این موجود افسانهای ایرانی، ترکیبی از طاووس، شیر و گریفین(موجودی افسانهای با تن شیر و سر عقاب) است که در افسانههای قفقازی و روسی نیز دیده میشود. او نیروی بهبود بخشی و جادویی دارد و نماد ازدواج بهشتی و زمینی است. سیمرغ در میان نقشهای بهکار رفته در آثار ایرانی شهرت بسیاری پیدا کرده است. در ظرفهای سیمین(:نقره) دورهی ساسانی و نیز در کندهکاریهای طاقبستان بر روی حاشیهی جامهی شاهِ سوار بر اسب، نقش سیمرغ به چشم میآید. در این آثار تصویر سیمرغ ترکیبی از طاووس، شیردال، شیر و سگ است. نقش سیمرغ بر روی پارچههای دورهی ساسانی نیز دیده میشود. در این نقشها تصویر سیمرغ بهگونهای تزیینی میان دایرههایی جای گرفته است. نمونهای از چنین پارچهای در موزههای «ویکتوریا» و «آلبرت» لندن موزههای هنرهای تزیینی پاریس در پیوند با سدهی هفتم میلادی نگهداری میشود.
در پارچههای دورهی اسلامی و بهویژه در دورهی صفوی نیز نقش سیمرغ بازآفرینی شده است. فرش نیز از دیگر هنرهایی است که از گذشته تا کنون نقشهایی از سیمرغ را در خود جای داده است. سفال و کاشی نیز از دیگر بسترهای هنری برای نمایش شکلهای گوناگونی از این پرندهی افسانهای است. کاشی در پیوند با سدهی هفتم در موزهی «متروپلیتن» تنها نمونهای از نقش سیمرغ بر روی کاشی است. در زمینهی نقاشی و نگارگری نیز نقشهای گوناگونی از سیمرغ در نسخهها و کتابها نقش بسته است. برای نمونه میتوان به نگارهای با نقش سیمرغ از کتاب «منافعالحیوان» قرن هفتم یا نگارهی نبرد «اسفندیار با سیمرغ» از نسخهی خطی شاهنامه در پیوند با قرن هشتم مکتب شیراز در مکتب «آلاینجو» موزهی «توپکاپی» استانبول نام برد.