طولانیترین خیابان شهر تهران که همتایی در کشور و حتی خاورمیانه ندارد، همان است که زمانی جادهای بود که جنوب شهر را به شمال آن میرساند و اکنون خیابانی است که «ولیعصر» نامیده میشود و در سالهایی دور و نزدیک نامهای دیگری داشته است. این خیابان زیبا با درختان پُرشمار، اما رو به کاستیاش، آوازه دارد .
از میدان راه آهن در جنوب تهران تا میدان تجریش در شمال شهر، خیابان ولیعصر با 18 کیلومتر مربع درازا، راهی طولانی را شکل میدهد که شمار سازهها و بناهای کهنه و نوِ پیرامونش از اندازه گذشته است. این خیابان سرگذشتی خواندنی دارد و شکلگیریاش با گذر سالها و دههها و پیش آمدن رویدادهای ریزودرشت اجتماعی و سیاسی همراه بوده است. اما آنچه هستهی اصلی خیابان ولیعصر را میسازد گستره و بافتی تاریخیست که آغاز آن از خیابان امیریه است.
داستان آغازین خیابان ولیعصر چنین است که در سالهای پایانی پادشاهی قاجاریه، در کنار باغهای سرسبز امیریه، خیابانی به نام همان نام ساخته شد. این خیابان در جایی دیده میشد که سپستر محلهی امیریه شکل گرفت. در آن زمان دشوار میشد گمان بُرد که خیابان امیریه سنگ بنای خیابان دیگری خواهد بود که دورترین بخش جنوب شهر را به پایان شمال شهر خواهد رساند. در آن روزگار، تهران شهری کوچک با پهنهای دستیاب بود و بسیار مانده بود تا گسترشی سرسامآور بگیرد. با اینهمه، چند خیابان و محلهی دیگر به خیابان امیریه پیوسته شدند و خیابان ولیعصر کنونی را پی افکندند. آن پهنه دربردارندهی میدان منیریه و سرپُل امیربهادر بود و نیز کاخ مرمر که به آن سردَر سنگی میگفتند. چهارراه شاه پیشین و خیابان جمهوری کنونی نیز بخشی از هستهی نخست خیابان ولیعصر را میساختند و چهارراه شاهرضا، یا خیابان انقلاب کنونی نیز بخشی دیگر را. این را باید گسترهای دانست که قرار بود در زمان پهلویِ نخست طولانیترین خیابان پایتخت را پدید بیاورد.
سنگ بنای خیابانی که دوسوی شهر را به هم میرساند
در سال 1300 خورشیدی، در چند سال پایانی فرمانروایی قاجاریه، زمانی که رضاشاه هنوز به پادشاهی نرسیده بود و وزیر جنگ و سردار سپه نامیده میشد، در جایی به نام کاخ مرمر در مرکز شهر، به کارهای رییس الوزاراییاش (نخستوزیری) رسیدگی میکرد. اندکی پس از آن که سردار سپه به پادشاهی رسید بخشی از زمینهای روستای سعدآباد را از بانو عظمی، دختر ناصرالدینشاه قاجار، خریداری کرد و کاخ سعدآباد را برای اقامتگاه تابستانیاش ساخت. از همان زمان بود که فکر ساخت جادهای که کاخ مرمر را به کاخ سعدآباد وصل کند، در ذهن رضاشاه شکل گرفت. این ایده، سرآغاز شکلگیری خیابان ولیعصر کنونی بود.
در آن زمان خیابان ولیعصر دو بخشی بود. یک بخش آن درون شهر تهران جای داشت و خیابان پهلوی نامگذاری گرفته بود و بخش دیگر این خیابان را امتداد میداد و تا کاخ سعدآباد و زمینهای بالای میدان تجریش میکشاند و جاده مخصوص پهلوی نامیده میشد.
جاده مخصوص چندان به کار مردم نمیآمد و تا پایان پادشاهی رضاشاه راهی برای گذر اتومبیل شاه و درباریان و گاه نظامیان بود. تهرانیها اگر میخواستند به تجریش بروند گذرشان از جاده قدیم شمیران، خیابان شریعتی کنونی، بود. به همین سبب جاده مخصوص شکل خیابان نداشت و در دو سوی آن باغها و کشتزارها دیده میشد. هنوز بسیار مانده بود تا با گسترش شهر تهران، ساختوسازها در جاده مخصوص انجام بگیرد و محلههایی پی افکنده شوند.
رضاشاه نمیخواست برای رفتن به سعدآباد از جاده قدیم شمیران استفاده کند؛ بدان سبب که این جاده به کاخ سعدآباد نمیرسید و بسیار طولانی بود. او در فکر ساختن جادهای بود که سرراستتر و کوتاهتر باشد. از اینرو خیابان پهلوی را از امیریه به بالا گسترش دادند و همانگونه که گفتیم، جاده مخصوص را ساختند. سرآغاز چنین کاری در 1300 خورشیدی بود.
با کنار رفتن رضاشاه از سلطنت و اشغال ایران به دست نیروهای متفقین در شهریور 1320 خورشیدی، جاده مخصوص پهلوی از انحصار درباریان بیرون آمد و راهی برای رفتوآمد خودروهای جنگی ارتشهای بیگانه شد. برخی از تهراننشینان نیز برای رفتن به تجریش از همین جاده استفاده کردند. پس از بیرون رفتن بیگانگان از ایران، چیزی زمان نبُرد که جاده مخصوص پهلوی راه اصلی رفتن به تجریش شد و با پیوستن آن به خیابان پهلوی در مرکز شهر، خیابانی سراسری شکل گرفت که از مرکز تا شمال شهر امتداد مییافت. اما تهران آهنگ گسترش و پهناورتر شدن داشت. پس از آنکه محلههای تازهای در جنوب شهر شکل گرفت و به پایتخت افزوده شد، خیابان پهلوی نیز تا میدان راهآهن کشیده شد. بدینگونه یک سوی خیابان پهلوی در ایستگاه راه آهن در جنوب بود و یک سوی دیگرش در میدان تجریش، در شمال شهر.
گسترش تهران بهویژه در دههی سی خورشیدی چشمگیر بود. به سرعت روستاهای شمیرانات تبدیل به محلههایی شدند که به شهر تهران پیوستند. در دوسوی خیابان پهلوی نیز ساختوسازهای فراوان انجام گرفت و محلههای دیگری پدید آمد. بدینگونه، میتوان شکلگیری پایانی خیابان پهلوی، ولیعصر کنونی را میان سالهای 1330 تا 1355 خورشیدی دانست. در آن بازهی زمانی، بخش شمالی خیابان پهلوی از بیابانی بیبَر به خیابانی با محلههای بسیار در دوسوی آن تبدیل شد.
پیشتر گفتیم که خیابان ولیعصر کنونی از امیریه آغاز میشد و آن را خیابان پهلوی نامگذاری کرده بودند. در زمانی دیرتر جاده مخصوص پهلوی ساخته شد. در روزگار پهلوی دوم این دو به هم پیوسته شدند و همهی خیابان، پهلوی نامیده شد. پس از انقلاب سال 1357 نام خیابان پهلوی تغییر کرد و آن را خیابان دکتر محمد مصدق نامیدند اما این نام پایدار نماند و در سال 1360 به خیابان ولیعصر تغییر نام داده شد.
خیابانی با انبوهی از درختان بلند
مهمترین ویژگی خیابان ولیعصر درختان چنار فراوان دوسوی آن است. این ویژگی را برای شهر تهران نیز میتوان برشمرد. در سدهی هفدهم، در زمانی که صفویه بر ایران فرمانروایی میکردند، جهانگردی ایتالیایی به نام پیترو دلاواله به ایران آمد و گذرش به تهران خورد. او در سفرنامهاش نوشته است: «اگر استانبول شهر سروهاست، تهران شهر چنارهاست». تهران همواره چنارستانی بزرگ بوده است. از چنارهای شهر تهران آنچه اکنون مانده است، در خیابان ولیعصر دیده میشود. بدان اندازه که جلوه و چشماندازی یگانه به این خیابان طولانی داده است.
نوشتهاند که رضاشاه دلبستگی بسیاری به جاده مخصوص پهلوی داشت و گذر از آنجا را دلخواه میدانست. به همین سبب، برای زیباتر ساختن جاده دستور داد در دوسوی آن درختان چنار بکارند. بدینسان، در هر دو متر یک درخت چنار کاشته شد و فاصلهی میان دو درخت را با گلهای انبوه پوشاندند. آب مورد نیاز درختان نیز از شمال شهر و با کندن دو حلقه چاه در سهراه زعفرانیه تامین شد. این کار در سال 1319 خورشیدی انجام گرفت. شمار چنارهای کاشته شده در جاده مخصوص و خیابان پهلوی، 18 هزار اصله بود. برخی شمار چنارها را تا 24 هزار اصله نیز یاد کردهاند. اکنون تنها 8 هزار درخت چنار در خیابان ولیعصر باقی مانده است. بر اثر ساختوسازهای فراوان در دهههای گذشته، بسیاری از چنارهای خیابان ولیعصر خشک شدهاند و از میان رفتهاند.
در سال 1310 خورشیدی، در سالهای آغازین پادشاهی رضاشاه، ملک فیصل پادشاه عربستان به تهران آمد. اندکی پیش از سفر او، خیابان باب همایون و سپس میدان توپخانه تا خیابان لالهزار را آسفالت کردند تا راه رفتن به کاخ گلستان و پذیرایی از او آبرومندانهتر باشد. این نخستینبار بود که در خیابانهای پایتخت آسفالت بهکار بُرده میشد. یک سال پس از آن خیابان پهلوی نیز که در آن هنگام سنگفرش بود، آسفالت شد.
خیابان ولیعصر در گذر دهههای طولانی، رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراوانی به خود دیده است. برشمردن همهی آنها نهتنها دشوار است بلکه با تاریخچهی محلههای پیرامون این خیابان نیز پیوند مییابد. از میان آن رویدادها باید تنها به ایدهای اشاره کرد که در سال 1325 خورشیدی، در زمان نخستوزیری احمد قوام شکل گرفت، اما به سرانجام ِ از پیش اندیشیدهاش نرسید. در آن سال، دولت تصمیم گرفت که در گسترهی میان سهراه عباسآباد تا میدان ونک جنگلی مصنوعی بسازد. بدینگونه بخشی از خیابان پهلوی در میان جنگل قرار میگرفت. چنین کاری را برای پاکیزه نگهداشتن هوای پایتخت بایسته دانسته بودند. انجام کار را به مهندس کریم ساعی که استاد برجستهی کشاورزی و جنگلکاری بود، سپردند.
ساعی کار را آغاز کرد، اما سیاستورزیهای نادرست و دستهای پنهان و آشکاری که آزمندانه درصدد به چنگ آوردن زمینها بودند، پروژه را ناکام گذاشت و از آن جنگلی که قرار بود ساخته شود، تنها پارک ساعی در گوشهای از خیابان پهلوی ساخته شد (1342 خورشیدی). البته یک دلیل دیگر ناتمام ماندن پروژه، تامین نشدن بودجه آن بود.
این را نیز باید یاد کرد که خیابان بسیار طولانی و زیبای ولیعصر در دیماه 1390 خورشیدی، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
* با بهرهجویی از: گفتوگوی تارنمای «تهرانشناسی» با حمیدرضا حسینی دربارهی خیابان ولیعصر؛ گزارش تارنماهای «مثلث» و «همشهری آنلاین».
میدان راه آهن ابتدای مسیر جنوبی خیابان ولیعصر تهران بلندترین خیابان خاورمیانه به درازای 18 کیلومتر
تقاطع ولیعصر – امیریه، جایگاه نخستین پمپ بنزین تهران که به تازگی تبدیل به ایستگاه مترو شده است
کوچه تولدی دیگر( خادم آزاد پیشین) زادهگاه فروغ فرخزاد
میدان منیریه خیابان ولیعصر جنوبی
تیاتر شهر در تقاطع ولیعصر- انقلاب
میدان ولیعصر تهران
تندیس حاج قاسم سلیمانی که به تازگی در میدان ولیعصر نصب شده است
دوراهی ولیعصر و مستوفی در محله یوسف آباد
پلههای پارک ساعی خیابان ولیعصر
پارک ساعی خیابان ولیعصر
میدان ونک خیابان ولیعصر تهران
پارک ملت (شاهنشاهی پیشین) خیابان ولیعصر شمالی
دریاچه مصنوعی پارک ملت
مسیر ولیعصر شمالی به میدان تجریش تهران
هردومتر کاشت یک چنار به دستور رضاشاه برای ایجاد جاده مخصوص پهلوی در سال 1300 خورشیدی
تندیس سرلشکر ولی الله فلاحی در دوراهی زعفرانیه
پمپ آب نیاز درختان ولیعصر در محدوده زعفرانیه
ورودی باغ فردوس و موزه سینما
میدان تجریش انتهای خیابان ولیعصر تهران
فرتورها از همایون مهرزاد است.
2393
5 پاسخ
سلامخسته نباشید . براستی که امرداد روزنامه ای با ریشه و پُر سخن هست. با سپاس از فرزانگان دانشمند این روزنامه، آرزوی سرفرازی و پیشرفت بیش از پیش را برایتان دارم. ارادتمند- زارعی
بسیار ممنونم از تین تاریخچه زیبا.
بسیار زیبا بود . همایون دست مریزاد
بسیار عالی بود.همایون جان مثل همیشه عالی
همایون جان، دست مریزاد ، واقعا عالیه، همیشه پر انرژی و پرتوان و چنین هنرمندانه عکس بگیری…
دمت گرررم