کاشی زرینفام از جمله هنرهای سنتی ایرانی است که به شوند(:دلیل) زیبایی و شیوهی ویژهی ساخت آن همواره مورد نگرش پژوهشگران بوده است.
از گونههای کاشیهای آذینی در سازههای پس از اسلام، کاشیهای طلایی یا زرینفام را میتوان نام برد که در اندازههایی گوناگون و به شکلهای ستارهی هشت پر، ششپر، صلیبی، چهارگوشه و هشتضلعی و گاه به شکل گرد یا شکلهای غیر هندسی در کنار کاشیهای کتیبهای به کار میرفته است. از آثار به دست آمده چنین برمیآید که کاشیهایی با چنین کیفیت پیش از سدهی پنجم خورشیدی ساخته نشده و نمونههای پیشین به گونهی زیادی که با کاشیهای کارگاه کاشان -که شاخص بهترین و زیادترین نمونههاست- چه در کیفیت ساخت و چه در مهارت نقاشی روی کاشی گوناگون هستند. کاشیهای ستارهای و صلیبیشکل پی در پی همراه یکدیگر به گونهی درخشان یا لعاب تکرنگ لاجوردین، برای پوشاندن رویهی گورها و یا دیوارههای درونی به کار گرفته میشده است. شکل بیشتر آنها به گونهی ستارهی هشتپَر است ولی نمونههایی کمیاب نیز به شکل ستارههای ششپر، ششضلعی و هشتضلعی یافت شدهاند.
به درستی که باید شیوهی زرین فام را تکامل پایانی صنعت سفالسازی اسلامی دانست. به شوند وجود درخشش لعاب زرین فام که همانند درخشندگی فلزی گرانبها است، این لعاب فلزگونه در فرآوری ظرفهای سفالی مورد بهرهوری قرار گرفت.
با توجه به دادههای باستانشناسی میتوان گفت که نخستین بخشهایی از سفالینههای زرین فام که در پیوند با آغاز سدهی سوم مهی(:قمری) است در شوش بدست آمده است.
در اوج ساخت ظرفهای سفالین زرینفام یعنی در سدهی ششم و هفتم مهی ، گواه آفرینش آثار گرانبهایی هستیم که در زیبایی همتا ندارد. شهرهایی چون جرجان ، ری ، کاشان و… به فرآوری این سفالینهها میپرداختند، کانونهای بزرگ سفالگری با ویژگیهای جغرافیایی و منطقهای خود به فرآوری میپرداختند.