گردشگری جدای از سودآوریهای اقتصادی، راهی برای رسیدن به آرامش درونی است که گاه به شناخت آیینها و فرهنگها نیز میانجامد و پهنای دید آدمی را گسترش میدهد. پیداست که هر اندازه با آیینها و باورهای تبارهای گوناگون آشنایی ژرفتری بیابیم، نگاه و برداشت آزاداندیشانهتری خواهیم داشت و در برخورد با فرهنگهای ناآشنا یا بیگانه، خویشتنداری افزونتری نشان خواهیم داد و حس «دیگرپذیری» در ما توانمندتر میشود. پیامد آن نیز پیشرفت فرهنگی جامعه خواهد بود.
آشکار است که دیدن جشنها و آیینهای تبارهای گوناگون و نگریستن باریکبینانه به شیوهی زندگی جامعهی گردشگرپذیر و یادمانهای کهن تاریخی سبب نگاهبانی و فراموشنشدن آیینها و سنتهای کهن خواهد شد. بیسبب نیست که پیشینیان ما، سفر کردن را نشانهای از پختگی و تجربهآموزی میدانستند.
برای رسیدن به چنان آرمانی، شیوههای گوناگونی از گردشگری هست که زمینهساز نگاهبانی از آیینهای کهن فرهنگی و تاریخی خواهد بود. گردشگری تاریخی که بازدید از سازههای بهجاماندهی دیرینه است؛ گردشگری روستایی که به آشنایی با شیوهی زندگی و آیینهای روستاییان میانجامد؛ گردشگری در میان عشایر که نگاهبانان دیرینهی فرهنگ و باورهای تبار خود هستند؛ گردشگری طبیعت که دیدهبانی و پاسداشت زیستبوم را یادآوری میکند و نمونههای دیگر گردشگری، همگی راههایی برای بهیاد سپردن آیینهایی است که با پیشینه و ریشههای تاریخی و فرهنگی پیوند دارند و در هیاهوی جهان مدرن بیم از دسترفتن آنها میرود.
گردشگر در چنین راهکار هدفمندانهای چرایی و چگونگی آیینها و نکتههای نهفته و پنهانمانده در آنها را آموخته است و خویشکاری خود را در نگاهداشت آنها میداند. به همینگونه، هویت و شناسهی تبارها را شناسایی میکند و درمییابد که نگهداری از آنها همان اندازه اهمیت و ارزش دارد که پاسبانی از باورها و آیینهای خود. اینکه در جایی درختی سپند دانسته میشود، زمانی برای دیگران معنا خواهد داشت که از نزدیک آن آیین را ببینند و ریشههای چنان باوری را بشناسند؛ یا اگر در نزد قومی، کوه و پهنهای چنان ارزشی مییابد که به دیدهی سپندینگی به آن مینگرند، گردشگر نیز میآموزد که آن باور را (حتا اگر به آن پایبندی نداشته باشد) پاس بدارد. به سخن دیگر، گردشگری راهی برای آموختن فرهنگ مدارا و آزاداندیشی در برخورد با دیگران است.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «گردشگری؛ راهی برای نگاهبانی از آیینهای ایرانی» به قلم نگار جمشیدنژاد، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی هشتم (هشتی) شمارهی 471 امرداد بخوانید.
«امرداد» شمارهی 471 با عنوان «سدسازی ترکیه بر ارس؛ مرگ آذربایجان» از دوشنبه، 19 تیرماه 1402 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفت.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی فایل پیدیاف شمارهی 471 هفتهنامه امرداد
فروش اینترنتی نسخهی چاپی شمارهی 471 امرداد
اشتراک ایمیلی هفتهنامهی امرداد