گریز از خویشکاریای بود که بر دوشم سنگینی میکرد. این را نمیخواستم، اما در چنبرهای از کاهلی گرفتار بودم و گمان میبردم آسودگیام در این است که نیندیشم و ندانم که چه بوده است! اما مگر میشد به گذشتهها، به سدهها و هزارههای دور سپریشده، نیندیشید؟ همان روزگاران کهنی که هنوز هم در زندگی ما اثرگذار است. گریختنم از میراثی که بار آن بر دوش من است، بیهوده بود. باید میدانستم جهان بر گذشتگان ما چگونه گذشته است؟ چگونه سرزمینمان را پایدار نگه داشتهاند و به ما سپردهاند؟ این چیزی نبود که بخواهم شانههایم را بالا بیندازم و با خودم بگویم: داستان گذشتههای دور است، چه پیوندی با امروزِ من و ما دارد؟… نه؛ باید این خیال ناروا را از خودم دور میکردم تا در گردابی از نادانی نمانم. نشانههای روزگاران کهن هنوز اینجا و آنجا پیداست. آن دورِ نزدیک را باید میشناختم.
چه مایه سرخوشی و سبکبالی بود زمانی که دانستم از همان آغاز که سرزمینی به نام «ایران» پدید آمد، در زمانهایی آن اندازه دور که یادهای جهان هم از دیرینگی آن شگفتزده میماند، نام ایران را با «جاودانگی» و «مانایی» سرشت بودند. انگار رگوپی این آبوخاک درآمیخته بود با خواست و آرزوی «ماندن»- جاویدان ماندن!
آن مانایی، نمیتوانست تنها آرزو و آرمانی پندارینه باشد. این را بیگمان بودم. پس چرا ایران پایید و در توفان سهمگین تاریخ از میان نرفت؟… چه زود دریافتم که راز ماندگاری ایران در خویشکاریای بود که مردمان این سرزمین بردوش خود نهاده بودند: ایران نمیپاید مگر آنکه نگاهبان خاک و زیستبوماش باشیم، مگر آنکه در برابر تازش بداندیشان پایداری ورزیم، آنگاه است که ایران، کوهوار، جاودان میماند!
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «راز مانایی ما»، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی سوم (مردم) شماره 487 امرداد بخوانید.
«امرداد» شمارهی 487 از چهارشنبه، 20 تیرماه 1403 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان خواهد بود.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی فایل پیدیاف شمارهی 487 هفتهنامه امرداد
فروش اینترنتی نسخهی چاپی شمارهی 487 امرداد
اشتراک ایمیلی هفتهنامهی امرداد