ایرج افشار را نمیتوان «شاهنامهشناس» (به معنای شناختهشدهی آن) دانست، اما کارهای ماندنیای که او در زمینهی کتابشناسی و نسخهبرگردانی دستنویسهای شاهنامه کرد و چندین جُستاری که در این باره انتشار داد، یاریگر پژوهندگان شاهنامه است و گامهایی مهم در کار و بار شاهنامهشناسی دانسته میشوند. از اینرو آوردن نام او در کنار استادان شاهنامهشناس بیسبب نیست. افشار چه آن زمان که مجلهی «راهنمای کتاب» را نشر میداد (دههی سی تا پنجاه خورشیدی)، چه زمانی که «آینده» را در زمینهی تحقیقات ایرانی چاپ میکرد (از دههی پنجاه تا هفتاد)، نوشتههای بسیاری از شاهنامهشناسان چاپ کرد و در پیشبرد پژوهشهای شاهنامهشناسی همراه و پیجو بود.
آغاز شاهنامهنویسیهای ایرج افشار به دههی چهل میرسد. او در سال 1354 دو بخش کوتاه از کتابش، به نام «مجموعهی کمینه» را به شاهنامه اختصاص داد. در یک بخش آن از شاهنامهدوستی تاریخی، شرفالدین یزدی (تاریخنگار سدهی نهم مهی)، یاد کرد و در بخش دیگر به «ترجمههای شاهنامه» پرداخت. این بخش، متن سخنرانی او در مراسم هفتهی ایران باستان (خرداد 1348) بود و در مجموعهی «کمینه»
بازچاپ شد.
افشار یکسال پس از آن کتابچهای، سرشار از نکتههای خواندنی، به نام «شاهنامه از خطی تا چاپی» به دستیاری مجلهی «هنرومردم» انتشار داد. او در این کتاب کمبرگ (63 رویه) به کهنترین دستنویس شاهنامه، دستنویسهای نقشونگاردار شاهنامه، شاهنامهی هنرورزانهی بایسنقری، شاهنامه در روزگار صفوی و قاجاری، نخستین چاپ شاهنامه، چاپهای ماکان، موهل، فولرس از شاهنامه، چاپهای شاهنامه در ایران و هند، چاپ مسکوِ شاهنامه و برگردان شاهنامه، اشارهوار و کوتاه پرداخت.
اما مهمترین کار ایرج افشار در زمینهی شاهنامهشناسی انتشار «کتابشناسی فردوسی و شاهنامه» است. این کتاب دربردارندهی نام مقالات پژوهشی در زمینهی شاهنامه، از آغاز تا سال 1385، است که به زبانهای شرقی و غربی انتشار یافته بودند؛ و نیز فهرستی از دستنویسهای مهم شاهنامه در سراسر جهان؛ سیاههای از چاپهای ویرایششدهی شاهنامه؛ به همراه 12 پیوست در موضوعات گوناگون؛ مانند: برخی برگههای چاپی دربارهی شاهنامه، نام فردوسیشناسان بیگانه. در مجموع، او نزدیک به 6 هزار سربرگ (:مدخل) در کتابشناسی خود آورده است، همراه با نمایههایی بهکار آمدنی و در 564 رویه. چنین کار زمانبَری را ایرج افشار از دههی چهل خورشیدی آغاز کرد. او چاپ نخست «کتابشناسی فردوسیوشاهنامه» را در سال 1347 انتشار داد، سپس چاپ دوم آن را در سال 1355 در اختیار پژوهندگان گذاشت، در سال 1382 چاپ دیگری از آن نشر یافت که گویا بدون رایزنی با افشار انتشار یافته بود و سبب ناخشنودی او شد، و سرانجام در سال 1385 نشر میراث مکتوب این کتابشناسی بسیار باارزش را که افشار سربرگهای بسیاری به آن افزوده بود، به شکلی زیبا و چشمنواز منتشر کرد.
کوششهای دیگر افشار در کار و بار شاهنامهپژوهی
از دیگر کارهای شاهنامهپژوهی ایرج افشار چاپ نسخهبرگردان کهنترین دستنویس شاهنامه است که به نام «نسخهی سنژوزف» آوازه پیدا کرده است. این دستنویس که تنها نیمی از شاهنامه را در برمیگیرد (تا پایان پادشاهی کیخسرو) از دید نسخهشناسی ارزش بیمانندی دارد. افشار در سال 1389 چاپ عکسیای از این دستنویس انتشار داد (با همکاری نادر مطلبی کاشانی) و دو نوشته به آغاز آن افزود. یکی نوشتهای از خود با عنوان «گزارش نسخهشناسی» و دیگری نوشتهای از دکتر جلال خالقیمطلق با عنوان «بررسی و ارزیابی نسخه».
در سال 1390 خورشیدی، ایرج افشار همهی نوشتههای حسن تقیزاده، سیاستمدار و پژوهندهی پُرآوازه، را در مجموعهای هجده جلدی انتشار داد (به دستیاری انتشارات توس). یک جلد از آن مجموعه، جُستارهای تقیزاده دربارهی شاهنامه است که افشار آن را به نام «فردوسیوشاهنامه» نشر داد و جلد ششم از مجموعه نوشتههای تقیزاده است. این نیز خدمت ارجدار دیگری از افشار بود.
چندین جُستار شاهنامهپژوهی نیز از ایرج افشار انتشار یافته است. نام برخی از آن جُستارها که در مجلههای پژوهشی و ادبی نشر یافته بودند، چنین است: «دو شاهنامهی خطی مصور تازهیاب»؛ «نسخهبرگردان شاهنامه سعدلو»؛ «آیا شاهنامهی 614 شاهنسخه نیست؟» [دربارهی دستنویس شاهنامهی فلورانس]؛ «خادمان گذشتهی شاهنامه و شاهنامهی چاپ فرزان» [دربارهی شاهنامهی ویراستهی پرویز اتابکی، نشر فرزان]؛ «پنج نوشته دربارهی مزار فردوسی در دورهی قاجار»؛ «خوش باد این نیکبختی؛ سخنانی دربارهی شاهنامه چاپ خالقیمطلق» و چندین جُستار ِ همه خواندنی و ماندنی.
ایرج افشار در 18 اسفندماه 1389 خورشیدی چشم از جهان فروبست. کارنامهای که از او به یادگار ماند (از کتابشناسیهای بسیار و چاپ دستنویسهای کهن و مجلهنگاری و مقالهنویسی و کتیبهخوانی و بسیاری کارهای دیگر) همگی در زمینهی تاریخ و فرهنگ و میراث کهن ایران بود. بخشی از آن کارنامهی شگفتآور، ویژهی شاهنامه و شاهنامهپژوهی بود و نمودار دیگر از کوششهای دانشورانهی او تواند بود. یادش پایدار
با دیگر پیشگامان شاهنامهشناسی در پست زیر آشنا شوید: