ایرانیان باستان بر پایهی آموزشهای پیامبرشان اشوزرتشت براین باوربودند كه شادی از جلوههاینیك اهورایی و همساز با زندگی است و هماره جشنها را به مفهوم شادمانی و نیز گردهمایی برای پیوند یافتن بیشتر و گسترش دوستیها برگزار میكردند.
جشن نوروز از برجستهترین و باشكوهترین یادگارهای ایرانیان است. هر جشنی آدابورسوم ویژهای دارد، خوب است تا فلسفهی آن را بدانیم و دریابیم كه چه اندیشهی ژرفی در ورای هر آیین بهظاهر ساده و در قالب نمادها و نشانههای آن نهفتهاست.
گفته میشود در زمان ساسانیان، بشقابهای نقشدار بسیار زیبایی را از سرزمین چین به ایران آوردهاند كه بهتدریج به نام آن سرزمین «چینی» نام گرفته و این واژه بعدها به «سینی» دیگرگونشد. در جشننوروز آن روزگاران، میوهها و شیرینیها و خوراكیهای دیگر را در هفتعدد از این سینیها میچیدند و بر سفرهی نوروزی مینهادند كه آن را «هفتچینی» یا «هفتسینی» میگفتند و گمانمیرود كه از آغاز سدهی چهارم یا پنجم هجری به «هفتسین» تبدیلشدهباشد. و هماكنون به جای نمادهایی كه در زیر بهآنها پرداخته میشود، از هفت چیزی سودبردهمیشود كه با «سین»(سمنو، سماق، سیر، سنجد و…) آغاز میشود!؟
هفت نزد ایرانیان عدد سپندینهای(مقدسی) است و با هفت امشاسپندان یا هفت جاودانهی پاك پیوند ویژهای دارد. هفت امشاسپندانی كه در مكتبهای اشراق و عرفان ایرانی به نامهای هفتوادی عشق، هفتخوان زندگی، هفتشهر عشق و غیره معروف شدهاند. با یادآوری نماد و معانی آنها بهخاطر میسپاریم كه در طول سال به این صفتهای نیكو عمل كرده و جامعهی(هازمان) خود را بهپیشبریم.
اورمزد (اهورامزدا = هستیبخشِ دانایبزرگ)- شناخت خداوند و باور به یكتایی او نخستین پلهی بالندگی و تكامل است. از آنجایی كه نزد ایرانیان باستان هریك از گلها و درختان ویژهی یكی از امشاسپندان است، درخت سرو كه همیشهسبز و خرم است نیز، ویژهی اورمزد بوده و یكی از شاخههایی است كه در گلدان سفرهی هفتسین نهادهمیشود. كتاب مقدس نیز به نشانهی یكتاپرستی برسفرهی هفتسین قرارمیگیرد.
بهمن (وهومن = نیك اندیشی یا بهترین منش)- پایهی دوم تكامل، همانا نیكویی اندیشه و منش است. در جهان مادی نگهبان جانداران سودمند بوده و گزاردن جامی از شیر یا فرآوردههای آن بر سرسفره به این نیت است. یاس سفید(زیرا رنگ سپید نمودار پاكی، سادگی و نیكی است) گُل ویژهی بهمن است كه شاخهای از آن گلدان سفرهی هفت سین را آذین میدهد.
بنابر دیگر باورها، تخممرغ نیز كه نشانهی نطفه و نژاد است، بر سرسفره نوروزی نهادهمیشود، چون واپسین روز سال جشن آفرینش آدمیان قلمداد میشود.
اردیبهشت (اشاوهیشتا = بهترین راستی)- در پلههای تكامل، پس از نیكاندیشی قراردارد. بدین معنا كه هركس دارای اندیشهی درستی شد، گفتار و كردارش هم راست و درست شده و از دروغ وكژی میپرهیزد. در جهان مادی نگهبان آتش است و بههمین مناسبت هم آتشدانی افروخته با بویخوش كندر و چوب سندل، در كنار سفره نهادهمیشود. نهادن شمع برسرسفره نیز به همین نشانه است. گل مرزنگوش ویژهی اردیبهشت بوده، پس شاخهای از آنرا نیز در گلدان سفرهی هفتسین قرار میدهند تا بر زیبایی و خوشبویی آن بیفزاید.
شهریور (خشتره وئیریه = شهریاری بر خویش یا خویشتنداری)- نیرویی است كه به آدمی توانایی خویشتنداری یا چیرگی برخود را میدهد تا در زندگی از یك خط هماهنگ میانه پیروی نماید. در جهان مادی نگهبان فلزات است و بهاین نشانه كاسهی فلزی (تاس روزین) پرازآب (به نشانهی خرداد امشاسپند) بر سفرهی نوروزی مینهند. گل ریحان(سپرغم) نیز ویژهی شهریوراست.
بهنظر میرسد، سكههایی كه در انار زدهشده و درون كاسهی آب وآویشن نهادهمیشود، برگرفته از این باور باشد.
سپندارمزد (سپنتهآرمئیتی یا اسفند = مهر، فروتنی و وفای بهپیمان)- همه باید در راه بالندگی، مهرورزی و فروتنی و وفای بهپیمان را آموخته و به این دانستههاینیك انسانی پایبند باشند. این امشاسپند در دنیای مادی نگهبان زمین است و سفرهای كه بر زمین میگسترانند تا دربرگیرندهی دیگر نمادها باشد، به همین نشانه است. گل بیدمشك نماد امشاسپند سپندارمزد و گل ویژهی اسفند است.
خورداد (هئوروتات = دانش اندوزی و رسایی)- جهان پیوسته در راه بالندگی است، انسان نیز باید پیوسته در راه توانمندی و شكوفایی اندیشه، دل، جان، تن و روانش كوشا بوده و به دنبال رسایی و كمال باشد. خورداد در دنیای مادی نگهبان آب است و همانطور كه در توضیح امشاسپند شهریور آمد كاسهی پر آب نشانهی آن است. گل سوسن نیز ویژهی اوست كه در گلدان نوروزی مینشیند.
امرداد (امرتات = بی مرگی و جاودانگی)- هر انسانی با پیروی از این مفهومها در پایان، با اهورامزدا همیار شده و به بالاترین پایهی مینوی میرسد، تا زندگیای جاودانی و پر از سرور را بهدستآورد. امشاسپند امرداد در جهان مادی نگهبان گیاهان بوده و سبزه نیز به نشانهی آن بر سفره هفتسین نهادهمیشود. گل زنبق نیز از آن اوست.
یارینامه:
1- وحیدی، حسین. دین پایه زرتشتی. تهران: اشا، 1359.
2-نیكنام، كورش. از نوروز تا نوروز. تهران: فروهر، 1382.
3-برومند سعید، جواد. نوروز جمشید. تهران: توس، 1377.
4-پرتوی، مسعود. این هفت جاودانه .نوشتاری در روزنامه همشهری.
5-خورشیدیان، اردشیر. جهانبینی اشوزرتشت . تهران: فروهر، 1384.
5 پاسخ
بسیار خوب وسودمند بود.
اشاره ای نمادها به هفت سین نشده!!
ضمن اینکه شما سیر و سماغ و سمنو و سرکه و سبزی و سنجد و سیب رو کنار گذاشتید
و به مرزنگوش و زنبق و گلدان سوسن و تخم مرغ و یاس و سرو رو آوردید!!
اطلاعاتی که گذاشتید خیلی ناقصند. اینم برای تارنمای بزرگی از زرتشتیان.
بررسی کنید.
سفره ما زرتشتیان ازاین چیزهایی که شما میگین تشکیل نشده و اینها رو عربها به سینهای ما اضافه کردن وهمین چیزهایی رو که خوندین هستن…وما به شون احترام میزاریم…جاوید باد زرتشت
سرکار ابراهیمی،
میزی که با نام “هفت سین” نامدار شده است. از ریشه هفت سینی (هفت چین) است. و نماد هفت امشاسپند است. در این هفت سینی، دست کم هفت نماد برای چیده می شود. هر امشاسپند در گیتی و جهان نگهبان چندی از آفریدگان است. امشاسپند امرداد (مرداد به شیوه امروزی) نگهبان گیاهان است. پس گیاهانی که شما نام بردی، – سیر و سماغ و سمنو و سبزی و سنجد و سیب – همگی نماد امشاسپند امرداد است. و هر کدام را که پسند شما است، شایسته جای یافتن در خوان نوروزی است.
سرکه نیز مانند آب و می آبسان است و شایسته امشاسپند خرداد است.
اندیشه این که هفت سین بایستی از هفت آفریده ای باشد که نامش با بندواژ “س” آغازیده شود، اندیشه ای نادرست است.
ما هفت چین داشتیم نه هفت سین واجب نیست حتما سنبل و سماغ سیب باشه عید نوروز از ایرانیان بوده که کم کم همسایگان ایران هم این روز رو جشن گرفتن فلسفه ی چیدمان سفر هم این است که زرتشتیان ایرانیان اصیل سفره لی را ب ای نیک روزی و یک شروع خوب دوباره پهن میکردند تا تمام اعضای خانواده گرد هم جمع شوند ومحبت میانشان برقراری بیشتر بگیرد درون سفر آجیل مغز شده بدون پوست که شامل پسته بادام و فندق وگردو بود وقاری آن قیسی و الو و انجیر و گشمش میکردن که آن هم توضیح دارد نان و پنیر شیر و شیرینی آب و تخم مرغ پخته که بعد از سال تحویل ن ش جان میکردن نه که نگاهدارند و شمع که حتما باید تا آخر میسوخت چون آتش مقدس بود وهست