لوگو امرداد
به مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت جان‌سپار زرتشتی

گزیده‌ای از زندگی جان‌باخته جهانبخش نمیرانیان

جهانبخش نمیرانیانسی سال از پایان جان‌فشانی‌های یکی از هزاران دلاورمردان ایرانی می‌گذرد. روزی که جبهه‌های جنوب کشور شاهد واپسین نفس‌های جوان برومند زرتشتی برای پاس‌داشت جان و مال ایران و ایرانی بود. روزی که جهانبخش نمیرانیان، در حالی که تنها ۲۷ سال از زندگی‌اش می‌گذشت، سال‌های باقی‌مانده‌ی عمر را فدای حفظ مرزهای میهن کرد. بنابر آیین ویژه‌ی زرتشتیان، ۱۹ شهریورماه ۱۳۹۵ خورشیدی سی‌امین و واپسین سالگرد جان باختن جهانبخش نمیرانیان، جان‌سپار راه میهن در جنگ ایران و عراق، در محله‌ی نصرت‌آباد یزد، زادگاهش برگزار می‌شود.

در زیر گزیده‌ای از آن‌چه میترا نمیرانیان، خواهر جان‌باخته جهانبخش نمیرانیان درباره‌ی زندگی این جان‌سپار راه میهن نوشته، آمده است:

فداکاری‌ها و جانبازی‌های فرزندان سرزمین اهورایی ایران از دیرباز سبب پایایی ژرف این آب و خاک و نشان شکوه شکست دشمنان بداندیش این قوم و نژاد بوده است و ادامه‌ی آن به پیروزی اندیشه‌های نیک در گیتی خواهد انجامید و بر همین باور، فرزانه‌ی دیگر زرتشتی ستوان یکم وظیفه، شهید جهانبخش نمیرانیان جوانی خویش را در آرزوی این پیروزی در راه کشور و ملت و هدف والای خود اهدا نمود.

او در تاریخ یکم امردادماه ۱۳۳۸ خورشیدی در شهر یزد و در خانواده‌ای زرتشتی و کشاورز زاده شد. در سن شش سالگی به همراه خانواده‌ی خود به تهران آمد و تحصیلات متوسطه خود را در رشته‌ی ریاضی در تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۵۷ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی اقتصاد در دانشگاه اصفهان آغاز کرد و به علت وقفه‌ای که با انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها پدید آمد، در سال ۱۳۶۴ تحصیلات خود را با مدرک لیسانس به پایان رساند. او در سوم بهمن ۱۳۶۴ با درجه‌ی ستوان دوم به خدمت زیر پرچم احضار شد و سه ماهه‌ی نخست خدمت را در پادگان ۰۱ کادر تهران و سه ماهه‌ی دوم را در آموزشگاه توپخانه‌ی صحرایی اصفهان به پایان رساند و سپس در امردادماه ۱۳۶۵ به لشگر ۹۲ زرهی اعزام و به جبهه جنوب (فاو) رفت و در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۱۳۶۵ خورشیدی در حین انجام وظیفه، به خیل دیگر جان‌سپاران راه میهن پیوست.

خاطره‌ای از دوستان و خویشان

او در زمان تحصیل در دانشگاه اصفهان که با گروهی از دوستانش در خوابگاه زندگی می‌کرد، در زمان بیکاری به همراه جوانان زرتشتی در خانه‌ی زرتشتیان اصفهان به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی و هنری می‌پرداخت. دوستانش همیشه می‌گفتند که یکی از فعالیت‌های مورد علاقه‌‌اش ورزش بوده است و به همین منظور، پس از جان باختن او تیم بسکتبال دانشجویان زرتشتی یزد به یاد دوست جهانبخش نمیرانیان مسابقات بسکتبالی ترتیب دادند.

فرازهایی از وصیت‌نامه

شهید جهانبخش نمیرانیان چون الهام گرفته بود که به شهادت خواهد رسید، پیش از رفتن به اهواز، به خانواده و به ویژه مادر خود سفارش کرده بود که اگر اتفاقی برای او افتاد نهایت خودداری را نشان دهند، زیرا او برای کشورش به سربازی و به جبهه می‌رود که بالاتر و والاتر از آن هیچ چیز در دنیا وجود ندارد. از آنجایی که باورهای دینی و انسانی محکمی داشت، باور داشت جایی که استقلال و خاک میهن در خطر است باید با دشمنان جنگید و در این راه از هیچ چیز، حتا اهدای جان خود واهمه نداشت. زیرا باور داشت ما متعلق به خود و اطرفیان خود نیستیم، بلکه متعلق به تاریخ یک ملت و قوم رنجیده‌ایم و در هر جا و هر زمان که این مردم رنج بکشند، تلاشمان باید در راه کمک به این مردم باشد.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

2 پاسخ

  1. یاد او و همهٔ دلاوران ایرانی که پوز صدام ددمنش را به خاک مالیدند، گرامی باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30