لوگو امرداد

ششم فروردین روز برگزاری جشن آب‌پاشان یا آبریزگان

آب‌پاشان که با نام‌های جشن آبریزگان، آب‌ریزان، نوروز طبری، جشن سرشوی یا آفریجان نیز شناخته می‌شود از آیین‌های ناموری است که به نوروز بازمی‌گردد و بیش‌تر تاریخ‌نگاران و نویسندگان از آن یاد کرده‌اند. از آیین‌های این جشن، آیین شست‌وشو و آب پاشیدن به یکدیگر است.

آب‌پاشان جشنی بود که پیش از این در 13 تیرماه برگزار می‌شد و در آن آب یا گلاب بر هم می‌پاشیدند، گفته می‌شود این جشن در روزگار صفوی رواج داشته است.

برابر با روایت ابوریحان سرچشمه‌ی این جشن به زمان جمشید می‌رسد. در این زمان شمار جانداران و آدمی آن‌قدر زیاد شد که دیگر جایی باقی نماند. خداوند زمین را سه برابر فراخ‌تر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند و از آن زمان جشن آب‌ریزگان به یادگار ماند. در جایی دیگر گفته شده آغاز این جشن چندان کهن نیست و در پیوند با روزگار ساسانی است. ابن‌فقیه همدانی در پایان سده‌ی سوم آورده که: «در روزگار شهریاری فیروز بن یزدگرد بن بهرام (پیروز یکم) هفت سال مردم ایران باران ندیدند. آن‌گاه مردی در جوانق در درگذشت، فیروز کسانی برای تحقیق حال آن مرد فرستاد. فرستادگان دیدندش که او را سه بار انبار گندم بوده است. این خبر را به فیروز دادند. فیروز آن کس را که این مژده آورده بود، چهارهزار درهم بداد و گفت سپاس خداوند را که هفت سال مملکت مرا باران نداد و با این همه یک تن از گرسنگی نمرد. پس از آن، به آبان روز (روز دهم) از فروردین‌ماه باران آمد و مردم از این شادمانی که پس از روزگاری دراز باران بیاید، بر یکدیگر آب پاشیدند». این کار تا امروز چون آیینی در همدان و اصفهان و دینور برجای مانده است.

زمان جشن آب‌ریزگان

گویا این جشن در نوروز گرفته می‌شد. ابوریحان نوشته است: « سبب این که ایرانیان در روز ششم فروردین (روز خرداد) غسل می‌کنند این است که این نوروز به هرودا (هئوروتات، خرداد) که فرشته‌ی آب است تعلق دارد و آب را با این فرشته مناسبتی است و از این جاست که مردم در این روز هنگام سپیده‌دم از خواب برمی‌خیزند و با آب قنات و حوض خود را می‌شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می‌ریزند». در این روز مردم به یکدیگر آب می‌پاشند و شوند(:دلیل) این کار نیز پاکیزگی است.

همچنین گفته‌اند شوند آنکه ایرانیان در این روز به هم آب می‌پاشند این است که چون در زمستان تن آدمی به دود و خاکستر آتش آلوده می‌شود، این آب را برای پاکیزگی به هم می‌ریزند و دیگر این‌که هوا را لطیف و تازه می‌کند.

اشاره‌ی ابوریحان بیرونی به این جشن نمایانگر آن است که این رسمی جدا از تیرگان باید باشد؛ یعنی رسمی که پس از زمستان انجام می‌شود و با باران و آیین جادوی باران‌زایی در تیرگان که در آغاز تابستان است، تفاوت دارد. ابوریحان در هنگام شرح جشن تیرگان در روز سیزدهم از ماه تیر نیز اشاره به غسل و شست‌وشوی کردن مردم داشته است. از این رو چنین ناهمسانی‌ای را میان این دو جشن باید دانست. ششم فروردین یا نوروز بزرگ یکی از آیین شست‌وشوی تن و گونه‌ای غسل بوده است و سیزدهم تیر یا جشن تیرگان نمایش‌هایی درباره‌ی آیین باران‌زایی برپا می‌شد.

ابن‌فقیه همدانی تاریخ این جشن را دهم فروردین‌ماه دانسته است. در گستره‌های جنوب‌باختری ایران در جاهایی از استان کهگیلویه و بویراحمد این جشن در پاییز و برای درخواست باران برگزار می‌شود. این هنگامی است که کشاورزان در پاییز دانه‌های خود را می‌کارند و در پایان بهار برداشت می‌کنند. این جشن به گویش بومی «خشک گلال» نام دارد و بدین‌گونه است که یک شب مردان و زنان وکودکان در روستا گرد هم آمده و با برداشتن دو تا سنگ و کوبیدن آن‌ها به هم و خواندن چکامه‌ی « گلال گلال اوو برد خشک گلال اوو برد» خانه‌های روستا را یک به یک می‌گردند. در آیین‌شان است که باشندگان هرخانه به مردم آب بپاشند و سپس اندازه‌ای آرد به آن‌ها بدهند . پس از گردآوری آردها زنان باشنده در جشن، آردها را خمیر کرده و به شمار افراد باشنده در جشن گلوله‌‌ی خمیری درست می‌کنند و به گونه‌ی پنهانی در یکی از گلوله‌های خمیری ریگ یا شن می‌گذارند و گلوله‌‌ها را به افراد باشنده می‌دهند. با برداشت خمیر و شناخته شدن کسی که دارای خمیر ریگی بوده است، جشن به پایان می‌رسد ولی اگر تا دو شبانه روز باران نبارد کسی که دارای ریگ بوده است را کتک می‌زنند یا در برکه‌‌ی آب سرد می-اندازند تا خدا دلش بسوزد و باران بزند.

      

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30