روزی در محضر استادی ارجمند بودم، ایشان خاطرهای را نقل کرد که تاثیری عمیق در بینش من نسبت به موضوع نظارت و بازرسی و تعاریفی از این قبیل گذاشت. ایشان روایت میکرد در جلسهای با حضور مهندسانی از یکی از کشورهای پیشرفته شرکت داشت، شخصی که وظیفه ترجمه را بر عهده گرفته بود انصافا دایره وسیع کلمات را در هر دو زبان در اختیار داشت و به خوبی ترجمه را انجام میداد اما این شخص زبردست زمانی که میخواست کلمهی مهندس ناظر را برای طرف مقابل ترجمه کند حسابی به زحمت افتاد و چند دقیقهای توضیح میداد و آن طرف هم مرتب سوال میکرد و دوباره توضیح میداد تا بالاخره ظاهرا دو طرف به توافق رسیدند که برداشت معنایی تقریبا یکسانی از این کلمه دارند. بعد از جلسه از او پرسیدم موضوع چه بود و چرا برای ترجمه یک کلمه به این سادگی این همه به زحمت افتادی و او پاسخ داد که در زبان آن کشور واژهای که معنای مهندس ناظر به این مفهوم که ما از آن استنباط میکنیم وجود ندارد و در پاسخ به چهرهی متعجب من توضیح داد که در فرهنگ آن کشور مفاهیم تعهد و تخصص از هم جداییناپذیر هستند و از نظر آنها بیمعناست شخصی که دارای تخصص است، تعهد نداشته باشد لذا این موضوع برای آنها قابل فهم نیست چگونه امکان دارد متخصصانی وجود داشته باشند که دارای تعهد کافی نباشند و برای کنترل آنها وجود یک شخص متعهد الزامی باشد. آنها از من میپرسیدند مگر امکان دارد یک بنا تخصص دیوارچینی داشته باشد و دیواری را کج بچیند. از نظر آنها فقط کسی دیوار کج میچیند که دیوار راست چیدن بلد نباشد و کسی که دیوار راست چیدن بلد است نمیتواند دیوار کج بچیند. از نظر آنها کسی که دیوار را راست نچیده قطعا از تبعات کج چیدن دیوار آگاه نیست و کسی که از این تبعات آگاه نیست، متخصص نیست. در نتیجه از نظر ایشان تخصص بیتعهد مفهومی قابل تعریف نمیباشد.
از دیدگاه فرهنگی که بر آن کشور غالب است تخصص شرط لازم و کافی برای تعهد است. وجود بازرسان در آن کشور فقط به این معنا است که بدون هیچ پیشقضاوتی و کاملا همسو با سایر عوامل از ایجاد خطا جلوگیری کنند. اگرچه ریشه بعضی از خطاها ممکن است انسانی باشد اما از نظر آنها این مفهوم که خطای تولید شده میتواند از بیتعهدی متخصص مربوطه باشد تعریف نشده است و از آنجا که چنین چیزی در فرهنگ آن کشور تعریف نشده، فرهنگ کلمات آنها از چنین واژهای تهی است لذا مجبور بودم اول مفهوم جدایی تعهد از تخصص را برای ایشان تعریف کنم و سپس آنها را به این باور برسانم که وجود متخصصان بیتعهد امکانپذیر است تا از نتیجه این بحث معنای مهندس ناظر را (به مفهومی که برای ما آشنا است) به ایشان منتقل کنم اگرچه خیلی هم مطمین نیستم که این مفهوم را به درستی انتقال داده باشم .
استاد از کلاس خارج شد و من با خود میاندیشیدم که ریشهی پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژی را نمیتوان در لابهلای آییننامهها و مقررات و استانداردهای کشورها جستجو کرد بلکه ریشه کلیه پیشرفتها در واژگانی است که مادرها و مادربزرگها هنگام لالایی در گوش فرزندان زمزمه میکنند.
سالها است که قوانین تجارت در کشور ما تنظیم شده و مطابق آن شرکتها و موسسهها در اساسنامهی خود بازرسانی را منظور داشتهاند اما کمتر کسی میداند که وظیفهی بازرس چیست. در بسیاری از شرکتها که بصورت خانوادگی تاسیس شدهاند بازرس هیچ نقشی ندارد و فقط یکسری فرم و کاغذ را چند وقت یکبار امضاء میکند بدون آنکه ماهیت آنها اهمیتی داشته باشد و در بسیاری از شرکتها که به منظور کسب منافع اقتصادی تاسیس میشوند بازرسان از طرف سهامداران انتخاب میشوند تا به وظیفهی خطیر مچگیری از هیات مدیره بپردازند و از آنجا که دانش کافی هم ندارند بهجز جنجال و آشفتگی حاصلی برای عملکرد آن سیستم به بار نمیآورند و با کمال تاسف باید گفت که بسیاری از ایشان نه تنها دانش کافی ندارند بلکه حتی از این آگاهی که نیاز به چه دانشی دارند نیز بیبهره بوده و نمیدانند که چه چیز را نمیدانند.
بازرسان باید در دو موضوع اشراف کافی داشته باشند موضوع اول قانون تجارت: بازرسان حتما باید اطلاع کاملی از قوانین تجارت داشته باشند تا مصوبههای هیاتمدیره در تعارض با قوانین کشوری صورت نپذیرد و البته که در این مورد هیچوقت قصد مچگیری اعضاء هیاتمدیره را ندارند بلکه با دانش خود برای ایشان مصونیت ایجاد میکنند تا خدای نکرده هیاتمدیره با مجازاتهای قانونی حاصل از تصمیمهای ناپخته روبرو نشود و صد البته که مسوولیت مصلحت جامعه (اعضا یا سهامداران …) به عهدهی هیاتمدیره شرکت است و بازرس نمیتواند بنابر مصلحتاندیشی خود تاثیری در این تصمیمها داشته باشد بلکه وظیفه او مطابقت مصوبات با قانون است. موضوع دوم حسابداری: دانش در این زمینه اگر اهمیت بیشتری از موضوع اول نداشته باشد، اهمیت کمتری ندارد. یک خبر بد اینکه اکثر کسانی که ریاضیات میدانند گمان میکنند که حسابداری هم بلد هستند و این کتمان نادانی منجر به عدم افزایش آگاهی میشود. در واقع بزرگترین ریاضیدانان جهان هم ممکن است دانش حسابداری امور شخصی خود را نداشته باشند و این از آنجا ناشی میشود که حسابداری شاخهای از ریاضیات نیست و همانطور که میدانید در دبیرستانها نیز در حوزهی علوم ریاضی طبقهبندی نمیشود. بازرسان لازم است دانش حسابداری بدانند تا بتوانند در وهلهی اول آرایش صورتهای مالی و بخصوص ترازنامه را بررسی کنند و در صورتی که فرمت گزارشها دارای ایرادهای شکلی است هیاتمدیره را راهنمایی کنند تا به تبعات قانونی دچار نشوند و در وهلهی دوم در صورتی که سایر گزارشها یا اسناد با مصوبههای هیاتمدیره از لحاظ ماهیت سازگار نیست در طول زمان و قبل از تشکیل مجمع عمومی هیاتمدیره را مطلع کنند تا تصمیمها از مسیر خارج نشوند و در روال پیشبینی شده به انجام برسند.
وقوع تخلف نیز دور از ذهن نیست و به همین دلیل بازرسان وظیفه دارند گزارشهای خود را به مجمع عمومی ارائه دهند تا وقوع یا عدم وقوع تخلفات بر اعضا آشکار گردد و راهکارهای برخورد با متخلف نیز مفصل در قانون پیشبینی شده است.
در شرکتهایی که بصورت خانوادگی تاسیس نشدهاند و سهامداران آن هیچ تعامل قبلی با یکدیگر ندارند توجه به نکات فوق در انتخاب بازرسان منجر به افزایش اعتماد بین سهامداران میشود و عدم توجه به آن اعتماد را از میان برداشته و به تفرقه در میان سهامداران میانجامد. لذا ملتی که در فرهنگ خود تخصص را غیرقابل تفکیک از تعهد میدانند صاحب شرکتهایی با سابقه چند صد ساله هستند و در آنجا که تخصص از تعهد تفکیک میشود طول عمر شرکتها بسیار کوتاه میشود.
جامعه زرتشتی بر خود میبالد که صاحب انجمنهایی با طول عمر بیش از یکصد سال است و این نشان از بنمایههای غنی فرهنگی در این هازمان است. جامعهی زرتشتی آگاه بوده که برای حفظ همازوری در تمام ارگانهای خود نیاز به بازرسان متخصص دارد. قطعا باور به اینکه میتوان از افراد متعهدی که تخصص حسابداری ندارند یا فاقد تخصص در قوانین هستند بهره ببریم ما را به هیچ نتیجهای نمیرساند. فراموش نکنیم به باور آن مردمان در آن کشور پیشرفته انسان متعهد اما بیتخصص تعریف نشده است و چنین کسی نه تنها وجود ندارد بلکه نمیتواند وجود داشته باشد و کسی که وجود ندارد قادر به حل هیچ مشکلی نیست.
اکنون که در آستانهی انتخابات بازرسان انجمن هستیم جای دارد از بازرسان تمام ادوار انجمن زرتشتیان تهران که در طول سالهای طولانی این وظیفه را به عهده داشتهاند و متعهدانه در جهت منافع هازمان زرتشتی کوشیدهاند و بر دانش خود در این دوران افزودهاند تشکر ویژه بنمایم.
امید دارم در این دوره نیز متخصصان هازمان به حمایت از جامعهی زرتشتیان تهران قدم پیش گذاشته و کاندیدای بازرسی انجمن شوند و با حضور خود اعضای هیاتمدیرهی انجمن را یاری کنند.