لوگو امرداد
کندوکاوی درباره‌ی یک رویداد باستان‌شناسی

پیدا شدن کاخ هخامنشی در روسیه خبری تازه نیست

fanagoriya
عکس از سیناپرس است.

در روزهای پایانی امردادماه و روزهای نخست شهریورماه امسال، در برخی از تارنماها، خبری درباره‌ی کشف کاخ هخامنشیان در شهر فاناگوریای کشور روسیه انتشار یافت، اما شگفت بود که هیچ خبرگزاری نام‌آشنای داخلی این خبر را بازتاب نداد. ناگزیر خواننده‌ی خبر از خود می‌پرسید که: ماجرای پیدا شدن کاخ هخامنشی در روسیه چیست و تا چه اندازه درست است؟
تارنماهایی که این خبر را گزارش کردند، کوشیدند عنوان‌هایی برانگیزاننده‌ برگزینند تا نگاه و توجه کاربران را به خبر خود جلب کنند؛ عنوان‌هایی مانند: «کشف باورنکردنی شبکه‌ی روسیه از کشف کاخ هخامنشی در فاناگوریا»، «گزارش دیدنی از کشف کاخ هخامنشی در روسیه»، «کشف کاخ هخامنشی در روسیه تمام معادلات را برهم زد!» و نمونه‌هایی همانند آن. خبر آن تارنماها، تنها دربردارنده‌ی اشاره‌ای یک خطی بود: «کشف کاخ هخامنشی به همراه سنگ‌نبشته داریوش بزرگ هخامنشی، در فاناگوریا در خاک روسیه فعلی، تمام معادلات تاریخی درباره وسعت پادشاهی هخامنشیان را تغییر می‌دهد». سپس فیلم چنددقیقه‌ای آمده است که گوینده‌ای را نشان می‌دهد که به زبان روسی سخن می‌گوید و تصویرهایی از باستان‌شناسان را که سرگرم کاوش هستند. سپس سنگ‌نگاره‌ی کوچکی به خط میخی و تصویرهایی از پاسارگاد و دیگر نشانه‌های فرمانروایی هخامنشیان در ایران، نشان داده می‌شود؛ بدون آن‌که آن فیلم خبری کوتاه، زیرنویس فارسی داشته باشد. بنابراین، بیننده‌ی این خبر (اگر زبان روسی نداند) چیزی از آن سخن‌ها درنمی‌یابد و نمی‌داند موضوع چیست؟

گزارشی هفت‌ساله!
اما حقیقت آن است گزارشی که برخی از تارنماها درباره‌ی پیدا شدن کاخ هخامنشی در روسیه بازتاب داده‌اند، نه‌تنها خبر تازه‌ای نیست، بلکه هفت سال از گزارش آن گذشته است و دیگر خبر نو و نگفته‌ای شناخته نمی‌شود!
داستان چنین است که در روز 16 امردادماه سال 1395 خبرگزاری «علم‌وفرهنگ سیناپرس» گزارشی درباره‌ی کشف کاخ هخامنشی در روسیه، در اختیار کاربران خود قرار داد. سیناپرس هفت سال پیش نوشته بود: «تیمی از باستان‌شناسان روسی در کاوش‌های جدید خود در منطقه‌‌ی باستانی فاناگوریا، در بخش تمریوک واقع در جنوب کراسنودار، موفق به کشف بقایای ارزشمندی از دوران امپراتوری هخامنشی شدند. در این کاوش، بقایای یک لوح ساخته‌شده از سنگ مرمر و کتیبه‌ای از داریوش بزرگ (داریوش یکم، سومین پادشاه سلسله‌ی هخامنشی) به‌دست آمده است».
آنگاه در ادامه افزوده است: «در همین رابطه، اولگ دریپاسکا از اعضای بنیاد پژوهشی اعلام کرد: این کشف دارای اهمیتی جهانی بوده و بسیار با ارزش محسوب می‌شود. متن کتیبه‌ی فوق حاکی از این موضوع است که شخصی در این منطقه به فرمان و به نام داریوش بزرگ این کتیبه و آثار را به‌وجود آورده است. متن کتیبه کنده‌شده روی بدنه‌ی این لوح به خط میخی پارسی باستان بوده و به نیمه‌ی نخست قرن پنجم پیش از میلاد تعلق دارد». سپس به کشف بازمانده‌ی دژی نظامی و دیواره‌های آن اشاره کرده و افزوده است: «در حال حاضر این کتیبه به طور دقیق و علمی در حال بررسی و مطالعه بوده و عملیات مرمت و نگهداری از آن در مرکز پژوهش‌های فرهنگی در حال اجرا است» (گزارش سیناپرس- 16 امرداد 1395).

سه‌سال پس از گزارش نخستین
سه‌سال از آن گزارش سپری شده بود که تارنمای «صدای میراث» (تارنمای خبری- تحلیلی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) در 11 بهمن‌ماه 1398 خورشیدی، تازه‌های بیش‌تری درباره‌ی آن کشف به‌آگاهی کاربران خود رساند و گفت‌وگویی خواندنی در همین‌باره با یکی از باستان‌شناسان انجام داد. عنوان نوشته‌ی سیناپرس چنین است:«داریوش در آستانه‌ی سرزمین سکاها/ گفت‌وگو با احسان شواربی درباره‌ی کتیبه‌ی هخامنشی نویافته از جنوب روسیه»؛ این گزارش نوشته‌ی محمدعلی دویرحاوی است.
گفت‌وگو شونده احسان شواربی، استاد باستان‌شناسی و سکه‌شناسی شناسانده شده است که در آن زمان سرگرم پژوهش در موسسه‌ی سکه‌شناسی دانشگاه وین اتریش بوده و با آکادمی علوم اتریش همکاری داشته است. سیناپرس نوشته است که «زمینه‌ی اصلی تحقیقات او سکه‌شناسی، کتیبه‌شناسی، نگاره‌شناسی و جغرافیای تاریخی جهان ایرانی در دوران باستان است». آن‌گاه افزوده که برای آگاهی بیش‌تر درباره‌ی سنگ‌نوشته‌ی هخامنشی کشف‌شده در روسیه، با او گفت‌وگویی انجام داده است. متن گفت‌وگو در ادامه‌ی گزارش سیناپرس آمده است.
نخست از این باستان‌شناس پرسیده‌اند که: کتیبه‌ی داریوش بزرگ در روسیه کجا و چگونه کشف شد؟ شواربی در پاسخ چنین گفته است:
– «در تابستان سال ۲۰۱۶ میلادی، طی کاوش‌های هیات باستان‌شناسان روسی در شهر باستانی فاناگوریا، یک قطعه‌ی شکسته از یک کتیبه‌ی هخامنشی بر سنگ مرمر کشف شد… شهر باستانی فاناگوریا یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین محوطه‌های باستانی در جنوب روسیه است. این شهر در واقع یک مستعمره‌ی ایونی در شمال دریای سیاه بود که در میانه‌ی قرن ششم پیش از میلاد توسط عده‌ای از مهاجران ایونی تاسیس شد. این مهاجران در پی لشکرکشی کوروش کبیر به لودیه و ایونیه از شهر ساحلی تئوس در غرب آسیای صغیر گریخته و با کشتی‌های‌شان به این منطقه آمده بودند».
او سپس چنین ادامه داده است: «محل کشف کتیبه‌ی داریوش، چنانکه بالاتر گفتم، یک شهر ایونی‌نشین بوده است. اما سراسر منطقه‌ی شمال دریای سیاه، اعم از شبه‌جزیره‌ی کریمه و دشت‌ها و استپ‌های پهناوری که امروز در خاک روسیه و اوکراین و رومانی قرار دارند، در دوران باستان تحت تسلط اقوام کوچ‌نشین و جنگاور سکایی بود. مهاجران یونانی‌تبار فقط در نقاط ساحلی ساکن بودند تا بتوانند از راه دریا به سایر مناطق یونانی‌نشین رفت‌وآمد کنند و تجارت داشته باشند. ولی مناطق دور از ساحل تماماً در اختیار سکاها بود».
شواربی سپس از سکاها و نژاد آریایی آن‌ها یاد می‌کند و می‌گوید: «سکاهای کوچ‌رو، مدام به عمق دشت‌های شمال دریای سیاه می‌گریختند و لشکر داریوش را به دنبال خود می‌کشاندند. توجه داشته باشید که سکاها این دشت‌ها را به‌خوبی می‌شناختند، ولی برای هخامنشیان تمام این مناطق ناشناخته بود. در واقع این اولین بار در طول تاریخ بود که هخامنشان از تنگه‌ی بُسفُر گذشتند و وارد اروپا شدند».

تکه‌ای کوچک از سنگ‌نوشته‌ای از میان‌رفته
از این باستان‌شناس پرسیده شده: آیا سنگ‌نوشته‌ی نویافته بطور کامل قابل خواندن هست؟ شواربی پاسخ داده: «قطعه‌ی کشف‌شده از فاناگوریا تنها یک تکه‌ی کوچک از یک کتیبه‌ی بزرگ است. از بقیه‌ی این کتیبه اثری در دست نیست. متن این تکه‌ی باقی‌مانده به خط میخی پارسی باستان نوشته شده و محدود به بخش‌هایی از چند کلمه در شش سطر است. خوشبختانه بخش‌هایی از نام داریوش در دو سطر نخست این کتیبه قابل رویت است که تاریخ‌گذاری این کتیبه را ممکن می‌سازد… کشف یک کتیبه‌ی هخامنشی کاملاً غیرمنتظره بود. وقتی که این کتیبه پیدا شد، کاوشگران روس آن را برای قرائت ابتدا به آقای دکتر الکساندر نیکیتین، متخصص باستان‌شناسی ایران باستان در موزه‌ی آرمیتاژ سنت‌پترزبورگ فرستادند. آقای دکتر نیکیتین یک خوانش اولیه از این کتیبه ارائه داد که در آغاز سال ۲۰۱۸ در گزارش کاوش فاناگوریا منتشر شد. من همان زمانی که خبر کشف کتیبه در سال ۲۰۱۶ پخش شد برای ایراد چند سخنرانی در روسیه بودم. بلافاصله از همکاران باستان‌شناس در سنت‌پترزبورگ و مسکو جویای اطلاعات بیشتر شدم. نهایتاً یک تصویر تار و بی‌کیفیت از کتیبه به دستم رسید که بر اساس همان تصویر توانستم متن باقی‌مانده از کتیبه را بخوانم. ولی رسم در میان ما باستان‌شناسان این است که هر یافته‌ای را نخست کاشف آن منتشر می‌کند. دیگر محققین تنها پس از کاشف حق دارند تحلیل‌هایشان را درباره‌ی آن یافته چاپ کنند. بنابراین، من در آن روزها فقط یک یادداشت کوتاه خبری درباره‌ی این کشف به فارسی نوشتم».
هنگامی که گزارش‌نویس سیناپرس از این باستان‌شناس خواسته است سنگ‌نوشته‌ی پیدا شده را بخواند، او پاسخ داده است: «چیز زیادی از متن این کتیبه باقی نمانده است. ما حتا یک واژه‌ی کامل را نمی‌توانیم بر این قطعۀ بازمانده ببینیم. فقط نشانه‌هایی از آغاز یا پایان چند کلمه در انتهای شش سطر از کتیبه باقی مانده است. تنها کاری که می‌شد کرد این بود که بر پایه‌ی پیکره‌ی واژگان و قواعد دستور زبان پارسی باستان به بازسازی این کلمات بپردازیم و این همان کاری است که من در مقاله‌ام انجام دادم. نتیجه این بود که نام “داریوش شاه” در دو سطر نخست قابل بازسازی است. برای بازسازی سطرهای بعدی صرفاً چند حدس را در مقاله‌ام مطرح کرده‌ام. اگر حدس من درباره‌ی بازسازی فعل موجود در سطر چهارم درست باشد، داریوش در این سطر به “عبور کردن” از یک دریا یا تنگه (احتمالاً تنگه‌ی بسفر؟) اشاره دارد. در سطر پنجم بخشی از فعل “ساختن” در حالت ماضی اول شخص مفرد (“ساختم”) باقی مانده است. نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که آیا داریوش در اینجا از ساختن پل شناور بر تنگه صحبت می‌کند یا به اقدام دیگری اشاره دارد. در سطر ششم نیز صرفاً کلمۀ “مرد” باقی مانده است». (تارنمای «صدای میراث؛ سایت خبری تحلیلی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»- 11 بهمن 1398).
به هر روی، این کشف باستان‌شناسی بسیار باارزش است و آگاهی‌های تازه‌ای را درباره‌ی هخامنشیان به‌دست می‌دهد، اما برخلاف آن‌چه برخی از تارنماها وانمود می‌کنند، خبر تازه‌ای نیست!

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

4 پاسخ

  1. طبق اکثر تاریخ نویسان سکاها را تورانی و ترک می شمارند و اینجا سکاها را آریایی می شمارید . همانطور که در ایران کنونی با وجود چهل میلیونی ترکان و بیست میلیونی اعراب و سید همه جمعیت ایران کنونی را۰ پارس می شمارید ‌….حال با توجه به وسعت هخامنشیان آیا هر قومی تحت تسلط آنها قرار گرفت باید جز آرین تبار محسوب نمود ؟؟؟

    1. من پانفارس نیستم ولی مثل اینکه شما خیلی پانترکی اولا که اولین اسمی که از ترکا اومده مال قرن ۶ میلادی (حدود ۱۴۰۰)سال پیشه ولی اولین اسمی که از سکاها اومدی مال چند هزار سال پیش هست (در کتاب تاریخ نگاران یونانی از سکاها نام برده شده )و اینکه شما خیلی راحت می تونی بری سرچ کنی تا بفهمی سکاها آریایی هستن و اینکه یه جورایی سکاها همون پارت ها هستند دوم اینکه ایران فقط ۲درصدش عرب هستن(برای مثال مردم فکر می کنند که کل استان خوزستان عرب هستن ولی نمی دونن که فقط ۳۰درصد استان خوزستان عرب هستن) و اینکه ایران ۳۰میلیون ترک داره نه ۴۰ میلیون بعدشم از این ۳۰میلیون نفر ترک فقط ترکمن ها و قشقایی ها و مردم آذربایجان ترک نژاد محسوب میشن (طبق آماری که از دی ان ای هست )و بقیه ترک زبان محسوب میشن #تعصبی_نباشیم

    2. این اکثر تاریخ نویسان آنوقت کیا هستند؟ والا تا اونجایی که من منابع انگلیسی رو بررسی کردم قریب به اتفاق منابع سکاها را از نژاد آریاییها محسوب میکنن. حتی ترک های ترکیه و بسیاری در آسیای میانه هم اذعان دارند که سکاها ایرانی تبار بودند . آثار اندک به جا مانده از آنها هم مشابه ترکان نیست. در منابع باستانی یونانی آشوری ایرانی و … هم تا دوره ساسانی به صراحت از سکا و معادلهای آن نام می برند. اگر آنها ترک یا ترکمن بودند خوب به همین نام ازشان یاد می شد. اولین اشارات به واژه ترک به اواخر قرن پنجم میلادی بر میگرده که در آن موقع خانات ترک تبار جایگزین سکاها و همسایه ساسانیان شدند. مدتی پس از اعراب و بعد از فروپاشی امارت سامانی هم وارد ایران شدند. در ثانی شما مثل این که اطلاع ندارید هخامنشیان گرچه قلمرو بسیار بزرگی داشتند ولی سرزمین سکاها دستکم در این ناحیه را فتح نکردند. داریوش سکاها را که به سرحدات غربی هخامنشی حمله و غارت می کردند رو تغقیب کرد و پس راند. منابعش هم موجوده و اتفاقا بیشتر یونانی هست. جنگ داسیا و کتیبه داریوش در رومانی مربوط به سالهای کمپین اروپایی داریوش است‌اگر علاقه داشتید مراجعه کنید. این که گفته میشه سکاها ایرانی تبار بودن بر اساس قرائن تاریخی است وگرنه هخامنشیان هیچوقت اونا رو تحت سلطه کامل در نیاوردند چون اصلا اونها کوچ نشین بودن و سبک زندگی صحراگرد داشتند. در ضمن سرزمینهای یونیا یا لیدیه یا مصر و ده ها ساتراپی دیگر که جزو قلمرو و تحت سلطه هخامنشیان بودند هیچگاه پارس و آریایی نشدند و کسی هم چنین ادعایی نمیکنه.
      این صحبت های کینه ورزانه اخیرا فقط از صفحات مجازی دروغ پرداز برای پراکندن تخم کینه منتشر میشه و هیچ پایه و اساسی نداره تاکید میکنم هیچ پایه و اساسی. فقط و فقط هم برخی از هموطنای ما داخل ایران این چیزا رو قبول میکنن وگرنه هیچ جای دنیا حتی محققین ترکیه به این چیزا اعتقاد ندارن. نتیجشم اینه که تا یک مطلب از هخامنشیان مادها ساسانیان یا اشکانیان منتشر میشه فورا بهش از همه سو حمله میشه. اگر به منابع فارسی تردید دارید خوب منابع انگلیسی رو درباره دوره باستان ببینید که نود درصد مطالبشان از منابع یونانی و رومی عهد باستان است.
      خداوند خودش نگهدار ایران زمین باشد

  2. اینجا ایران کشوری که یک عده با هر وسیله ای پیوندهای تاریخی ایرانیان رو با گذشته قطع می‌کنند .ولی فلفل از اینکه خورشید روشنایی بخش رو نمیشود با. ابر پنهان کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-07-12