حریم مجموعهی تاریخی نامدار به عمارت «هفت تنان» شیراز وابسته به دورهی زندیه که هم اینک از آن به عنوان گنجخانهی (:موزه) سنگ روباز استان بهره میبرند در محاصرهی پسماندههای (:نخاله) ساختمانی و زبالهها جای گرفته و چهرهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است.
به گزارش اَمرداد، تکیه یا عمارت هفت تنان یکی از یادگارهای دورهی کریم خان زند است که در شمال شیراز و در دامنهی کوه چهل مقام، در منطقهای که امروز آن را «هفت تن» مینامند، جای گرفته است. آرمان نامگذاری آن به هفت تنان، به انگیزهی وجود گور هفت عارف گمنام است که در آنجا به خاک سپرده شده اند. عمارت هفت تنان که امروزه با نام گنجخانهی سنگ روباز شهرستان شیراز شناخته میشود یکی از یادمانهای ارزشمند استان و شهر شیراز است که به شمارهی 74 در دیماه 1310 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است. اما با این همه، بخش خاوری (:شرقی) آن و در واقع حریم مجموعه نزدیک به یک سال است در محاصرهی پسماندههای ساختمانی پیمانکار شهرداری منطقهی 3 و زبالههای خانههای پیرامون و همسایه جای گرفته و چهرهی ناخوشایند و زشتی را برجای گذاشته است.
داستان بدین روی است که شهرداری منطقه 3 برای عملیات کف سازی و کف فرش پیادهرو مجموعهی هفت تنان در بخش جنوبی آن در دو سال گذشته با برپایی تجهیزات و اتاقک کار (کانکس)، مستقر شده است و پس از پایان کار که نزدیک 9 ماه از آن میگذرد، پیمانکار شهرداری نه تنها اقدام به برچیدن اتاقک کار و تجهیزات خود نکرده است، بلکه پسماندههای ساختمانی حاصل از کار خویش را هم آنجا رها کرده و صحنهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است. با این کار در واقع به حریم مجموعهی تاریخی و ملی عمارت زندیه هفت تنان که امروزه کاربری گنجخانهی سنگ شیراز را به خود گرفته است، دستاندازی (:تعرض) کرده و مایه ی آزار گردشگران نیز شده است. همچنین با برجای گذاشتن پسماندههای ساختمانی به هویت و چشم انداز (:منظر) شهری آسیب رسانده است. از سویی، در روبهرو و همسایگی بخش خاوری عمارت هفت تنان یک مدرسه وجود دارد که برجایماندههای پسماندههای ساختمانی و انبوه زبالهها، افزون بر چشم انداز زشت و ناخوشایندی که به جا گذاشته است، انگیزهی آموزش نادرست دانش آموزان خواهد شد. نباید فراموش کرد که در کنار مدرسهها و مکانهای آموزشی، گفتمان زیباییشناسی تاثیر بسیار ژرفی بر زندگی فرزندان و آیندگان کشور و در واقع اجتماع خواهد گذاشت. موضوعی که به نظر میرسد نه تنها مدیران و سرپرستان شهرداری از آن غافل شده اند، بلکه به آن نیز هیچ اهمیتی نمیدهند. زیرا در نامهای که سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایعدستی استان در اَردیبهشت ماه امسال به شهرداری منطقهی 3 برای پاکسازی و برچیدن تجهیزات و پایان کار پیمانکار فرستاده است، تا کنون هیچ گامی از سوی این نهاد برداشته نشده و همچنان حریم مجموعهی زندیه در محاصرهی پسماندههای ساختمانی و زبالهها جای گرفته است.
نوشتهی این نامه که در تاریخ 14 اَردیبهشت ماه امسال با شماره 952/133/1098 ازسوی سازمان میراث فرهنگی استان به شهردار منطقه 3 فرستاده شده است، کامل در زیر میآید :
احتراما، با توجه به این که اجرای عملیات کف سازی و کف فرش پیاده رو ضلع جنوبی عمارت هفت تنان به وسیله ی شرکت عمرانی …. پیمانکار آن شهرداری محترم انجام گرفته است. لذا نام برده پس از استفاده از زمین ضلع شرقی به منظور تجهیز کارگاه، هیچ گونه اقدامی در جهت پاک سازی، حمل نخاله های حاصل از کار و برچیدن اتاقک احداث شده انجام نداده است. لذا ترتیبی اتخاذ نمایید با توجه به نابسامان بودن وضعیت فعلی اقدامات لازم در این خصوص به عمل آید. مستدعی است پس از انجام این مهم دستور فرمایید تا با محصور نمودن زمین فعلی از ریختن ضایعات و نخالههای ساختمانی جاوگیری به عمل آید. شایسته است در زمان شروع عملیات هماهنگی لازم جهت نظارت کارشناسی فنی این اداره کل به عمل آورید.
هم اینک و با رویکرد به نزدیکی سال نو و جشن جهانی نوروز، باید چشم به راه بود و دید که آیا شهرداری پس از گذشت 8 ماه از پایان کار پیمانکار، ارادهای برای برچیدن اتاقک کار، تجهیزات و به ویژه پاکسازی محوطه از پسماندههای ساختمانی و زبالهها تا پیش از سال نو دارد یا این که نوروز امسال هم باید گردشگران و مسافران با چهرهی ناخوشایند و زنندهی حریم عمارت هفت تنان روبهرو شوند.
نگارههای زیر را که به تازگی گرفته شده است، ببینید:
کانکس پیمانکار شهرداری که نزدیک یک سال پس از کار رها شده ونامه های میراث به شهرداری هم کاری از پیش نبرده است
انبوه زباله هایی که از سوی خانه ها و همسایه های موزه سنگ هفت تنان در حریم آن ریخته می شود و جای افسوس دارد
عمارت زندیه که به عنوان موزه سنگ روباز استان از آن استفاده می شود
قدام شگفت انگیز شهرداری بر روی بنای زندیه و ملی!؟
نخاله های ساختمانی در حریم یادمان موزه سنگ شیراز که یادگار زندیه است چهره زشت و ناخوشایندی بوجود آورده است
فرتور از سیاوش آریا است.
6744