امروز روز تیر از ماه آذر 3762 زرتشتی، چهارشنبه هفتم آذرماه 1403 خورشیدی، بیستوهفتم نوامبر 2024 میلادی
فرازهایی از پیام اشو زرتشت:
«این دو، همزادی هستند که در عالم پدیدار شدند که یکی نیکی است و دیگری بدی که در اندیشه و گفتار و کردار آدمی نمود پیدا کرده و انسان خردمند از این دو، راستی (نیکی) را برخواهد گزید و فرد نابخرد به بیراهه خواهد رفت.» هات ۳۰، بند ۳
————————– * ———————-
تیر:
– سیزدهمین روز هر ماه سی روزه در گاهشمار زرتشتیان «تیر» نام دارد.
– در آیین زرتشتی، روز با برآمدن خورشید (گاه هاوَن، هنگام بامداد) آغاز میشود.
– در استورههای کهن ایرانی «تیر» یا «تیشتَر» ایزد باران بوده است که به یاری آن کشتزارها از باران سیراب میشدهاند.
– «تیریشت» در گنجینه اوستایی برای نیایش ایزد باران سروده شده است.
– ایرانیان باستان به هنگام خشکسالی، در این روز آیین ویژهای برگزار می کردند و برای باریدن باران و پیروزی تشتر ایزد بر دیو خشکسالی (اَپوش) به دشت و کنار جویبارها رفته و اوستای تیریشت میخواندهاند.
———————- * ————————-
سلاحهای نفتی؛ نوآوری بهرام چوبین در جنگ
نوامبر سال 588 میلادی، ارتش ایران در جنگ با خاقان شابه در بلخ از سلاح تازهای که در آن نفت خام به کار رفته بود استفاده کرد. در این جنگ ژنرال بهرام مهران معروف به بهرام چوبین فرماندهی ارتش ایران را بر عهده داشت که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه رزم نام بردهاند.
هرمز چهارم، شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید که خاقان اقوام آلتائیک (اقوامی که در منطقه کوههای آلتاای سکونت داشتند) وارد سرزمینهای ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان و شمال افغانستان امروز) شده و بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است، ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسهای در شهر تیسفون (مدائن نزدیک بغداد) فراخواند. وی تصمیم خود را برای اخراج خاقان از قلمرو ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند. هرمز گفت که طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسیده، خاقان شابه دارای 300 هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی است.
اسپهبدها پس از هماندیشی، بهرام چوبین را برای انجام این کار بزرگ و دشوار برگزیدند و او پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را انتخاب کرد که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلاً به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند. وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد.
بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونهای که خاقان متوجه نشده بود. بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت، هر دو روز یک بار سربازان را جمع میکرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن میگفت و آنان را امید ایرانیان میخواند – مردمانی که میخواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند.
خاقان زمانی از این لشکرکشی آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت. چون شنید که بهرام با کمتر از 13 هزار نفر آمده است، چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزار تن گزارش کردهاند به رویارویی با بهرام شتافت.
بهرام به واحدهای آتشبار (نفتاندازان) سفارش کرد که یورش را با پرتاب پیکانهای شعلهور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند. همچنین به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفتاندازان با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند. در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده به قرارگاه خاقان یورش بردند. خاقان که انتظار یورش مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد. سپاه عظیم او از هم گسیخت و پسر وی نیز سپستر به اسارت درآمد. جنگ فقط یک روز به درازا کشید که از شگفتیهای تاریخ نظامی جهان است.
بهرام چوبین در ری زاده شد و از خانواده مهران بود. در دوران ساسانیان بهترین افسران ارتش امپراتوری ایران از فامیل مهران برخاسته بودند. بهرام که با بلندی قد و عضلانی بودن اندام به چوبین (مانند چوب) پرآوازه شده بود، در زمانی که از سوی شاه ایران حاکم چارک شمال غربی بود (یک چهارم قلمرو ایران، از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذربایگان و کردستان. در آن زمان، ایران به چهار اَبَراستان تقسیم شده بود که هرکدام را چارک نوشتهاند) هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتعال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح تعرضی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد.
در مدتی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساخته شد که بیشباهت به راکتهای امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تختهای که بر پشت قاطر قرار داشت با کشیدن زه پرتاب میشد. شیوهی پرتاب آن بیشباهت به کمان نبود. دستگاه از یک زه (روده خشکشده) و چوب گز (نوعی درخت مناطق خشک) ساخته شده بود که آن را بر تخته سوار میکردند و دارای یک ضامن بود و پنج مرد خدمه آن را تشکیل میدادند که دو نفر از آنان کمانکش بودند، نفر سوم نشانهگیری میکرد و فرمانده این آتشبار بود، مرد چهارم مامور شعلهور ساختن قسمت آغشته به نفت خام (پیکان) بود و مهماترسانی میکرد و نفر پنجم مواظب قاطر بود و از هر واحد آتشبار، هشت نیزهدار دفاع میکردند.
هنگامی که بهرام سرگرم پس راندن خاقانیان به آن سوی کوههای پامیر و سینکیانگ امروز بود، شنید که در پایتخت، پسر شاه (خسرو پرویز) بر ضد پدرش کودتا کرده است. برقآسا خود را به تیسفون در ساحل دجله رساند. خسرو پرویز فرار کرد و به امپراتور روم پناهنده شد و بهرام تا تعیین شاه بعدی زمام امور را به دست گرفت. اما پرویز فراری با دریافت کمک از امپراتور وقت روم به جنگ او آمد. بخشی از ارتش ایران هم به پرویز پیوستند که بهرام پس از چند زد و خورد مختصر، خروج از صحنه سیاست را بر ادامه برادرکشی و قتل ایرانی به دست ایرانی که امری ناپذیرفتنی بود، ترجیح داد و به خراسان بازگشت و تا پایان عمر در همانجا باقی ماند.
به نوشته برخی از تاریخنگاران، سامانیان که باعث زندهگرداندن زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین هستند. (روزنامک/ کیهانیزاده)
در دوران هرمز چهارم، ایران و امپراتوری بیزانس بار دیگر وارد جنگ با هم شدند. از نامدارترین و زبدهترین سرداران هرمز، فردی بود به نام بهرام چوبین از مردم ری، پسر بهرام گشنسپ. وی که فرماندهی توانمند و محبوب سپاهیان بود، به مدت یک سال شاهنشاه ایرانشهر شد.
بهرام چوبین قصد نداشت که حاکمیت پادشاه جدید را بپذیرد، چون خودش سودای پادشاهی داشت. خاندان بهرام مدعی بودند که از نسل شاهان اشکانی هستند و بهرام بر این امر تکیه کرده و خودش را پادشاه نامید. از آن جا که سپاه بهرام نیرومند بود، خسرو پرویز عقبنشینی کرد. بهرام پیروزمندانه به پایتخت آمد، به دست خود تاج بر سر گذاشت و با نام بهرام ششم، سکه ضرب کرد. در همین زمان خسرو پرویز از مرز ایران گذشته به امپراتور بیزانس، موریس پناه برد.
یک سال پادشاهی بهرام (۵۹۰ – ۵۹۱)، همراه با مجموعهای از شورشها بود. وندوی دایی خسرو پرویز که دستگیر و زندانی شده بود، به کمک چند تن از بزرگان، از زندان رهایی یافت و بهعنوان رهبر مخالفان در مقابل بهرام قرارگرفت. سپس وندوی به آذربادَگان گریخت و نزد برادر خود گستهم به کمک خسرو پرویز رفتند.
خسرو پرویز که پیشتر به دربار بیزانس گریخته بود، پس از یک سال همراه با سپاهی که امپراتور موریس در اختیارش گذاشته بود به ایران بازگشت و با سپاه بهرام در نزدیکی شهر گنزک در آذربادَگان جنگید موفق شد او را شکست دهد. بهرام پس از شکست عقبنشینی و از ایران فرار کرد.
در سال ۵۹۱ میلادی بهرام چوبین پس از شکست در نبرد نهایی با خسرو و سپاهیانش، همراه با باقیماندهی سپاهش به سوی ترکان گریخت و با مهربانی تمام از سوی خان ترک پذیرفته شد. سرانجام بهرام چوبین در شهر فرغانه درگذشت.
———————- * —————————
یادروز هفتم آذرماه:
روز “نیروی دریایی ارتش ایران”.
صمصام السلطنه هیات دولت را به مجلس معرفی کرد. (۱۲۹۰ خورشیدی)
درگذشت “میرزا حسن خان زرین خط”، خوشنویس و استاد ماهر خط نستعلیق. (۱۳۵۷ خورشیدی)
آغاز عملیات “مروارید” از سوی غیور مردان نیروی دریایی ارتش ایران در جریان جنگ تحمیلی. (۱۳۵۹ خورشیدی)
عملیات مروارید که به بزرگترین عملیات آفندی و ایذایی نیروی هوایی نیز شهرت دارد، نیروی دریایی عراق را عملاً فلج کرد به طوری که تا پایان جنگ نیروی دریایی عراق قادر به ایفاء نقش نبوده است. در آن زمان، صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای “البکر” و “الامیه” واقع در مصب اروند رود عملی میشد. در این عملیات سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع گردید.
شهادت “دریادار محمد ابراهیم همتی” فرمانده دلیر ناوچه “پیکان” و پرسنل قهرمان نیروی دریایی ارتش در این ناوچه. (۱۳۵۹ خورشیدی)
تصویب تشکیل وزارت جهاد کشاورزی در مجلس شورای اسلامی. (۱۳۶۲ خورشیدی)
درگذشت “حمید مصدق”، شاعر و حقوقدان معاصر ایران. (۱۳۷۷ خورشیدی)
درگذشت “رضا سجادی” اولین گوینده و دوبلور رادیو. (۱۳۹۴ خورشیدی)
بنا نهادن پایه جنگهای صلیبی در مجمع مذهبی “کلرمون” در فرانسه. (1095 م)
تقسیم قاره کشف شده آمریکا بین استعمارگران پرتغال و اسپانیا به دستور پاپ. (1494 م)
زادروز “ویلیام بلیک” شاعر و نقاش برجسته انگلیسی و مبدع نوع جدیدی از شعر در زبان انگلیسی. (1757 م)
زادروز “فردریک انگلس” فیلسوف سوسیالیست آلمانی. (1820 م)
درگذشت “واشنگتون ایروینگ” اولین رماننویس معروف آمریکایی. (1859 م)
زادروز “اشتفان تسوایگ” نویسنده برجسته اتریشی. (1881 م)
روز ملی و استقلال “آلبانی” از امپراتوری عثمانی. (1912 م)
جمهوری آلبانی تنها کشور اسلامی اروپا با حدود ۲۹ هزار کیلومتر مربع مساحت در ساحل دریای آدریاتیک قرار دارد. جمعیت این کشور، بیش از سه میلیون نفر است. هفتاد درصد مردم آلبانی مسلمان هستند. زبان رسمی آن، “توسک” میباشد. پایتخت این کشور، “تیرانا” و واحد پولش “لک” میباشد و نظام سیاسی این کشور، جمهوری چند حزبی با یک مجلس قانونگذاری است.
مرگ “انریکو فرمی” فیزیکدان ایتالیایی و سازنده اولین پیل هستهای جهان. (1954 م)
روز ملی و استقلال “موریتانی” از استعمار فرانسه. (1960 م)
جمهوری اسلامی موریتانی با ۱/۰۳۰/۷۰۰ کیلومتر مربع وسعت در شمال غربی آفریقا واقع شده است. جمعیت موریتانی در حدود ۳ میلیون نفر است که ۹۹ درصد مردم آن مسلمان میباشند. “نواکشوت” پایتخت موریتانی و “وگیه” واحد پول این کشور است. زبان رسمی سکنه موریتانی “عربی” و “فولانی” است و “سونینکه” و “ولوف” زبانهای ملی آن هستند. مردم موریتانی از قبایل مختلف آفریقایی بوده و از تیره نژادی سیاه هستند.
خروج نیروهای انگلیسی از جزایر ایرانی خلیج فارس. (1971 م)
قرار دادن اولین ماژول آزمایشگاه فضایی توسط شاتل فضایی ناسا در مدار زمین. (1983 م)