بنابر آیین زرتشتی هرنوجوان با رسیدن به 15 سالگی سدرهپوش میشود و دین خویش را برمیگزیند و باور بر این است كه سدرهوكشتی، نگاهبان آدمی در برابر سختیهای بیرونی است كه بهعنوان نماد و نشان بیرونی زرتشتیان شناختهمیشود.
سدره:
نام اوستایی «وُهومَنو وَسترَه» بهچم(:معنی) جامهی نیکاندیشی، جامهای است از پارچهی كتان یا پنبه، بهرنگ سفید، 9 تكه، بدون آستین، بدون یقه، دارای دو كیسهی كرفه در جلو و پشت و درزی بهنامِ درز چاقو در سمت راست. بهیاد داشته باشیم كه پیش از اسلام سدره بر روی دیگر جامهها پوشیدهمیشده است.
جنس كتان یا پنبه، نشانهی ارجنهادن به كشاورزی است. رنگ سفید نماد وُهومن (نیك اندیشی) است كه درست با چمِ سدره هماهنگ است. شمارهی تكههای لباس نُه است كه نشان دهندهی نُه پایهی دین زرتشتی است و جالب است بدانیم كه نُه، نخستین عدد فرد غیراول در سلسلهی اعداد طبیعی میباشد كه دربخشهایی از اوستا با مفهومی ویژه بهكار رفتهاست، بدین صورت كه همهی هات 9 گاتها ( یسنا 44) كه درست در میانه 17 هات گاتها است؛ پرسشهای اشوزرتشت از اهورامزدا است. در هرمزدیشت ، نام نهم خداوند «چیس تیاو» بهچم دانشمند است. در «سدویكنامخدا» در خرده اوستا نام نهم «جمغ» بهچم دانشمند است و این را میگوید كه نیروی اندیشهنیك یكی از باارزشترین نگاهبانان انسان است. اما درز چاقو در سمت راست میتواند نماد خردورزی باشد كه در همهی مبارزات بهعنوان جنگافزار اصلی مد نظر است.
كُشتی: (كَشتی به گویش پارسیان هند)
با نام اوستایی «ایویا انگهن» كمربندی است توخالی از پشم سفید گوسفند با 72 رشته نخ كه در شش دستهی دوازدهتایی بافته شده و بر روی سدره بسته میشود.
«ایویا انگهن» نام گیاهی است شبیه انار و اینكه چرا این كمربند با آن نام خوانده میشود شاید منظور راست و پربار بودن كشتی، مانند شاخهی انار باشد.
در روزگار ساسانیان بدان كُشتی نام نهادهاند و شاید با این آرمان كه بهوسیله آن همهی نیروهایی كه از اندیشهیبد (اهریمن) و دروغ سرچشمه میگیرند را میتوان از بین برد و چنانچه گویش كَشتی درست باشد میتواند بهعنوان كشتی نجات باشد.
توخالی بودن كشتی، نماد جهان مینوی است كه مانند درون كشتی نادیدنی است. پشم گوسفند نشاندهندهی ارج نهادن به دامپروری است و رنگ سفید نیز ، نماد نیكاندیشی است.
از 72 رشتهی نخ بهعنوان 72 بند یسنا برمیآید. جالب است كه 72 از ضرب عدد 9 در 8 بدست میآید و عدد 9 مفهومی پرسشمدار دارد. شش بخش دوازدهتایی كشتی، شش چهرهی گهنبار و 12 ماه سال را میرساند. با بستن كشتی و پیروی از فلسفهی آن و افزودن آنها به 9 اصل بنیادین دین زرتشتی، انسان پیرو اشوزرتشت شناخته میشود و شش بخش آن نماد شش امشاسپند است كه مراحل عرفان راستین را بیان میکند. همچنین از 72 بهعنوان 72 محور اصلی ورود انرژی در یوگا و انرژی درمانی و نیز برخی ورزشهای رزمی مشرق زمین نیز سخن بهمیان میآید.
دررابطه با باز و بستهكردن كشتی؛ هنگام خواندن نماز «سُروش واج» پس از رسیدن به جملهی «نمسچا یا آرمئیتی ایژاچا» با سرایش نماز«یَتااَهو»ی نخست گرهپشت و با سرایش نماز«یتااهو»ی دوم گرههای جلو باز میشود. میانهی كشتی در بند انگشت میانی دست چپ قرار گرفته و انگشت میانهی دست راست پس از عبور از میان دو بند در محل دو گره داخلی انتهای كشتی واقع میشود و با دستهای افراشته ، »سروش واج» ادامه یافته و در اوستای كشتی با سرایش دو «یتااهو» و یك «اَشموهو» بهمیان كمر بسته میشود.
هنگامی كه كُشتی بازو است، میان كشتی بهوسیلهی انگشت میانهیچپ و دو انتهای آزاد آن بهوسیلهی انگشت میانه دست راست گرفتهمیشود. چنانچه انگشت راست از كشتی خارج شود ، دو بند كشتی آویزان و لرزان بوده و با نسیمی به حركت در میآید و نیز چنانچه انگشت چپ از میان كشتی خارج شود امكان بسیار دارد كه كشتی از دست راست نیز خارج شده و به زمین بیافتد.
دیدگاه نگارنده بر این است كه دست راست (سمت راست) نماد خرد و دست چپ ( سمت چپ) نماد احساس است. همانگونه كه در تاریخ وزیر دست راست فردی خردمند و وزیر دست چپ فردی احساسی بوده است و این پادشاه بوده است كه در میان آن دو تعادل ایجاد میكرده است. میتوان گفت كه یك فرد زرتشتی با باز كردن كشتی و نگهداشتن آن با دو دست بهیاد میآورد كه احساس را همیشه در میانه و تعادل نگه دارد و اندیشه را از آنجا كه راه بازی برای آن وجود دارد بهحركت در آورد و مرزی برای آن نشناسد. ولی هنگامی كه خرد ناراست میشود با احساس آن را در اندازهی تراز نگه دارد و از لغزش آن جلوگیری كند و دو دست برافراشته بر این امر تایید میكند كه احساس و خرد باید در تعادل و تراز با یكدیگر باشند.
هنگام بستن كشتی، میان كشتی، پس از بوسیدن، بر چشم و میان دو ابرو گذاشته میشود و سپس بر میان كمر و بر روی سدره بسته میشود و اینها یادآور میانهروی در امور و نیز تعادل خرد و احساس است.
كشتی از جلو به پشت میرود و نشان میدهد كه انسان همانگونه كه به سوی جلو پیش میرود باید گذشته خویش را نیز دریاد داشته باشد. كشتی پس از تبادل دو بند به سمت جلو میآید و دو گره میخورد و نشان دهنده پیوستگی با آینده است. در گرهی نخست بند راست بر روی بند چپ قرار گرفته و با سرود «یتااهو» و هنگام گفتن واژهی «شیَه اُتنام» بهچم «كردارها» بند چپ كه به راست آمده از سوی دست راست از بالا وارد حلقه ایجاد شده میشود و درگره دوم نخست بند چپ روی بند راست و سپس بند راست با دست چپ، هنگام گفتن «شیه اتنام» وارد حلقه میشود. سپس دو بند به پشت رفته و مانند جلو راست روی چپ و سپس چپ روی راست با سرایش «اشم وهو» گره زده میشود.
گرههای كشتی به شمار چهار نشاندهنده چهار آخشیج(آب، هوا، خاك، آتش) است و بایستگی نگهداری و ارجنهادن به آنها را گوشزد میكند. سه دور كه كشتی زده میشود نشان دهنده سه پایهی بنیادین دین زرتشتی یعنی اندیشه، گفتار و كردارنیك است. قرارگیری بندهای راست و چپ به ترتیب بر روی هم نشاندهنده تعادل میان خرد و احساس است. ورود بند از بالا به درون حلقه نشاندهنده آن است كه فرد با دانش بهدست آمده از بالا فرو شده و وارد حلقه مردمان گشته و آنها را آموزش دهد و گره زدن جلو بر روی واژهی «شیه اتنام» به معنی آن است كه همواره كردارمان بر تعادل خرد و احساس باشد و گرههای پشت با «اشم وهو» بهیاد میآورد كه خوشبختی از آن كسی است خواهان اشویی باشد.
بنابراین، سدره و كشتی را باید یادآور اندیشیدن، خردورزی و همترازی آن با احساس و وجدان دانست و یك زرتشتی با اندیشیدن است كه نگاهبانی نیرومند و كارا بهنام سدره و با تعادل میان احساس و خرد بهنام كشتی، نشان بیرونی خویش خویش را بر میگزیند و گامی را بدون آنها شایسته نمیداند.