بوده است. این موضوع هم در کاهش استواری این اثر تاریخی تاثیر خود را داشته است.
پل تاریخی «خاتون»، از مهمترین پلهای تاریخی استان البرز است. این پل به درازای 61 متر و پهنای 7 متر، در ورودی باختری شهر کرج و بر روی رودخانه کرج ساخته شده است. (ایسنا، 16 آذر)
– عمارت «تخت دریا قلی بیگ» کرمان همچنان در بلاتکلیفی: معاون میراث فرهنگی، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان کرمان گفت: به دنبال متولی برای عمارت «تخت دریا قلی بیگ» هستیم تا آن را به بخش خصوصی واگذار کرده و کاربریای برای این اثر تعریف کنیم تا از پاتوق شدن این بنا برای معتادین و هنجارشکنان جلوگیری کنیم.
وی ادامه داد: مشکل عمارت تخت دریا قلی بیگ فنی، مرمتی و سازهای نیست، بلکه دشواری اصلی این سازه، موقعیت است. این عمارت در یک جای خلوت و کم رفتوآمد است و ما به دلیل کمبود نیرو، نیرویی در آنجا نداریم این مساله سبب شده است که معتادین و هنجارشکنان آسیبهای جدی به این بنا وارد کنند.
او افزود: به تازگی، به قصد دزدیدن کابلهای جای گرفته در کف سازی این بنا، دزدها آسیب جدی به کفسازی این عمارت زدهاند.
وی یادگاری نویسیها را یکی از دشواریهای اساسی بسیاری از سازههای تاریخی کشور دانست و گفت: یادگارنویسی سبب مخدوش شدن چهرهی بناها میشود و این عمارت نیز از این موضوع آسیب جدی دیده است.
معاون میراث فرهنگی کرمان گفت: باور داریم اگر نتوانیم متولی برای این عمارت تاریخی پیدا کرده و برای آن کاربری تعریف کنیم، هرچندبار آنجا را مرمت کنیم دوباره ممکن است این رویدادها برای این بنای تاریخی بیفتد. پس به دنبال احیا و تعریف کاربری این مجموعه هستیم. (ایسنا، 16 آذر)
– با یک وجب کاهگل جلوی رطوبت را میگیریم!: سیل روز شنبه 16 آذر شیراز به حریم درجهی یک کاخ اردشیر بابکان در فیروزآباد رخنه کرد و سبب شکستهشدن فنسهای پیرامون این مجموعه شد. با اینهمه مسوول میراث فرهنگی شهرستان فیروزآباد باور دارد که با یک وجب کاهگل از نفوذ رطوبت جلوگیری میکنیم!
انتشار فیلمی در فضای مجازی از آبگرفتگی این مجموعه این هراس را ایجاد کرده است که پایش و پاکسازی نکردن مسیر طبیعی دفع آب و سوءمدیریتها سبب شده تا سیل شیراز، به حریم درجهی یک کاخ اردشیر بابکان نفوذ کند.
درنا شهبازی، مسوول میراث فرهنگی شهرستان فیروزآباد، در اینباره گفت: «این آبگرفتگی ارتباطی به کاخ اردشیر بابکان ندارد و در کنار پُل ساختمان پایگاه اتفاق افتاده است. چراکه پلی که در کنار ساختمان پایگاه کاخ اردشیر بابکان قرار دارد باید توسط دهیاری و شورای شهر عریضتر میشد که این اتفاق در سالهای گذشته نیفتاده است و از آنجا که سیل روز گذشته گسترده بود، این پل پاسخگو نبود و سبب شد تا آب به حریم درجه یک کاخ اردشیر بابکان برسد».
او با اشاره به آنکه سیل سبب شکستهشدن فنسهای پیرامون کاخ اردشیر بابکان شده است، گفت: «هر چند سیل به حریم درجهی یک کاخ اردشیر بابکان نفوذ کرده و سبب شکستهشدن فنسها شد، اما به خود کاخ و دیوارههای آن آسیبی نرسیده است. یک بلای طبیعی است و کار خود را میکند»!
باتوجه به آنکه کاخ اردشیر بابکان از مصالح لاشهسنگ و ملات گچ ساخته شده است و در تزیینات این کاخ از گچبریهای بسیار زیبا و رنگی استفاده شده است، بیم آن میرود که سیل روز گذشته و نم و رطوبت ناشی از آن، به این کاخ آسیب بزند. اما شهبازی معتقد است: «اطراف چنین کاخی را نمیتوان با شیشه محبوس کرد تا مانع نفوذ رطوبت شود. ضمن آنکه این مجموعه دو هزار سال قدمت دارد و هنوز سرپا مانده است».
او افزود: «مسوولان پایگاه نیز سعی میکنند با گرفتن یک وجب کاهگل در اطراف کاخ آنرا از نم و رطوبت حفاظت کنند. هر زمان که این کاهگل از میان رفت دوباره برای آن یک فکری میکنیم. اکنون سیل کنترل شده و آسیبی به این مجموعه وارد نشده است».
برخی باور دارند سیل روز گذشته به تنگاب و قناتی که در نزدیکی آن جای دارد نیز آسیب رسانده است. اما مسوول میراث فرهنگی شهرستان فیروزآباد این خبر را تکذیب کرد. (ایلنا، 17 آذر)
– بررسی چهار پروندهی ایران در نشست مجازی میراث جهانی ناملموس: معاون میراثفرهنگی کشور از ارایه چهار پرونده ایران در پانزدهمین اجلاس مجازی کمیته میراث جهانی ناملموس، که در روزهای 24 تا 29 آذرماه امسال در پاریس برگزار میشود، خبر داد. بر پایهی تصمیم کمیته میراث جهانی یونسکو، این نشست به سبب فراگیری کرونا بهگونهی آنلاین برگزار میشود. ایران برای این نشست، چهار پروندهی ثبت جهانی مینیاتور، زیارت تادئوس مقدس (در قره کلیسا)، مهارت ساختن و نواختن عود و همچنین جشن مهرگان را ارایه کرده است. این چهار پرونده به شکل مشترک با کشورهای همسایه، تدوین شده است. پرونده مینیاتور به شکل مشترک با کشورهای ترکیه، آذربایجان و ازبکستان، پرونده زیارت تادئوس مقدس بهشکل مشترک با ارمنستان، پرونده مهارت ساختن و نواختن عود بهشکل مشترک با سوریه و پرونده جشن مهرگان بهشکل مشترک با تاجیکستان تدوین و برای ثبت در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو پیشنهاد شده است. (میراث آریا، 17 آذر)
– رفتار شگفتانگیز و ویرانگر یک گردشگر در تاسوکی سیستان و بلوچستان: رفتار یک گردشگر در یکی از سایتهای تاریخی سیستان و بلوچستان در فضای مجازی بحثبرانگیز شده است؛ رفتاری که تازگی ندارد، اما پرسشهای بسیاری را پیش میآورد؛ مانند اینکه آیا در قانون، جزایی برای رفتار ویرانگر و ناهنجار گردشگران تعیین شده است؟ اگر چنین است چرا همچنان شاهد تکرار، گسترش و حتا تشویق به گسترش این ناهنجاریها در میان برخی گردشگران و برخی از کنشگران گردشگری هستیم؟
جوانی که خود را بلاگر سفر، مدرس و مشاور گردشگری معرفی کرده، بهتازگی با انتشار عکسهایی از سفرش به منطقه «تاسوکی» در استان سیستان و بلوچستان، واکنش دوستداران و کنشگران گردشگری و میراث فرهنگی را برانگیخته است. این جوان با ورود به یک محوطه تاریخیِ مطالعه و کاوشنشده، اسکلتها، سفالها و برخی لوازم تاریخی را از زمین خارج و جابهجا کرده تا هیجان بیشتری را به دنبالکنندگانش بدهد. از آنها نیز خواسته با انتشار عکسهایش، کمک کنند تا دنبالکننده (فالوئر) بیشتری در اینستاگرام جذب کند! این درحالی است که برداشتن، جابهجا کردن و حتا لمسِ آثار و اشیاء تاریخی، کاری غیرقانونی بوده و در کاوشها وپژوهشهای آیندهی باستانشناسی دشواری پدید میآورد.
قلعه «رامرود» در منطقه تاسوکی که جای رفتار ماجراجویانه این جوان جویای نام بوده است، کموبیش مخروبه شده و از هیچ گونه حفاظتی بهرهمند نیست. این گستره در سال 1380 در فهرست آثار ملی ثبت شده اما تا کنون پژوهش باستانشناسی در آن انجام نشده است. بنابراین ورود بلاگرهای سفر به این سایت با چنین شرایطی که حتا یگان حفاظت ندارد، بیشتر از آنکه اثری مثبت برای میراث فرهنگی و حتا گردشگری داشته باشد، ویرانگر است. (ایسنا، 17 آذر)
– ابتکار جالب محیطبانان برای رهایی خرسهای گرفتار: محیطبانان در ابتکاری جالب دو توله خرس به همراه یک خرس بالغ را که در استخری خالی گرفتار شده بودند، نجات دادند. خرس مادر به همراه دو تولهاش در یک استخر خالی در حاشیه منطقه حفاظت شده بیستون کرمانشاه سقوط کرده بودند که محیطبانان برای نجات آنها در محل حاضر شدند. همچنین به سبب ازدحام جمعیت و ایجاد استرس در جانوران، محیطبانان تشخیص دادند که از پرتاب گلوله بیهوشی خودداری کنند. به همین دلیل در ابتکاری جالب با 15 گونی کاه، یک پله درست کردند تا آنها خودشان را از استخر بالا بکشند و نجات یابند. پس از ریختن اندکی غذا برای خرسها، محل از حضور جمعیت تخلیه شد و به گفته محیطبانان این خرس و تولههایش شب گذشته از استخر خارج شده و به طبیعت بازگشتهاند. (تسنیم، 17 آذر)
– اموال تاریخی بخش خصوصی خراسان شمالی در آستانهی نابودی است: معاون میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان شمالی گفت: «اموال منقول تاریخی و فرهنگی در اختیار بخش خصوصی و برخی دستگاههای دولتی استان، در معرض فرسودگی و نابودی است».
او در ادامه افزود: «بر اساس گزارشهای غیررسمی، برخی دستگاههای دولتی استان و نیز شهروندان در منازل خود اشیای منقول تاریخی و فرهنگی را نگهداری میکنند که اگر به آنها بهدرستی رسیدگی نشده و به صورت دورهای مرمت نشوند، احتمال از میانرفتن آنها وجود دارد. با وجودی فراخوانی که دربارهی انتقال این اموال تاریخی برای مراقبت و نگهداری مناسب نزد اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داده شد و مکاتباتی که با این دستگاهها انجام شد، هیچ دستگاهی به این فراخوان پاسخ نداد».
او گفت: «با علم به اینکه برخی اشیای تاریخی از جمله سپر، زره، ادوات جنگی و یا وقفنامههای قدیمی در تکایا و تعزیهخانهها نگهداری شده و یا در اختیار اداره کل اوقاف و امور خیریه استان است، با این اداره کل نیز مکاتبه کردیم، اما از آنان هیچ پاسخی دریافت نکردیم». (ایرنا، 18 آذر)
– آنفولانزای فوق حاد پرندگان به قوهای مازندران رسید: رییس اداره «نظارت بر امور حیات وحش محیطزیست مازندران» گفت که آزمایش آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در نمونهبرداری از قوی تلفشده در تالاب سرخرود محمودآباد، مثبت اعلام شد.
کوروس ربیعی با اشاره به کوچ قوها به تالابهای استان مازندران افزود: «در برنامههای پایش و بررسی وضعیت قوهای مهاجر در تالاب سرخرود در سال جاری، در تاریخ 15 آذر ماه امسال، یک قطعه قوی بیمار مشاهده و با کمک کارشناسان دامپزشکی از آن نمونهگیری شد که در تاریخ 17 آذرماه تست آنفلوآنزای این پرنده مثبت اعلام شد».
وی ادامه داد: «با پایش دقیقتر و بررسی بیشتر تالاب سرخرود، عصر روز گذشته بار دیگر لاشه 2 قطعه قوی فریادکش مشاهده شد که این موضوع نگرانی بابت ادامهدار شدن و درگیری بیماری و تلفات را در گونههای پرندگان مهاجر بیشتر کرده است. از اینرو، احتمال آلودگی و بیماری در تمامی پرندگان مهاجر وجود دارد و توصیه میشود پروتکلهای بهداشتی در تمامی محیطهای تالابی در برخورد با پرندگان وحشی رعایت گردد». (ایرنا، 18 آذر)
– آیندهی ناروشن ساختمان ۸۷ سالهی کفش ملی: در ضلع شمال باختری میدان قیام تهران، نخستین فروشگاه کفش ملی جای دارد؛ فروشگاهی که سالهاست متروکه مانده بهگونهای که چند سالی است که دیوارهای آن با تیرهای فولادی نگهداشته شده و سقفش نیز تنها با چند تکه چوب پابرجاست. البته بارش باران در روزهای گذشته سقف را نیز آسیبپذیر کرده است و این ساختمان را به یک فضای بیدفاع و خطرناک برای آمدوشد کاسبان و مردم تبدیل کرده است.
برپایهی قانون، شهرداریها موظف هستند که نسبت به رفع خطر از ساختمانهای در معرض خطر اقدام کنند، اما شهردار منطقه ۱۲ چنین میگوید که باید مسوولان میراثفرهنگی دربارهی چگونگی مرمت این ساختمان، نقشهی راهی برای مالک و شهرداری مشخص کنند.
علی محمد سعادتی با گفتن اینکه باید روش مرمت بنا از سوی میراثفرهنگی مشخص و تعیین شود، افزود: ما در شهرداری باور داریم از آنجایی که این ساختمان از نخستین فروشگاههای کفش ملی تهران است، باید نگهداری شود، اما مالکان این فروشگاه به فکر مرمت نیستند.
سعادتی با گفتن اینکه این ملک دچار فرسودگی شده و چهبسا در بارندگیهای پیشرو میزان ویران آن بیشتر شود، ادامه داد: در همین منطقه ساختمانهای قدیمیتر و فرسودهتری مرمت شدهاند، اما چون این ملک شخصی است باید مالکان برای احیای آن اقدام کنند و سازمان میراث فرهنگی نیز با حساسیت ویژه به این ملک توجه کند، چراکه نوع آجر کاریها، تزیینات و نمای آن باید نگهداری شود و ارزشهای تاریخی دارد.
شهردار منطقه 12 با پافشاری بر اینکه بارشهای آتی میتواند این ساختمان را ناایمنتر کند، افزود: این درحالی است که سازمانهای متولی مثل میراث باید فکری کنند، چرا که این ساختمان 87 ساله، وضعیت ایمنی خوبی ندارد و باید کاری از سوی مالک انجام گیرد. (ایسنا، 19 آذر)
– کشف 300 اثر تاریخی در کاوش محلهی سرچشمه گرگان: از 40 روز پیش هیات باستانشناسی ادارهی کل میراث فرهنگی برای کاوش در محدودهی شهر تاریخی استرآباد مستقر شدهاند. در این کاوشها، تاکنون 300 قطعه شی از دورههای گوناگون تاریخی بهدست آمده است. این کاوش میتواند آغازی برای زدودن ابهامات و پاسخ به پرسشها در ارتباط با موضوعات گوناگون بخش میراث فرهنگی منطقه استرآباد باشد. اشیا بهدست آمده که یگانه است، به روش علمی مرمت میشود و برای نمایش در موزهها فرستاده خواهد شد. گفتنی است که نتایج کاوش باستانشناسی در شهر تاریخی استرآباد در جریانهای باستانشناسی کشور و حتا خارج از مرزها، اهمیت خواهد داشت. (ایسنا، 19 آذر)
– چهل میلیارد تومان متوسط خسارت هر سیل در کشور است: برپایهی گزارش سازمان جنگلها، متوسط خسارت هر سیل در کشور 40 میلیارد تومان است. این درحالیست که با اجرای عملیات آبخیزداری میتوان خسارات سیل را تا 70 درصد کاهش داد. از سویی دیگر، سالانه 76/ 0 درصد از حجم مخازن سدهای کشور بهدلیل رسوبگذاری از دست میروند. درحالی که اجرای عملیات آبخیزداری سالانه سبب کنترل رسوب به میزان 4 متر مکعب در هکتار میشود. همچنین با اجرای عملیات آبخیزداری سالانه 9 تن در هکتار فرسایش خاک کنترل خواهد شد. (ایسنا، 19 آذر).
– لاشهی یک دلفین در کیش کشف شد: پس از پیدا شدن لاشه دو نهنگ در سواحل جزیره کیش، لاشهی یک دلفین در سواحل مرجانی کیش کشف شد. مریم محمدی، رییس اداره محیط زیست سازمان منطقه آزاد کیش، خبر مرگ دلفین سواحل جزیره کیش را تایید کرد. وی دربارهی علت مرگ این دلفین، گفت: با توجه به اینکه علایم خاصی بر روی لاشه دلفین دیده نشد، احتمال مرگ به واسطه صید ترال یا برخورد با کشتی صفر است و دلایل طبیعی برای مرگ دلفین محتملتر است.
در پی پدیدار شدن دو نهنگ مرده در سواحل کیش در هفتههای گذشته، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش، با فرستادن نامهای به سازمان محیط زیست کشور، خواستار اعزام گروهی از کارشناسان این سازمان برای شناخت علل پدید آمدن این پدیده کمسابقه در منطقه و رفع نگرانی ساکنان، گردشگران و کنشگران اقتصادی شد. نخستین لاشه نهنگ گونه براید آدینه 30 آبان و دومین نهنگ مرده سه شنبه 11 آذر در سواحل کیش دیده شدند. (مهر، 19 آذر)
– بارندگیها قلعه تاریخی فیروزآباد ابرکوه را تخریب کرد: علی اصغر صمدیانی، معاون میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد گفت: با اینکه در چند ماه اخیر مرمت استحفاظی بناهای تاریخی را در دستور کار قرار دادیم، اما با آغاز بارشها آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به برخی بناهای ارزشمند استان و بهویژه شهرستان ابرکوه وارد شده است.
آسیب وارده به قلعههای تاریخی فیروزآباد و سردار مهردشت در شهرستان ابرکوه، بالای 60 درصد بوده و در دیگر بناها آسیبها 10 تا 30 درصدی بوده است.
صمدیانی دربارهی علت ویرانی این قلعه گفت: دو سد خاکی بالادست روستا که در جریان بارندگیها پر شده بودند، تخریب و وارد روستای فیروزآباد شدند و ورود سیل به روستا موجب ریزش بخش قابل توجهی از قلعه فیروزآباد و خسارت بسیار زیاد به این سازه تاریخی شده است. (ایلنا، 20 آذر)
***
یادداشت هفته
تصورمان از «احيا» جنگلها اشتباه است
روزنامهی «اعتماد» در شمارهی یکشنبه 16 آذر، در نوشتاری با عنوان «تصورمان از احیا اشتباه است» به موضوع این روزهای زیستبوم ایران، یعنی نگاهبانی از جنگلها، پرداخته بود. نویسنده به بایستگی توجه به دیدگاه و راهکار کارشناسان اشاره کرده است و این مساله را در قلمرو دانشِ آگاهان به زیستبوم دانسته است. پرهیز از بازگویی سخنانی که کارشناسانه نیست، نکتهای است که نویسنده بر آن پافشاری کرده است.
در آغاز آن نوشته آمده است: «گرچه برای حفاظت از جنگلها در ايران نظرات گوناگون است، اما اگر هر كدام ما بدون داشتن دانشی در اين زمينه حكمی صادر كنيم بدين معناست كه خود را در اين حوزه صاحبنظر می دانيم و به ديگران كه سالهای سال برای پاسخ به مشكلات كنونی در جنگلها در دانشگاهها تحصيل كردهاند، اعتمادی نداريم».
در ادامه به طرح موضوع پرداخته شده و آمده است: «اين گزينه كه جنگلهای هيركانی بايد به موزه تبديل شوند تا آب تهيه كنند، يا اينكه جنگلهای زاگرس وظيفه حفاظت خاک را به عهده گيرند، كاری است كه بايد متخصصان امر تحقيق و تصميم لازم را دربارهاش بگيرند نه ديگران. هر چند وظيفه جنبش زيستمحيطی، بلكه وظيفهی هر ايرانی است كه با ديدهی باز و بلندنظری اتفاقاتی را كه در محيطزيست كشور صورت میگيرد، با جديت زير ذرهبين قرار دهند، اما در عين حال همگی بايد عينک بدبينی را لحظهای از چشم برداريم، به كارشناسان متعهد و مسوول مربوطه كمک كنيم و از آنها بخواهيم در احيا و توسعه اين ثروت منحصربهفرد جهانی هر كاری كه در توان و دانش خود دارند به اجرا درآورند». سپس در دنبالهی یادداشت آمده است: «متخصصان درس جنگلداری نياموختهاند تا جنگلها را نابود كنند، آنها نيز همانند ما عضوی از اين كشور و تحتنظر مديران همين كشور در حال انجام وظيفه هستند. حتا اگر اين كارشناسان در فعاليت خودشان اشتباهی نيز مرتكب شدهاند باز بايد همين كارشناسان منابع تخريب شده را مجددا احيا كنند، بنابراين اگر جنگلهای هيركاني به استناد در طرح تنفس جنگلهای تخريب شده هستند بايد آنها را مجددا احيا كرد. البته احيا كردن اين منابع اعم از هيركانی، زاگرس، ايرانی تورانی يا غيره با توجه به مسایل اجتماعی و حضور فعال، دام كار چندان آسانی نخواهد بود. در اينجاست كه تدابير لازم با دورانديشی و به كار بردن تجارب گذشتگان و جهانيان میتواند ما را در برونرفت از اين وضعيت نابهنجار نجات دهد».
نویسنده در پایان اشاره میکند که باززندهسازی جنگلها، کاری ناشدنی نیست، به شرطی که ارزش آنها را بهدرستی بدانیم: «با توجه به پتانسيلی كه در عرصههای جنگلی كشور حتا در جنگلهای تخريبشدهی زاگرس و غيره وجود دارد، احيای آنها غيرممكن نيست. تنها بدبختی كه اين منابع در ايران دارند، اين است كه ارزش و اهميت آنها در كشورمان به هيچروی شناخته شده نيست. مردم و در درجهی اولیتر گاه مسوولانِ تصميمگيرنده فكر میكنند اگر عرصه جنگلی را به زمين كشاورزی، دامداری، صنعت، گردشگری و ساير نيازمندیهای انسانی تبديل كنند آنگاه اين منابع را احيا كردهاند. بنابراين برای احيای عرصههای جنگلی چنين تصوری از احيا و كملطفیهای ناشی شده از بیتوجهی به ارزش اين منابع، بايد از ميان برداشته شود».