در سال 1397 خورشیدی بود که در شمال ایران باستانشناسان استقراری انسانی را یافتند که دیرینگی آن به پنجهزار سال پیش میرسید. در آن گسترهی شمال کشور زیستگاهی انسانی کهنتر از آن کشف نشده بود. آنجا را «شهنهپشته» یا «شهنهپشتی حاج مهدی» مینامند و یکی از مهمترین گورستانهای عصر آهن در بخشهای شمالی ایران است.
شهنهپشته روستایی از بخشهای بندپی غربی در شهرستان بابل، در استان مازندران، است. پهنهی باستانی آن پنج کیلومتر آنسوتر از تپهای به نام بزرودپی است و همانگونه که اشاره کردیم، دیرینگی آن به عصر آهن میرسد.
در تاریخ انسان عصر آهن دورهای مهم شناخته میشود. نخستین نشانههای آغازین آن در فلات ایران 3500 سال پیش از میلاد دیرینگی دارد. از ویژگیهای این دوره، رام کردن اسب است. بدینگونه دگرگونیای مهم در اقتصاد، باربری، جنگها و بسیاری زمینههای دیگر زندگی انسان، پدید آمد و نقش اسب چنان در گذران زندگی انسان اهمیت یافت که پیکر آنان را گاه با مردگان خود به خاک میسپردند. از نقش آیینی اسب در دوران پیش از تاریخ و دوران باستانی نیز باید یاد کرد.
پهنهی باستانی شهنهپشته وابسته به چنان دورانی است. این پهنه در گسترهای جنگلی و چراگاهی جای دارد. از دههی هشتاد خورشیدی بود که خبرهای جستهگریختهای از حفاریهای غیرمجاز و غارتگری آثار باستانی آن به گوشها رسید و بسیاری از آثار چندهزار سالهی آن به باد یغما رفت؛ بدان اندازه که سرپرست گروه کاوش باستانشناسی شهنهپشته گفته بود: «بررسیها حاکی از آن است که چندین میلیارد تومان منابع تاریخی از این منطقه خارج شده است» (خبرگزاری ایسنا؛ 11 اسفند 1397). از اینرو کاوشهای علمی باستانشناختی بایستگی یافت، اما این کار بهسبب نمناکی بالای خاک گستره و شیب زمین، همراه با دشواریهایی بود. به هر روی، کاوشها در بازهی زمانی 1397 تا 1399 خورشیدی آغاز شد و در سالهای دیگر پی گرفته شد.
باستانشناسان در کاوشهای خود زیورآلاتی یافتند که از جنس سنگهای گرانبها بودند. ابزار مفرغی نیز در شهنهپشته پیدا شد و نیز خنجرها، سر پیکانها و بازوبندهای مفرغی. یازده اسکلت کهن نیز بهدست آمد و چهار اسکلت دیگر از حفاریهای غیر مجاز کشف شد. برخی از تدفینهای شهنهپشته از گونهی خمرهای بود و از آن ِ کودکان درگذشته. کف خمرهها با قلوهسنگ فرش شده بود و پیکر کودکان را به شکل ایستاده در آن گذاشته بودند. اسکلتهای دیگر درون چالهها پیدا شدند، بدون آن که گرداگرد آنها سنگچین شده باشد. این اسکلتها را به شکل تاقباز یا خمیده دفن کرده بودند.
دو خاکسپاری نیز بیمانند بودند و تا آن زمان نمونهی آن گونهای در شمال ایران کشف نشده بود. یکی خاکسپاری زنی بود که اشیا تزیینی و آرایهای بر روی مچهای دست و پای او دیده میشد. این اشیا نقشهای آرایهای گیاهی داشتند. دیگری خاکسپاری مردی بود که گردنبندی از عقیق داشت. همهی این یافتهها کمکی برای درک تصور و گمان باشندگان پیش از تاریخ شهنهپشته و شمال ایران دربارهی مرگ و جهان پس از آن و آیین و نگرش انسانهای هزارههای کهن دارد.
بررسیهای باستانشناختی در شهنهپشتهی بابل آگاهیهای بسیار باارزشی از چگونگی تغذیه، انسانشناسی پیکرگی (:جسمانی) و گذران و کوچروی انسانهای عصر آهن بهدست میدهد. از این دید، یافتههای شهنهپشته اهمیت مطالعاتی بسیاری دارند و در گونهی خود کممانند هستند. این نیز گفتنی است که یکی از اسکلتهای 3200 سالهی شهنهپشته که از آن ِ دختر جوانی بوده است، اکنون در موزهی شهرستان بابل نگهداری میشود.
*یارینامه: پایگاه خبری دانشگاه تهران؛ خبرگزاری ایلنا و خبرگزاری صداوسیما.
با دیگر پهنههای باستانشناسی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: