آیین بزرگداشت سومین سالگرد درگذشت استاد محمدرضا شجریان با عنوان «خسرو آواز»، همراه با رونمایی از سردیس زندهیاد محمدرضا شجریان اثر مریم نجفی، 30 مهرماه 1402 خورشیدی، با باشندگی شماری از هنرمندان و دوستداران این هنرمند به میزبانی خانهی هنرمندان ایران و با همکاری خانهی موسیقی در تالار استاد جلیل شهناز برگزار شد.
محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی، غلامحسین امیرخانی فرنشین رییس شورای عالی انجمن خوشنویسان، قطبالدین صادقی، داود گنجهای، داریوش پیرنیاکان، آرش امینی، علی جهاندار، بابک چمن آرا، فاضل جشمیدی، علیرضا میرعلینقی، شهرام گیل آبادی، عباس مجیدی، یونس شکرخواه از چهرههای باشنده در این آیین بودند.
اجرا و گردانندگی برنامه را سیدعباس سجادی بر دوش داشت.
آیین سپاسداری برآمده از فرهنگ ایرانی است
غلامحسین امیرخانی فرنشین (:رییس) شورای عالی انجمن خوشنویسان و خانه هنرمندان در بخشی از سخنانش در این آیین بزرگداشت گفت: ما در همهی عرصههای فرهنگی و هنری صاحب ثروت و گنجهایی هستیم که اگر به آنها توجه شود و فرصت مناسب به آنها داده شود، در بلندترین چکادهای (:قلههای) هنری خواهند ایستاد.
وی ادامه داد: در برنامههای فرهنگی نباید چشمبراه یک بهانه تاریخی باشیم زیرا تاریخ فرهنگ و هنر سرزمین ما به اندازهای درخشان است که هر روزِ آن را میتوان به یک مناسبت ویژه کرد و در هر ۳۶۵ روز سال میتوانیم یک نشست فرهنگی داشته باشیم، شاید امکانات اجازه چنین کاری را ندهد اما میتوان به گونهای برنامهریزی کرد که این آرزو تا اندازهای که شدنی است برآورده و به پیشرفت فرهنگی بینجامد.
امیرخانی با اشاره به ویژگیهای هنری استاد شجریان بهویژه در زمینهی خوشنویسی افزود: ما خوشنویسان با شعر نفس میکشیم. فرهنگ ما در جهان یگانه است، اما مدتی است سکوت کردهایم. جهان مشتاق فرهنگ و هنر ماست و باید کاری کنیم که هنر ما و چهرههایی مانند استاد شجریان بیشتر از هر زمان دیگری به جهان معرفی شوند. راه و رسم سپاسداری (:قدرشناسی) برآمده از فرهنگ و هنر ایرانزمین است.
شجریان شاخصترین نماد موسیقی ما است
قطب الدین صادقی نویسنده، پژوهشگر، مدرس و کارگردان تیاتر، در این آیین با اشاره به اینکه فرهنگ ایران به جز ادبیات کلاسیک، چهار پرچم شگفتانگیز؛ موسیقی، نمایش، فرش و معماری دارد، گفت: این داشتهها در جهان مایه فخر سرزمین ماست و یکی از شاخصترین نمادهای موسیقی ما استاد شجریان است.
صادقی افزود: استاد شجریان مصداق این جمله شوپنهاور است که میگوید: «همه هنرها میکوشند تا به پای موسیقی برسند، در موسیقی آنچه که تعیینکننده و تاثیرگذار است، قدرت تجریدی است که جدا از محتوا یا فرم میتواند با ناخودآگاه ما ارتباط برقرار کند و با جان ما عجین شود»؛ مصداق این جمله «ربنا»ی شجریان است، این قطعه با همه معنویت یک سرزمین میتواند در جان مخاطب تاثیر بگذارد.
این پژوهشگر و نویسنده: شجریان هنرمند یگانهای است که دارای سه ویژگی است که ویژگی هنرمندان بزرگ است. نخستین ویژگی «ادراک» است. شجریان با چیرهدستیای که بر فرهنگ عمومی، فرهنگ مذهبی سنتی، ادبیات کلاسیک و فرهنگ معاصر داشت، شرایطی ایجاد کرد تا آثاری را که اجرا میکند، بر مخاطب تاثیرگذار باشد.
دومین ویژگی او «تسلط فنی بر دستگاههای موسیقی» بود. شجریان تحریرهای یگانهای داشت و او را چهرهی ویژهای کرده بود. سومین ویژگی شجریان، «احساس» بود. غلظت عاطفی او برآمده از غنای فرهنگ کهن و هزارسالهی ایران بود. این ویژگی به تاثیر آثار او بر مخاطب میانجامید. شجریان با دارا بودن این سه ویژگی والا، توانست جایگاه بزرگی در فرهنگ موسیقی ایران بهدست بیاورد.
وی در دنباله افزود: آنچه که از شجریان تصویر نمادین از فرهنگ معاصر ما ساخت، تنها تسلط بر این سه ویژگی نبود، افزونبر آنچه سروده شد، تشخص شجریان بود، او به همراه هنرمندانی همچون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و هنرمندان دیگر، موجی در موسیقی ایجاد کرد که موسیقی ایرانی را از حالت بزمی بیرون آورده و به آن بُعد اجتماعی دادند که بسیار فرهنگی، تاثیرگذار، کارساز و درخشان بود و سرآمد آن شجریان بود که به نوازندگان و آهنگسازان اعتبار بخشیدند.
شجریان موسیقی را از حس وارد حوزهی هنر کرد
یونس شکرخواه روزنامهنگار و استاد علوم ارتباطات و از دوستان محمدرضا شجریان، از دیگر سخنرانان نشست بود.
وی گفت: یکی از بزرگترین رخدادهایی که برای موسیقی ایران، به دست شجریان رقم خورد، کشیدن دامن موسیقی از عرصه یک پدیده سمعی به شرایط و ابعاد دیگر اجتماعی و فرهنگی بود، او موسیقی را از سطح حس وارد حوزهی هنر کرد.
شکرخواه افزود: شجریان بر تقدم معنا بر فرم پافشاری داشت و به همین سبب پژوهشهای گستردهای در همه ابعاد داشت، او یک انسان چندبعدی بود.
وی ادامه داد: مخاطب برای شجریان اهمیت داشت و او بیدلیل با دگرگونیهای اجتماعی همراه نبود. او ارتباط با مخاطب را درنظر میگرفت، پرفورمنس محض برای خودش نبود و با مخاطب در پیوند بود. شجریان همچنین بسیار خویشتندار بود.
شکرخواه در پایان گفت: شجریان فرامتن را خوب میشناخت و همین ویژگی سبب شد که جدای از مخاطب و خودش، موقعیتها را به مقصد برساند. وی به مقصد رسید، تردید نکنید، او درک کرد که متن به فرامتن و حاشیه گره بخورد، «مرغ سحر» وقتی بود که مخاطب به متن گره میخورد، شجریان دانست که راه سختی را باید به پیش ببرد و توانست از مطرب استاد موسیقی بسازد.
سامان صادقیان (نوازنده سه تار)، امین دماغ گل (نوازنده تار)، مجتبی عسگری (آواز)، علی جهاندار (آواز) شاگردان زندهیاد شجریان در بخشی از برنامه به اجرای موسیقی پرداختند. پخش نماهنگهایی از استاد شجریان همراه با بازگفتی از زندگی و فعالیتهای هنری او نیز از دیگر بخشهای این بزرگداشت بود.
مروری بر زندگی پربار محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران، پرورده و بالیدهی شهر مشهد بود. او در نخستین روز مهرماه 1319 خورشیدی، در آن شهر زاده شد. یکساله بود که جنگ جهانگیر دوم ایران را نیز درنوردید و سختیهای جنگ گریبان مردم را گرفت. اما آرام آرام دشواریها کاستی گرفت و زندگی رنگوروی پیشین خود را بازیافت.
محمدرضا پنج ساله بود که آوازهای کودکانهاش را در تنهایی خود زمزمه میکرد. با این همه باید زمان میگذشت تا مردم صدای دلنشین او را از رادیو خراسان بشنوند و دربارهی آینده ی درخشان این نوجوان پیشگوییها کنند. در آن هنگام شجریان 12 سال داشت. اما دلبستگیهای او تنها آواز و خواندن نبود. در درس نیز کوشا بود و شاگردی ممتاز در میان دانشآموزان مشهدی شناخته میشد. در کنار آن به ورزش نیز علاقه نشان میداد و در هماوردهای ورزشی شرکت میکرد.
شجریان جوان در سال 1336 خورشیدی، به دانشسرای مقدماتی مشهد راه یافت. افزونبر درسآموزی، به کار آموزش ساز و آواز نیز پرداخت و برنامههای کوتاهی در رادیو خراسان اجرا کرد. اکنون صدای او برای مشتاقان آواز سنتی ایران آشنا بود. با این همه، هنوز در آغازین پلهها برای رسیدن به اوج آفرینشگری هنری بود.
پس از گرفتن دیپلم دانشسرا، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به کار آموزگاری در دبستان سرگرم شد. اما هنرآموزی در نزد استادان موسیقی خراسان را رها نکرد و نواختن سنتور را فراگرفت.
شجریان برای رسیدن به قلههای هنر آواز ایران، باید راهی را میپیمود که در زادگاهش دستیافتنی نبود. او برای آموختن هنر استادان برجستهی موسیقی ایران، باید به تهران میآمد. از اینرو در سال 1346 خورشیدی، از خراسان کوچ کرد و راهی پایتخت شد. از آنجا که هنرمندی جستوجوگر بود، بسیار زود با استاد احمد عبادی که از نوازندگان چیرهدست و یگانهی سه تار بود، آشنا شد و راه خود را شناخت. این آشنایی، نخستین گامی بود که شجریان برای آموختن از استادان ممتاز و نامور موسیقی ایران برداشت. آوازهای او نیز هر چند گاهی از رادیو ایران پخش میشد. نخستین اجرا و ضبط صدای او در 15 آذرماه 1346 بود که با عنوان «برگ سبز» و با نام «سیاوش» که برای خود برگزیده بود، پخش و شنیده شد. در کنار آن، از دانش آوازیِ استاد اسماعیل مهرتاش نیز بهرهها بُرد. این از ویژگیهای شخصیتی شجریان بود که هرگز دست از آموختن نکشید و خود را بینیاز از دانش موسیقی استادان ندانست.
آموختن هنر خوشنویسی نیز از دیگر کوششهای هنری استاد شجریان در آن سالها بود. او در تهران، نزد استاد حسن میرخانی، خوشنویسی را تا پایهی ممتاز و استادی ادامه داد. نمونههایی از خط خوش و استادانهی شجریان در خوشنویسی جلد برخی از آلبومهای آوازی او، دیده میشود.
آشنایی شجریان با استاد فرامرز پایور از دیگر نیکبختیهای او باید دانسته شود. شجریان ردیف آوازی صبا را از پایور آموخت. یک بهرهوری دیگر او در این سالیان، آشنایی با هوشنگ ابتهاج (سایه)، شاعر نامدار ایران، و همکاری با او در برنامهی «گل های تازه» رادیو بود.
در سال 1352 خورشیدی، شجریان به همراه هنرمندان جوانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و جلال ذوالفنون که خود سپسها از استادان نامدار موسیقی ایران شدند، «مرکز حفظ و اشاعه موسیقی» را بنیاد نهاد. سرپرستی این مرکز را استاد داریوش صفوت، بردوش داشت.
شجریان در جشنوارهی توس، در سال 1355 خورشیدی، به همراه شماری از استادان بنام آن سالها، به اجرای برنامه پرداخت و یکسال پس از آن شرکت «دل آواز» را بنیان گذاشت. از دیگر رویدادهای مهم زندگی هنری شجریان، آشنایی او با غلامرضا دادبه، استاد برجستهی آواز ایران، در سال 1358 خورشیدی و آموختن افزونتر ردیفهای موسیقی ایران بود. تصویری از آن سالیان، از شجریان جوان در کنار استاد دادبه، در دست هست که فروتنی شجریان را در برخورد با استاد آواز خود، نشان میدهد.
اوج آوازخوانی و هنرمندی خسرو آواز ایران را باید در سالهایی دانست که با پرویز مشکاتیان همکاری کرد. یکی از برایندهای این همکاری انتشار آلبوم «بیداد» بود که بازتاب کممانندی در میان مردم داشت و بر دلبستگی مردم به صدای شجریان و شیوهی بیمانند آوازخوانی او، افزود. به ویژه آنکه برگزیدن شعرهای مناسب و متناسب با حالوهوای آن روز مردم ایران و دردهای ناگفتهی آنان، آلبوم بیداد را به یکی از مهمترین آلبومهای سراسر تاریخ موسیقی ایران تبدیل کرد. پس از آن، دیگر آلبومهای استاد شجریان، به نامهای «نوا» و «دستان» با همکاری پرویز مشکاتیان منتشر شد. اجرای کنسرت در خارج از کشور، از دیگر کوششهای هنری استاد شجریان بود. این اجراها ادامه یافت تا آنکه در سال 1371 خورشیدی، با همراهی داریوش پیرنیاکان و جمشید عندلیبی و همچنین فرزندش، همایون شجریان، به اجرای برنامه در آمریکا پرداخت.
همکاری شجریان با استاد کیوان کلهر در همین سالها آغاز شد. اجرای کنسرتی برای زلزلهزدگان بم در زمستان 1383 خورشیدی، یکی از برنامههای مشترک آن دو بود. در سال 1393 خورشیدی، نیز تور کنسرت جهانی او با همراهی سعید فرجپوری انجام شد که عنوان «سرگشتگان عشق» را داشت.
استاد محمدرضا شجریان که از سرآمدان آواز و موسیقی ایرانی بود سرانجام پس از گذران دورهی طولانی بیماری در 17 مهرماه ۱۳۹۹ خورشیدی، در ۸۰ سالگی در بیمارستان جم تهران درگذشت. پیکر وی در محوطهی آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپرده شده است.
فرتورها از لیلا ابراهیمی است.
4090
5 پاسخ
باسلام و احترام با آرزوی آمرزش و شادی روح همه هنرمندان بخصوص خسرو آواز ایران محمد رضا شجریان روحشان شاد باد.
با سلام با تشکر از ترتیب دهندگان سومین سالگرد استاد فقید موسیقی که در دوران حیاتش زحمات زیادی برای موسیقی متحمل شدند هر چقدر از شجریان قدر دانی شود باز هم کم است .چرا که ایشان شاهنامه موسیقی آوازی ما بودند در هر شکل روح ایشان شاد.و همچنین یادی هم بکنیم از شاگرد شاخص ایشان ایرج بسطامی که اگر دست تقدیر ایشان را زودتر از ما نمی گرفت می توانست موسیقی ما را فراتر از این هم بالا ببرد.
تصویر ابراز ارادت و احساس استادپیرنیاکان به حضرت استاد شجریان چقدر زیبا و شورانگیز است❤❤❤❤
اوهمچنین صاحب سبک اخلاقی بود.🌹🌹🌹
استاد شجریان برای همیشه در قلب ما جا دارند و زنده هستند