اگر در پایتخت زندگی میکنید و از ازدهام و شلوغی شهر و البته فشار کار خسته شدهاید، و یا به شوند مسافرت گذارتان به این کلانشهر افتاده است و البته دوستدار محیطهای سنتی هستید، «قهوهخانهی سنتی آذری» در خیابان ولی عصر، نزدیك میدان راه آهن، روبهروی ساختمان ناحیه4 شهرداری منطقه11، همان محیط دلخواهی است که برای دمی استراحت و نوشیدن چای تازه دم و نیز خوردن خوراکی دلچسب، همراه با لختی آرامش به دنبالش میگردید.
«قهوهخانهی سنتی آذری» قدمتی به درازای هشتاد سال دارد و پیشینهی آن به سال 1327خورشیدی برمیگردد. این قهوهخانه درگذشته پاتوق چند دسته از پیشهوران و كارگران ناحیه راهآهن جوادیه بوده است. طبقكشها و كارگران نانوایی و حمامی و سازمان چای در این قهوهخانه پاتوق میكردند. بعضی از داشمشدیهای جوادیه نیز به این قهوهخانه دلبستگی داشتهاند و به اینجا میآمدند. سالهاست كه انگشتر فروشها و سنگ سابها در این قهوهخانه گردهم میآیند و خود را به خوردن چای تازه دم و دیزی لذیذ میهمان میکنند…
قهوهخانهی سنتی آذری، سالیان درازی است که میزبان بساط نقالی و شاهنامه خوانی و بعضی از بازیهای مرسوم مانند «ترنابازی» است. «مرشد برزو» نقال معروف تهران نیز سالها در قهوهخانه آذری، نقالی میكرده است.
درآلبوم قهوهخانه سنتی آذری، همه جمعاند. از رئیسجمهور وقت آقای «محمد خاتمی» گرفته تا رییس جمهور یونان، پرفسور «فرای» ایران شناس آمریكایی، سفرای یونان و فرانسه، زندهیاد «فردین»، استاد محمدرضا شجریان و بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان محبوب داخلی و خارجی…
قهوهخانهی آذری در سال 1372خورشیدی با نظارت و مشاوره «حوزه مردم شناسی دفتر پژوهشیهای فرهنگی» و توسط یك شركت متخصص در امر بازسازی ابنیه فرهنگی، با حفظ روحیه و اصالت این بنا مورد مرمت قرار گرفت و فضای داخلی آن با در نظر گرفتن شیوههای سنتی پذیرایی از مهمانان و گردشگران نوسازی شد.
این قهوهخانه به شوند معماری سنتی ارزشمند، از سوی «شورای فنی و ثبت» سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، بررسی و واجد شرایط ثبت در فهرست آثار ملی كشور شناخته شده و با صدور شماره ملی «15907» از سوی «دفتر ثبت آثار تاریخی و فرهنگی طبیعی» سازمان به ثبت رسیده است.
«قهوهخانهی سنتی آذری» دارای نشان افتخار و جایزه بین اللملی سال 2002م از كمیتهی انتخاب و گزینش صنعت توریسم و هتل دارای ازاسپانیا است. این قهوهخانه را بیشک باید یكی از مهمترین نمادهای تاریخ معاصر ایران پس از شكل گیری زندگی شهری نوین به حساب آورد.
پیشینهی قهوهخانهها در ایران
باید دانست که پیشینهی نخستین قهوهخانههای ایران به دورهی صفویان و به زمان سلطنت شاه تهماسب صفوی(930-984ق) بر میگردد. در این زمان است که نخستین قهوهخانههای ایران در شهر قزوین پدید آمدند. سپس در زمان شاه عباس اول(996-1038ق) این حرفه در شهر اصفهان نیز توسعه یافت. قهوهخانه در آغاز، همان گونه كه از نامش پیداست، جای قهوه نوشیدن بود. اما با آمدن چای به ایران و كشت این گیاه در بعضی از مناطق شمالی ایران و ذائقهپذیر شدن طعم چای دم كرده میان ایرانیان، كمكم چای جای قهوه را در قهوهخانهها گرفت. از نیمهی دوم قرن سیزدهم هجری چای نوشی در قهوهخانهها بطور کامل معمول شد، لیكن نام قهوهخانه همچنان بر آنها باقی ماند.
در دورهی سلطنت ناصرالدینشاه زمینه برای گسترش قهوهخانه در شهرهای بزرگ، از جمله شهر تهران، فراهم گردید. قهوهخانهها ابتدا در بازارها و در محلهها و در كنار مجموعهای از واحدهای صنفی مهم، مانند نانوائی، قصابی، بقالی، سبزیفروشی، حمام و… كه باهم بازارچهای را در هر محله شهر شكل میدادند، پدید آمد. پس از گذشت زمانی كه قهوهخانه جامعهپذیر گشت، در هر خیابان و محله شهر و در محلهای تجمع پیشهها، كارگاههای صنعتی، كارخانهها، مسافرخانهها، و بعدها در اطراف گاراژهای مسافربری و در ورودی شهرها و پیرامون دروازهها و منزلگاههای میان شهری، قهوهخانههائی در جنب یكدیگر، یا با فاصلههای دور و نزدیك، ساخته شد.
باید دانست که قهوهخانه در طول تاریخ حیات چهارصدسالهی خود وظیفه و نقشهای گوناگونی مطابق با اوضاع اجتماعی و اقتصادی زمان داشته است. در آغاز كار محل گرد آمدن مردمان خوشگذران از قشرهای مرفه جامعه و ادیبان و شاعران و رجال درباری و كشوری و لشكری بود. همزمان با ریشه گرفتن قهوهخانه در بن جامعه و میان تودهی مردم و توسعه یافتن آن در همهی شهرها، مردم از هر طبقه و گروه، به خصوص اهل كار و صنعت و پیشه، به آن روی آوردند. رفته رفته بعضی از قهوهخانهها به صنف و گروه خاصی از مردم اختصاص یافت و میعادگاه یا پاتوغ(:پاتوق) قشرهای مختلفی از كارپیشگان و صنعتگران و هنرمندان شد. در این زمان قهوهخانه به صورت یك واحد صنفی فعال در جامعهی شهری درآمد و همچون یك نهاد با وظیفه و كاركرد «اجتماعی- فرهنگی» مشخصی به فعالیت پرداخت.
قهوهخانهها ؛ كانون نشر و ترویج فرهنگ سنتی
باید دانست که قهوهخانهها تا چند دهه پیش، كانون نشر و ترویج فرهنگ سنتی و دستاوردهای ادبی و هنری گذشتگان بود، و وظیفه و نقش مهمی در انتظام روابط اجتماعی و باورهای جمعی و بقای ارزشهای فرهنگی در میان گروهها و قشرهای مختلف مردم، به خصوص اجتماعات شهرنشین به عهده داشت. اما به تدریج به صورت محلی برای نوشیدن چای و خوردن صبحانه و ناهار و رفع خستگی درآمد. بعضی از آنها نیز متاسفانه به كانونهای فساد و نشر شرارت و بدكاری و بدآموزی تبدیل شدهاند.
امروزه شاهد آن هستیم که بیشتر قهوهخانهها رشتههای پیوند فرهنگی خود را با گذشته و سنتهای گذشتگان از دست دادهاند. عاملان انتقال فرهنگ و هنركهن، یعنی شاهنامه خوانان و نقالان شیرین سخن قصهگو، و سخنوران خوش قریحه شعردان و نقاشان چیره دست نقش پرداز از این مدرسه و مكتب بیرون رانده شدهاند. در نتیجه قهوهخانه به صورت واحدی بی هویت درآمده و از بار اجتماعی فرهنگی نیرومند گذشته تهی شده است. امروزه بیشتر قهوه خانه های ما دكهای شدهاند برای لمیدن و خور و نوش و دود و دم و متاسفانه برخی كارهای دیگر…
برگرفته از امرداد 223 – سال 1388