اژدها استورهای کمابیش مشترک میان همهی مردمان دارای پیشینهی استورهای است. در این جستار گفتاری کوتاه دربارهی پیشینهی استورهای این جانور در میان ملتها و مردمان باستانی به میان خواهد آمد و همچنین به استورهی اژدها در فرهنگ ایران نیز خواهیم پرداخت.
اژدها در استورههای مردمان گوناگون نمادهای ناسازی (:متضاد) همچون زورمندی(اقتدار)، هرج و مرج، ابر بارانزا، ستم، خودکامگی (:استبداد)، خشكى و بىبارانى، دشمن راستی، نادانی، دزدى دریایى و نیز نخستین دریا، باران و دزد آب است. هیولایى است كه بهگونهی خزندهاى بالدار و بزرگ یاد مىشود. بر سرش برجستگى بهسان تاج خروس است، چنگالهایى ترسناك دارد و از دهانش آتش بیرون مىآید و همگان را مىترساند. گاهی خداى زمین یا جهان زیرزمین و نگهبان گنجینهها است. چهبسا گونهای مار بزرگ بوده که آدمی او را دیده و هرگز آن را فراموش نکرده برای آن داستانهایی پرداخته است.
کتاب «فرهنگ جهانگیرى» اژدها را چهارگونه بازشناسی کرده است: یکم مار بزرگ که آن را به گونهی واژهی اژد+ها به چم (:معنی) مارها به کار بردهاند؛ دوم به چم دلیر، دلاور و تندخو است؛ سوم آن است که پادشاهی ستمگر باشد (ضحاک) و چهارم درفش (:پرچم) با نماد پیکر اژدها است. واژهی «اژى» در اوستا و «اهى» در سانسكریت به چم مار آمده است و آن را با ویژگیهای «روىشكمرونده»، «زودخزنده» و «چابك» یاد کردهاند. «اژی» در اوستا چندین بار با واژهی «دهاك» آمده است…
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتار «خشکسالی اژدهای ترسناک ایران» به قلم شهلا فرهودی پژوهشگر شاهنامه است که در رویهی شاهنامهی 380 چاپ شده است.
لینک فروش اینترنتی شمارهی 380 امرداد:
لینک اشتراک ایمیلی امرداد:
یک پاسخ
بله خشک سالی اژدهاییست از دیرباز تاکنون که در ایران بوده