«لالا، لالا باباش مییاد / صدای كفش پاش مییاد …»
سالیان دراز است كه مادران هنگام خواباندن نوباوگان خود، آوازی را با نوای آهنگین و صمیمی زمزمه میكنند تا كودك آرام بگیرد. این آوازهای ماندگار كه سینه به سینه نقل شده و از مادران دیروز به مادران امروز رسیده است، لالایی نام دارد. احتمالا دلیل این نامگذاری آن است كه از دیرباز این آوازها را غلامان و دایگان ترك (للهها) برای كودكان میخواندهاند. واژه انگلیسی Lullaby به معنای لالایی و فعل انگلیسی Lull به معنای لالایی گفتن، از اسمها و فعلهایی هستند كه از اصوات مشترك در اقوام مختلف برای بیان مقاصد یكسان ساخته شدهاند. لالاییهای فارسی معمولا با واژه لالا آغاز میشود. خودمانیترین عاطفهها و ذوقیات زندگی با مضمون ساده و بیپیرایه، آمیخته با عشق و احساس و آرزو در آهنگ صدای مادر با خواندن لالایی جلوهگر است. آموختههای شنیداری كودك، در رشد روانی و جهتگیری اندیشه و نگرش او به جهان بیتاثیر نیست. ای بسا، عناصر تخیل و واقعگرایی در لالایی، شكوفنده استعدادهای نهفته كودك و شالوده آفرینشهای ادبی او در آینده باشد. دیرینگی لالایی به پیش از دوران خط و كتابت میرسد. این آوازها همگام با پیشرفت بشر و تبدیل زندگی شكار و چوپانی، نخست به كشاورزی و سپس به شهرنشینی، با فرهنگ توده و اعتقادات مردم آمیخته و غنیتر شدهاند. لالاییها در تاثیر عوامل فرهنگ، اسطوره، دین و زیباییشناسی، آرمانها، اجتماع و سیاست و بازرگانی هستند. برای مثال لالایی كرمانی: «اَلالالا ملوس ململ / كه گهوارت چوب صندل / لحافت چیت هندستون / كه بالشتت پر سیستون / ایا ای باد تابستون / نظر كن سوی هندستون / بگو بابا عزیز من / برای رودم كتون بستون …» به روابط بازرگانی كرمان و هندوستان اشاره میكند. ابتداییترین مرحله شعر و موسیقی و نخستین تراوشهای روحی انسان، لالایی است كه به سبب ساختمان سادهاش، تنها برای آوازهای یكصدایی به كار میرود. تنوع وزن در لالاییها، كاربرد آنها را در زمینههای گوناگون ممكن میسازد. برخی از لالاییها برای رقص ساخته شدهاند، برخی یكنواخت و حتی غمناك هستند. برخی از ترانهها را براساس لالاییها ساخته و خواندهاند. اوزان بحر هزج برای لالاییها مطبوع و مناسب است. مثلا لالایی: «لالالالا كه لالات میكنم من / نگا بر قد و بالات میكنم من / لالالالا كه لالات بی بلا بود / نگهدار شب و روزت خدا بود، بر این بحر است. مضمون و محتوای لالاییای كه برای فرزند دختر خوانده میشود، بر حسب توقعات و آرزوهای مادر و پدر، با آنچه برای پسر میخوانند، متفاوت است. مثلا، لالاییهایی كه مادران دامغانی برای دختران و پسرانشان میخوانند، چنین است: «این دخترم چه ناز داره / چه زلفای دراز داره / نامزد داره هزار هزار / از نیشابور تا سبزوار / همه نشستن قطار قطار / به كس كسانش نمیدم / به ناكسانش نمیدم / به مرد پیرش نمیدم / … / میدمش به تاجری / تا بزنه تخت زری / اشتر به قطار بیاره / حنا به جوال بیاره / …» و برای پسر میخوانند: «پسرپسر لاری پسر / دكون عطاری پسر / نقل و نبات داری پسر / میش برهدار داری پسر / اشتر با قطار داری پسر / نازم پسر، جانم پسر.»
در سالهای پس از دوره مشروطه، لالایی در مقاصد سیاسی و در جهت خدمت به محرومان و بیان دردها و مشكلات اجتماعی به كار رفت و لالایی سیاسی پدید آمد، كه آغازگر آن نسیم شمال بود با سرودن: «بخواب ای دختر زیبا / بالام لای لای لالای لای لای _ میان محمل زیبا / … / بخواب ای طفل نوخیزم / نهال فصل پاییزم / ز چشمم خون همی ریزم …» پس از آن نیز دهخدا در لالایی «خاك به سرم بچه به هوش اومده / بخواب ننه یه سر و دو گوش اومده» به انتقاد زیركانه از حكومت و اختناق حاكم پرداخت. احمد شاملو نیز لالایی معروفی سروده است كه در مجله امید ایران (شماره 12، 1330 ش) به چاپ رسید، بند نخست آن چنین است: «لالالای لای گل پونه / لالای لای / بابات رفته دلم خونه / لالای لای / بابات امشت نمیآید / لالای لای / گرفتن بردنش شاید / لالای لای / بخواب آروم چراغ من / لالای لای / گل شببوی باغ من / لالای لای / بابات شب رفته از خونه / لالای لای / كه خورشید و بجنبونه / لالای لای.»
گونه دیگر لالایی، لالایی مذهبی است كه معمولا در مراسم عزاداری، شبیهخوانی و سینهزنی و برای برانگیختن احساسات مذهبی مردم خوانده میشود. مثلا در نوحهای كه برای علیاصغر شیرخوار از زبان رباب مادرش گفتهاند: «لالایی لایی از سفر برگشته رودم _ شیر از پستان مادر خورده رودم …»
صادق هدایت در مجموعه اوسانه لالاییهای بچهها، دایهها و مادران را گردآورده است. حسین كوهی كرمانی در مجموعه هفتصد ترانه و محمد قهرمان و دكتر محمد مكری، سیدابوالقاسم انجوی شیرازی و امیرقلی امینی در آثاری كه در زمینه فرهنگ مردم دارند، لالاییهایی از مردم استانهای مختلف مردم ایران آوردهاند.
ابراهیم شكورزاده پانصد و چهار ترانه روستایی خراسان را جمعآوری كرده و با بهكار بردن نوعی الفبای صوتی / لاتینی و تهیه فهرست واژههای محلی همراه با معنی، به ارزش اثر خود افزوده است. مجله پیام نوین نیز در زمان انتشارش گاهی ترانهها و لالاییهای محلی را چاپ میكرد. افزون بر این، در سالهای اخیر كتابها و مجموعههای خوبی در این زمینه منتشر شده است، مانند كتاب لالا، لالا، گل لاله كه به كوشش شهلا شجاعدوست و سهیلا تذهیبی چاپ شده و كتاب لالا، لالا، گل شببو كه لالاییهای آن سروده شكوه قاسمنیا، افسانه شعباننژاد، مصطفی رحماندوست، جعفر ابراهیمی، اسدالله شعبانی و ناصر كشاورز است و هر دو كتاب را كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان منتشر ساخته است. پژوهش درباره ویژگیها و مفاهیم درونی لالاییها، به عنوان شاخهای از ادبیات زنانه و برای شناخت زندگی درونی زنان در گذشته و خصلتهای فطری آنان و آرزوها و آرمانهایشان، بسیار مفید و ارزشمند است.