گوردَخمهی ارزشمند و یگانهی هخامنشیِ شهرستان رَوانسرِ کرمانشاه به جایگاهی برای تبلیغ داربستِ ساختمانی تبدیل شده و بر روی نقشو نگارهای بیهمتای آن رنگ زنندهی زرد تیره، کشیده و چهرهی یادگار هخامنشیان را خَدشهدار کردهاَند.
به گزارش اَمرداد، گل بود به سبزه نیز آراسته شد. این زبانزد (:ضرب المثل) بیانگر روزهای ناخوش و کنونی یادگار ارزشمند هخامنشیان در شهرستان رَوانسر در استان کرمانشاه است. گوردخمهی رَوانسر پیش از این و در سالهای گذشته نیز، روزگار ناخوشایندی داشته و بخشهایی از درون اتاقک آن را نابخردان فرومایه شکسته و آسیب جدی به یادمان ملی رسانده بودند. همچنین در سالهای گذشته در سمت چپ و در درون کادر گوردخمه، از سوی افراد ناشناس و پَلید با رنگ آبی یادگاری نوشته شده بود که همچنان موجود است. از سویی، افراد فرومایه و نابخرد در گذشته بخش بالای گوردخمه و ورودی به آن را با لاستیک خودرو آتش زده و رنگ تیره و مشکی زنندهای را بر چهرهی بیدفاع یادگار ملی نشانده و گوردخمهی رَوانسر را خَدشهدار کرده و آسیبهای جدی برجای گذاشته بودند.
با این همه، نگارنده در تیرماه سال 1394 خورشیدی، در بازدید میدانی خود در گزارشی جامع و کامل دشواریهای آن زمان گوردخمهی روانسر را نگاشته و به آگاهی مدیران و مسوولان میراثفرهنگی رسانده بود. اما در کمال شگفتی و ناباوری نه تنها آن دشواریهای پیشین برطرف نشده است، بلکه در آبانماه امسال یادگار هخامنشیان به جایگاهی برای خواب و زندگی معتادان و ولگردان تبدیل شده بود که با آگاهیرسانی دوستداران میراث فرهنگی و همکاری شهرداری شهرستان رَوانسر، درون گوردخمه پاکسازی شده است. ولی آنچه هم اینک چهرهی گوردخمهی رَوانسر را زشت و نازیبا کرده و آسیبهای برگشتناپذیری را برجای گذاشته است، تبلیغ یک شرکت ساختمانی با رنگ زرد تیره بر روی نقشونگارههای گوردخمه در سمت چپ آن است! جالب آنکه، شماره تلفن همراه آن فرد و شرکت نیز، همچنان بر روی یادگار ملی و نیاکانی خودنمایی میکند. ولی گویا مدیران و مسوولان شهری و به ویژه میراثفرهنگی در خواب زمستانی بهسر میبرند. چرا که به گفتهی دوستداران میراث فرهنگی روانسر، نزدیک به یک سال از این رنگاَفشانی و تبلیغ شرکت ساختمانی بر روی یادگار هخامنشیان میگذرد و هنوز هیچ کاری برای پاکسازی و مرمت آن نشده است. همچنین در سال گذشته از سوی برخی افراد ناشناس و فرومایه، بخشی از گوردخمه با چکش یا پُتک شکسته شده و آسیب جدی و برگشتناپذیری دیده است.
آسیب به گوردَخمهی رَوانسر، آسیب به فرهنگ کشور است
اما آنچه در خُور نگرش است و نیازمند بازبینی و بررسی بیشتر و موشکافانهی کارشناسان جامعهشناسی و روانشناسی در این زمینه دارد، نداشتن عِرق ملی به کشور و نبود شناخت از یادگارهای تاریخی و فرهنگی به جامانده از گذشتگان پاک سرشت ما در میان جوانان امروزی است. به سخنی روشنتر، نبود تعلق خاطر و وابستگی به فرهنگ و هویت ایرانی در میان بیشتر مردم و نسل جوان امروزی است که به بهانههای زیادهخواهی، سودجویانه، فرصتطلبی و به گفتهای ” رهِ صد ساله را یک شبه پیمودن ” و زود به ثروت رسیدن، دست به ویرانی یادگارهای ملی و تاریخی و تکرارناپذیر کشور میزنند. باید دانست آسیبرسانی به گوردخمهی روانسر، تنها آسیب به یک اثر تاریخی و فرهنگی در یک شهرستان نیست، بلکه آسیب بر پیکرهی فرهنگ و هویت مردمی با فرهنگ و دانش است که در درازای تاریخ کشور و جهان از آزمونهای گوناگون سربلند و سراَفراز بیرون آمده و به گواه تاریخ حتا بر دیگر کشورها تاثیر گذاشته است. اما امروزه شوربختانه فرزندان همان پدر و مادرانی که در درازای سَده ها و هزارهها از یادگارهای تاریخی و فرهنگی بهجا مانده از گذشتگان خویش با چنگ و دندان پاسداری و نگاهبانی کرده، به جان آنها اًفتاده و نابخردانه بر پیکرهی هویت و فرهنگ ایرانی میتازند و شناسنامهی بالَنده و غرورآمیز خود را لگدمال کرده و نابود میکنند. برخی از کارشناسان یکی از اَنگیزههای دستاَندازی (:تعرض) برخی از مردم به یادگارهای تاریخی و فرهنگی را دشواریهای مالی و اقتصادی آنها میدانند که به باور توهمزا و پوچ خود میتوانند به گنج خیالی دست یازیده و به ثروت برسند. اما دریغ و اَفسوس که گنج واقعی و اصلی بودن همان یادگارهای تاریخی و فرهنگی است که پشتوانه و آبروی فرهنگی کشور به شمار میآیند. از سویی، باید دانست دشواریهای مالی و تنگناهای اقتصادی در همهی دورانها و در چند سَدهی گذشته وجود داشته، ولی هیچگاه مردم در پیِ نابودی هویت و شناسنامهی خود برنیامده و این موضوع نیازمند بازنگری و بررسی کارشناسان اَمر است.
بهراستی ما را چه شده است که اینگونه داعشوار و دیوانهوار بر فرهنگ و هویت ملی خویش میتازیم و گوی سبقت را هم از یکدیگر رُبودهایم؟…
نبود پاسخگویی در میان مسوولان به رَوندی عادی تبدیل شده است
اما نگارنده برپایهی مسوولیت اجتماعی خویش کوشش کرد تا با مدیر روابط عمومی ادارهی کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کرمانشاه گفتوگو کند که در چندین روز گذشته، پاسخگوی تلفنهای ما نبود و حتا پیامها را نیز بیپاسخ گذاشته است. همچنین در هنگام ویرایش این گزارش و آمادهسازی پایانی آن، از سوی یکی از دوستان خبرنگار آگاهی رسید که مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی کرمانشاه چندی پیش عوض شده است. ولی ای کاش آن مدیر پیشین که نگارنده را سالها است از نزدیک میشناسد دستکم همکاری کرده و ما را با دیگر مسوولان میراثفرهنگی استان پیوند میزد.
باید دانست شوربختانه نبود پاسخگویی در میان بیشتر مدیران و مسوولان میراث فرهنگی کشور و در بیشتر استانها به یک رَوند عادی تبدیل شده است که خود این موضوع یکی از چالشهای بزرگ میراثفرهنگی است و به باور نگارنده حتا میتواند در زمانهایی ضروری، آسیبرسان نیز باشد.
بازشناسی گوردَخمهی رَوانسر
دربارهی دیرینگی گوردخمهی روانسر دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. «پیتِرکالمایِر» باستانشناس آلمانی که در سال 1355 خورشیدی از این یادمان بازدید کرده و نتیجهی پژوهشهای خود را در جُستاری (:مقالهای) در آلمان چاپ کرده است، دیرینگی آن را به روزگار هخامنشی پیوند میدهد. «فُون گال» آلمانی نیز با بررسیهایی که بر روی گوردخمههای کرمانشاه انجام داده با نگرش به فرم و روش ساخت آنها و شیوهی تراش و جای تیشه بر روی سنگها و آثار، بیشتر گوردخمههای کرمانشاه را فراهخامنشی (پس از هخامنشی) میداند. اما علیرضا جعفریزند، باستانشناس با گرایش دورهی تاریخی نیز که این گوردخمه را از نزدیک دیده و بررسی کرده است پیشتر به اَمرداد گفته بود: «به دید من این گوردخمه با توجه به فرم و ریخت آن باید بیگمان وابسته به اواخر روزگار هخامنشیان باشد. چیزی نزدیک به اَردشیر دوم و سوم هخامنشی به اینسو».
دکتر جعفریزند در دنبالهی سخنانش افزوده بود: «این آرامگاه یا همان گوردخمه به گمان بسیار باید از آنِ یکی از شاهزادههای هخامنشی باشد. زیرا کرمانشاه محل قلمرو هخامنشیان بوده و یک مرکز راهبردی (:استراژیک) بهشمار میآمده است».
به گزارش اَمرداد، در سمت چپ درگاه ورودی این گوردخمه، نگارکَندهایی (:نقشبرجستهها) تراشیده شده که بسیار آسیب دیدهاند و شناخت آنها دشوار و سخت است. با این همه میتوان چهار نگاره را بر روی سطح هموار آن باز شناخت. 1- روشنتر از همه ریختی نزدیک به یک متوازیالاضلاع است که ردیفهای همراستای (:موازی) آن به 13 شیار بخشبندی میشود و از میان آن نگارهای دایرهای ریخت تا بخش راست پایین نگاره، دنباله دارد. 2- در میان نگارهی متوازی الاضلاع و درِ ورودی بخشی از نیمرخ یک فرد که چیزی را بهگونهی ستونی (:عمودی) در دست نگهداشته، به چشم میخورد. 3- سومین نگاره در بالای متوازیالاضلاع و درست در میان کادر جای گرفته است. که نگارهی انسان بالداری است که پشت به درِ ورودی آرامگاه ایستاده است. 4- دو صفحهی دایرهای سمت راست نگارهی بالدار را میتوان به عنوان چهارمین نگارکَند بهشمار آورد. باستانشناسان و کارشناسان با توجه به فرم وریخت این نگارهها یکی را قرص بالدار میدانند (با فروهر اشتباه نشود). اما دیگر نگارهها بهسبب آسیبهای فراوان قابل بررسی بیشتر و پیگیری نیستند.
گوردخمهی روانسر در جادهی کرمانشاه به پاوه و در درون شهرستان روانسر در کنار گورستان بومی (:محلی) منطقه به سمت خاور (:شرق) و در بلندای 35 متری از سطح گورستان در سینهی کوه تراشیده شده است. این گوردخمه در گذشته دارای درگاهی بوده که در گذشتههای ناروشن از میان رفته است.
گوردخمهی روانسر در تاریخ 12 دیماه 1386 خورشیدی، با شمارهی 20493 به ثبت ملی رسیده است و برپایهی قانون اساسی هرگونه آسیبرسانی به آن، جرم بوده و پیگرد قانونی دارد.
نگارههای زیر و قدیمی از نگارنده است و سه نگارهی تازهتر که در پاییز امسال گرفته شده از یکی از دوستداران میراث فرهنگی روانسر است، آنها را ببینید:
آسیب های وارده در درون گوردخمه و آتش روشن کردن که باعث رنگ سیاهی درون گوردخمه شده است
دو نقش برجسته درسمت چپ گوردخمه وجود داشته که به دلیل آسیبهای زیاد ازمیان رفته و دیگردیده نمیشود
گوردخمه روانسر در دل کوهی باستانی جای گرفته است
گوردخمه هخامنشی روانسر در استان کرمانشاه
محل گود در اثر بعنوان درگاه بوده که در سنگی از بالا و پایین به هم وصل شده و آن را می بسته است
گوردخمه روانسر کرمانشاه که مدتی جایگاه معتادان بوده و بوسیله شهرداری پاکسازی شده بود
یادگار ارزشمند نیاکانی که تبدیل به جایگاه معتادان و ولگردان شده بود و جای افسوس و دریغ دارد
یادگار هخامنشیان در کرمانشاه خط خطی و رنگ آمیزی شده است!؟
فرتورها از سیاوش آریا است.
1719