بَغ (:ایزد) بانوی سپندارمذ یا زمین در نزد مردمان و فرهنگ روایی ایران باستان، برابر با واژهی گِنا یا ژِنا در اوستا و زن آبستن ، نشان زایش، بالندگی، آفرینندگی، رویش و فروتنی و فداکاری است.
اسماعیل صدقی، پژوهشگر نوشتارهای اوستایی، در نشست فرهنگی که از سوی انجمن ایرانِ فرهنگی برگزار شد، در بارهی سپندارمذ در نوشتارهای اوستایی و جشنهای آن در میان مردمان باختر ایران زمین سخن گفت.
سِندرامَت، یا همان سِپَنتا آرمییتی از ایزدان کهن در فرهنگ دینی مردمان ایران باستان، در اوستاست. این نام واژه از دو بهره هستی گرفته است. بهره نخست، سِپَنت به چم (: معنی) پاک ورجاوند، و آرمَییتی، برابر با فروتنی ، بردباری ، فدا کاری و فرزانگی است.
وی در آغاز از سپندارمذ در نوشتارهای اوستایی و فرهنگنامهی زبان پهلوی گفت: از سپندارمذ به فارسی اسپند، اسفند یاد شده است. همچنین، در باورهای مردمان روزگاران دیرین، نشان خرمی، باروری، زایش، زادن، بخشندگی، پیوستگی، آشتی، و شادی آفرینی در روی زمین است. وچون فرشتهای خوشبختی افزا، هماره درآبادانی گیتی میکوشد. بانو سپندارمذ، پیوستگی و همبستگی بسیاری با مفهوم نامواژههای جان، زندگی، زنده بودن، در روی زمین زیستن، زندگی بخشی دارد که خویشکاری (:وظایف) پاسداری از انها را پذیرفته است .
در سال نمای پارسی، پنجمین روز از هر ماه و ماه پایانی سال به نام اوست . چنانکه در این ماه، جامهی نو پوشیدن و درخت نشاندن نیک باشد و پیداست تمامی نمودهای گیتی به او پیوستاری دارد. سپندارمذ در استورههای ایران زمین ، در ردهی سی فرشتگان، و چهارمین امشاسپند برای رویارویی با اهریمن به شمارمیرود. از خویشکاریهای این بغ بانوی زمین در پیوند با استواری ، پایداری و داد و هدیش (:خان و مان) برای مردمان بسیار گفته شده است.
بغ بانوی سپندارمذ یا زمین در نزد مردمان و فرهنگ روایی ایران باستان، برابر با واژه ی گِنا یا ژِنا در اوستا و زن آبستن ، نشان زایش، بالندگی و رویش است. همچنان، بازتاب دهندهی روح و عشق جاودانه به مادر، مادر- بزرگ که نمود داد و دهش و آفرینندگی است. از سویی، با استورهی آفریدن مردمان به پیکر مادی از گیاه «ریواس»، مَشی و مَشیانه پیوستار با نام واژههای سرزمین، میهن، خانومان و کشور دارد. تمامی آنچه گفته شد از یادمانهای هنگامهای مادر-خدایی و پرستش بغ بانوان به شیوههای آیینهای کهن پیشا زرتشتی در نجد (:سرزمین) ایران دانسته شده است. بر این انگار و بر پایهی باورهای مزدیسنی که سپندارمذ بسیار گرامی داشته میشود، زاد روز آن بانو به نام روز سپاس داری و بزرگداشت بانوان در فرهنگ ایران باستان آوازه گرفته است.
اسماعیل صدقی با اشاره به گزارشهای نویسندگان ایرانی همچون ابوریحان بیرونی، گفت: این آیین در میان دودمانهای گوناگون زمین از آن جمله در میان کردها در باختر ایران زمین، در روزگار اکنون با نام جشنهای سپندامذ یا زمین برپا میشود.
جشنهای زمین در باختر ایران زمین، برابر با روزهای آغازین ورز (:فصل) بهار و زاد روز سپندارمذ با نام بهار کردی (وه هاری کوردی) آوازه دارد. گذاردن جشنهای زمین، سپندارمذ در میان کردان ابرسنی (زاگرسی) بر چند ریختمان بنیادین استواری دارد. نخست، برپایی هه ل په رین، برابر با مفهوم پایکوبی، جشن و دست افشانی است. دوم، برافروزی آتش در میدانگاها، جمگاها (نیایش گاه)، پشته، بلندی و بر فراز بامها و سه دیگر، نقش ورزی مردمان در انجام دادن آیینهای بهاری پیوستار با بیداری زمین است.
مردمان بسیاری از کردان بر این باورند که چهل و پنج روز پس از گذشتن زمستان، با آشکاری ستارهی کیوان (زحل)، گاه و آغاز بهار باشد. پس، شایسته است دست به نیایش برداشته آن روز را جشن بگیرند که در فرهنگنامهی زبان کردی به آن «بیلیندانه» میگویند و آمیختاری از سه بهره است. بیل-ن-دانه که مفهوم بیل در خاک انداختن ، خاک را زیرورو کردن برای کشت دانه و نشاندن درخت از آن بر میآید. چنانچه گذاردن این آیین از ویژگیها ونشانههای ایزد بانو سپندارمذ در آغاز بهار در میان کردان باشد.
نشست انجمن ایران فرهنگی با جستار سپندارمذ در نوشتارهای اوستایی و جشن زمین 29 اسفندماه 1396 خورشیدی در کلینیک دکتر فرنود از ساعت 17 تا 19 برگزار شد.
مجری برنامه
دکتر داریوش فرنود رییس انجمن فرهنگی هم اندیشان ایران فرهنگی
اسماعیل صدقی ، کارشناس نشست فرهنگی
منوچهر پیشوا از فعالان پژوهشی تاریخ و کتابداری
پرسش وپاسخ از کارشناس نشست
محسن مشفق از هموندان انجمن فرهنگی هم اندیشان ایران فرهنگی
معرفی کتاب جدید برگرفته از داستانهای شاهنامه فردوسی
فرتورازهمایون مهرزاد است.
1393