لوگو امرداد
محله‌های تاریخی تهران (71)

کوچه مروی؛ بازگشت به گذشته‌ها

تهران را باید از کوی و برزن‌های هسته‌ی مرکزی آن شناخت؛ یعنی جایی که بازار و گستره‌ی آن دیده می‌شود. یکی از بخش‌های نزدیک به بازار «کوچه مروی» است؛ جایی که هنوز هویت تاریخی خود را نگه داشته است و تا اندازه‌ای در برابر نوسازی‌ها و مدرن‌گرایی‌ها پایداری کرده است. آنجا بخشی از دیرینه‌های کمیاب تهران است. شاید در هیچ گوشه‌ی دیگری از این کلان‌شهر نتوان جایی مانند کوچه مروی یافت که سرشار از یادمان‌های تاریخی و هویتی باشد. پی‌افکندن و ساخت آن نیز داستانی دارد که باید به آن پرداخت.
نخست بگوییم که کوچه مروی در نزدیکی خیابان ناصرخسرو (خیابان ناصری پیشین) جای دارد؛ درست روبه‌روی سازه‌ی زیبا و باشکوه شمس‌العماره. ورودی کوچه از آنجاست و پایان آن به خیابان پامنار می‌رسد. کاخ گلستان نیز در محدوده‌ی این کوچه‌ی تاریخی است. کوچه مروی بخشی از محله‌ی کهن عودلاجان شناخته می‌شود.
شکل‌گیری کوچه مروی و سازه‌های آن به زمان فتحعلی‌شاه قاجار بازمی‌گردد و به روزگاری که فرمانروای شهر مرو، ناگزیر به تهران آمد و در این شهر ماندگار شد. او محمدحسین خان مروی نام داشت و خود و پدرانش از زمان شاه تهماسب صفوی تا به روزگار قاجار، اداره‌کننده‌ی شهر مرو بودند. مرو همواره بخشی از خراسان بزرگ و ایرانِ تاریخی بوده است. اکنون شهری درون مرزهای کشور ترکمنستان شناخته می‌شود.
سبب آمدن محمدحسین خان به تهران، تاخت و تاز بی‌امان ازبک‌ها در مرو و درمانده شدن او بود. ازبک‌ها با نیروهای بسیار خود او را از شهر بیرون راندند و ناچارش ساختند خراسان را رها کند و پناه به شاه قاجار بیاورد. فتحعلی‌شاه از محمدحسین خان به دلگرمی پذیرایی کرد و از او خواست صدراعظمی‌اش را بپذیرد. لقب فخرالدوله را هم به او داد. اما فخرالدوله از پذیرفتن شغل درباری سرباز زد و در جایی که اکنون کوچه مروی دیده می‌شود، خانه‌ای برای خود ساخت و دست به ساخت چند بنای دیگر زد. خانه‌ی او در میان باغی کوچک بود. این را باید دانست که هنوز سازه‌ی شمس‌العماره و برخی دیگر از بخش‌های کاخ گلستان ساخته نشده بود. شمس‌العماره را سال‌ها پس از آن، به دستور ناصرالدین شاه ساختند. بخشی که باغ و خانه‌ی فخرالدوله‌ی مروی بنا شده بود، درون حصار کهن تهران، همان که حصار تهماسبی می‌نامیدند، جای داشت.
از دیگر سازه‌هایی که خان مروی (فخرالدوله) ساخت مسجدی بود که هنوز هم پایدار است و از سازه‌های کهن کوچه مروی دانسته می‌شود. در گودبرداری‌های چند سال پیش، زمانی که کارگران برای کف‌سازی مسجد سرگرم کار بودند، آب‌انبار و پله‌های کهن آن کشف شد. تا آن زمان آب‌انبار مسجد جایی برای دور ریختن زباله‌های خشک بود و پله‌هایش زیر تلنباری از دور ریخته‌ها پنهان مانده بود.
مدرسه‌ای نیز به دستور خان مروی در همان‌جا ساختند و او به گسترش و آباد‌کردن گستره‌ی پیرامون عمارتش پرداخت. همه‌ی دارایی‌های خود را نیز وقف مسجد و مدرسه کرد. اندوخته‌های او بسیار بود و زمین‌ها، املاک زراعی و دکان‌های فراوانی را دربرمی‌گرفت. این را نیز باید گفت که کاریزی که در کنار باغ و سازه‌ی او ساخته بودند و آب ارگ سلطنتی را برآورده می‌کرد، در آبادانی کوچه مروی کنونی نقش بسیار داشت. به هر روی، فخرالدوله در سال 1234 مهی درگذشت؛ درست سه روز مانده به جشن نوروز. او از خاندان قاجار بود.
با ساخته‌شدن سازه‌ی شمس‌العماره در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه و گسترش کاخ گلستان و ساخت خیابان‌های پیرامون آن، سازه‌های خان مروی ارزش و اهمیت بیشتری یافت. به‌ویژه آنکه نزدیک بازار تهران بود. در دوره‌های دیگر، باغ و سازه‌های آن به شکل کوچه‌ای درآمد که به پاس بنیان‌گذار آن، محمدحسین خان مروی، کوچه مروی نامیده شد.

سازه‌های کوچه مروی
کوچه مروی نزدیک به 350 متر درازا دارد. در همین فضایی نه‌چندان گسترده، شمار مغازه‌ها و سازه‌های دو سوی کوچه بسیار زیاد است. از چند سال پیش تندیسی از مردی گاری کِش و فرزندش در ورودی کوچه گذاشته شده است. این تندیس نشانه‌ای از کاربری تجاری و داد و ستدی کوچه دارد. این اثر را هنرمندی به نام آذری قلعه‌جوق ساخته است. اما در سال 1395 کسانی که هویت آن‌ها دانسته نشد، سر تندیس را کندند و پیکر آن را آسیب زدند! ناچار آن را مرمت کردند.
در میانه‌ی کوچه جوی آبی می‌گذرد. جوی‌هایی همانند آن یکی از نشانه‌های کوچه‌های کهن است. از دیر زمان تاکنون، کوچه مروی محله‌های تاریخی تهران و بازار را به هم پیوند می‌داده و از این دید نقشی مهم در گذران زندگی مردم داشته است. افزون‌بر اینکه جایی پُررفت و آمد شناخته می‌شود و کاربری‌های بازرگانی، آموزشی، مسکونی و تجاری دارد.
یکی از سازه‌های کهن کوچه مروی، مدرسه‌ی آن است. این مدرسه در سال 1231 مهی و به دستور فخرالدوله ساخته شده است و نخستین آموزشگاه دینی شهر تهران دانسته می‌شود. در زمان رضاشاه مدرسه مروی به دبستان و دبیرستان تبدیل شد. سپس تر کسانی در آنجا درس خواندند که در سال‌های دیگر از نام‌آوران فرهنگ و هنر ایران شدند؛ کسانی مانند: جلال خالقی‌مطلق، مرتضی ممیز، پرویز تناولی، جلال آل‌احمد، ابوالقاسم حالت، حسین الهی قمشه‌ای و بسیاری دیگر. در دهه‌ی هفتاد خورشیدی کاربری مدرسه دگرگون شد و در آنجا حوزه‌ی علمیه برپا کردند.
در سال 1311 در نزدیکی کوچه مروی ساختمانی ساخته شد که معماری آن بسیار چشمگیر و زیباست. این ساختمان سرای روشن نام دارد و از آن به نام یکی از نخستین مراکز بازرگانی تهران نام می‌برند. طراح و معمار سرای روشن دانسته نیست، اما سبک آن آمیخته‌ای از هنر روز اروپا و نشانه‌هایی از معماری باستانی ایران است.
در نزدیکی کوچه‌ی مروی گذر تاریخی دیگری به نام کوچه‌ی خدابنده‌لو دیده می‌شود.  یک‌سوی این کوچه روبه‌روی ساختمان وزارت دارایی است و سوی دیگر آن به خیابان پامنار می‌رسد. یکی از سازه‌های کوچه‌ی خدابنده‌لو بنایی قاجاری بود که در سال 1394 خورشیدی به بهانه‌ی ایمن نبودن و گمان فروریزی، با لودر ویران شد! سقاخانه‌ی کوچه نیز به نام باغچه علی‌خان (علی‌جان) نامیده می‌شود و دیرینگی آن از دوره‌ی قاجار است. در سال 1395 کاشی‌های تاریخی و زیبای آن ربوده شد و هیچ‌گاه به دست نیامد! سازه‌ای تاریخی به نام خانه‌ی ناظم‌الرعایا نیز در شمال باختری سقاخانه دیده می‌شود که اکنون جایی برای ریختن زباله‌ها شده است!
شماری از کتابفروشی‌های قدیمی تهران کار خود را در کوچه‌ی خدابنده‌لو آغاز کردند. یکی از آن‌ها انتشارات سنایی است که دفتر انتشاراتی آن در سال 1336 خورشیدی در این کوچه گشایش یافت.
بافت اجتماعی کوچه مروی زمانی عربی گونه بود. به این معنا که بسیاری از مغازه‌های آن از آنِ ایرانیانی بود که پیش‌تر در عراق زندگی می‌کردند و به آن‌ها معاودین می‌گفتند. از این رو نشانه‌هایی از فرهنگ و زندگی اعراب در این کوچه نمایان بود. اکنون شمار آن‌ها کاستی گرفته است.
بخشی از کوچه مروی سقف‌دار است و حجره‌هایی در آنجا دیده می‌شوند. اکنون کوچه مروی جایی برای فروش پوشاک و کالاهای قدیمی و آنتیک دانسته می‌شود. خوش‌عطرترین چای و قهوه‌ها را نیز در این کوچه‌ی تاریخی و کهن می‌توان به‌دست آورد. به هر روی، در کنار ساختار تجاری و داد و ستدی کوچه مروی، ویژگی آموزشی و دینی آن نیز درخور یادآوری است.
پیرامون کوچه مروی کوچه‌های پیچ‌درپیچ بسیاری می‌توان دید. خانه‌های دیرینه‌ی آن نیز اکنون جایی برای انبار کالا شده است.

* با بهره‌جویی از: تارنماهای «همشهری آنلاین»؛ «پایگاه خبری آیین باور» و «سفرنویس».

عمارت شمس العماره تهران روبروی بازار مروی

عمارت شمس العماره تهران روبروی بازار مروی

مجسمه مرد باربر جلوی کوچه مروی

مجسمه مرد باربر جلوی کوچه مروی

عمارت شمس العماره تهران روبروی بازار مروی

عمارت شمس العماره تهران روبروی بازار مروی

4 7

بازار مروی در خیابان ناصرخسرو

بازار مروی در خیابان ناصرخسرو

30 5

ابتدای بازار مروی

ابتدای بازار مروی

24 5

31 6

22 6

مسجد آقا محمود بازار مروی

مسجد آقا محمود بازار مروی

سرای مظفریان بازار مروی

سرای مظفریان بازار مروی

بنای قدیمی سرای روشن 1311 

بنای قدیمی سرای روشن 1311

15 5

14 6

بازار مروی

بازار مروی

11 6

34 5

13 6

6 6

8 6

17 6

10 6

19 6 20 6 21 5 23 5 25 5 انتهای بازار مروی

انتهای بازار مروی

28 5

فرتور از همایون مهرزاد است.

2393

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. درود بر دوستان گرامی امرداد و به ویژه سپاس فراوان از عکاس حرفه ای و محترمتون جناب آقای مهرزاد که در این روزهای کرونایی با خلق عکسهای زیباشون واقعا از جان مایه میگذارند.
    دست مریزاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-08