لوگو امرداد
برگزیدگان دومین دوره نشان فروهر شناخته شدند

گزارش از سخنرانی‌های دومین جشنواره نشان فروهر

1 11 1آیین پایانی دومین جشنواره نشان فروهر و سپاسداری از پایان‌نامه‌ها و رساله‌های برتر با موضوع تاریخ، فرهنگ و زبان‌های ایران باستان، دوشنبه 23 اسفندماه در جشنگاه ایرج (خسروی) برگزار شد.

دومین جشنواره‌ی نشان فروهر با اهدای جوایز به پایان‌نامه‌ها (دکتر حکیمه هاشمی برای پایان‌نامه «تحلیل جامعه‌شناختی عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی جامعه زرتشتیان شهر تهران» در مقطع دکتری، ویدا موفقی برای پایان‌نامه «تاریخ‌نگاری علیرضا شاپور شهبازی» و اسفندیار رحمتی‌نیا برای پایان‌نامه «نقش سیاسی اجتماعی زن در تاریخ ایلام» در مقطع کارشناسی ارشد) و رساله‌های برتر (احسا‌اله شبط‌الشیخ برای پایان‌نامه «تاثیر هخامنشیان بر تحولات سیاسی آتن در جنگ‌های پلوپونزی) و سپاسداری از دکتر سعید عریان مولف کتاب «بندهش، آوانوشت، ترجمه و یادداشت‌ها»، دکتر چنگیز مولایی مولف کتاب «فرهنگ زبان فارسی باستان»، و دکتر حمیدرضا دالوند مولف دو جلد کتاب «تاریخ و سنت زرتشتی» و «متون فارسی زرتشتی»، به کار خود پایان داد.

ضرورت ارتباط تاریخ‌پژوهان با پژوهشگران زرتشتی
دکتر فرزانه گشتاسب، دبیر همایش با اشاره به برگزیدگان نشان فروهر گفت: امسال یک پایان‌نامه‌ در مقطع دکتری و دو پایان‌نامه در مقطع کارشناسی ارشد موفق به دریافت نشان فروهر شدند. همچنین از یک رساله برتر قدردانی شد. در بخش کتاب هم، آثار بسیاری درباره فرهنگ و زبان‌‌های باستانی منتشر شده که در اینجا از سه استاد به‌نام و دلسوز این رشته که در سال 1399 کتاب‌های بسیار فاخری را در این حوزه منتشر کردند، سعید عریان، چنگیز مولایی و حمیدرضا دالوند که هر سه از استادان رشته فرهنگ و زبان‌های باستانی هستند.
وی افزود: ارتباط میان پژوهشگران و محققانی که در داخل و خارج از ایران درباره فرهنگ و زبان‌های باستانی تحقیق و تالیف می‌کنند با جامعه زرتشتی بسیار ضعیف است در حالی که به نظرم این ارتباط خیلی مهم است و من به عنوان فردی که در این رابطه تحقیق می‌کنم و هم عضوی از جامعه زرتشتی هستم این ارتباط ضرورت دارد و مفید است. هم برای جامعه زرتشتی به دلیل این‌که بتواند میزان علم و آگاهی خودش را درباره دین، فرهنگ و تاریخش بالاتر ببرد و هم در واقع برای جامعه دانشگاهی ما بسیار سودمند است برای این‌که بتوانند با جامعه زرتشتی ارتباط داشته باشند و پژوهش‌های خودشان را در یک جامعه زنده و پویا به جریان بندازند و حمایت شوند و به آثار و نتایج پژوهش‌هایشان دلگرم شوند.

چرا ایرانی‌بودن را دوست داریم؟
دکتر اسفندیار اختیاری، نماینده ایرانیان زرتشتی در مجلس شورای اسلامی گفت: یادمان نرود ما ایرانی‌ها به هویت ملی خودمان افتخار می‌کنیم. کشوری مثل ایران که تاریخ و فرهنگ بسیار ارزشمندی دارد، برای همین ایرانی‌ها به این هویت افتخار می‌کنند. در یک آمارگیری محرمانه که در سطح کشور انجام دادند و نتایج آن را هم اعلام نکردند، اما من از آن اطلاع پیدا کردم به این صورت که نخستین گزینه‌ای که ایرانی‌ها خیلی به آن علاقه‌مندند و به آن گرایش دارند اعم از روستایی و شهری ایرانی بودن خودشان است، برعکس تصور برخی که شاید مولفه دیگری به ذهنشان برسد.
او افزود: بر اساس همین نظرسنجی هم که شده تلویزیون را روشن می‌کنیم و برنامه «ایران من» پخش می‌‌شود؛ خدا را شکر که در جاهای مختلف حداقل پرچم ایران را می‌بینیم. در حالی که قبلا از این خبرها نبود. باز هم خوب است به اتفاقاتی که افتاده توجه نشان می‌دهند. اکنون همه متوجه شدند که ایران برای همه مهم است و باید یکسری نکات را رعایت کنند. حتما بهتر از من می‌دانید که چرا ایرانی بودن را دوست داریم، به دلیل داشتن فرهنگی کهن، زبان و تاریخ‌مان است و ایران را حتی در بدترین شرایط اقتصادی هم دوست داریم و حاضر نیستیم که این هویت را که جمع کثیری به آن عشق می‌ورزیم با هیچ چیزی معامله کنیم.

تقدیر و تحسین نشان فروهر
پیام دکتر عبدالسلام کریمی، مشاور رییس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی از سوی دکتر زارع خوانده شد: برپایی جشنواره نشان فروهر و تقدیر از پایان‌نامه‌ها و رساله‌های برتر با موضوع تاریخ، فرهنگ و زبان‌های ایران باستان به همت سازمان جوانان زرتشتی و انتشارات وزین فروهر اقدامی علمی ارزشمند و کاری بس سترگ در عرصه علم و فرهنگ ایران زمین است. آنچه یک ملت را در طول تاریخ حفظ و حراست می‌کند فرهنگ، زبان و هویت ملی مردم آن سرزمین است به یقین این فرهنگ و زبان فارسی در تاریخ ایران زمین چنین نقشی را دارا بودند. البته واضح و مبرهن است زبان، فرهنگ و قومیت محلی در ایرانیان بخش جدایی‌ناپذیر هویت ملی و در عین حال میراث‌دار فرهنگ و تاریخ ایران زمین است که به سان گل‌های زیبا و گوناگون بوستان و گلستان ملی را تشکیل داده و فرهنگ عظیم ایرانی را همواره با برپایی آیین‌ها و جشن‌هایی چون نوروز و مهرگان در دل و جان خود حفظ کردند.
پژوهش‌های تاریخی و مطالعات میدانی بیانگر آن است که فرهنگ ایران زمین، فرهنگ یکتاپرستی، مهرورزی، مدارا و عدالت‌جویی است به همین دلیل ادیان بزرگ آسمانی بشر را خداپرستی، اخلاق و نوع‌دوستی دعوت کرده‌اند در این فرهنگ جای گرفته و پیروان ادیان توحیدی از زرتشتیان، کلیمیان، مسیحیان، صائبین مندایی و مسلمانان این سرزمین را بستری مناسب برای رشد، توسعه و تکامل خویش برگزیدند. اینجانب به عنوان مشاور رئیس‌جمهور و به نمایندگی از دولت جلیله و ریاست محترم جمهور از این اقدام علمی و فرهنگی تقدیر و تشکر می‌کنم. اهتمام و توجه مدیران سازمان جوانان زرتشتی و انتشارات فروهر به برگزاری دومین جشنواره نشان فروهر با انگیزه ایجاد توجه لازم به تاریخ فرهنگ و زبان‌های ایران باستان را قابل تقدیر و تحسین می‌دانم.

پژوهش‌های کلیشه‌ای فرنگیان
دکتر سعید عریان، پژوهشگر درباره تحقیق و تالیفی که درباره بندهش انجام داده است، اظهار کرد: بندهش با هیچ‌یک از متون پهلوی قابل قیاس نیست حتی با دینکرد که از نظر حجم چندین برابر آن است و به «دایره‌المعارف» مزدیسنا شهرت یافته است زیرا تنوع مطالب و مقولات علمی در آن شگفت‌آور است. از میان مطالب بسیار زیاد بندهش می‌توان به مسائل مربوط به الهیات و چگونگی آفرینش، دیوشناسی و ایزدان مزدیسنا، جغرافیای عالم گیتی با جزئیات کامل از جمله جغرافیای طبیعی، جانورشناسی، گیاه‌شناسی، نجوم، انسان‌شناسی، تاریخ، اسطوره، تقویم، تبارشناسی، و حتی جزئیاتی که معمولاً در بحث‌های کلان علمی مطرح نمی‌شود، مانند، خواب‌ها، بانگ‌ها، حرارت‌ها، و غیره اشاره کرد.
او با اشاره به رویکرد پژوهشگران فرنگی به بندهش و ترجمه بندهش توسط غیر فارسی زبانان بیان کرد: بندهش را نمی‌توان بر مبنای کار فرنگیانی پژوهید و کاوید که یا زبان فارسی را خوب نمی‌دانند یا در پژوهش زبان‌های ایرانی به راه‌هایی کلیشه‌ای دل بسته‌اند و با لایه‌های زیرین و ژرف اصطلاحات و ترکیبات زبان آشنایی ندارند و در همان سطوح زبرین مانده و می‌کوشند که پیچیده‌ترین مفاهیم زبانی و معرفتی را در محدوده همان سطح معنی کنند.

نیاز به خود مشت‌‌مالی کتاب
دکتر چنگیز مولایی، نویسنده برگزیده نشان فروهر به دلیل تالیف کتاب «فرهنگ زبان فارسی باستان» گفت: تصورم بر این است که کتاب مزبور به نوعی نیاز به خود مشت‌مالی دارد چون تا به حال نقد و بررسی از سوی همکاران بر این کتاب نوشته نشده است و شاید مولف بتواند به عنوان یک منتقد به اثری که منتشر کرده است نگاه بکند. بنابراین مطالبی که می‌خواهم خدمت شما عرض کنم بیشتر از همین نوع خود مشت‌مالی است..

او افزود: من در مقدمه کتاب آنچه درباره‌ی ساختار و مطالب آمده در کتاب نیاز است در مقدمه به تفضیل بیان کرده‌ام و همین امر نیاز به معرفی کتاب را برطرف خواهد کرد. من در ابتدا در نظر داشتم عنوان کتاب حاضر را «فرهنگ لغات کتبیه‌های فارسی باستان» بگذارم. چون اعتقادم بر این است که عنوان «فرهنگ زبان فارسی باستان» قدری برای کتاب سنگین است.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه بیان کرد: چون با انتخاب چنین عنوانی من باید افزون بر لغاتی که در کتیبه‌های فارسی باستان آمده است باید به لغات فارسی باستان بپردازم که در زبان‌های دیگر هم‌عصر فارسی باستان از جمله اسامی خاصی که در الواح عیلامی آمده است که شرایط این کار فراهم نبود. البته شایان ذکر است کتیبه‌هایی که در اطراف تخت جمشید از دوره عیلام به دست آمده نزدیک به دو هزار لوح باستانی است که پژوهشگران درباره الواح کتاب‌های مستقلی نوشتند و یقینا پرداختن به واژه‌های الواح علاوه بر بررسی کتاب‌ها نیاز به مراجعه و بررسی مجدد الواح را نیز ایجاب می‌کند. از آنجا که من درباره زبان‌های عیلامی و اکدی دانش کافی نداشتم لذا ترجیح دادم به جای نقل قول از کتاب‌ها از لغات استفاده نکنم و عنوان کتاب «لغات کتیبه‌های فارسی باستان» باشد.

سنت زرتشتی، سنت فرهنگی و میراث تاریخی و فکری ایران است
حمیدرضا دالوند با اشاره به رسالت جامعه زرتشتی گفت: تمام اندیشه‌ها و نوشته‌هایی که جامعه زرتشتی بنا بر اعتقادش بر آن زیسته و فکر کرده به یادگار گذاشته است. اگر جامعه زرتشتی بندهش می‌نویسد، اوستا را گردآوری می‌کند و دینکرد را به نگارش درمی‌آورد و تا امروز به شرح و تفسیر آثار خودش می‌پردازد، بنا بر نیازش است و وظیفه‌ای که به آن اهتمام دارد و راهی که در پیش گرفته است و کار خودش را می‌کند. البته تمام آن بنیادهای فرهنگی ما را حفظ کرده و حفظ می‌کند.
او افزود: واقعیت این است سنت زرتشتی به همان شکلی که نوشته شده و با همان هدفی که دنبال کرده است، می‌تواند افقی برای مطالعات جدید باشد. باید اشاره کنم سنت در اغلب آثار وجود دارد؛ تقریبا از 847 یزدگردی با آمدن نریمان هوشنگ به طور منظم و گسترده‌ای وارد هند شد، البته قبلا بخشی از زرتشتیان به هند رفته بودند اما به بن‌بست برخورده بودند و دیگری چیزی نداشتند دست به دامان به قول معروف آن ولایت و میراث اصلی خودشان شدند و تا سده دوازدهم و سیزدهم یزدگردی این جامعه سخاوتمندانه هر آنچه داشت به هند فرستاد، اگرچه خودش هم استفاده می‌کرد.
این مولف و پژوهشگر عنوان کرد: این میراث از هند به اروپا رفت و در آنجا پرتو نظام دانشگاهی و سنت زبان‌شناسی خوانده شد که جامعه ما تقریبا صد سالی است نظام جدید فرنگی خوانش زبان‌شناسی را آموخته است و در حال کار کردن روی آن است. این مقدمه را برای این گفتم که اشاره شد چرا فرنگیان بر آثار ما کار می‌کنند؟ این موضوع اتفاق افتاده است و غربی‌ها کار خودشان را با هر هدفی انجام دادند و هنوز هم در حال کار کردن هستند، ما به هدف آنها کاری نداریم، اتفاقا آنچه امروز سنت دانشگاهی ما از آن مهجور مانده است، به نظرم جامعه زرتشتی نیز درباره آن اهمال کرده، همان سنت است.
دالوند ادامه داد: زمانی که جامعه دانشگاهی و زبان‌شناسی در میان نبود، برای مثال در دوره سلجوقی که تاریک‌ترین عصری برای زرتشتیان ایران بعد از ورود اسلام است، چه کسانی بودند که میراث زرتشتیان را حفظ کردند؟ در سده‌های نخست هجری به ویژه با چالش‌هایی که معتزله در جامعه اسلامی ایجاد کرده بود و تمام مذاهب چه اسلامی چه غیراسلامی را به چالش کشید، چه کسانی مقاومت کردند؟ اتفاقا همین موضوع سرآغازی برای این بود که دینکرد، بندهش و آثاری از این دست نوشته شدند، چون به آنها نیاز بود. پس در پس آنچه که امروز زبان‌شناس در خلا می‌خواند و در خلا تاریخ به آن نگاه می‌کند، یک تاریخ بسیار عمیق نهفته است؛ آن‌چه که ما نخواندیم.
او با طرح پرسشی درباره‌ی ماندگاری جامعه زرتشتی بیان کرد: به این مقدمه اشاره کردم تا بگویم دو کتابی که درباره‌ی تاریخ و سنت زرتشتی نوشته شده و وظیفه دانشگاهی من بوده است، ذره ناچیزی در برابر سنت زرتشتی است و سایر استادانی که در این حوزه کار می‌کنند و من هم به عنوان یک دانشجو در این زمینه تحقیق می‌کنم و با همه کوششم بر آنم که حداقل افق جدیدی را به عنوان سنت زرتشتی در روزگار اسلامی مطرح کنیم و کوشش‌هایی که مغفول مانده و آن بستر تاریخی و فرهنگی که این آثار در آن شکل گرفتند آنها را حداقل به عنوان موضوع مطرح کنیم و به پاسخ این پرسش برسیم که راز بقای جامعه زرتشتی در چیست؟ عجیب آنکه به نظرم جامعه زرتشتی به این موضوع فکر نمی‌کند، یعنی در خود جامعه به دنبال احیای سنت نیستند، هر چند این تنها مشکل جامعه زرتشتی نیست و جامعه مسلمانی ما هم با آن درگیر است.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: یک نگاه روشنفکری عجیبی از سده نوزدهم نسبت به سنت روی داده است و همه ما از دین، سنت، مذهب و شعایر گریزان شدیم و یک نگاه روشنفکری انسان‌مدارانه و… را در میان خودمان جایگزین می‌کنیم. در حالی که اتفاقا آن‌چه جامعه زرتشتی را نگه داشته است، سنت آن بوده است. در حالی که امروز با آن نگاه روشنفکری که در همه ادیان و مذاهب رخنه کرده به نظرم ناجوانمردانه سنت را پس می‌زند. در حالی که سنت زرتشتی، سنت فرهنگی و میراث تاریخی و فکری ماست.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-09