شاید شما هم ندانید اما داریوش اورنگی، مسوول نخستین اردوی دانشآموزی کانون دانشجویان زرتشتی است. اگر امروز، کانون چهلوسومین اردوی خود را بهتر از دیروز و دیروزها، برگزار میکند، وامدار تلاش کسانی است که آنرا پایه گذاشتند. شاید شما هم ندانید که نخستین اردوی کانون با چند دانشآموز برگزار شد، یا دومین آن چگونه. شاید شما هم ندانید که چه شد که اردوی دانشآموزی، پا گرفت، یا هزینهی برگزاری آن چقدر بود.
با هم نوشتاری از داریوش اورنگی، نخستین مسوول اردوی کانون دانشجویان زرتشتی، را خواهیم خواند و از آغاز داستان روشن خواهیم شد:
داریوش اورنگی: در چهارمین کنگرهی زرتشتیان جهان در تهران که در سال 1348 خورشیدی برگزار شد، با باشندگی نمایندگان کانون دانشجویان زرتشتی در این کنگره مقرر شد که برای آشنایی، همازوری و ایجاد مجمعهای زرتشتی به ویژه برای جوانان زرتشتی در استانهای گوناگون و برای همبستگی بیشتر جوانان زرتشتی، گردهماییهایی برگزار شود. این مسوولیت به کانون دانشجویان داده شد و نام اردوی آموزشی دانشآموزان در تهران، بر آن گذاشته شد.
از آنجایی که کانون دانشجویان زرتشتی درآن روزگار، وابسته به سازمان زنان زرتشتی بود، میبایست هرگونه فعالیتی، زیر نظر آن سازمان برنامهریزی و انجام میشد.
در آن روزها، هیاتمدیره و سازمان، این کار را بچهگانه دانسته و هیچگونه پشتیبانی و راهنمایی در این زمینه با کانون نکردند اما کانون دانشجویان برای اجرای این کار، پافشاری کرد و برای اردو برنامهریزی کرد.
در هر حال، با پافشاری هیاتمدیره و کمیسیون روابطعمومی کانون دانشجویان زرتشتی، از خانم زمرد گشتاسب (مادر پیشآهنگ)، خواسته شد تا سرپرستی اردو را بردوش بگیرد.
با حضور خانم گشتاسب، امکان اجرای برنامه فراهم شد ولی پشتیبانی از سوی ارگانهای زرتشتی و سازمان زنان زرتشتی کمرنگ بود. مسوولیت برگزاری اردو بردوش من (داریوش اورنگی) بود. هموندان (:اعضای) کمیسیون روابط عمومی، آقایان روانشاد پرویز آبادی، روانشاد داریوش شهزادی، روانشاد کیخسرو کیخسروی، از جانباختگان راه میهن و روانشاد داریوش بختیپور، سرکار خانم مهری شهزادی بودند. البته همهی هموندان هیاتمدیرهی کانون دانشجویان زرتشتی و خانوادههای خدادادی، شهزادی، مزداپور، نسیمی و بزرگمهری تلاش فراوانی در برگزاری این اردو کردند.
نخستین اردو با باشندگی 14 دانشآموز، 7 دختر و 7 پسر، از کرمان و 22 دانشآموز، 11دختر و 11پسر از یزد و چند نفری از تهران در سال 1349 برگزار شد.
خوابگاه اردو در دبستان گیو بود و جایگاه سرو ناشتا (:صبحانه)، نهار و شام در دبیرستان انوشیروان دادگر بود. کلاسهای آموزشی نیز در زیرزمین دبستان گیو برگزار میشد.
برای تهیهی هزینههای اردو، از بسیاری از افراد و سازمانها درخواست کمک کردیم ولی به شوند (:علت) پیشتیبانی نکردن سازمان زنان و اینکه دست رد بر اجرای افکار ما داشتند، ناچار با همیاری خانوادههای برگزارکنندهی اردو (کانون دانشجویان زرتشتی)، مواد اولیهی پذیرایی را آماده کردیم و با موجودی 10/000 ریال (هزار تومان) اردو را آغاز کردیم.
پس از چند روز که از اجرای اردو گذشت، بسیاری از سازمانها و نیکاندیشان هازمان (:جامعه) از خواب بیدار شدند و تلاش و اجرای پیروزمندانهی کانون را که دیدند، دعوتها از اردو آغاز شد ولی شوربختانه برنامهریزی کامل انجام گرفته بود و فضای خالی برای دعوت امکانپذیر نبود. تنها توانستیم به درخواست یکی از بزرگان هازمان (:جامعه) برای 24 ساعت از شهرهای شمالی و دریای مازندران دیدن کنیم.
اما در روز پایانی، محبتها گل کرده بود و همهی مسوولان سازمانها و بزرگان هازمان، باشندهی اردو شدند و سپاسگزاریهای بسیار از این کار کانون کردند.
این نخستین فعالیت اجتماعی بود که «کانون»، بدون توجه به اگرها و با دست خالی آغاز کرد که درسی بود برای خودکفاشدن در اجرای برنامهها.
به یاری خدا، اردو به بهترین شیوه، برگزار شد و بایگانی کانون، گواه اجرای نخستین اردو است.
برای برگزاری دومین سال اردوی دانشآموزان، به این اندیشه افتادیم که خودکفا باشیم تا بتوانیم بدون یاری هیچ سازمانی، بهتر از سال پیش، با تجربههایی که به دست آوردهایم، اردو را برگزار کنیم. با هماندیشی با دیگر هموندان کانون، به دنبال درآمدی بودیم، قرار بر این شد، جشنی برپا کنیم و اینجا بود که سخن از اجرای چهارشنبهسوری و اجرای آن به گونهی یک جشن، به میان آمد.
با همکاری دوستان دیگر، برنامهریزی این جشن را انجام دادیم. جای برگزاری هم دبستان گیو و دبیرستان انوشیروان دادگر پیشنهاد شد و با مدیران این آموزشگاهها هم توافق کردیم.
درآمد این جشن چندان نبود و نمیتوانستیم حداقل هزینهی لازم برای برگزاری اردو را فراهم کنیم، بنابراین گفتند که بازیهای سرگرمکننده در فضای باز انوشیروان برگزار کنیم و از آن درآمدی به دست بیاوریم.
همهی محوطهی انوشیروان دادگر به گونهی غرفههای گوناگون طراحی شد تا در آنها بازیهایی ارایه شود که با دادن پول، میشد در آن، شرکت کرد، برندهی بازیها از محصولات شرکتهای تولیدی، جایزه دریافت میکردند.
این کار با تلاش همهی دانشجویان کوشای «کانون» انجام شد و نتیجهی خوبی هم برای کانون داشت و توانستیم هزینهی برگزاری اردو را فراهم کنیم.
دومین اردوی دانشآموزان زرتشتی در سال 1350، با فراخوان استانهای یزد، کرمان، شیراز، اصفهان و اهواز برنامهریزی شد و با حضور سرکار خانم دولت نیکمنش، که سرپرستی کانون را از سوی سازمان زنان زرتشتی بر دوش داشتند، اردو برگزار شد. مسوول دومین اردوی کانون یا به زبان دیگر دبیر اردو، بر دوش خانم کیان مزداپور بود.
این اردو با شمار 52 دانشآموز از یزد، کرمان، شیراز، اهواز و 10 دانشآموز هم از تهران و در کل با باشندگی 62 تن برگزار شد. جای برگزاری دومین اردو در دبستان گیو (خوابگاه) و دبیرستان انوشیروان دادگر (محل پذیرایی) بود. در این دوره بود که سازمانها و دهشمندان با خاطرهی نخستین اردو زودتر از خواب بیدار شدند و دعوتهای گوناگونی از شرکتکنندگان اردو، انجام شد.
این یادداشت را داریوش اورنگی سال 1389 نوشته است.
یک پاسخ
با درود به آقای اورنگی که همیشه سلامت و سرافراز باشند و در کارهای خیر جامعه پیشقدم و پیشکسوت هستند.
من در حدود سال ۱۳۵۰ که حدود ۵۲ سال پیش بود از دبیرستان ایرانشهر کرمان همراه با ۱۰ دانش آموز کرمانی از جمله خانم نوشین فرامرزی در اردوی کانون در محل دبیرستان انوشیروان تهران شرکت کردیم با حضور خانم نیک منش، هرمز وفاداری، آذر و کیان مزداپور. این اردو در زندگی من و بسیاری دانش آموزان شهرستانی بسیار تاثیرگذار بود و دید من را نسبت به زندگی و جامعه دگرگون کرد. از همه این عزیزان مذکور سپاسگزارم و امید که این راه برای سالهای بسیار ادامه داشته باشد.