اشو زرتشت، نخستین پیامبری که خداوند یکتا را شناخت
اشو زرتشت، نخستین پیامبری است که خداوند یکتا را شناخت، پس از او دیگر پیامبران، فرستادهی خدایی هستند که اشو زرتشت، شناساند.
همهی ما کم و بیش اشو زرتشت را میشناسیم و هرکدام به گونهای ویژهی خود. اما ای کاش همه این را میفهمیدند که اشو زرتشت را باید تنها از روی سرودههایش یعنی “گاتها” شناخت.
برخی کتاب اوستا را از آن روی که به زبان اوستایی است، دربردارندهی پیام اشو زرتشت میدانند، این تفسیر، تفسیر درستی نیست و درست همانند این است که ما هر چه چکامه(:شعر) و متن عربی میبینیم به نام کتاب آسمانی مسلمانان بخوانیم.
مجموعهای که درون کتاب اوستا گنجانده شده هرچند دربردارندهی مطالبی جالب و خواندنی است، باتوجه به دانش ٧٠٠٠ سال پیش، وجود چنین دستوراتی برایمان افتخارآفرین است اما پیام اشوزرتشت نیست.
زمان زیستن زرتشت را از ۶٠٠ تا ۶٠٠٠ سال پیش از میلاد مسیح نام بردهاند اما ما زرتشتیان، امروزه تاریخی را که استاد ذبیح بهروز با توجه به برخی سنجهها، نام برده، پذیرفتهایم. عدد ١٧٣٨ را اگر بر سال میلادی بیفزاییم، تقویم زرتشتی به دست میآید که برابر است با سال به پیامبری رسیدن اشوزرتشت. تقویم ما تقویم یکتاپرستی ایرانیان است.
برخی جایگاه تولد زرتشت را “رگه” خواندهاند و رگه را همان ری باستان میدانند. برخی نیز زرتشت را اهل خوارزم خواندهاند. در تاجیکستان رودخانهای بهنام “وخش” وجود دارد که تاجیکها بر این باورند که کنارهی این رودخانه، جایگاه زایش وخشور اشوزرتشت است. آذریها میگویند اشوزرتشت آذربایجانی است. کردها میگویند ناحیهی سردشت، جایگاه زایش زرتشت است و پیش از این نام سردشت، زردشت بوده و بنابر تغییرات زمانی امروزه سردشت خوانده میشود.»
این مهم نیست که زمان و مکان زرتشت کی و کجا بوده اما جالب است که همه اشوزرتشت را مال خود میدانند و این نشان از اندیشهی جهانی و فراگیر اشورزتشت دارد.
معجزاتی که به زرتشت نسبت دادهاند به نظر من ارزش کار پیامبری که حرفش، یکتاپرستی و شادی است را پایین میآورد و کم میکند. اشوزرتشت پیامبری است که میگوید خرد را پایه و مایهی زندگی قرار دهید، بنابراین از نگاه من، خردمندان هرگز نخواهند پذیرفت که اشوزرتشت در زمان زایش میخندیده است یا آتش را به گلستان تبدیل کردهاست.
اشوزرتشت در زمانی میزیسته که پندارهای نادرست، زندگی مردم را زیر سوال برده است، اشوزرتشت در این هنگامه، میزیسته اما همچون همه، این باورها را نمیپذیرد، بلکه در آنها کنکاش میکند و آنچه را که درست است میپذیرد و با آنچه را که نادرست است با سلاح خرد به مبارزه میپردازد. به گفتهی نیکنام، نتیجهی پژوهشهای اشوزرتشت، دستیابی به خرد بود. زرتشت دریافت که سلاحی که آدمی میتواند با آن به مبارزه با ناملایمات بپردازد، تنها خرد است. اشوزرتشت ١٠ سال در طبیعت و پدیدههای طبیعی کنکاش کرد و آنگاه که به راز زندگی یعنی خرد دست یافت به پیامبری، برگزیده شد و پس از آن به میان مردم بازگشت و پیامش که یکتاپرستی، خردورزی، شادی و تازهگردانیدن جهان بود، را گسترانید.
“اختیار” یکی دیگر از ویژگیهای بینش اشوزرتشت است. در این بینش از “جبر” خبری نیست. اشوزرتشت انسان را اختیاردار میداند و میگوید هر آنچه را که میشنوید، با خرد خویش در آن رای زنید و هریک از مرد و زن، خود، راهش را برگزیند.
آیین زرتشت، آیین خردمندی است و شعارش، شعار دانایی است. برهمین پایه است که زرتشتیان همواره دانا گردانیدن جهان و جهانیان را رسالت خود، بهشمار میآوردهاند.
“اَشا” به معنای نظم و هنجار هستی است، اشوزرتشت به نظم نهفته در گیتی پی برد و آن را اشا نامید و کسانی را که با هنجار هستی همراهند، اشوان خواند. به این معنی که اشوان نظم جهان را پاس میدارند و در پایداری آن میکوشند.
از همینروست که ما زرتشتیان بر روان و فروهر همهی پاکان و اشوان جهان درود میفرستیم.
برابر بودن حق زن و مرد یکی دیگر از چیزهایی است که باید آن را از بینش اشوزرتشت دانست و دراین باره در هات ۵٣ گاتها اشاره شده است. اشوزرتشت به دخترش پورچیستا اجازه میدهد که با خردش، همسرش را برگزیند و این هات هم نمایانگر آزادی و اختیار است، هم جایگاه خرد و اندیشه را نشان میدهد و هم بیانگر این مطلب است که یک زن به اندازهی یک مرد توان و حق تصمیمگیری دارد. دختران ما امروزه به اشتباه با اجازهی پدرشان به همسر آیندهشان بله را میگویند درحالیکه با اجازهی خردشان باید بله را بگویند.
برخی دشمنان بر این باورند که پیروان اشوزرتشت آتشپرست هستند. آتش پرستشسوی ماست اما هرگز آنرا نیایش نمیکنیم بلکه بهعنوان پدیدهای سودمند و نیک که ستودنی است آنرا میستاییم یعنی پاس میداریم و این از گذشتههای بسیار دور به ما رسیدهاست. آتش مرز توحش و تمدن است. با شناخت چگونگی مهار آتش آدمی پلههای تمدن و پیشرفت را طی کرد و از همینرو ایرانیان، همواره نگاه ویژهای به این پدیده داشتهاند.
آتش و نور و روشنایی هنوز هم نزد زرتشتیان از احترام ویژهای برخوردار است، نشان از یکی از ویژگیهای خوب ماست و آن این که زرتشتیان هرآن چه را که مال گذشتگان بوده ناراست نمیدانستهاند بلکه همه را با خرد میسنجیدهاند و آنچه را که نادرست و ناراست بوده کنار مینهاده اما آنچه را که خوب و درست بوده همواره پاس داشتهاند.
واژهی «فِرَشَه» به معنای تازه گردانیدن، بخشی از بینش اشوزرتشت است. پیام اشوزرتشت، تازهشدن است. همهجا باید با دانش زمان همراه شد. از همینروست که در هیچ کجا از پیام اشوزرتشت باید یا نبایدی وجود ندارد. اگر بایدها و نبایدها باشند ما خود را در چارچوب قرار میدهیم و هرگاه چارچوبی بهوجود آمد دیگر جایی برای تغییر و دگرگونی و بهزبانی دیگر تازه شدن و تازه کردن، نخواهیم داشت. بارزترین ویژگی پیام اشوزرتشت، جهانشمول بودن آن است یعنی این پیام برای همهی مردم جهان سروده شده و تنها برای هازمان(:جامعهی) خاصی نیست.
*برگرفته از هفتهنامهی امرداد، شمارهی 208 سال 1388 خورشیدی
در یکتاپرستی اشوزرتشت تردیدی نیست اما اینکه اصطلاح زرتشت یک نام بوده یا لقب جای بحث دارد. همچنین در زمان و مکان زرتشت مباحث بسیاری وارد است. از منابع نقلی و قولی که ممکن است بیش از اوستا در احراز هویت زرتشت یاری رسان باشد شاهنامه است ثانیا برخی منابع کهن زرتشت را پادشاه نام برده اند که این در احراز هویت زرتشت ممکن است راه گشا باشد.
به این مطلب مهم که شاهنامه از ابتدا به کیش زرتشت یا همان یکتاپرستی بوده است هیچ محققی توجه نکرده است با اینحال شاهنامه آغاز ماجرا را با کیومرث شروع مینماید یعنی نخستین پادشاه یکتا پرست. مطالب در این باره به بسیار خواهد شد و ناگزیر سخن کوتاه میشود با اکتفا به این نکته که یحتمل زرتشت همان کیومرث یا لقب کیومرث است.
زنده باد اشوزرتشت پیامبر ایرانیان
مهم نیست که زرتشت در چه سالی و در کجای ایران ، زاده شده است. مهم ، ذات پاک و خوی زیبای این مرد ایرانی است. مهم گفتار زیبای این پیامبر است که می گوید برای مبازره با نادانی و جهل ، شمشیر نکشید بلکه چراغ برافروزید ( دانایی را گسترش دهید ) .مهم این است که زرتشت ، یک انسان راستگو بوده است .به هر حال ما به ایشان ، افتخار می کنیم . روانش شاد و یادش برای همیشه گرامی باد.
درود بر اشو زرتشت خرد گرا