پاییز سال 1352 خورشیدی، هفتمین شماره از مجلهای نوپا به نام «کتاب امروز» انتشار یافت. نوشتههای «کتاب امروز» در زمینهی نویسندگی، ترجمه و نشر بود و بهکوشش دانشوران زندهیاد نجف دریابندری، ابوالحسن نجفی و کریم امامی انتشار مییافت. گردانندگان و همراهان کتاب امروز، در هفتمین شماره، گفتوگویی بلند و جنجالی با استاد مجتبی مینوی انجام داده بودند. عنوان گفتوگو نیز نشان از «جَدلی»بودن سخنها داشت: «مجتبی مینوی: پژوهشگر ستیهنده»! پرسشگران دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج افشار و نجف دریابندری بودند و پاسخدهنده استاد مینوی.
مینوی در بخشی از آن پرسشوپاسخها سخنانی دربارهی شاهنامه بر زبان آورده بود که سپستر بازتاب بسیار یافت و خُردههایی به آن گرفتند. پارهای از سخنان مینوی دربارهی شاهنامه (که هنوز جز ویرایش مسکو، چاپ درخور توجهی از آن در دست نبود)، چنین بود:
– «در طول هزارسال، شاعران در ابیات فردوسی دست بُردهاند. گاه آن را پسوپیش کردهاند، گاه تغییر دادهاند و گاه کموزیاد کردهاند. خلاصه، هر پدر[…]ای هر کاری دلش خواسته با این کتاب کرده. بهطوری که اگر خود فردوسی هم زنده بشود نخواهد توانست ابیات خودش را از میان آنها دربیاورَد»!
– «تمام ابیاتی که به شاهنامه اضافه کردهاند، بندتنبانی است. این اشعار ِ اضافه، رکیک و سست و واهی و خراب است و اصلاً با سبک و نوع شعر فردوسی تناسب ندارد. در صورتی که ما میخواهیم بدانیم فردوسی چه گفته»
– «از هزارسال پیش که فردوسی درگذشت تا امروز، بیش از هزار شاعر گمنام مشغول خرابکردن این کتاب بودهاند، که البته به عقیدهی خودشان خدمت میکردهاند!»
– «دستبُردن در شاهنامه حماقت است. کسی حق ندارد در آثار ملی ما دست ببرد، فضولی بکند و آن را به هر شکلی دلش میخواهد در بیاورَد. پس شرط امانت چه میشود؟ پس اصالت چه معنایی دارد؟»
– «یک متن صحیح شاهنامه در دست نداریم تا دربارهی شعر فردوسی بحث کنیم. بهترین متنی که در دست هست چاپ مسکو است که بنده حالا از روی علم و اطمینان میتوان بگویم معیوب است».
چنان سخنانی، همانگونه که اشاره کردیم، بیپاسخ نماند. برای نمونه، در شمارهی بعد کتاب امروز، شاهرخ مسکوب و محمدعلی اسلامی نُدوشن به برخی از سخنهای مینوی پاسخهای کنایهآمیزی دادند. اسلامی نُدوشن نوشته بود: «آیا منظور آن است که تا زمانی که متن صحیحی از شاهنامه تهیه نشده است (که به این زودیها نخواهد شد و شاید هرگز نشود) باید همهی کسانی که شاهنامه میخوانند، یا دربارهی آن چیز مینویسند، کتاب و قلم را بر زمین بگذارند؟ لابد!». مسکوب هم گفته بود: «اساساً تحقیق در مقابلهی نسخهبدلها و فقط به ظاهر پرداختن که در این هفتادهشتاد سال اخیر در ایران بیش از اندازه باب شده، نبش قبر است. چون معمولاً به اصل مطلب کاری ندارد و با آن بیگانه است. آخر چیزی بگویید کمی برتر از حد گفتارهای فرهنگی در فلان رادیو باشد. همهاش که تصحیح و حاشیهنویسی نیست… نتیجهی آن حرفها هم معلوم است: بیزاری مردم از ادبیات فارسی و پیداشدن این تصور برای بیخبران که گویا ادبیات فارسی همهاش همین چیزهاست و به درد کسی نمیخورَد».
پژوهشهای مینوی دربارهی شاهنامه
به هر روی، چنان سخنانی از مینوی دور از ذهن نبود؛ او بهراستی پژوهندهای «ستیهنده» و پرخاشگر (در کارهای علمی) بود! با این همه کوششهای بسیار مینوی را در تلاش برای بهدستدادن ویرایشی علمی از شاهنامه، نباید ناچیز دانست. بهویژه زمانی که در دههی پنجاه و با بنیانگذاری «بنیاد شاهنامه» سرپرستی آن موسسه را برعهده گرفت، کوششهای او ارزنده و راهگشا بود. مینوی در آبان 1352 خورشیدی «داستان رستموسهراب» را ویرایش کرد و در شمار کتابهای بنیاد شاهنامه انتشار داد. دیباچهای روشنگر نیز به آغاز آن افزود. او برای این ویرایش از 9 دستنویس کهن و چندین چاپ شاهنامه بهره بُرده بود. پیش از آن نیز در سال 1313 خورشیدی (همزمان با برپایی کنگرهی هزارهی فردوسی در تهران) جلد نخست شاهنامهی چاپ بروخیم را ویرایش کرده بود و در فراهمآوردن برگزیدهای از شاهنامه همکار استاد حبیب یغمایی بود. در سال 1346 نیز کتاب «فردوسی و شعر او» را انتشار داد؛ کتابی که هنوز هم خواندنی و آگاهیبخش است.
استاد مجتبی مینوی شش سال پایان زندگی خود را بهتمامی صرف ویرایش علمی شاهنامه کرد. او که استادی ممتاز و یگانه بود، در هفتم بهمنماه 1355 خورشیدی، در 74 سالگی، چشم از جهان فروبست.
دشوار است که از پیشروان شاهنامهشناسی یاد کنیم و از مجتبی مینوی، استاد نامدار فرهنگ ایران، نام نبریم. او در شمار نخستین استادانی بود که پافشاری بسیاری برای بهدستدادن ویرایشی علمی و باریکبینانه از شاهنامه میکرد و چنین باور داشت که هر پژوهشی دربارهی این کتاب ارجمند بدون در دست داشتن چاپی علمی و ویرایششده از آن، به بیراهه رفتن است.
*یارینامه: بازچاپ مجلهی «کتاب امروز» (انتشارات علمیوفرهنگی- 1399) / جُستار «استاد مینوی و متنشناسی شاهنامه» از دکتر سجاد آیدنلو (مجلهی آینه میراث- شماره 39- زمستان 1386).
با دیگر پیشگامان شاهنامهشناسی در پست زیر آشنا شوید: