لوگو امرداد
سخنرانی مهندس محمدعلی عزت‌زاده

استاد پورداود با دستیاری پارسیان ادبیات مزدیسنی را به فارسی ترجمه کرد

19 1 1محمدعلی عزت‌زاده در روز بزرگداشت استاد پورداود افزون‌بر بیان زمان دقیق زادروز استاد با اشاره به یک نامه خصوصی به بیان سفرهای ایشان و نشریات و مقالات و افرادی که استاد با آنها دوستی داشتند پرداخت و همچنین از شاگردان استاد که هم اکنون آنها خود استادانی بنام هستند سخن گفت.

این نشست خجسته به دو مناسبت است نخست یادواره استاد پورداود و دوم نود‌اُمین سال تاسیس دبیرستان ماندگار فیروزبهرام البته این دو مناسبت با هم درپیوند هستند. استاد پورداود انجمن ایران‌شناسی را بنا نهاد و آن انجمن آموزشگاه ایران‌شناسی را راه انداخت و کلاس های آن آموزشگاه در این هنرستان برگزار شده است.
زندگی‌نامه‌ی استاد ابراهیم پور داود: ابراهیم پورِداود – پورواقف پور- پورمحمدحسین رشتی که خو در مقدمه یشتها نوشته است به تاریخ 14 اسفند 1264 خورشیدی در رشت به دنیا آمد نامه ای ازاستاد که به محمد روشن در بهمن 1340 نوشته شده است که در اعتراض به حمله نیروهای نظامی به دانشگاه تهران است اینگونه آمده است: « نامه‏ی 21 دی 1340، روز 26 همان ماه سال رسید. دیروز بامداد خواستم به نامه‏‌ی شما پاسخ دهم و از برای هدیه سپاسگزاری کنم که‏ مهمانی رسید تا این‏که بعداز ظهر دیروز تلگراف تبریک تولدم را دریافتم. بیش از پیش مایه‏ی شادمانی و سپاسگزاری گردید. گرچه‏ روز تولدم به پنجم ماه مارس فرنگی می‏افتد». پس بنابر نوشته این نامه زادروز استاد روز پنجم مارس 1264 است که با 14 اسفندماه برابر می‌شود.
استاد پورداود در خانواده سرشناس متمولی به دنیا آمد پدرش بازرگان و از مالکان بزرگ گیلان بود این را می‌شود از نوشتن نامه وی به تقی زاده دریافت که می‌‌نویسد: «از سوی من به حاجی داوود تلگرافی بزنید و سلامتی من را به آنها خبر دهید این آدرس رشت حاجی داود». حاجی داود پدربزرگ استاد از طرف مادری است که عالمی از خمام و از بزرگان گیلان بوده است. تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در رشت فراگرفت. میرزا عبدالرحیم خلخالی که ویراستار (:مصحّح ) قدیمی‌ترین نسخه‌های از دیوان حافظ است معلم خصوصی ایشان بوده است. در سال 1284 پورداود به همراه برادرش و استادش خلخالی برای آموختن طب قدیم به تهران می‌آید و از پیشگاه محمدحسین‌خان سلطان‌الفلاسفه بهره‌مند می‌شود. این زمان با آغاز انقلاب مشروطیت همراه بوده است. رشت و گیلان در دوران قاجار به دلیل اینکه در برابر روس‌ها مقاومت می‌کردند دارالمرز شناخته می‌شدند و این حس ملیِ خیلی قوی همراه با حس مبارزه با روس‌ها که در گیلان وجود داشت انگیزه‌ای شد تا وی به سوی مشروطه‌خواهی گرایش پیدا کند.
بنابراین در تهران با جوانی به نام محمدتقی خان پسیان آشنا شد و به همراه شمار دیگری از مشروطه‌خواهان، گروهی به نام «احرار» را پدیدآوردند. آرمان آنها سرفرازی مردم و برپایی قانون بود. در پاریس استاد با سید محمد علی جمالزاده و محمد قزوینی آشنا می‌شود. با یاری محمد قزوینی نشریه ایرانشهر را منتشر می‌کند ولی پس از نشر سه شماره با شروع جنگ جهانی اول این نشریه تعطیل شد. پورداود و قزوینی به آلمان می‌روند ودر آنجا با تقی‌زاده آشنا می‌شوند. پورداود به همراه جمالزاده به دلیل اشغال ایران به بغداد رهسپار می‌شود و در آنجا با یکدیگر روزنامه رستخیز را منتشر می‌کنند. با پیشروی انگلیسی‌ها و رسیدن انگلیسی‌ها به نزدیکی بغداد، پورداوود راهی کرمانشاه شد و چند شماره رستخیز را در آنجا منتشر کرد و چند ماهی در آنجا ماند؛ و چون آن شهر به‌دست روس‌ها افتاد، باردیگر شبانه به قصر شیرین رفت و سپس به بغداد بازگشت و دو شماره دیگر را نیزدر آنجا منتشر کرد. در آن هنگام ترکان عثمانی از انتشار رستخیز جلوگیری کردند. وی از بغداد به حلب و سپس به استانبول راهی شد و چون در آنجا از خروج او ممانعت کردند پس از مدتی به انگیزه ماندن در سوئیس، به آلمان رفت. آلمانی‌ها نیز از خروج وی از کشورشان جلوگیری کردند و او تا پایان جنگ جهانی اول و مدتی پس از آن در آنجا ماند. در این مدت وی با زبان‌های باستانی ایران و تاریخ ایران باستان آشنا می‌شود و با ایران‌‌شناسان بنامی چون مارگوارت و شِوِر آشنا می‌شود و آموزش‌های بسیاری فرا می‌گیرد. در شهریور ۱۲۹۹ با دختر یک آلمانی ازدواج کرد و در تیرماه ۱۳۰۱ یگانه فرزندش بنام پوراندخت به دنیا آمد در سال 1303 به همراه خانواده به ایران باز می‌گردد و باردیگربه فراخوان (:دعوت) پارسیان هند از ایران به هند می‌رود و سی ماه را در آنجا زندگی می‌کند و با دستیاری برخی از پارسیان هند ازجمله دینشاه ایرانی ادبیات مزدیسنی را به فارسی ترجمه می‌کند. انتشار بخشی از ادبیات مزدیسنا و گزارش اوستا و چند سخنرانی درباره‌ی تمدن ایران باستان از جمله شرح آتش بهرام، پیشوایان دین مزدیسنا، تقویم و فرق دین مزدیسنا، زبان فارسی، فروردین، دروغ، و ایران قدیم و نو از جمله کارهای وی در هند است. در سال ۱۳۱۱ به دنبال فراخوان رابیندرانات تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران‌باستان به هند رفت و در دانشگاه ویسوبهارتی به آموزش پرداخت. در سال ۱۳۱۲ در هفتمین کنگره‌ی شرقی هند در گروه اوستاشناسی هموندی یافت و فرنشین شعبه‌ی عربی – پارسی را نیز به عهده داشت. در سال 1312 به آلمان رفت و ترجمه اوستا را تکمیل کرد و مکاتباتی نیز با دانشگاه تهران برای بنیان داشکده ادبیات داشت و در سال 1316 به ایران باز می‌گردد در دانشکده‌ی حقوق و دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران به آموزش پرداخت. درسال ۱۳۱۷ هموند پیوسته فرهنگستان ایران شد. وی مدت ۴ سال فرنشین انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان را برعهده داشت در ششم مهر ۱۳۲۴ پورداوود انجمن ایران‌شناسی را دایر کرد. پورداوود در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه تهران بازنشسته شد و در ۱۳۴۶ نشان استاد ممتاز دانشگاه را به‌دست آورد. از زمان بازنشستگی به بعد، روزگار خود را به خوانش و پژوهش گذراند و سرانجام در بامداد ۲۶ آبان ۱۳۴۷ در حال پژوهش بود که به شوند سکته قلبی درگذشت .
آثار مهم استاد پورداود: ترجمه فارسی اوستا، مقالاتی در زمینه فرهنگ ایران و ایران باستان، گردآوری مقالات ارزشمند علامه قزوینی و انتشار آن، ترجمه اشعار تاگور به فارسی و طرح پیوستگی فرهنگ و تمدن. آخرین کار استاد یک کتاب ناتمامی بود که نتوانست آن را به پایان برساند.
شاگردان نامدار استاد پورداود: پورداود در طول سال‌ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود ازآموزگاران و محققان نامدار در پهنه ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فره‌وشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناخته‌شده هستند.

گزارش از دومین یادواره استاد پورداود در دبیرستان ماندگار فیروزبهرام

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-09