لوگو امرداد
محله‌های تاریخی تهران (95)

خیابان نادری؛ سال‌های کافه‌نشینی و تکاپوهای فرهنگی

naderi1شدنی نیست که از ادبیات و هنر ایران در دهه‌های چهل و پنجاه سخن بگوییم و به یاد «خیابان نادری» و کافه‌ی پُرآوازه‌ی آن نیفتیم. کافه نادری پاتوقی برای شاعران و نویسندگان نامدار ایران بود و نقاشان و تندیس‌سازان و روشنفکران. چای و قهوه‌ی کافه، خوش و لذت‌بخش در دهان می‌نشست و میزهای آن پُر می‌شد از شاعران اسم و رسم داری که سرهای پُرشوری داشتند و تازه‌ترین سروده‌های خود را نخستین‌بار در آنجا می‌خواندند و جنبش‌های اجتماعی، فرهنگی و هنری را شکل می‌دادند. خیابان نادری تنها به کافه‌اش شناخته نمی‌شد؛ آنجا مرکزی برای پسندهای روز و شیک‌ترین لباس‌ها بود و گردش پسین‌گاه و شبانه‌ی نوجویان و مُدپرستان. اما این خیابانِ دُردانه‌ی تهران را نمی‌توان به تمامی شناخت مگر آنکه از گستره‌ی بزرگتری که در گذشته خیابان شاه‌آباد و اکنون خیابان جمهوری نامیده می‌شود، یاد کنیم. نادری بخشی از خیابان شاه‌آباد بود.
از میدان بهارستان در مرکز شهر تهران تا خیابان رودکی در محله‌ی سلسبیل، خیابانی پهناور کشیده شده است که در گذشته‌ها هر بخش آن نامی داشت، اما هسته‌ی اصلی آن از بهارستان تا دروازه دولت بود. این گستره تا روزهای پایانی پادشاهی قاجاریان خیابانی را پدید آورده بود که سپس‌تر در نوسازی‌ها و تازه‌جویی‌های زمان رضاشاه به یکی از اصلی‌ترین خیابان‌های پایتخت تبدیل شد؛ گستره‌ای که برپایه‌ی اندیشه‌های نوگرایانه و مدرنیستی شهرسازی ساخته شد و گسترش یافت. ساختار این خیابان که در دوره‌ی پهلوی شاه‌آباد نامیده می‌شد، الگویی نوین داشت و خبر از دگرگونی‌ها و پوست انداختن‌های بسیار شهر تهران می‌داد.
خیابان شاه آباد بسیار زود دامنه‌دارتر از آنچه شد که در آغاز بود. هر بخشی از آن هم نامی جداگانه گرفت. بدین‌گونه که از سلسبیل تا خیابان ولیعصر کنونی (با نام پیشین سه راه شاه) خیابان شاه نام داشت؛ از خیابان پهلوی (ولی عصر) تا چهارراه استانبول را خیابان نادری می‌نامیدند که به آن بیش‌تر خواهیم پرداخت؛ از فردوسی تا چهارراه مخبرالدوله را به نام خیابان استانبول می‌شناختند و از خیابان سعدی تا میدان بهارستان، شاه‌آباد نام گرفته بود.

ویژگی‌های خیابان جمهوری
تاریخی‌ترین بخش خیابان شاه‌آباد همان بخشی است که از میدان بهارستان تا خیابان سعدی امتداد دارد. آنجا آکنده از رویدادهای انقلاب مشروطیت و سال‌های پس از آن بود. در رخدادهای دهه‌های بیست و سی خورشیدی، به‌ویژه در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، خیابان شاه‌آباد مرکزی مهم و رویدادساز شناخته می‌شد. افزون‌بر اینکه چهره‌ای فرهنگی نیز داشت. در دوره‌ی رضاشاه با کوچ کتابفروشی‌های تهران از خیابان ناصرخسرو و بازار به این بخش از تهران، شاه‌آباد رخساری دانش‌پژوهی گرفته بود. در سال‌های پس از آن، در دهه‌ی چهل خورشیدی بود که کتابفروشی‌های پایتخت راهی خیابان شاهرضا (خیابان انقلاب کنونی) شدند.
پاره‌ای از خیابان استانبول، از خیابان سعدی تا خیابان فردوسی، بخشی فرهنگی و پاره‌ای دیگر تجاری به‌گمان می‌رسید. به‌ویژه آنکه خیابان لاله‌زار در همان محدوده جای داشت و برو و بیای این خیابان بیش از آن بود که بر پیرامونش اثرگذار نباشد. بوتیک‌ها، فروشگاه‌های لباس، سینماها، نمایش‌خانه‌ها، هتل‌ها و رستوران‌ها، همگی در گستره‌ی خیابان استانبول جای داشتند.
بخشی دیگر از خیابان شاه‌آباد که از خیابان حافظ تا خیابان پهلوی (ولی عصر کنونی) بود، ساختمان‌ها و سازه‌های مدرن داشت و آن بخشی هم که از خیابان پهلوی تا امیرآباد کشیده شده بود، جایی برای فروشگاه‌های لباس بود. اما از امیرآباد تا میدان جمهوری چندان نوگرا نبود و جولان‌گاهی برای بساز و بفروش‌ها دانسته می‌شد. این را نیز اشاره کنیم که شلوغ‌ترین و پُررفت و آمدترین پیاده‌روهای پایتخت در همین خیابان شاه‌آباد دیده می‌شدند.

یادبودهای سال‌های دور خیابان نادری
اما خیابان نادری، از خیابان ولی عصر تا چهارراه استانبول، حکایتی دیگر داشت و هر آنچه در آنجا بود شور و هیجانی بود که انگار در خواب و خیال می‌گذشت! مغازه‌های پُر زرق و برق، چهره‌های ادبی و شاعرانی که گاه خود را به شوریدگی‌های ساختگی می‌زدند تا نگاه‌های دیگران را به سوی خود بکِشند، بوی عطرآگین قهوه و کلاس رقص مادام یلنا آودیسیان، همگی در خیابان نادری بود و رنگی شاد و شورانگیز به آنجا می‌داد که نادیده گرفتنش کار هر کسی نبود.
نادری هیچ‌گاه نام رسمی و ثبت شده‌ی این بخش از خیابان شاه‌آباد نبوده است. تهرانی‌ها خود این نام را به پاره‌ای از شهرشان داده‌اند. هنوز هم با آنکه از بهارستان تا رودکی را خیابان جمهوری می‌نامند، نام خیابان نادری از زبان برخی تهرانی‌ها نمی‌افتد. نباید هم بیفتد؛ آنجا هزار هزار خاطره و یادبود شیرین در دل خود دارد و فراموش‌شدنی نیست.
عکسی قدیمی از سال 1332 خورشیدی، در اینجا و آنجا چاپ شده است که خیابان نادری را در آن روزگار نشان می‌دهد. انگار همه چیز منظم و اتوکشیده است و دل‌خواه. زنان شیک‌پوش و مردان کراوات زده‌ای را در پیاده‌رو می‌توان دید و خیابانی را نگاه کرد که چند خودرو بنز قدیمی، از همان‌ها که اتاقک‌های انحنادار و چراغ‌های گِرد و سپرهای پهن دارند، در صفی پیوسته و خط کشیده، روبه مقصدی ناپیدا رهسپارند. همه چیز آرام و بی‌هیاهو به‌گمان می‌رسد و در هیچ‌جای عکس نشانی از اضطراب و دلهره‌های زندگی را نمی‌توان یافت. گویی تازگی از سر و روی خیابان و روندگانش می‌بارد. نمی‌دانیم؛ شاید هم رنج‌ها و دردهایی زیر پوست آن خیابان شیک نهفته بوده است که در عکس پیدا نیست… نمی‌دانیم!\

naderi2

چشم و چراغ خیابان نادری، کافه نادری‌اش بود. بنیان‌گذار کافه نادری، مردی ارمنی‌تبار به نام خاچیک مادیکیانس بود. او از مهاجران روسیه شناخته می‌شد. هنوز به کافه نرسیده عطر خوش قهوه‌اش فضا را پُر می‌کرد. تابستان‌های کافه هم غوغایی بود. گرداگرد حیاط کافه را گل و گیاه کاشته بودند و میز و صندلی‌هایی در کنار باغچه بود. رومیزی‌های سفید، درختان چنار و پلکان آجری باغچه، فضای حیاط را دل‌خواه می‌ساخت. شب‌ها ارکستری آهنگ‌های روز اروپا را می‌نواخت و مرد و زن‌هایی هم بودند که به میان می‌آمدند و پاکوبان می‌رقصیدند. آن ارکستر کوچک از چند تَن بازمانده‌های فراری چکسلواکی، لهستان، آلمان و چند ایرانی شکل گرفته بود.

کافه نادری خوشمزه‌ترین شیرینی‌ها را عرضه می‌کرد. افزون‌بر اینکه مادیکیانس در کنار کافه، هتلی نیز به همان نام نادری ساخته بود که خوراک‌هایی را  به مشتریانش می‌داد که برای نخستین‌بار بود که تهرانی‌ها مزه‌ی آن را می‌چشیدند؛ خوراک‌هایی مانند بیفتک و بیف استروگانف. کافه گلاسه و قهوه تُرک از نوشیدنی‌های همیشگی کافه رستوران نادری بود.
اما آنچه بیش‌تر سبب آوازه‌ی کافه نادری شده بود، رفت و آمد همیشگی شمار بسیاری از روشنفکران به آنجا بود؛ کسانی که نام و آوازه‌ای بلند در ادبیات و هنر ایران داشتند. مانند: صادق هدایت، نیما یوشیج، جلال آل‌احمد، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، ابراهیم گلستان، نصرت رحمانی، منوچهر آتشی و بسیارانی دیگر.
از حیاط کافه نادری می‌شد خانه‌ای را دید که در سال‌های پایانی دوره‌ی قاجار و آغاز پادشاهی رضاشاه ساخته شده بود و خانه‌ی ماوثاله نامیده می‌شد. ماوثاله بانویی کلیمی بود. این ساختمان دو اشکوبه (:طبقه) با سرستون‌های زیبای سنگی، چند سال پیش برای ساخت پاساژ، ویران شد!
در خیابان نادری ساختمانی نیز دیده می‌شد که جایی برای آموزش رقص باله و طراحی و اجرای آن بود. مربی این کلاس هنری مادام یلنا آودیسیان بود. او که در سال 2000 میلادی در لس‌آنجلس درگذشت، از پیشگامان آموزش رقص باله در ایران شناخته می‌شد. در کلاس او نه تنها رقص باله، بلکه رقص‌های لزگی، ارمنی، رقص مدرن آمریکایی و رقص اسپانیایی به هنرجویان یاد داده می‌شد. اجرای رقص‌ها گاه با ساز و آواز همراه می‌شد.
کنار ساختمانی که کلاس رقص مادام یلنا جای داشت، یکی از شناخته‌شده‌ترین پیراشکی‌فروشی‌های تهران، به نام پیراشکی‌فروشی خسروی دیده می‌شد و خوراکی او در همه‌ی تهران خواهان بسیار داشت.
از شناخته‌شده‌ترین فروشگاه‌های خیابان نادری خودکارفروشی برلیان بود. در عکس‌هایی که از آشوب کودتای 28 امرداد 1332 به‌جا مانده است، یک عکس نیز خیابان نادری را نشان می‌دهد که در آن سر درِ فروشگاه برلیان پیداست. لوکس‌ترین خودکارها را در این فروشگاه می‌شد خریداری کرد. این فروشگاه که در سال 1328 خورشیدی، گشایش یافته بود، در سال گذشته به اجبار رای دادگاه، ویران شد و مغازه‌ی آن را به جای دیگری بردند!
سینما ایفل، از سینماهای درجه دو تهران، در اردیبهشت 1337 در خیابان نادری گشایش یافت. این سینما گنجایش 950 تماشاگر را داشت. گاه برنامه‌های شاد و آکروبات نیز در آنجا برگزار می‌شد. ساختمان سینما ایفل در تیرماه 1360 خورشیدی، در آتش سوخت و از میان رفت! این را هم اشاره کنیم که کناردست ساختمان سینما ایفل، آجیل‌فروشی پُر و پیمانی دیده می‌شد که آوازه‌اش به فروش آجیل‌های داغ بود.
در نزدیکی کافه نادری ساختمان کلیسا ادونتیست، سازه‌ای که در سال 1328 خورشیدی بنا شده بود، دیده می‌شد. از ویژگی‌های نمای این کلیسا، صلیبی بود که با بلندای نزدیک به 8 متر در جداره‌ی آن کار گذاشته شده بود. این کلیسا نیز چندی پیش ویران شد.
به هرروی، آن بخش از خیابان جمهوری که سالیان بسیاری است خیابان نادری نامیده می‌شود، در سنجش با دیگر بخش‌های خیابان جمهوری کمترین دگرگونی‌ها را داشته است و هنوز ساخت و سازها به آن اندازه نرسیده است که سیمایش را به تمامی دگرگون کند. از این‌رو، خیابان نادری، با همه‌ی دگرگونی‌های فرهنگی و هویتی امروزی‌اش، هنوز میراث‌بَر بخشی از تاریخ تهران است.

* با بهره‌جویی از: جستار «منظر خیابان و هویت شهر» نوشته‌ی محمدحسین عسگرزاده و سحر حسینی؛ کتاب «دو دنیا» نوشته‌ی گلی ترقی؛ تارنماهای «سفرنویس»؛ «ویستا» و گزارش خبرگزاری «ایسنا».

تقاطع ولیعصر-جمهوری

تقاطع قدیمی ولیعصر-جمهوری

خیابان قدیمی نادری-استانبول (جمهوری)

خیابان قدیمی نادری-استانبول (جمهوری)

3 8 تقاطع شیخ هادی- رازی

تقاطع شیخ هادی- رازی

5 6 بازسازی ساختمان قدیمی آلومینیوم 1400 خورشیدی

بازسازی ساختمان قدیمی آلومینیوم 1400 خورشیدی

بازسازی ساختمان قدیمی آلومینیوم 1400 خورشیدی 8 6 پیراشکی خسروی شعبه جدید (2) در خیابان نادری-استانبول با بیش از نیم قرن سابقه

پیراشکی خسروی شعبه جدید (2) در خیابان نادری-استانبول با بیش از نیم قرن سابقه

ورودی اورژانس بیمارستان طرفه از خیابان جمهوری

ورودی اورژانس بیمارستان طرفه از خیابان جمهوری

پاساز تجاری جدید چهارسو

پاساز تجاری جدید چهارسو

پاساژ تجاری موبایل علاالدین در چهاراه جمهوری- حافظ

پاساژ تجاری موبایل علاالدین در چهاراه جمهوری- حافظ

راسته عینک فروشی های خیابان نادری-استانبول

راسته عینک فروشی های خیابان نادری-استانبول

کوچه کیخسروشاهرخ(زرتشتیان) در خیابان نادری-استانبول

کوچه کیخسروشاهرخ(زرتشتیان) در خیابان نادری-استانبول

راسته لوازم موسیقی خیابان نادری-استانبول

راسته لوازم موسیقی خیابان نادری-استانبول

چهارراه سی تیر- جمهوری (قوام السلطنه پیشین)

چهارراه سی تیر- جمهوری (قوام السلطنه پیشین)

دبیرستان ماندگار فیروزبهرام(زرتشتیان)

دبیرستان ماندگار فیروزبهرام(زرتشتیان)

19 5 هنرستان فنی حرفه ای شهید علی طهرانی مقدم در خیابان جمهوری-سی تیر

هنرستان فنی حرفه ای شهید علی طهرانی مقدم در خیابان جمهوری-سی تیر

فروشگاه قدیمی آموزشی الکترونیک مهران کیت (سی تیر-جمهوری)

فروشگاه قدیمی آموزشی الکترونیک مهران کیت (سی تیر-جمهوری)

هتل - کافه نادری از مشهورترین بنای خیابان نادری-استانبول

هتل – کافه نادری از مشهورترین بنای خیابان نادری-استانبول

 کافه نادری از مشهورترین بنای خیابان نادری-استانبول

 کافه نادری از مشهورترین بنای خیابان نادری-استانبول

پیراشکی خسروی شعبه قدیمی (1) در خیابان نادری-استانبول

پیراشکی خسروی شعبه قدیمی (1) در خیابان نادری-استانبول

25 4 رستوران قدیمی خاتون خیابان نادری- استانبول

رستوران قدیمی خاتون خیابان نادری- استانبول

27 4 28 6 30 6

29 5

ساختمان پلاسو قبل از آتش سوزی در چهارراه استانبول

ساختمان پلاسکو قبل از آتش سوزی در چهارراه استانبول

برج پلاسکو در حال اتمام ساخت 1399

برج پلاسکو در حال اتمام ساخت 1399

اتمام ساخت ساختمان پلاسکو 1400 خورشیدی در چهارراه استانبول (جمهوری)

اتمام ساخت ساختمان پلاسکو 1400 خورشیدی در چهارراه استانبول (جمهوری)

33 6

34 4

35 7

فرتور از همایون مهرزاد است.

2393

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-07-15