هر ملت و مذهبی به زبان و سنتهای خود شناخته میشود، از سوی دیگر با بررسی سنتهای ملتهای مختلف است که میتوانیم به آسانی به باورها وخواستهها و آرزوهای جمعی هر جامعهای پی ببریم.
به گواهی تاریخ انجمن مگان (موبدان) با درک درست پیامهای اهورایی اشوزرتشت، از بینانگذاران سنتها و آداب نیکو بودهاند. سنتهای دلانگیز که با سرشت انسانی سازگار بوده و در دل و روح مردم جای گرفته و تا امروز به صورتهای گوناگون در بین همه ایرانیان نگاه داشته شده است.
دیدگاه زرتشتیان به جهان که از فرهنگ والای اشوزرتشت سرچشمه گرفته و در سنتها و رسومها ما به ودیعه نهاده شده است در سختترین شرایط نه تنها نزد بهدینان بلکه نزد هممیهنان غیرزرتشتی نیز باقی مانده است. بهطوریکه ایرانی که خود را سرو میداند فقط به جبر زمانه سر او خم شده و در هنرهای خویش بهصورت بتهجِقهای (سرو خمیده) به تصویر میکشد و به درستی باور دارد که درست است که از ستم زمانه سر او خم شده است ولی هرگز نشکسته و نخواهد شکست.
اشوزرتشت دریافت که: خدا (خودش آمده) یکی است و آن اهورامزداست (هستیبخش بزرگ دانا) خدایی که با بخشش خرد (منو) و دئنو (وجدان) انسان را اشرف مخلوقات گردانیده و او را در انتخاب راه آزاد گذاشته است. تا قانون اشا یا هنجار هستی را بشناسد و بتواند دنیا را در اختیار گیرد و در پیشرفت جهان به اهورامزدا یاریرسان باشد. خدا را دوستی همانند پدر و دوست میداند که بدون هیچگونه چشمداشتی، اینهمه امکانات در اختیار بشر قرار داده و انتظاری ندارد جز اینکه انسان از این همه بخشش درست استفاده نموده و در راه پیشرفت جهان و راستی و درستی کوشا باشد.
بنا بر باور زرتشتیان خدا در همه جا حاضر و در همه جا در تجلی است و بر طبق فرهنگ زرتشتی چهار ماده حیاتی یا به زبان اوستا، چهار آخشیج، آب و باد و خاک و آتش گرامی داشته میشود و مورد ستایش قرار میگیرد و گرامی و پاک نگاه داشته میشود، امری که شاید بیش از پنجاه سال نیست که جهان غرب به آن توجه کرده است و سازمان ملل در پی گسترش این فرهنگ است.
از دید اشوزرتشت زن و مرد با هم برابر بوده است کما اینکه در طول تاریخ ایران باستان زنان زیادی به مقام سرلشگری و حتا پادشاهی رسیدهاند و جدایی (طلاق) امری به شدت نکوهیده است.
برابری و برادری همه انسانها وآزادی گزینش راه سرلوحه پیامهای اشوزرتشت است. انگرهمَن فقط در«من»هاست و وجود خارجی ندارد. پیروی از راستی و درستی و اشون شدن و مبارزه با بدمنشان و اهریمنان. جزو اصول این مذهب است.
سنتهای زرتشتیان نیز براساس این باورها گذاشته شده است، زرتشتیان با اجرای این سنتها در حقیقت باورهای خود را به اجرا میگذارند و عمل مینمایند و به نوعی تمرین میکنند و پایبندی به این باورها و سنتها و آداب و رسوم بوده است که بعد از اسلام نیز محفوظ و گرامی داشته شده است و کم وبیش به شکل قدیمی مانده است. بهطوریکه همه قبول دارند که ایرانیان مسلمان شدهاند ولی عرب نشدهاند، در حالیکه کشورهای زیادی در جهان هستند که پس از حمله تازیان، اکثر سنتها وآداب قدیمی خود را فراموش کرده و زبان خود را کناری گذاشته و به زبان عربی صحبت کرده، خود را عرب میدانند.
سنتهای قوی و پرشکوه جشن نوروز، چهارشنبه سوری، هفت سین، سیزده بدر، مهرگان، احترام به نور و آتش، سنت اسفند دود کردن، روشن کردن چراغ سر آرامگاه عزیزان درگذشته، صلوات فرستادن موقع روشن شدن چراغ، و حتا دعاهایی از قبیل اجاقتان گرم، روشن نگهداشتن چراغ در منزل، پختن آش خیراتی بهنام و یاد امامان که کاملا شبیه آش پختن ما زرتشتیان در مراسم گهنبار و خیرات است و… که دقیقا حفظ شده، شاهد این مدعا ست که هرکدام مشخصه ریشهدار بودن باورهای باستانی ایرانیان است.
زبان و سنتهای مشترک موجب جمع شدن اعضای اجتماع و آشنایی و همفکری و در نهایت نزدیک شدن دلها و هدفها به یکدیگر میگردد و دوام و بقای هر ملتی را فراهم میآورد که پای بندی به آنها جهان را پر از گلهای مختلف زیبا مینماید. هنگامیکه هر ملتی و پیروان هر مذهبی به سنتهای درست و انسانی خود پایبند باشند، هرکدام مانند گُلی میشوند که بو و رنگ و زیبایی ویژه بهخود را دارند. این امر که عدهای از دانشمندان در جهان میخواهند با جهانی کردن سنتها همه را وادارند که به یک زبان صحبت کنند و آمال و آرزوها و خواستههای همه انسانها را مشابه سازند تا همگی یک جور بپوشند و یک جور شادی کنند و یک جور بخورند و بیاشامند خطرناکترین ایدهای است که امروزه عالم انسانی را تهدید میکند، خوشبختانه سازمان ملل به این امر توجه نموده و برنامههایی در دست اجرا دارد که هر ملتی سنتها و فرهنگ خود را پاس دارد و به آن احترام بگذارد در عین حال از عالم علم و دانش عقب نماند، و بهسوی تعالی و تکامل مادی و معنوی گام بردارد و به همه ابنای بشر بیاموزند که با پاسداری از اصول انسانی به عقیده و سنتها خود پایبند باشند. اندیشه و گفتار و کردار همه مردم جهان از باورهای آنها سرچشمه میگیرد و هر روز یکی فرد زرتشتی بر طبق سنتهای مخصوص سپری میشود، هر زرتشتی وقتی از خواب بیدار میشود بر طبق سنت، با خواندن اوستای (اشم وهو) که میگوید (اشویی(پاکی و راستی) خوشبختی است.) ، دست وروی خود را میشوید و سپس طبق سنت به ستایش خدا میایستد و نماز بهجا میآورد که اینکار هم سنت مخصوص بهخود را دارد و چون هر روزی از ماه بهنام ویژهای نامگذاری شده و معنی ویژهای دارد به یاد عمل کردن به مفهوم آن روز از خانه خارج میشود، اول هرماه بهنام اهورامزدا است، زرتشتی در این روز باید همه کار را بخاطر خدا انجام میدهد، روز دیگر بهمن نام دارد، زرتشتی وظیفه دارد تمام این روز را با اندیشه نیک سپری نماید. بهسرکار خود که میرود کوشش دارد جز اندیشه و گفتار و کردار نیک، راهی نپوید.
در زندگی زناشویی چون به برابری زن و مرد باور دارد. زن خود را «همسر و کدبانو» مینامد و برای او حقوقی برابر قایل است. برطبق سنت، هرماه که نام روز با ماه برابر میشود، جشنی دارند، جشن فروردینگان، نوروز هم در ماه فروردین است، جشن اردیبهشتگان، سوم ماه اردیبهشت است که نام روز و ماه با هم یکی میشود. و هر جشن ماهیانه مراسم ویژه خود دارد و سنت و آدابی مخصوص.
برای نمونه برای جشن فرودینگان سنت است که همه زرتشتیان بر مزار درگذشتگان، حاضر شده و به پاس احترام به روان آنها مراسمی خاص انجام میدهند و فروهر نیاکانشان را گرامی میدارند.
برطبق سنت زرتشتیان هرسال شش چهره گهنبار دارند، که در هر چهره که پنج روز است (هر دو ماه، پنج روز) به «بار» دادن میپردازند و وقفیات مخصوص گهنبار که درآمدش خرج خیرات میشود.
امروزه سنت وقف و وقف کردن در بین هم میهنان مسلمان نیز باقی مانده است.
زرتشتیان چون ماههای سی روزه دارند، پنج روز آخرسال را ماه گاتابیو یا پنجه مینامند که هر چهار سال یک بار شش روز میشود. بر طبق سنت، زرتشتیان چون باور دارند که ماه فروردین ماه فروهر هاست و در این ماه فروهر درگذشتگان به زمین بازگشته و از بازماندگان خود دیدن مینمایند، خود را موظف میدانند که خانه تکانی کنند و همه جا را تمیز و مرتب نمایند و عطرآگین کنند و با حلوا و شیرنی و لباس نو به پیش و از بهار روند تا روح درگذشتگان را خوشحال و شاد گردانند و…
مراسم سال نو و نوروز باستانی برطبق سنت قدیم ایرانی حتا در بین افغانیها آذربایجان شوروی و تاجیکها و همه کشورهایی که به نام «استان» نامیده میشود و جزیی از ایران باستان بودهاند و در زمان قاجار از ایران جدا گردیده نیز باقیمانده وگرامی داشته میشود. جالب است بدانید که حتا عربها به جشن، «مهرجان» میگویند.
جشن نوروز وابسته به جمشید دانسته شده است و ششم فروردین بزرگ مربوط به بزرگداشت اشوزرتشت است. جشن تیرگان از آن بزرگداشت آرش است، جشن مهرگان ازآن فریدون وکاوه آهنگر و جشن سده یادآور کشف و مهار آتش توسط هوشنگ شاه است.
مراسم هفت سین یا هفت سینی که نماد هفت «امشه سپنته» یا هفت جاودانه است. تخممرغ و شیر نماد وهومن ( نیک منشی) آتش نماد اردیبهشت (بهترین راستی). سکه نماد شهریور (شهریاری بر خویش)، میوه به خاطر گرامی داشت زمین نماد سپندارمزد (مهروفروتنی)، آب نماد خورداد (دانش اندوزی و رسایی) و گل و گیاه نماد امرداد (جاودانگی).
بامداد سال نو (بامداد شبی که فردایآن اول سال نو است)، زرتشتیان بر طبق سنت دیرینه، به پشت بام خانه خود میروند وآتش میافزودند و اوستا میخوانند و خدا را سپاس میگویند، بهقدری این سنت در بین ایرانیان باستان گرامی بوده که دیگر ایرانیان نیز این سنت را بهنام چهارشنبه سوری گرامی داشته و با شکوه زیاد این مراسم را بجا میآورند.
سیزده روز اول سال نو از باستانیترین زمان محترم یوده وهرروز مراسمی خاص خود دارد، روز دوم تا روز روز دوازهم، روزهای دید و بازدید است، بهویژه زرتشتیان سعی میکنند به دوستان و نزدیکان خود تا روز ششم فروردین که زادروز اشوزرتشت ونوروز بزرگ نامیده میشود، سربزنند و شادباش گویند. برگزاری مراسم زادروز اشوزرتشت بهنام «هفده روز» هم خود سنتها خاص دارد، و زرتشتیان این روز را بسیار گرامی میدارند. روز سیزدهعید روز تیر نام دارد، تیر ستاره باران است . روز سیزدهم عید «سیزده بدر» است و همه بهدشت و صحرا میروند و خوش میگذرانند ودسته جمعی برای سال جدید آرزوی باران میکنند. این مراسم به همان زیبایی باستان باقی ماندهاست.
مراسم عروسی(نصایحی که موبد میکند و سفارشهایی که میشود)، جشن سده، سِدره و مشخصات آن ، کشتی و جزییات آن، نوزودی، جشن تیرگان، پرسه، پرسههای اسفند و تیرماه و …
مراسم رفتن به پیرهای معروف، که زرتشتیان دراین مراسم، بزرگی و بزرگ منشی و پاکی و مظلومیت دخترانی را میستایند که تسلیم دشمن نشده و تن به خفت و خواری ندادهاند و تا دل کویر یزد آمده و تشنه و گرسنه درکوهها وبیابانهای بیآبوعلف اطراف یزد پس ازتحمل سختیهای بسیار، به شهادت رسیدهاند.
جشن اردیبهشتگان ومراسم بزرگ کردن آتش، جمع کردن آتش شانزده طبقه اجتماع وریختن روی آتش مقدس ورهرام موجود درآتشکده، آتشی که نماد راستی( اشا) و همانند پرچمی است که از شانزده آتش طبقههای گوناگون مردم درست شده و در آتشکده همیشه روشن نگاه داشته میشود و هر سال با آتشهای این شانزده طبقه بزرگ میشود و زرتشتیان بهقدری به این شانزده طبقه اجتماع ارزش قایلند که چون پیشه هایی مانند زرگر یا آهنگر و غیره دربین زرتشتیان نیست، ازآتش این طبقات در بین هموطنان مسلمان استفاده میکنند و هیچ تعصبی به اینکه حتماً این آتشها بایستی از آتش زرتشتیان باشد را ندارند.
مراسم سرودن اوستا درآتشکده و به صدا درآوردن زنگ در هنگام جابهجایی گاههای نماز که بعدها به غرب رفته و در کلیسا نیز از این سنت دیرینه ایرانیان تقلید شده است.
پوشش مخصوص زنان زرتشتی،«مکنا»، «شوال» و غیرو هر کدام سنتها و آداب مخصوص به خود را دارد. بدن را میپوشاند وزیبایی خاص توام با متانت وشکوه به زنان میدهد. (لااقل در مراسم خودمانی همه زرتشتیان میتوانند بپوشند.)
جشن از ریشه یسن یسنا خوانی است. زرتشتیان شادی کردن معقول رایکی نوع ستایش از اهورامزدا میدانند. زرتشتیان به طبیعت با دید عارفانه نگاه میکنند. به این دلیل در حفظ بهداشت محیطزیست بهطور بسیار وسواسی و با دقت در طول تاریخ کوشا بودهاند.
سرو را نماد زرتشتی و مظهر فروتنی وسرسبزی و شادابی و روحافزا میدانند، و با پیشکش کردن شاخه کوچکی از آن به عزیزان این مفاهیم زیبا را پیشکش مینمایند. هنوز هم سرو نماد ایرانی و هنرمندی او است.
در سر سفره عروسی، تخممرغ، نخ و سوزن و قیچی و… میگذارند. که هر کدام مفاهیمی ژرف در بر دارد که تا آخر عمر بایستی دو زوج خوشبخت د ریاد و باور داشته باشند….
با پیشکش کردن قند سبز در مراسم و جشنهای خانوادگی مفهوم شیرین و سرسبزی را منتقل مینماید…
از گیاهان دارویی هر کدام استفادههایی مینمایند که جز سنت زرتشتیان است و از برخی مانند هوم در مراسم یزشنخوانی استفاده میکنند و موبد یزشن خوان، آن را در هاون با سرودن اوستا میکوبند و به مردم میدهند تا نوش کنند، هوم دارای مادهای بهنام افدرین است که بسیارآرامبخش و شادی آور و مقوی قلب است.
زرتشتیان مرگ را پایان زندگی نمیدانند و بر اساس این باور مراسم ختم نگرفته، پرسه میگیرند.
و بسیاری از آیین و سنتها دیگر که هرکدام درجای خود بسیار نیکو واندیشه برانگیز و شادیافزا و مهرگستر است.
همه مراسم و جشنها حکایت ازسادگی دارد و باید از مواردی استفاده شود که همه افراد جامعه از هر طبقه اجتماعی که باشند بتوانند، وسایل آن را تهیه نمایند.
همه مراسم حکایت از یکرنگی دارد، همه بایستی هدایایی را بین خود منتقل کنند که در حالیکه ارزش مادی زیادی ندارد، ارزش معنوی بسیار ومفهوم عمیق دربرداشته باشد و مهر و محبت و آرزوهای خوش را منتقل کنند. همه مراسم سنتی ما زرتشتیان، حکایت از لذت بردن از خوشی دیگران دارد، در نماز روزانه بارها میخوانیم که بایستی با نیکان و بهترین های جهان هم زور باشیم، و از دُروندان یا پیروان دروغ دوری نماییم وخوشبختی خود را در خوشبخت کردن دیگران جستجو کنیم. و به علت این آموزشهای بزرگ اشوزرتشت و بخشهای دیگر اوستاست که زرتشتیان به مردم دنیا با دید انسانی نگاه میکنند، به نظر زرتشتیان همه مردم خوب دنیا دوست داشتنی و قابل احترام هستند، در هیچ کجای کتاب آسمانی ما گاتها و کتابهای مقدس ما اوستا تنها زرتشتیان ستوده نشدهاند. هر فرد زرتشتی میداند که او زرتشتی شده است که آدم شود. یعنی از دیدگاه زرتشتیان هر فردی در دنیا که پیرو نیکی و راستی و درستی و پاکی باشد. زرتشتی است وخدای زرتشت او را دوست دارد و اگر فرد زرتشتی به این اصول نیک اهورایی پایبند نباشد و عمل ننماید، زرتشتی نیست و خود را دوست خدا نمیداند.
بیپیرایه و بدون تعصب بایستی بهعرض برسانم که سنتها و آداب ما زرتشتیان انسان دوستانهترین سنتها جهان است سنتهای که مورد ستایش دانشمندان ایرانشناس بسیاری قرار گرفته است و بهقدری در دل و روان ایرانیان جای داشته که هنوز هم بعد از قرنها و هزارهها، در بین هموطنان مسلمان و سایر غیرزرتشتیان ایرانی نیز باقی مانده است.
متاسفانه مشاهده میشود که روزبهروز این سنتها در بین زرتشتیان کمرنگتر میشود، سنتهای زیبایی که پدران ما در زیر فشار و توهین و تحقیر دشمنان قسم خورده خود نگاه داشتند و از آنها پاسداری نمودند. ولی امروز که بهطورنسبی آزادیهای بسیار زیادتری داریم، به بهانه مشغله کاری وهمرنگ جماعت بودن، دارند بهسادگی به بوته فراموشی میسپارند. وظیفه انجمن موبدان و انجمن زرتشتیان و سایر سازمانهای رسمی ماست که این رسمها وسنتها نیکو وانسانی را پاس دارند و در راه گسترش آن بکوشند. موبدان نیز بایستی بدرستی این سنتها را بشناسند و مفاهیم آنها را دریابند و به بهدینان منتقل کنند و بر جوانان زرتشتی به ویژه بانوان گرامی است که در هر کجای دنیا که هستند در راه شناخت و پاسداری از این سنتها زیبا و شایسته و پاک و انسانی کوشا باشند و به فرزندان خود بیاموزند. بر دولت مردان محترم ایران و جهان نیز شایسته است که در حفظ این آداب با شکوه که فرهنگی انسانی داشته و صدها سال قدمت تاریخی دارد، به مردم زرتشتی کمک نمایند. سنتها وفرهنگی که به حق از قدیمیترین و زیباترین سنتها جهان و بنمایه بسیاری از سنتها و فرهنگهای دیگر ملل شده است.
10 پاسخ
بی اندازه بهره مند شدم.
ای کاش همه ایرانیان به ویژه جوانان زرتشتی این حقایق را دریابند و در حفظ زبان و سنت و آیین های خود، کوشا بوده، با یکدیگر همکاری کنند.
ان شا الله همیشه در کشورمان بتوانید مراسمات و جشن های باشکوهتان را با آزادی برگزار کنید شما هم میهنان زرتشتی پاسداران حقیقی فرهنگ ایران زمین هستید
واقعا زیباترین دین هست دین زرتشت
سلام بند دنبال یک کتاب، یا پی دی افی چیزی میگردم که به تمام سوالاتم راجب دین زرتشت پاسخ بده و تمام آداب و رسوم تا کوچک ترین جزئیات رو برام شفاف سازی کنه، اگر میشه راهنماییم کنین.
تمام آن چیزی که در طول عمرم دنبالش بودم و سعی کردم حفظ کنم صداقت و راستی بود و هست که آن را منشا خوبی ها می دانستم و می دانم. فکر خوب همیشه در دیدگاه من بود و هست و گفتار نیک هم برایم بسیار با ارزش بود و هست. و اعتقاد قلبی به کارما دارم. و در مقابل خداوند که تمام قدرت ها ازان اوست و بدون اذن او هیچ اتفاقی نمی افتد و نخواهد افتاد را برای خودمان هر روز و شب… یاد آور می شوم و دیگر نکات ارزنده در هر کتاب آسمانی را محترم می شمارم.
سلام بر تمام زردتشتیان عزیز خیلی کیف کردم از مطالعه مطالبی از کتاب اوستا ،جدا به ایرانی بودنم افتخار کردم ایکاش ابراز عقیده آزاد بود
لذت بردم روحم تازه شد انشاالله همه هم لذت ببرن و خوبی را سر لوح زندگی کنن زنده باد
من به عنوان یه هم وطن مسلمان از اینکه هم میهنان پاک ودرست کرداری چون شما زرتشتیان دارم به خودم میبالم.
درود، مطالب بسیار خوب و اموزنده ایی بود، کاشکی همه ی پارسی زبانان دین زرتشت را سر لوح زندگی خودشون قرار دهند ولی من میخواستم بدونم که ایا در دین زرتشت چیزی به عنوان “صلوات” وجود داره؟ مثلا برای اینکه یک نفر فوت کرده، بالای سرش دعایی چیزی نیست که خونده بشه در دین زرتشت؟ میدونم که بعد از مرگ یک نفر عزاداری نمیکنن…
زرتشتیان بر آرامگاه و گور درگذشتگان فاتحه ب زبان عربی نمیخوانند وانگه از یک سرود کوتاه اوستایی (ایرانی) بهره میگیرند ک چنینست : (روان و فروهر آزاد شده نیکوکاران درود باد)
رسم خاکسپاری؛
زرتشتیان پیکر بیجان مرده ها را در هنگام تاریکی شب بخاک نمیسپارند و منتظر سپیده دم میمانند . از آنجایی که در دین سوگواری ناپسندست آنان با مراسمی بدور از سوگواری پیکر مرده را بگورستان میبرند.
موبد در گورستان بخشی از گاتها را میسراید سپس مرده را شستشو داده و در یک پارچه سپید از پیش دوخته شده برتن مرده میکنند و سپس مرده را برتابوتی آهنی میگذارند و 4 تن آنرا بر دوش خود ب محل گور میبرند .
در پیشاپیش اشخاصی ک مرده را حرکت میدهند
بزرگترین فرزند درگذشته در جلو و کسی ک اتشدانی از دود عطر کندر و چوب سندل از آن برخورد در دست دارد نیز در جلو حرکت میکند بیشتر بانوان عود یا شاخه مورت و شمشاد با خود می آورند .
پس از خاکسپاری ؛ اندکی اب یا گلاب بر روی خاک میباشند سپس عودها را میسوزانند و شاخه های سبز و گل را برروی گور میگذارند آنگاه برای شادی روان درگذشته نیایش میکنند و در پایان گفتار اوستایی (ایریس تنام اورانو یزه مییده یااشه اونام فره وشه یو = ب روان فروهر پاک همه درگذشتگان درود باد) میخوانند و سه بار نیایش اشم وهوو را میخوانند ک چنینست (اشویی بهترین نیکیست خرسندیست خرسندی راستین از آن کسیست ک راستی را برای بهترین راستی بخواهد.)