لوگو امرداد

اسپندگان جشن پاسداشت، زن، زمين، زايش و زندگيست

WhatsApp Image 2022 02 17 at 18.11.52 او كدبانوست، چراغ خانه است، نور كاشانه است، آرام جان است و مهر زندگی. در نبودش خانه بی‌نور است و جان ناآرام. در نبودش، تاريكی چيره می‌شود و سرما، مستولی. سرما و تاريكی همان دو گزينه‌ای كه انسان از نخستين روزهای زندگی زمينی‌اش، از آن می‌هراسيد و از آن می‌گريخت. اما در خانه‌ای كه بانو بود، ديگر نه سرما بود و نه تاريكی، از همين روی او، كدبانو، خوانده شد يعنی چراغ خانه.
ارجش را ايرانی همواره به‌جا می‌آورد حتا در واژه‌ها. هرچند امروزه بی‌توجه، واژه‌ها تكرار می‌شوند و تكرار. تكرار می‌شوند بدون‌آن‌كه بينديشيم چرا زن ايرانی‌، كدبانو خوانده می‌شود و گه‌گاه دوشيزه. واژه‌ها را تكرار می‌كنيم بدون اين‌كه بدانيم دوشيزه يعنی عشق و مهر، و مهر يعنی زندگی.
واژه‌ها می‌آيند و می‌روند، تكرار می‌شوند و تكرار اما در ميانه‌ی اين‌همه تكرار، لحظه‌ای درنگ كن، ماه اسفند نزديک است، ماه زمين و زندگی. اندكی درنگ كن، بوی رويش را خواهی شنيد. گوش كن نجوای زندگی را از ژرفای زمين يخ‌زده‌‌ی زمستانی می‌شنوی؟ درنگ كن، هنگامه‌‌ی رويش و باروری است.
ايستاد، باز هم گوش داد، اندكی انديشيد، زمين بود و زايش، زندگی بود و باز هم زمين. زمين همه‌چيز او بود. اسفندماه بود، بازهم گوش داد، نوای پای زندگی بود كه از ژرفای زمين، نزديک و نزديک‌تر می‌شد، چه بردبار است اين زمين و چه مهربان است، ‌درست همانند كدبانويش، همانند چراغ خانه‌اش. بيشتر انديشيد، به كدبانويش انديشيد، كدبانويی كه به گستردگی زمين، زندگی را می‌شود در او يافت، مهر را و نور را.
زن و زمين، زندگی را سامان می‌دهند. زن،‌ زمين و زندگی را تكرار كرد و بازهم تكرار. اما در ورای اين تكرار، انديشه موج می‌زد، انديشه‌ای كه زن، زمين و زندگی را نمی‌توانست از يكديگر جدا كند. زن و زمين يادآور رويش و باروری هستند و زندگی با همين رويش‌ها آغاز می‌شود.
چگونه می‌شود از كنار او كه زندگی را معنا می‌بخشد، ساده‌انگارانه گذشت، هرچند گذشتند اما ايرانی نگذشت و نگذاشت كه بگذرند.
نيای من‌و‌تو، اسفندماه كه می‌آمد، ‌صدای رويش و نجوای باروری زمين را كه می‌شنيد، بردباری زمين برای آغاز زندگی را كه می‌ديد،‌ زن را گرامی می‌داشت، زنی راكه همسر است، همانی كه مادر است، كدبانويی كه مهربان است چون زن است، مهربان است چون مادر است، مهربان است چون سرشتش از مهر است.
اسفندماه كه می‌آيد هنوز هم در گوشه‌وكنار اين سرزمين، ايرانيان بسياری هستند كه به‌رسم نياكان، جايگاه زن را ارج می‌نهند. شايد اين رسم را آگاهانه به پا دارند و شايد ناآگاهانه. شايد تنها به رسم نياكان، زن را كه جان زندگی است، پاس می‌دارند اما به‌هر روی، ارج كدبانو را به‌جا می‌آورند.
از هزاران سال پيش حتا در آن هنگامه‌ای كه ديگران زن را تنها يک رتبه بالاتر از برده می‌دانستند، حتا در آن روزگاری كه ديگران،‌ دخترانشان را زنده به‌گور می‌كردند، حتا در همان روزگار، ايرانی، زن را كدبانو می‌خواند و ارج می‌گذاشت.
او گوش داد، نيای من و تو، گوش داد، نجواهای بردبارانه‌‌ی زمين را شنيد، انديشيد و دريافت آن‌چه را كه وجود داشت، نيای من‌و تو، ارزش زن را دريافت، زنی كه همچون زمين، دری گرانبهاست.
به راستی كه امروز، بازهم بايد به ماه اسفند به زمين بارور و به زنی كه مادر است، انديشيد و بيش از پيش بايد به انديشه‌ای، انديشيد كه ماه اسفند را برای ارج‌گذاری به زن برگزيد.
اسفند واژه‌ای پارسي است برگرفته از واژه‌ی سپنته‌آرمييتی به معنی فروتنی و بردباری نيک و سپند (:مقدس).
سپنته‌آرمييتی، سپندارمز، اسپندارمز يا اسفند،‌ نام واپسين ماه سال است و نام پنجمين روز هر ماه در ماه‌هاي سي‌روزه‌‌ی ايراني برپايه‌‌ی گاهشمار (:تقويم) باستانی ايران.
ايرانيان از ديرباز در روز اسپندارمز از ماه اسپندارمز يعنی روزی كه نام ماه با نام روز برابر می‌شد، جشن بزرگداشت جايگاه زن و صد البته جشن پاسداشت جايگاه زندگي را به‌پا می‌داشتند چراكه به باور ايرانيان، روز اسپندارمز از آن امشاسپند (:پاكان جاويد) اسپندارمز است كه خويشكاری‌اش (:وظيفه‌اش) در جهان مادی نگهبانی و پاسداری از زمين است و در گونه‌‌‌ی مينوی‌اش، نماد بردباری، فروتنی، عشق و فداكاری است.
سپندارمز، فرشته‌‌ی پاسدار زمين است، زمينی كه خويشكاری باروری و زايش را بر ‌دوش دارد همانند زنان كه زندگی می‌زايند، همانند زنان كه بردبارند و فروتن، همانند مادران كه عشق می‌ورزند و مهر می‌آموزانند.
شايد بايد بيشتر انديشيد، آخر چه شد كه نام واپسين ماه سال، نام واپسين ماهی كه زمين به خود می‌آيد و نرم‌نرمک، زندگی می‌روياند، اسفند شد.
هيچ‌چيز اتفاقی نيست، اين‌كه ايراني زن و مرد را برابر می‌دانسته و زن را در ماهی گرامی می‌داشته و می‌دارد كه متعلق به زمين است، ماهی كه در معنای واژگانی‌اش، زن را می‌شود ديد، بردباری و فروتنی‌اش را،‌ مهر و عشقش را، اتفاقي نيست در ورای آن انديشه‌ای ژرف نهفته است.
همه‌چيز از روی انديشه بوده است. زن با مرد برابر است و برابر بوده است اين يک شعار نيست، اين يک ادعا نيست. اين واقعيتی است كه ايرانی از هزاران سال پيش نه در گفتار كه در كردار، نشان داده است با بزرگداشت و با پاسداشت زندگی. جشن اسفندگان، سپندارمزگان يا اسپندگان، نمودی است از اين انديشه‌‌ی برابر‌بين.
از آن روزی كه ماه اسپند، اسپند شد، از آن ‌روزی كه گوش‌های نياكانمان برای شنيدن نجوای رويش زمين تيز شد و از آن روزی كه نيای من‌و تو در انديشه‌‌ی رويش و باروری به زن، به مادر، به مهر و به زندگی دست‌يافت، هزاران سال می‌گذرد اما هنوز هم، هرسال، ماه اسپند كه می‌آيد، روز جشن اسپندگان كه فرا می‌رسد با نام‌های گوناگون، می‌توان شادمانی مردمان جای جای ايران را برای جشن پاسداشت جايگاه زن ديد.
هنوز هم می‌شود، جشن پاسداشت مادرانی كه هزاره‌های پياپی در دامن، گل‌ پرورده‌اند و با پرورده‌هايشان، ايران را پاس داشته‌اند، ديد.
اسپندگان نزديک است، ٢٩ بهمن‌ماه، روز جشن زمين، زايش، زن و زندگی، نزديک است. ٢٩ بهمن‌ماه، در گاهشمار باستانی ايران، پنجمين روز از ماه اسفند است.
جشن اسپندگان كه می‌رسد، مردان، كارهای بانوی خانه را انجام مي‌دهند تا كدبانو، لختی بياسايد، از همين‌روی گهگاه در بخش‌هايی از ايران، اين جشن را مردگيران می‌نامند و البته در برخی نوشته‌های تاريخی مزدگيران، خوانده‌شده، به اين معنا كه مردان به زنان پارسايشان و فزرندان به مادران گل‌پرورشان، پيشكشی می‌داده‌اند تا شايد اندكی از آن‌همه مهر و بردباری مادر را كه همچون زمين، زندگي می‌بخشد، پاس بدارند.
گوش‌هايتان را تيز كنيد، صدای بيدار شدن زمين را می‌شنويد؟ اسفندگان نزديک است، يک شاخه گل برای او كه آموزگار عشق است، بسنده است، البته اگر با مهر به او كه سرچشمه‌‌ی مهر است، پيشكش شود و شايد پيشكشي در كار نباشد و تنها به رسم نياكان از او بخواهيم كه لختی بياسايد.
گوش‌هايت را تيز كن، صدای بردبارانه‌‌ی زندگی را خواهي شنيد و اگر چشم‌هايت را باز كنی، كدبانوی ايرانی را خواهی ديد.
اسفندگان خجسته باد.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

3 پاسخ

  1. کَدبانو : کَد – بان – او
    کَد = خانه
    بان = روش ، روشنی ، روشنایی ، شید ، شان ، روز ، روژ ، روخ ، فروغ ، آتور ( آنور < نور ) ، آذر ( آزر ، آدر ، آتَر = اِتِر )
    – او = پسوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30