سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی 3000 ساله در پیرامون شهر مَرودشت، همچنان در خطر آسیبرسانی و دستاندازی سودجویان اموال تاریخی فرهنگی است و در گوشهای رها شده و روزگار سختی را سپری میکند.
به گزارش اَمرداد، سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی وابسته به دورهی ایلام نو که در دشتی در شهر مَرودشت استان فارس جای دارد و پیش از این نگارنده در گزارشهایی در خبرگزاریها، روزنامهها و اَمرداد به دشواریهای آن پرداخته، همچنان مورد بیمهری سرپرستان و مدیران سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قرار دارد و در گوشهای به حال خود رها شده و در خطر آسیبرسانی و گَزند سودجویان و چپاولگران یادمانهای تاریخی فرهنگی است. همچنین در تازهترین بازدید میدانی نگارنده، افراد نابخرد و فرومایه به بهانههای خیالانگیز و پوچِ یافتن گنج در بخش سمت راست پایین سنگنگاره را تا نزدیک یک متر کنده و خالی کردهاند و روشن است که به دلیل سنگینی و نبود زمان کافی نتوانستهاند آن را رُبوده و یا بیشتر خالی کنند. این داستان همیشگی و پُردرد و رنج و غم اَنگیز یادمان های تاریخی فرهنگی کشور است. بهراستی روزی نیست که در روزنامهها و خبرگزاریها نخوانیم و نشنویم که یادگاری ارزشمند آسیب دیده ، ویران شده و یا به وسیلهی افراد سودجو و سوداگران اموال تاریخی فرهنگی مورد دستبُرد قرار گرفته است. واکنش سازمان میراثفرهنگی و مدیران نیز، همچنان آه و افسوس و در پایان هم اگر زمانی دست دهد پیگیری و وعده و وعیدهای تکراری و گاه بینتیجه! هرچند که به اَنگیزهی پراکَنش و شمار فراوان یادمانهای تاریخی فرهنگی در کشور، بیگمان سازمان میراث فرهنگی به تنهایی نمیتواند از این یادگارهای نیاکانی به درستی پاسداری و نگاهداری کند و باید دوستداران و کُنشگران میراثفرهنگی و خود مردمان بومی (:محلی) همکاری کنند تا بتوان از آنها به درستی نگاهبانی کرد. اما گاهی خونسردی و بیتفاوتی برخی مدیران و ناآگاهی آنان و ضعف قانون، راه را برای سوداگران و قاچاقچیان باز میگذارد و در فرجام، این یادمانهای بیهمتا و تکرارناپذیر مردمانی بافرهنگ و تمدنساز است که یکی پس از دیگری از صفحهی روزگار و چهرهی تاریخ زدوده و پاک خواهد شد و ما همچنان بینندهی نابودی میراث گذشتگان خویش هستیم!
یادمانی که ارزش پژوهشی فراوانی دارد
کتایون پلاسعیدی، باستانشناس با گرایش دورهی ایلامی (کهنه، میانه و نو) در همین زمینه به اَمرداد گفت: «این سنگنگاره یک ایزدبانوی ایلامی و به گمان فراوان وابسته به دورهی ایلام نو را به ما نشان میدهد که در حال نیایش است و برای پژوهشگران و باستانشناسان از ارزش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است. زیرا که ما در ایران نمونههای اَندکی از آن را داریم و برای پژوهشهای باستانشناسی در خور توجه است».
دکتر پلاسعیدی در دنبالهی سخنانش افزود: «این یادمان تاریخی ارزشمند میتواند پایاننامهی دانشجویان این رشته قرار گیرد و باید مسوولان فرهنگی کشور ارزش آن را درک کرده و بهترین روش پاسداری و نگاهبانی را دربارهی آن به کار گیرند و با چنگ و دندان این یادگار بیهمتا را حفظ کرده و به آیندگان که دارندگان (:صاحبان) اصلی این سرزمین هستند، واگذار کنند».
سنگنگارهی ایلامی را به موزه منتقل کنید
هرچند که یادمانهای تاریخی در همان بستری که شکل گرفتهاند، معنا پیدا کرده و هویت آن منطقه به شمار میآیند، ولی گاهی برخی از یادگارهای در خطر که وضعیت مناسبی هم ندارند را ناگزیر باید به گنج خانهها (:موزه ها) برد تا برای آیندگان حفظ شود و بتوان بهدرستی از آن پاسداری کرد. سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی نام برده شده نیز، از آن گروه از یادمانهایی است که باید هرچه زودتر به گنجخانه (:موزه) یا مکانی اَمن و سرپوشیده جا به جا شود. در این میان، شاید برخی از باستانشناسان و کارشناسان مخالف این دیدگاه باشند و باورمند به ماندن آن در جای خود باشند. اما به دلیل در خطر بودن و رِخنهی شدید عوامل طبیعی همانند باد، باران، آفتاب و غیره و گذشت زمان، بهترین روش و گزینه برای پاسداری و نگاهبانی از این یادمان، نگهداری در گنجخانه یا مکانی اَمن و سرپوشیده است. از سویی، باید دانست سازمان میراث فرهنگی به دلیل کمبود بودجه و نیروی یگان پاسداران و حفاظت، توانایی نگاهبانی درست از این یادمان بیهمتا را ندارد و حتا نمیتواند یک سایهبان ساده و جانپناهی برای آن، آماده کند. پس ما ناگزیر به جابهجایی این یادمان ارزشمند و باستانی هستیم تا دست کم برای آیندگان به یادگار بماند.
پیشتر نیز، سیامک علیزاده دکترای مرمت آثار، بناها و اشیای تاریخی در گفتوگو با اَمرداد دربارهی این یادمان گفته بود: بهتر است این سنگنگاره به گنجخانه جابهءجا شود و یا برای آن سایهبان و حفاظ فیزیکی نصب شود و در محل به درستی از آن پاسداری کرد.
به هر روی، ما ناگزیر هستیم تا این یادمان ملی را به انگیزهی در خطر بودن و دشواریهای فراوان موجود به گنجخانه یا مکانی امن و سرپوشیده برده و به بهترین روش حفظ کنیم. همچنین پیشتر برخی از باستانشناسان و کارشناسان که از نزدیک این یادمان ارزشمند را دیدهاند، خواستار جابهجایی آن به گنجخانه یا مکانی امن شده بودند.
سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی
سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی که در حال نیایش است، یکی از آثار آیینی و ارزندهی کشور و سندی پویا و زنده به شمار میآید که تاریخ اجتماعی آن روزگار را به نمایش گذاشته و یکی از بیهمتاترین و کم مانندترین یادگاران دورهی کمتر شناخته شدهی ایلامی را به تصویر کشیده است و همین اَمر کار ما را در پاسداری و نگاهبانی از آن، سختتر و دشوارتر کرده است. همچنین آگاهی ما از دورهی ایلامی بسیار اَندک و ناچیز است و حفاظت و پاسداشت اصولی آن، اَمری بایسته (:ضروری) به شمار میآید.
سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی مَرودشت با شماره ی 13507 به تاریخ 23 مهرماه 1384 خورشیدی، به ثبت ملی رسیده است.
در پایان به انگیزهی در خطر بودن سنگنگاره و موارد امنیتی از دادن نشانی بیشتر پرهیز شده است.
نگارههای زیر را که به تازگی گرفته شده است، ببینید:
حفاری های غیرمجاز پیرامون سنگ نگاره ایلامی که بسیار فراوان بوده و آنرا در خطر قرار داده است
سنگ نگاره ایزد بانوی سه هزار ساله شهر مرودشت پارس و وضعیت اندوه بار این روزهای آن
سنگ نگاره ایلامی که در حال محو شدن و حذف از چهره تاریخ است
سودجویان اموال تاریخی سمت راست سنگ نگاره را نزدیک یک متر خالی کردهاند
نگاره مربوط به سال 96 که پایین سنگ نگاره صاف است و هیچ مشکلی ندارد
نگاره مربوط به سال94 که وضعیت بهتری داشته است
وضعیت پشت سنگ نگاره ایزد بانوی سه هزار ساله
وضعیت سنگ نگاره از زاویه ای دیگر که خود گویای همه چیز است
فرتور از سیاوش آریا است.
1364
2 پاسخ
با بهترین درودها و با سپاس ازسیاوش جان اریا که با گزارش های خوبش اطلاع رسانی میکند ، کاش قانونی تصویب میکردند که تا برای نگهداری میراث فرهنگی بودجه ای در نظر گرفته نمیشود از کشفیات جدید خودداری بشود چون در دل خاک محفوظ و سالمتر میماند .
با درود و سپاس از مردان ( آقای) فرشید ارجمند، بله من نیزهم رای با دیدگاه سرکار هستم و چون سازمان میراث فرهنگی با کمبود بودجه شدید روبرو است ای کاش هیچ کاوشی در دوران کنونی انجام نمی شد! هر چند که آگاهی های ما نیمه تمام و ناقص می ماند درباره پیشینه و سرزمین مان، ولی شاید بهتر باشد. اما برای آثار سنگی و یادمانی های همانند اثر در این گزارش تنها باید به مطالبه مردم و مسوولان تبدیل شود تا بتوان از آنها پاسداری درستی انجام داد، وگرنه دو سه دهه دیگر چنین آثاری وجود نخواهند داشت! هرچند امیدواریم چنین نباشد..مانا و تندرست زیوید، پاینده ایران