ارمغان مغان یا پیشکش موبدان، که به انگیزهی دریافت بهتر داستان در زبان پارسی به نام «هدیهی کریسمس» ترجمه شده، دربارهی همسران جوانی است که در تنگدستی بودند، اما هنگام زادروز عیسا مسیح نومیدانه میکوشند برای یکدیگر پیشکشی آماده کنند….
درست همان زمان که «دلا»، بیآنکه همسرش «جیم» آگاه شود، ارزشمندترین دارایی خود، موهای زیبایش را، میفروخت تا زنجیری پلاتینی برای ساعت جیم بخرد، جیم هم، بیآگاهی دلا، ارزشمندترین دارایی خود، ساعتش را، میفروشد تا دو شانهی گوهرنشان برای موهای زیبای دلا بخرد… سپس دِلا کاغذ دور بسته را باز کرد و جیغ آرامی از شادی کشید. اما آنی پس از آن، اشکهای غم از گونههایش جاری شد. چندتا شانه بود. شانههایی برای موهای بلند و زیبایش….اشکال نداره جیم، بسیار زود دوباره موهایم بلند میشوند…
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است که با عنوان «ارمغان مغان» در تازهترین شمارهی امرداد به چاپ رسیده است.
متن کامل این نوشتار را میتوانید در امرداد شماره 380 رویهی شش (تاریخ و باستانشناسی) بخوانید.
لینک فروش اینترنتی شمارهی 380 امرداد:
https://goo.gl/Rv2BWV
لینک اشتراک ایمیلی امرداد:
https://goo.gl/XqpSbS