لوگو امرداد
یاد استادی فرزانه و میهن‌خواه در شب بخارا

اسلامی‌ندوشن؛ تنها به ایران می‌اندیشد

شماری از فرزانگان دانشور ایرانی در پانصد و هفدهمین «شب بخارا»، جویایی و دانش‌خواهی محمدعلی اسلامی ندوشن، استاد نامور دانشگاه و نویسنده‌ی نام آشنا، را ارج گزاردند و به شادمانی نود و پنجمین زادروز او خدمات پایدارش در شناساندن خرد و فرهنگ ایرانی را ستودند. در این بزرگداشت، آن چه بر آن پافشاری بسیار شد ایران‌خواهی اسلامی ندوشن و بازتاب آن در آثارش بود. 

در گام نخست «شب بخارا» اصغر دادبه، استاد فلسفه و ادبیات عرفانی دانشگاه، به «وجوه حافظ پژوهی اسلامی ندوشن» پرداخت. او در آغاز سخنانش گفت: «ایران در مرکز توجهات اسلامی ندوشن قرار دارد و برای او ایران، اصل است. به ما نیز یادآوری می‌کند که از یاد نبردن ایران نه تنها وظیفه‌ای فرهنگی و ملی است، بلکه برای بقا و حیثیت و آبروی ما یک بایستگی است. هستی من و شما نیز تنها در ایران است که معنی پیدا می‌کند. اسلامی ندوشن در هر حوزه‌ای که گام نهاده است ایران برای او اصل بوده است. چون ایران ظرفی است که همه‌ی مظروف‌هایی را که او خواسته است بیان کند، در خود جای می‌دهد. به راستی هم اگر ظرف ایران نباشد، هیچ مظروفی نخواهد بود.»
دادبه در ادامه‌ی سخنانش افزود: «اسلامی ندوشن به چند شاعر پرداخته است. نخستین آن‌ها فردوسی است. توجه اسلامی ندوشن به فردوسی، طبیعی است چون او نماینده یک ملت بود. اما ندوشن درباره‌ی حافظ هم تعبیر جالبی دارد. می‌گوید: دیوان حافظ شاهنامه‌ی دوم است. ندوشن می‌گوید هر چند واژه‌ی ایران در دیوان حافظ به کار نرفته اما روح ایران در سراسر دیوان او جاری و ساری است. اسلامی ندوشن در آثارش نشان می‌دهد که چگونه در هر جای دیوان حافظ ایران حضور دارد و شوربختی و اندوهی که حافظ از فرو ریختن شکوه گذشته‌ی ایران دارد، در دیوان او آشکار است.»
به سخن دادبه، با واژه‌ی ایران است که ایران معرفی می شود. از همین‌روست که بیش از 1500 بار نام ایران در شاهنامه آمده است. در دوره‌های پس از آن نیز اگر به دلایل سیاسی و اجتماعی واژه‌ی ایران نیامده باشد، نمادها و اساتیر و حکمت ملی ما، نام ایران را فریاد می‌کنند.
دادبه در پایان گفت: «اگر قرار باشد راهی برای رهایی باشد، تنها در پیوستن به دامن ایران است. هر آدمی هم که ایرانی باشد، پناهگاهش جز ایران نیست. من حس‌ام این است که حافظ آنجا که می‌گوید: “جز آستان توام در جهان پناهی نیست/ سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست”، به نمادهای ایرانی اشاره می‌کند تا آن جا که می‌گوید: “چنین که از همه سو دام راه می‌بینم/ به از حمایت زلفت مرا پناهی نیست”. ما نیز به جز حمایت زلف فرهنگ گرانسنگی که داریم، پناهی نخواهیم داشت.»

نثر اسلامی ندوشن شیوا و دلنشین است
سخنران دیگر «شب بخارا» ابوالفضل خطیبی، شاهنامه‌شناس و هموند هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. او درباره‌ی «آثار شاهنامه شناختی اسلامی ندوشن» سخن گفت. خطیبی در آغاز به نثر خوش‌آهنگ ندوشن اشاره کرد و آن را شیوا و دلنشین و نشانه‌ای از هنر نویسندگی اسلامی ندوشن دانست. سپس افزود: «در دانشگاه‌های ما برخی از استادان زبان فارسی حتا از نوشتن یک جمله‌ی درست هم ناتوانند. به خاطر همین است که ما در گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان آنجایی که به نثر معاصر پرداخته‌ایم، از کتاب “روزها”، یکی از آثار ارزشمند اسلامی ندوشن نمونه آورده‌ایم. بسیاری از جمله‌ها و شواهد واژگان فارسی جامعه را در این کتاب می‌توانید بیابید.»
خطیبی آنگاه به کاستی‌هایی اشاره کرد که در کار شماری از شاهنامه‌پژوهان دیده می‌شود و آن‌ها را به تحلیل‌های خیال‌گونه می‌کشاند. خطیبی گفت: «یکی از نکته‌هایی که در شناخت شاهنامه باید به آن توجه داشت، اعتدال در تحلیل استوره‌هاست. برخی در تحلیل شاهنامه دست به تخیلات شگفت و غریبی می‌زنند و خیال‌بافی‌هایی می‌کنند که مبتنی بر متن شاهنامه نیست. برخی می‌گویند این تصورات ایرادی ندارد و باید سطرهای بین متن‌ها را خواند. چنین حرفی یعنی خیال‌بافی محض. البته من مخالف خواندن نانوشته‌ها و سطرهای میان متن نیستم، اما هر چیزی قاعده‌ای دارد و باید برپایه‌ی متن باشد.»
به سخن خطیبی، اسلامی ندوشن در پژوهش‌های شاهنامه‌شناسی، جریان‌ساز بوده است. او در دهه‌ی 40 خورشیدی کتابی به نام «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه» نوشته است. کسانی که امروز این کتاب را می‌خوانند چه‌بسا گمان ببرند که نوشته‌ای ساده است. اما آن‌ها باید توجه کنند که این اثر در چه برهه‌ای نوشته شده است.
خطیبی در ادامه افزود: «من در کتابی که درباره‌ی هجونامه‌ی فردوسی نوشته‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که “هجونامه” سروده‌ی فردوسی نیست. اسلامی ندوشن در سال 1348 همین حرف را زده است. در حالی که هنوز هم هستند کسانی که می‌گویند آن هجونامه سروده‌ی فردوسی است. اما واقعیت آن است که روح فردوسی هم از آن بیت‌ها خبر ندارد!»
خطیبی با اشاره به یکی دیگر از کتاب‌های شاهنامه‌پژوهی اسلامی ندوشن به نام «داستان داستان‌ها»، گفت: «این کتاب که درباره‌ی داستان “رستم و اسفندیار” است، در سال 1351 نوشته شده است. کتاب یادشده هم جریان‌ساز بوده است. درباره‌ی داستان رستم و اسفندیار برخی چه خیالبافی‌ها که نکرده‌اند. اما  اعتدال در تحلیل استوره‌ها را در این کتاب اسلامی ندوشن هم می‌توان دید.»
خاک شاهنامه دامنگیر است!
خطیبی در ادامه‌ی سخنانش گفت: «من تصور می‌کنم خاک شاهنامه دامن آدمی را می‌گیرد و تا پایان عمر رها نمی‌کند! هر کس شاهنامه را بخواند و از آن لذت ادبی ببرد (جدای از محتوای پرمایه‌ی آن)، این لذت تا پایان عمر همراهش خواهد بود. اسلامی ندوشن چنین است. یعنی لذت این متن را چشیده است و تا به امروز برای ایشان باقی مانده است. شاهنامه خاکی است که دامن خیلی‌ها را گرفته است!»
به سخن خطیبی، در سال 1348 اسلامی ندوشن پیشنهاد کرد که شایسته است دانشگاه‌های ایران کرسی شاهنامه‌شناسی را بنیادگذاری کنند. به این پیشنهاد او توجهی نشد تا این که به‌تازگی در رشته‌ی ادبیات فارسی دانشگاه گرایشی به نام شاهنامه و فردوسی ایجاد شده است. اسلامی ندوشن در آن سال‌ها نیاز جامعه دانشگاهی را متوجه شده بود. خود او به پیشنهادی که داده بود عمل کرد و هم “فرهنگسرای فردوسی” را بنیاد گذاشت و هم مجله‌ی “هستی” را که تخصصی شاهنامه بود، منتشر کرد.
خطیبی در پایان گفت: «ما چیزی نداریم جز همین ادبیات و شاعران بزرگ‌مان. شاعرانی که جای همه‌ی نداشته‌های‌مان را می‌گیرند. من چنین احساسی دارم. ما با این شاعران و آثار فاخر ادبی شان است که حیات داریم، نفس می‌کشیم و زندگی می‌کنیم
اسلامی ندوشن دلبسته‌ی سخن سعدی است
سخنران دیگر «شب بخارا» فریدون مجلسی، نویسنده و کارشناس حقوق و روابط بین‌الملل، بود. او در آغاز سخنانش گفت: «چند شب پیش همسر اسلامی ندوشن، شیرین بیانی، تلفن کردند. ترسیدم که نکند مشکلی برای استاد پیش آمده باشد. اما خود او تلفن را از همسرش گرفت و به من گفت که نماینده‌ی من در این نشست باش و از همه‌ی استادان و کسانی که برای یادکرد از من به آنجا می‌آیند سپاسگزاری کن.
مجلسی با اشاره به اینکه اسلامی ندوشن دانش آموخته‌ی حقوق است، گفت: «در همان زمان تحصیل حقوق هم به ادبیات توجه داشت و نمی‌خواست به کار قضاوت بپردازد. می‌گفت کار قضاوت را دوست ندارم.»
مجلسی سپس افزود: «یکبار از اسلامی ندوشن پرسیدم که چرا در نوشته‌هایش تاکید او بر فردوسی و حافظ است اما در سخنانش به سعدی توجه دارد؟ اسلامی ندوشن به من پاسخ داد: چون سخن سعدی نیاز به تفسیر ندارد. این سخن او همیشه در ذهن من ماند و فراموش نکردم که چه دلبستگیی به سعدی دارد.»
مجلسی در پایان با اشاره به نثر زیبای اسلامی ندوشن گفت: «در گفت‌و‌گویی از او پرسیده‌اند راز جذابیت نوشته‌هایش در چیست؟ ندوشن پاسخ داده است: “برای درست نوشتن، باید درست سخن گفت.” به همین دلیل است که وقتی نوشته‌های اسلامی ندوشن را می‌خوانیم انگار دارد با ما سخن می‌گوید. ادب او در نوشته‌هایش هم همانند رفتار مودبانه‌ی اوست.»
ویژگی بارز اسلامی ندوشن ایران دوستی اوست
در ادامه‌ی این نشست، رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه‌ی دانشگاه، در سخنان کوتاهی به ارج‌گزاری از جایگاه ادبی اسلامی ندوشن پرداخت و گفت: «بسیاری از شما اسلامی ندوشن را بهتر از من می‌شناسید. اما مدت زمانی که من او را می‌شناسم طولانی‌تر است. من هشتاد سال است که او را می‌شناسم. ندوشن چند سالی از من مسن‌تر است. او کار ادبی را با شعر آغاز کرد. طبع بلندی داشت و می‌خواست همانند سعدی شعر بگوید. برای همین بود که دست از شعر گفتن کشید. از آن پس شعری از او ندیده‌ام.»
اردکانی در ادامه گفت: «اسلامی ندوشن درس حقوق خوانده است. من نمی‌دانم چرا حقوق خوانده است. چون او اهل ادبیات بود و ادیبی جامع است. او شاعران مدرنیته را به ما شناساند. نمایشنامه‌نویسی است که کتاب “ابر زمانه و ابر زلف” را نوشته است. جامعیت و متانت و ظرافت ویژه‌ای دارد. اما صفت بارز او ایران دوستی‌اش است. ایران‌دوستی او سیاسی و ایدیولوژیکی نیست. بلکه ایران‌دوستی به معنای تعلق روحی به ایران است.»
داوری اردکانی در پایان افزود: «اسلامی ندوشن اگر چه به فردوسی و حافظ ارادت دارد اما علاقه‌ی او به سعدی است. این امر اتفاقی نیست. سعدی معجزه است. من با حافظ زندگی کرده‌ام اما می‌دانم که سخن سعدی معجزه است. با این که ندوشن دلبسته‌ی سعدی است اما کار بزرگی هم در شناخت فردوسی انجام داد. من بسیار چیزها از او خوانده‌ام و یاد گرفته‌ام و از دوستی‌اش بهره‌ها بُرده‌ام.

نام روستای زادگاهم را جهانگیر کردم
امیرحسین جلالی ندوشن، روان پزشک، سخنران پایانی «شب بخارا» بود. او به بازگویی خاطره‌ای از اسلامی ندوشن پرداخت و گفت: «در سال 1384 خورشیدی مردم و فرهنگیان یزد میزبان اسلامی ندوشن بودند. به خاطر پافشاری استاد، بزرگداشتی برای او گرفته نشد. در روز پایانی دیدار از یزد به روستای زادگاهش رفت. مردم روستا به پیشواز او آمدند. هنگامی که پشت تریبون ایستاد و خواست با مردم روستایش سخن بگوید، اشک در چشمانش حلقه زد و صدایش لرزید. گفت: “من نه در گذشته و نه اکنون نتوانسته‌ام کاری برای این قریه بکنم. تنها کاری که از دستم برآمد این بود که با نام خود، نام این روستا را جهانگیر کردم.”»
جلالی از دیدار دیگرش با اسلامی‌ندوشن در سال 1389 یاد کرد و گفت: «در آن دیدار که هنوز چندان دچار بحران آب نشده بودیم، به من گفت: “خبر بی‌آبی برای ایران خبر شومی است.” من آن موقع متوجه نگرانی او نشدم. امروز که با بحران آب روبه‌رو هستیم می‌فهمم که تا چه اندازه آینده‌نگر بود و من با چه مرد بزرگی در گفت‌و‌گو بوده‌ام.»
جلالی در پایان گفت: «ما به صدایی چون اسلامی ندوشن نیاز داریم. او ایران را ارج می‌نهد و ما را دعوت می‌کند که ایران را عزیز بداریم و بدانیم که ایران هنوز حرفی برای گفتن دارد.»

به ایران می اندیشد
در «شب بخارا» برای پاسداشت جایگاه دانشی محمدعلی اسلامی ندوشن، پیامی از سوی شیرین بیانی، همسر اسلامی ندوشن و استاد گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، توسط علی اکبر جعفری خوانده شد. بیانی به همراه همسرش اکنون در کانادا به سر می‌بَرد. او در بخشی از این پیام گفته بود: «من شاهد تب‌و‌تاب و کوشش‌های خستگی‌ناپذیر همسرم در راه فرهنگ ایران بوده‌ام. او وجدان گرانسگ و گرانقدری است که جز به ایران به هیچ چیز نیندیشیده است. جوانان حاضر در این محفل این آگاهی را بیابند که اسلامی ندوشن عمری را در راه ایران صرف کرد. به پاس همه‌ی محبت‌های شما، از این راه دور و در حالی که جسممان در غربت است و در فراغ دوری از ایران نشسته‌ایم، به ناگزیر جای خود را در آنجا خالی می‌بینیم. پیام دوستانه‌ی خود را به این بیت سعدی به پایان می‌بَرم: تا بدانند این خداوندان مُلک/ کز بسی خلق است دنیا یادگار.»
مهدی محقق، استاد ممتاز دانشگاه تهران، نیز که به سبب بیماری نتوانسته بود در این نشست باشنده باشد، در پیامی کوتاه که از سوی علی دهباشی خوانده شد، درباره‌ی اسلامی‌ندوشن نوشته بود: «من نخستین بار اسلامی‌ندوشن در پایان دهه‌ی سی در مجله‌ی “یغما” که به مدیریت شادروان حبیب یغمایی منتشر می‌شد، دیدم. قلم توانا و سخن گفتن او همه را جذب می‌کرد. پس از آن که استاد شیرین بیانی وارد زندگی او شد، ارتباط ما خانوادگی هم شد. اکنون که به همراه خانواده در کانادا به سر می‌بَرد من چیزی ندارم که زاد سفر او کنم.»
در آغاز این نشست علی دهباشی، مدیر مجله‌ی «بخارا»، به این نکته اشاره کرد که اسلامی‌ندوشن به سبب بیماری ناچار شده است که در تورنتو کانادا بماند و پزشکان اجازه‌ی پرواز با هواپیما را به او نمی‌دهند. دهباشی سپس ابراز امیدواری کرد که در آینده‌ای نزدیک اسلامی‌ندوشن به ایران، که دلبستگی‌شان به تاریخ و جغرافیا و مردم این سرزمین را در آثارشان نشان داده‌اند، بازگردند.
یاکرد از جایگاه دانشورانه‌ی دکتر محمدعلی اسلامی‌ندوشن در «شب بخارا»، به کوشش موسسه فرهنگی اندیشه‌ی روشن، با همکاری مجله‌ی بخارا، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، بنیاد رشیدالدین میبدی، سازمان فرهنگی شهرداری و ناشران آثار اسلامی‌ندوشن، در پسین چهارشنبه سوم مهرماه 1398 خورشیدی در «کانون زبان پارسی» برگزار شد. همچنین پیرامون این نشست نمایشگاهی از آثار این نویسنده به دستیاری انتشارات یزدان و شرکت سهامی انتشار برپا بود.
محمدعلی اسلامی‌ندوشن، زاده‌ی 1304 خورشیدی در ندوشن یزد است. او دانش‌آموخته‌ی حقوق بین‌الملل از فرانسه است و استاد پیشین دانشگاه تهران. بیش از 50 جلد کتاب در زمینه‌های ادبی و فرهنگی و اجتماعی از اسلامی‌ندوشن چاپ شده است. شماری از آثار او چنین است: «ایران را از یاد نبریم» (1340)، «سخن ها را بشنویم» (1369)، «ایران و تنهاییش» (1376)، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد» (1378)، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه» (1381).

02

شب بخارا برای بزرگداشت اسلامی‌ندوشن

03

 علی دهباشی سردبیر مجله‌ی بخارا و برگزار کننده‌ی شب‌های بخارا

 علی دهباشی سردبیر مجله‌ی بخارا و برگزار کننده‌ی شب‌های بخارا

05

 

 دکتر شیرین بیانی همسر دکتر اسلامی‌ندوشن

 دکتر شیرین بیانی همسر دکتر اسلامی ندوشن

دکتر جلالی ندوشن، سخنران نشست

دکتر جلالی ندوشن، سخنران نشست

 دکتر محمد‌علی اسلامی‌ندوشن

 دکتر محمد‌علی اسلامی‌ندوشن

09

10

 استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی

 استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی

12

دکتر فریدون مجلسی

دکتر فریدون مجلسی

دکتر احمد محیط‌طباطبایی

دکتر احمد محیط‌طباطبایی

16

دکتر ابوالفضل خطیبی

دکتر ابوالفضل خطیبی

(نمایی از روستای زادگاه دکتر اسلامی‌ندوشن (ندوشن یزد

(نمایی از روستای زادگاه دکتر اسلامی‌ندوشن (ندوشن یزد

دکتر رضا داوری‌اردکانی

دکتر رضا داوری‌اردکانی

 دکتر اصغر دادبه

 دکتر اصغر دادبه

2523

                                                                                         

  .فرتور ازماندانا آذرکیوان است  

8113

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-08-10