لوگو امرداد

جایزه «باستانی پاریزی» برای دو رشته ادبیات و تاریخ

1

آیینه‌دار دوران نام آیینی برای بزرگداشت نود و سومین سال‌گرد زادروز زنده‌یاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی  در دانشگاه تهران با همیاری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و سازمان ملی صنایع مس کرمان با باشندگی چهره‌های سرشناس هنری و فرهنگی گرامی داشته‌شد.
محمدرضا رفیع مجری برنامه که خود از طنزپردازان نامدار است آیین آیینه‌دار دوران را چنین آغاز کرد:
«گفتمش پوشیده سر یار / خود تو در ضمن حکایت گوش دار
خوش‌تر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران
شرط طریق، باستانی پاریزی را نیز برآن می‌دارد که تا هست، آن‌چه را از تاریخ و گذشت روزگار، از سفرها که رفته‌است و چیزها که دیده‌است و در هر چه بدان نگریسته، از «هفت شهر هفت جوش هفت رنگ»، از بناها و دیدنی‌ها، روح تاریخ و رویدادها و خاطرات را در آینه‌ی آن‌ها ببیند و به تصویر بکشد.

او که رندانه راز یار را در حدیث دیگران بازگو می‌کند، به اهمیت شناخت تاریخ پافشاری می‌کند و از شناساندن آرمانی دارد، این‌که آوای خاموش مردم را که مانند زمزمه‌ی دریا، ساکت ولی پرآوا (طنین) است، به گوش همگان برساند.»

وی یکی از خاطرات خود را درباره درخواستش از زنده‌یاد باستانی برای نوشتن پیش‌گفتاری در کتابش را بیان کرد و گفت: «آقای باستانی می‌گوید بالاترین طنز این است که در کتاب یک طنزنویس پیش‌گفتاری بنویسی که بسیار جدی و اتو کشیده باشد و در ادامه مثالی آورده که نوشتن پیشگفتار جدی از بالا بردن یک خر سواری بر پشت بام بهرام گور به‌وسیله کنیزکی سخت‌تر است.»
سپس غزل استاد باستانی را که در برنامه گل‌ها پخش شده‌بود را خواند:«
آن شب که صبا در ره ما گل می‌ریخت / بر سر ما ز در و باغ و هوا گل می‌ریخت
سر و دامان منت بود و ز شاخ گل سرخ / بر رخ چون گلت آهسته صبا گل می‌ریخت
خاطرت هست آن شب ، همه شب تا دم صبح / شب جدا، شاخه جدا، باد جدا گل می‌ریخت…..»

جایزه باستانی پاریزی برای دانشجویان نخبه ادبیات
نخستین سخنران دکتر حسن حضرتی سرپرست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به باشندگان خوش‌آمدگویی کرد و گفت: «باستانی پاریزی استاد یگانه در تاریخ‌نگاری  بود و یکی از ویژگی‌های برجسته وی پشتیبانی از دانشجویان و پژوهشگران جوان بود. پیش‌گفتارهایی که وی برای کتاب دانشجویان ارشد و دکترا نوشت در بخشی از «جامع‌المقدمات» ایشان چاپ شده‌است.»
وی در ادامه افزود که در قرآن کتاب سپنتای مسلمانان به تاریخ سوگند یاد شده و تاریخ را مایه رستگاری شناسانده‌است و در گفت‌وگویی که بین دانشکده ادبیات و علوم انسانی و صنعت مس منطقه کرمان صورت گرفته، برآن شدیم در دوره‌ای که تاریخ دزدی و تاریخ‌سازی رایج است جایزه باستانی پاریزی را برای دانشجویان نخبه و برتر تاریخ در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در نظر بگیریم.

طرحی بزرگ با نام «شهر دانش»؛ طرح های بزرگ و مردان بزرگ
در بخش دیگر آیین آیینه‌دار دوران دکتر محمود نیلی احمدآبادی سرپرست دانشگاه تهران سخنانی بیان کرد: «نام و سربلندی دانشگاه تهران با استادان، دانشمندان و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران گره خورده‌است. دکتر باستانی پاریزی هم دانشجو و استاد دانشگاه تهران بود.»
سرپرست دانشگاه تهران افزود: «یکی از محورهای برنامه سوم دانشگاه تهران مسوولیت اجتماعی است، امروز دانشگاه‌ها در کنار آموزش و پژوهش خویشکاری سومی را نیز دارند و آن مسوولیت اجتماعی است؛ دانشجویان بایستی افزون بر فراگیری و تولید دانش، به مسایل پیرامون خود حساس بوده و همراهی (مشارکت) داشته باشند.»

وی زنده یاد باستانی پاریزی را در زمینه مسولیت اجتماعی دانشمندی بزرگ دانست و گفت: «همان‌گونه که می‌دانید دانشگاه تهران طرحی بزرگ با نام «شهر دانش» در دستور کار خود دارد که با اجرای این طرح دیگرگونی بزرگی هم برای دانشگاه و هم شهر تهران رخ خواهد داد. براساس این طرح پیرامون پردیس دانشگاه مرکزی تهران خریداری می‌شود تا برای گسترش دانشگاه مورد بهره‌برداری قرار گیرد.
طرح به‌انگیزه‌های گوناگون ایست کرد تا این‌که استاد پاریزی مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات به‌نام «طرح‌های بزرگ و مردان بزرگ» نوشت. این مقاله به‌اندازه‌ای ژرف و دانشی بود که انگیزه‌ای برای ادامه طرح شد و امروز بخش بزرگی از برآیند به‌دست آمده را وام‌دار این استاد بزرگ هستیم.»

سرپرست دانشگاه تهران درباره کارکرد باستانی پاریزی در زمینه تاریخ گفت: «استاد تاریخ را از برج عاج به درون هازمان (اجتماع) کشاند و نشان داد آرمان از نبش گور تنها شمردان حساب  تاج‌داران و زورگویان نیست. او پای مردم عادی را هم به تاریخ باز کرد و نشان داد پینه‌دوز، مقنی، قصاب و… هم تاریخ دارند و بی‌گمان سهم آنان در ساختن میراثی به‌نام فرهنگ بسیار بالاتر از پادشاهان، وزرا و وکلا است؛ از این رو نام تاریخ‌نگار مردمی شایسته و برازنده وی است.»
احمدآبادی جایگاه دانشی ادبیات فارسی را بالا خواند و افزود که بایستی در جهان در حوزه ادبیات یگانه باشیم؛ باید  بزرگترین مروج و طلایه‌دار ادبیات فارسی ایران و به‌ویژه دانشگاه تهران باشد.
وی در دنباله سخنان بالا با بیان پرسش چگونه یک زبان در جهان گسترش یافته و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد گفت: « بخش بسیاری ناشی از محتوا و تولید در زبان است، زبانی که زنده نباشد و تولید محتوا نداشته باشد نمی‌تواند مخاطب داشته باشد. یکی از خدمت‌هایی که باستانی پاریزی به ادبیات فارسی کرد نوشتن تاریخ به زبان شیوای ادبیات فارسی است، هنگام خواندن کتاب‌های وی تنها تاریخ خوانده نمی‌شود گویی که ادبیات فارسی هم می‌خوانید و این گونه نوشتار به گسترش زبان فارسی کمک شایانی می‌کند.»
نیلی احمدآبادی پیشنهاد بورس تاریخ هم با نام باستانی پاریزی را داد: «به امید یزدان بورس تاریخ هم با نام باستانی پاریزی برقرار شود و مانند آیین‌نامه‌ای که برای زبان ادبیات فارسی آماده شده برای تاریخ هم تهیه کنیم تا بخش دیگری از دانش انسانی که برای آینده و هویت ما ارزشمند است بیش از گذشته گسترش دهیم.»
در ادامه از خانواده باستانی پاریزی، کامبیز درمبخش چهره جهانی کاریکاتور و نگارگری، استاد فرشچیان نگارگر نامدار، حبیب‌اله صادقی استاد نگارگری و گرافیک، محمود زنده‌رودی و آلن بایاش هنرمند فرانسوی شیفته ایران سپاسمندی شد و پیشکش‌هایی از سوی سازمان مس ایران، دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و شهرداری به آنان داده شد که آلن بایاش هدیه خود را به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان پیشکش کرد.

موضوع پایان نامه دانشجویان سروده‌ها و زبانزدهای باستانی باشد
در بخش دیگر آیینه دوران، نامه‌ای از نیک‌بخت و میرهاشمی سازندگان فیلم از پاریز تا پاریس خوانده شد: « چند ساعتی از فیلمبرداری گذشته بود و هیچ‌گاه نمی‌گفت بس است یا خسته‌ام. گفتم استاد واپسین پرسش را بپرسم و رفع زحمت کنم؛ خندید و گفت کدامین واپسین پرسش، چندمین واپسین پرسش! پرسیدم گویا تاریخ تلخ است (استاد در حال نوشیدن قهوه بود) شگفت‌زده پرسید چرا این را می‌پرسی؟ گفتم تاریخ و تلخ هر دو در واکه‌ (حرف) نخست و پایانی یکسان هستند؛ تلنگری زد و گفت حاشیه نرو و اصل مطلب را بپرس. هر چند خسته بود پرسیدم درست است که شما تاریخ تلخ را مانند قهوه شیرین می‌کنید و به خورد مردم می‌دهید تا آن را با جان و دل بنوشند! مهربانانه پاسخ داد من به قهوه کمی شکر می‌زنم تا مزه بهتری داشته باشد. سپس قهوه‌اش را خورد و ادامه داد من با حکمت و مَثَل و داستان کوشش می‌کنم همه را تاریخ‌خوان بکنم.
ای کاش گروه تاریخ و ادبیات می‌پذیرفت تا دانشجوی تاریخ پایان نامه‎اش را به موضوع شعر و زبانزدهای آثار باستانی پاریزی اختصاص دهد تا شاید بتوان به شاکله تاریخ نویسی با شیر و شکر ایشان پی‌ برد.
کسانی که شاگرد این استاد بوده‌اند نیک به یاد دارند نخستین روز کلاس درس وی با بیتی از رودکی آغاز می‌شد «هر که ناموخت از گذشت روزگار / نیز ناموزد ز هیچ آموزگار» باور داشت با این بیت رودکی بزرگترین درس را به همه تاریخ‌شناسان و تاریخ‌نویسان و تاریخ بازان و تاریخ‌خوانان داده‌است و ای کاش این سروده رودکی بر احکام دولتمردان می‌نشست تا از تاریخ پند بگیرند».
زنده‌یاد افشین یداللهی سال گذشته سروده‌ای با نام «عاشق ایرانم» به یاد استاد باستانی پاریزی سروده بود که پیشکش گروه ارکستر ملی ایران شد و قرار است با آوای شهرام ناظری خوانده شود تا در اردیبهشت‌ماه به یاد استاد و آیینه دار دوران برگزار شود.
گروه ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان سه قطعه از ساخته‌های فریدون شهبازیان، روح‌اله خالقی و حسین بیگری را نواختند و در پایان نیز از این گروه سپاس‌داری شد.
گزارش تصویری این ایین را در اینجا ببینید.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

2 پاسخ

  1. درود و سپاس از نوشته بانو مارال آریایی و ایکاش گزارش تصویری این برنامه زیرنویس عکس داشت تا خواننده بداند که چه کسانی در قاب تصویر آمده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30