فرزانهی بزرگ، فردوسی طوسی در اثر ماندگار خود (شاهنامه) سخنهای بسیار دارد، ولی متاسفانه بیشتر افراد شاهنامه را تنها حماسه میدانند، در صورتی كه علاوه بر داستانهای حماسی، درسهای زیادی از این شاهكار جاویدان میتوان گرفت، به عنوان نمونه در زیر گزیدهای از شعرهای شاهنامه فردوسی درباره خرد گزینش شده و در پی آن نظر نویسنده نیز آمده است:
بنام خداوند جان و خرد كزین برتر اندیشه بر نگذرد
شاهنامه با نام خداوندی كه انسان را آفرید، فكر و اندیشه را به او داد، آغاز میشود. به سخن دیگر، فردوسی وصف خداوند را به عنوان آفریننده جان(كالبد انسان) و خرد(فكرت) معرفی كرده و میگوید كه بهتر از این سخن، سخنی برای توصیف آفریننده جهان وجود ندارد.
سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد
هر چه در رابطه با آفریدههای خداوند سخن گفته شود باز شناخت كامل از خداوند حاصل نمیشود.
خرد گر سخن برگزیند همى همان را گزیند كه بیند همى
بهتر است در سخن گفتن از فكر خود استفاده كنیم تا اینكه تحت تاثیر حركتها و كارهای دیگران قرار بگیریم.
خرد را و جان را همى سنجد اوى در اندیشه سخته كى گنجد اوى
خداوند است كه جان و خرد انسان را میسنجد و میسازد، بنابراین با این جان و خرد كه ساخته خداوند است چگونه میتوان خدا را شناخت؟
كنون تا چه دارى بیار از خرد كه گوش نیوشنده زو بر خورد
اكنون هر چه در مورد خرد میدانید بازگو كرده تا شنونده از آن بهرهمند شود.
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد
خرد، بهترین چیزی است كه آفریننده به انسان داده است. در نتیجه برای ستایش خرد بهترین راه، عدالت ورزی و دادگری است.
خرد رهنماى و خرد دلگشاى خرد دست گیرد بهر دو سراى
اندیشه و دانش سبب راهنمایی در كار و آرامش و راحتی است، دانش در هر دو جهان راهنما و راهگشا است.
خرد تیره و مرد روشنروان نباشد همى شادمان یك زمان
فردی با اندیشه بد و نادرست، با فرد روشنفكر در یك زمان شادمان نیست. یا اگرعقل نباشد ولی انسان سادهدل باشد، حتا یك لحظه هم شادمان نیست.
چه گفت آن خردمند مرد خرد كه دانا ز گفتار او بر خورد
چه زیبا گفت آن مرد خردمندی كه، دانایان از گفتار او بهره میبرند.
كسى كو خرد را ندارد ز پیش دلش گردد از كرده خویش ریش
كسی كه برای انجام كارهایش از فكر و اندیشه استفاده نكند، پس از انجام كارش پشیمان میشود. بهتر است قبل از انجام كار فكر كنیم تا پشیمان نشویم.
ازویى بهر دو سراى ارجمند گسسته خرد پاى دارد ببند
كسی كه از فكرخود در انجام كارها استفاده كند، در دنیا و آخرت سربلند میشود و برعكس كسی كه از فكرش استفاده نكند اسیر میشود. (دراینجا، اسیر یعنی گرفتار هواهای نفسانی وكارهایی كه بدون اندیشه انجام دادهایم)
خرد چشم جانست چون بنگرى تو بىچشم شادان جهان نسپرى
اندیشه همان چشم دل است (همان كارهایی كه انجام میدهیم) اگر درست بررسی كنیم به این نتیجه میرسیم افرادی كه از اندیشه خود به خوبی استفاده نكردهاند شاد از دنیا نمیروند.
نخست آفرینش خرد را شناس نگهبان جانست و آن سه پاس
نخستین آفرینش خداوند، خرد است. و خرد نگهبان جان انسان است و مسوول سه نگهبان دیگر یعنی چشم و گوش و زبان است.{فكر و اندیشه از جان انسان نیز مراقبت میكند به این صورت كه در هنگام تصمیم گیری و كارهایی كه انجام میدهیم میتواند به عنوان نگهبان باشد به همین دلیل باید خداوند را شكر و سپاس گفت.
خرد را و جان را كه یارد ستود و گر من ستایم كه یارد شنود
چه كسی توان ستایش خرد و آفریننده آن را دارد حتا اگر من (فردوسی) ستایش كنم. آیا كسی توانایی شنیدن را دارد؟
از گزیده شعرهای خرد به این نتیجه میرسیم، بهتر است:
1- قبل از انجام كارهایمان، اندیشه كنیم. (از خرد خود استفاده كنیم).
2- همواره از دانش و اندیشه افراد اندیشمند در كارهایمان كمك بگیریم. (مشورت با خردمند)
3- آفریننده را سپاس گوییم (به ویژه برای، خرد و اندیشهای كه به انسان داده است.)