امروز روز سپندارمَزد از ماه دی 3762 زرتشتی، پنجشنبه بیستونهم آذرماه 1403 خورشیدی، نوزدهم دسامبر 2024 میلادی
فرازهایی از پیام اشو زرتشت:
ای خداوند خِرَد زمانی که به تن خاکی روان دمیدی
و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن دادی،
خواستی تا هر کس هر دین و راه زندگی که می پسندد، برگزیند. (هات ۳۱ بند ۱۱)
—————————– * ————————–
سپندارمَزد:
– پنجمین روز هرماه سیروزه در گاهشماری ویژه مزدیسنان، سپندارمَزد، سپندارمذ نام دارد.
– در آیین زرتشتی، روز با برآمدن خورشید (گاه هاوَن، هنگام بامداد) آغاز میشود.
– این واژه در اوستا، سپنته آرمیتی (=سپندارمذ) است. به چمار(معنی) پاکدلی و یکرنگی. مهر و فروتنی. آرامش و آرمان پاک است.
– در گویش پارسی واژه سپنتَه آرمَئیتی به اسفند(اسپند) رسیده است. واژهی آرمئیتی برابر واژهAramato ودایی است.
– سپنته آرمئیتی بهگونهی بانو است و نماد مهروزی، فروتنی و باورمندی است.
در اوستا «سپنته آرمئیتی» و به چم بردباری و فروتنی و آرمان سپند است. این امشاسپند در جهان مینوی نماد بردباری، شکیبایی و از خودگذشتگی است و در جهان مادی نگهبانی از زمین را بردوش دارد.
– خویشکاری سپندارمذ، خرم، پاک، آباد و بارور نگه داشتن زمین است. خشنودی سپندارمذ هنگامی فراهم میشود که زمین پاک بماند، کشت و کار شود یا کارایی نیکداشته باشد.
——————— * ———————–
پایان ساخت: به دست خسرو یکم
فرماندهی نظامی ایرانیان و جلوگیری از ورود هونها به گسترهی ایران
این روزنگار با ارایه تاریخچه هونها و تاثیر آنها بر ایران و روم باستان، به شرح رویدادهای مهم و تاثیرگذاری که در دوران تاریخی ساسانیان رخ داده، پرداخته است.
دو فرمانروایی بزرگ جهان باستان، ایران و روم، در سال ۲۳۰ میلادی از سوی هونها (که از دید یک تاریخنویس، دو سده پیش از آن از شمالغربی چین به حرکت درآمده بودند) بهطور جدی تهدید میشدند. هونها در این زمان از شرق ولگا در دو جهت به حرکت درآمده بودند؛ دستهای از آنان رهسپار اروپا و دستهای دیگر به سوی آسیای میانه. همین دسته سپستر ستیزگر ایران شد. هونهای راهی اروپا در مسیر خود با اقوام و دولتهای محلی درگیر شدند و در سال ۳۷۰ میلادی به اروپای مرکزی رسیدند و تا فرانسه پیش رفتند. در اینجا از رومیان و فرانکهای امپراتوری روم شکست خوردند و سرزمین امروزی مجارستان را میهن خود قرار دادند. آنها پانونیا را Hungary (سرزمین هونها – مجارستان فعلی) خواندند و دولت روم برای اینکه آنها ساکت باشند با استقرارشان در پانونیا موافقت کرد.
رنگ پوست و قیافه هونها براساس دوری و نزدیکیشان از سرزمین مغولها تفاوت داشت و آن دسته که به ولگا نزدیکتر بودند، پوستی سفیدتر داشتند و ایرانیان ایشان را هون سفید مینامیدند. ایرانیان همه هونها را بدقیافهها میخواندند و این برای هونها عقده شده بود. به گونهای که پس از رسیدن به اروپا و فتوحات متعدد، بر هر نقطه اروپا – از جنوب روسیه و سواحل دانوب تا آلمان و فرانسه – که چیرگی مییافتند، زنان زیبا را به ازدواج خود در میآوردند تا فرزندانشان تغییر قیافه بدهند و زیبا شوند و زیبایی نسبی مردم مجارستان به همین دلیل است. هونها پس از همسایه شدن با ایرانیان، شیفته قانون و نظام قضایی شدند و به همین دلیل در مناطق متصرفی خود، کمتر به کشتار شکستخوردگان و تسلیمشدگان و تجاوز به زنان دست زدند.
پریسکوس نوشته است که هونها به هر تدبیر و نقشه جنگی که دست زدند تا وارد قلمرو اصلی ایران شوند، موفق نشدند. یک بار به مدت ۱۵ روز از کوهها گذر کردند تا از حاشیه دریای کاسپین (دریای مازندران) وارد ایران شوند، که به هنگام سرازیر شدن از کوه، با سوارهنظام ساسانی که در دنیای آن زمان مانندی نداشت روبهرو شدند و همین وضعیت باعث شد که روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند. از سدههای سوم و چهارم میلادی که هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند، امپراتوری روم دیگر روی آرامش ندید.
امپراتوران رومی پس از شکستهایی که در دوران اردشیر و پسرش شاپور و نیز شاپور دوم از ایران خوردند، به سیاست تعرضیشان تا حدی پایان دادند. اوگوستوس دکترین تازهای ارایه داد و آن پایان یافتن سیاست جهانگشایی رومیان و قناعت به آنچه بود که تا آن زمان داشتند، و این دکترین از زمان تیبریوس به قانون نانوشته درآمد. از این تاریخ، این ایران بود که روحیه تعرضی خود را حفظ کرده بود، به گونهای که رومیها از ترس مجبور شدند، نخست یک پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن دهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند.
برتری ایرانیان در روزگار ساسانیان بیشتر این بود که از دستیافتن به سلاحهای تازه و تاکتیکهای جنگی جدید باز نمیایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوبی داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود که متوقف نمیشد. ساسانیان به سوارهنظام توجه کامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومیها و هونها به ۳۰ تیر محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یک یدک داشت و ارتش ایران دارای یک نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیها پس از استقرار در قسطنطنیه، ابتکار نظامی ایران را تقلید کردند. یک سوم سوارهنظام ساسانی هنگام نبرد زره بر تن میکرد.
رومیها در سدهی پنجم میلادی پس از اینکه خود را زیر فشار آتیلا (رهبر هونها، زاده ۴۰۶ و درگذشت در ۴۵۳ میلادی) دیدند، او را هنگامی که در سواحل دریای سیاه سرگرم تاختوتاز بود، فریب دادند که به قلمرو ایران وارد شود. ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند که برای همیشه نام ایران را هم نبرد.
تاختوتاز هونها در گستره روم با مرگ آتیلا در سال ۴۵۳ میلادی به تدریج پایان یافت و سلطه ایشان تا مدتی محدود به قسمتی از مجارستان شد. آتیلا آنچنان محبوب مردم خود بود که در عزای او بهجای اشک ریختن، رگهای خود را میزدند و خون خود را میریختند. پیش از مرگ، آتیلا از خواهر امپراتور وقت روم خواستگاری کرده بود و نیمی از قلمرو امپراتوری را هم بهعنوان جهیزیه عروس خواسته بود. (روزنامک/ کیهانیزاده)
دیوار سرخ که در نوشتههای کهن با نام مار سرخ نیز نامیده شده است، دیواری تاریخی است که از کنار دریای خزر در ناحیه گمیشان آغاز شده و تا کوههای گلیداغ در شمال شرق کلاله ادامه مییافته است. هماکنون تمام این دیوار از میان رفتهاست و تنها بخشهای کوچکی از آن در زیر خاک باقی است. دیوار تاریخی گرگان پس از دیوار چین (به درازای شش هزار کیلومتر) ، بزرگترین دیوار دفاعی جهان است. این دیوار عظیم تاریخی که ۲۰۰ کیلومتر درازا دارد در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۷۸ به ثبت ملی رسیده است.
—————————- * ———————–
روزنگار 29 آذرماه:
- “محمدعلی خان فروغی” (ذكاالملک)، وزيران خود را معرفی كرد. (۱۳۰۴ خورشیدی)
- “احمد قوام” وزيران جدیدی برای عضويت در كابينه معرفی نمود. (۱۳۲۵ خورشیدی)
- نشست کمپانیهای نفتی در لندن و رفع محاصره دريايی ایران از سوی دولت انگلستان. (۱۳۳۲ خورشیدی)
- درگذشت “استاد ابوالحسن صبا” آهنگساز و موسيقیدان نامی. (زاده ۱۴ فروردین ۱۲۸۱ تهران – درگذشته ۲۹ آذر ۱۳۳۶ تهران)
او فرزند ابوالقاسم کمالالسلطنه و از خانوادهای آشنا به موسیقی و اهل ادب بود. پدرش پزشک، ادیب و دوستدار موسیقی بود و سهتار مینواخت و اولین استاد پسرش شد.
وی نخستین پویههای موسیقی را از پدرش فراگرفت و نزد میرزاعبداله فراهانی، درویشخان و علینقی وزیری تار و سهتار، نزد هنگآفرین ویلون، نزد اسماعیلزاده کمانچه، نزد علیاکبر شاهی سنتور، نزد اکبرخان نی و نزد حاجیخان، ضرب آموخت.
در جوانی به مدرسه کمالالملک رفت و نقاشی فراگرفت. همچنین در رشتههای سوهانکاری، نجاری، ریختهگری، معرقکاری و خاتمکاری کسب مهارت کرد که بعداً در ساختن آلات موسیقی بهکار بست. او آثار نیما و هدایت را میخواند و با نیما و شهریار روابط نزدیک داشت. در سال ۱۳۱۱ با یکی از شاگردانش بهنام منتخب اسفندیاری کوه نور، دختر عموی نیما، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر به نامهای غزاله، ژاله و رکسانا است.
پس از درگذشت استاد صبا، بنابر وصیت وی خانهاش در ۲۹ آبان ۱۳۵۳ توسط دانشکده هنرهای زیبا به موزه تبدیل شد. این موزه در سال ۱۳۸۳ به کوشش نوه استاد سباخویی که پیگیر ماجرای مرمت خانه و موزه بود، سرانجام به نتیجه رسید و به وضعیت فعلیاش در آمد.
فرامرز پایور، منوچهر صادقی، حسین تهرانی، حسن کسایی، داریوش صفوت، غلامحسین بنان، مفخم پایان، علی تجویدی، جهانگیر کامیان، همایون خرم، اسداله ملک، رحمتاله بدیعی، ساسان سپنتا، قنبری مهر، اسماعیل چشم آذر، مهدی خالدی، عباس شاهپوری، مهدی مفتاح، محمدعلی بهارلو، حبیباله بدیعی، طغانیان دهکردی، سعید قراچورلو، شهریار، بابک رادمنش، حسین خواجه امیری “ایرج” ایرج کیایی، پرویز یاحقی و فرهاد فخرالدینی از شاگردان صبا بودند.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله است.
- شهر قم صاحب سینما شد و برای نخستین بار یک سینما در آن شهر راهاندازی شد. (۱۳۴۸ خورشیدی)
- درگذشت “دکتر سید مجدالدین میرفخرایی”، متخلص به “گلچین گیلانی”، شاعر معاصر، سراینده شعر پرآوازهی “باز باران با ترانه”. (زاده ۱۱ دی ۱۲۸۸ رشت – درگذشته ۲۹ آذر ۱۳۵۱ انگلستان)
او در دارالفنون تحصیل کرد و شاگرد استادان عباس اقبالآشتیانی و وحید دستگردی بود و از تشویق دستگردی در زمینه سرودن شعر و نشر برخی از آنها در مجله ارمغان بهرهمندی یافت.
وی برای ادامه تحصیل رشته زبان و ادبیات فرانسوی “درسهای فلسفه و علوم تربیتی” را در دارالمعلمین عالی و دانشگاه تربیت معلم برگزید. او پس از فراغت از تحصیل، در آزمون اعزام دانشجو به اروپا شرکت کرد و در سال ۱۳۱۲ از راه بندرانزلی به روسیه و اروپا رفت و سرانجام در انگلستان ساکن شد..
پس از آموختن زبان انگلیسی، با توجه به رشتهای که وزارت معارف ایران برای او مقرر کرده بود، به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی پرداخت اما پس از مدتی بیعلاقگی خود را به این رشته نشان داد و با وجود مخالفت مقامات مسئول ایرانی، با گذراندن دوره مقدماتی به تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه لندن مشغول شد.
وی مشغول تحصیل در رشته پزشکی بود که شعلههای جنگ جهانی دوم درگرفت و تحصیلش مدتی به تعویق افتاد اما به خلاف دیگر دانشجویان ایرانی، در انگلستان ماند و با گویندگی در فیلمهای خبری و اخبار رادیو با ترجمه اخبار و حتی رانندگی آمبولانس، آن شرایط دشوار را سپری کرد. تحصیلات گلچین در پزشکی عمومی و دورهی تخصصی بیماریهای گرمسیری، سرانجام در سال ۱۹۴۷ به پایان رسید، اما او در لندن اقامت کرد و به ایران بازنگشت. در این شهر مطب داشت و مشاور پزشکی سفارت ایران در لندن بود. افزون بر این، از کمک به ایرانیانی که برای معالجه به انگلستان میآمدند، دریغ نمیکرد.
گلچین با ای، جی، آربری، ایرانشناس نامور انگلیسی دوستی داشت. شعرهای او را به انگلیسی برگردانده و شرحهایی درباره آنها نوشته است. مسعود فرزاد، که سالها در انگلستان اقامت داشت، دوستی صمیمانهای با گلچین داشت. برخی شاعران و نویسندگان و ادیبان ایرانی که به انگلستان سفرهایی داشتند نیز با او دوستی یافتند: رعدی آذرخشی، ناتل خانلری، صادق چوبک، اسلامیندوشن، محمد زهری، ابتهاج “ه.ا.سایه” هم که پسرخاله گلچین بود، دیدارهایی با او در انگلستان داشتند.
شعر معروف “باز باران با ترانه” که در کتابهای درسی قدیم چاپ شده بود از گلچین گیلانی است.
- درگذشت “ناصر عبدالهی”، خواننده سرشناس پاپ. (زاده ۱۰ دی ۱۳۴۹ بندرعباس – درگذشته ۲۹ آذر ۱۳۸۵ تهران)
- امضا و ابلاغ “منشور حقوق شهروندی” از سوی رییس جمهور، حسن روحانی. (۱۳۹۵ خورشیدی)
- “فلاویوس وسپاسیان” فرماندار کل متصرفات روم در شرق پس از شکست دادن نیروهای ویتلیوس وارد رم شد و سنای روم رای به امپراتور شدن او داد. (69 م)
“وسپاسیان” همان روزی که از سنای روم رای موافق گرفت، ضمن نامهای که برای بلاش یکم شاه ایران فرستاد، تشکر از وعده کمک نظامی نمود و نوشت که به این کمک دیگر نیازی ندارد. در پی خودکشی “نرون” امپراتور روم، تنی چند از ژنرالهای رومی از جمله “وسپاسیان” که در مصر بود خواستار جانشینی او شده بودند. سنای روم تا اتخاذ تصمیم نهایی، نخست “گالبا”، سپس “اتو” و آنگاه “ویتلویس” را امپراتور موقت کرده بود. سپاه شرقی روم از امپراتور شدن “وسپاسیان” اعلام حمایت کرده بود. تعدد متقاضیان امپراتوری روم این امپراتوری را وارد یک جنگ داخلی کرده بود. در این میان “ویتلیوس” سومین امپراتور موقت آماده جنگ با “وسپاسیان” شده بود و درخواست “وسپاسیان” از “بلاش” برای دفع این فرد بود. “بلاش” وعده فرستادن ۴۰ هزار نظامی داده بود. “وسپاسیان” که قبلاً با ۶۰ هزار نظامی برای سرکوب شورش یهودیان به شرق آمده بود بدون نیاز به نیروی بیشتر، “ویتلیوس” را از سر راه خود برداشته بود. وی در طول ده سال (۶۹ تا ۷۹ میلادی) که بر امپراتوری روم حکومت کرد با ایران مناسبات حسنه داشت. در دوران “نرون” در سال ۶۲ میلادی، ارتش ایران سپاه اعزامی روم به آناتولی شرقی به فرماندهی “لوسیوس پائه توس” را شکست داده و مجبور به تسلیم شدن کرده و بر گردن “پائه توس” یوغ نهاده بود تا درس عبرت شود. در پی این شکست و انتصاب “تیرداد” شاهزاده اشکانی به حکومت ارمنستان میان دو ابرقدرت وقت صلح برقرار شده و دولت ایران از تحریک قوم فرانک و حاکم ساموساتا بر ضد روم دست برداشته بود.
- زادروز “سیدنی هوک”، فیلسوف آمریکایی، از اصحاب فلسفه تاریخ، بیانگر فلسفه پرگماتیسم و نویسنده فلسفه آموزش و پرورش. (1902 م)
- زاد روز “عزیز نسین”، طنزنویس اهل ترکیه. (1915 م)
- نخستین نیروگاه برق اتمی در جهان در آمریکا شروع به کار کرد. (1951 م)
- درگذشت “جان اشتاينبک”، نویسنده آمریکایی، خالق خوشههای خشم، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۶۲ میلادی. (1968 م)
- “کورت والدهایم”، وزیر امور خارجه اتریش با رای شورای امنیت، دبیرکل سازمان ملل شد. (1971 م)
- پایان جنگ هند و پاکستان بر سر استقلال بنگلادش. (1971 م)
- “ذوالفقار علی بوتو”، رئیس جمهور پاکستان شد. (1971 م)
- ملاقات صدام حسین و دونالد رامسفلد در بغداد در راستای اعطای کمکهای آمریکا به عراق در مدت جنگ ایران و عراق. (1983 م)
- یورش نظامی نیروهای آمریکا به کشور “پاناما”. (1989 م)
- بازگشت حاکمیت چین بر “ماکائو” پس از چهار قرن استعمار پرتغال. (1999 م)
- آغاز سفر هفت ساله “حکیم ناصر خسرو قبادیانی”، حکیم و شاعر ایرانی. (۴۳۷ مهی)
“حکیم ناصر خسرو قبادیانی” تا حدود چهل سالگی به خدمات دولتی مشغول بود ولی بر اثر تحول روحی که در وی پدید آمد، از این شغل کنارهگیری کرد و خود را برای سیر و سیاحت مهیا نمود. وی در این سفر از سرزمینهایی چون حجاز، مصر، بینالنهرین و روم دیدن کرد. حاصل این جهانگردی، کتاب مهم سفرنامه است که ناصر خسرو، نگارش آن را از سال ۴۴۴ ه.ق آغاز نمود. سفرنامه ناصر خسرو از جهات مختلف دارای اهمیت است و یکی از آثار مهم ادبی به شمار میرود.
یک پاسخ
سپاس فراوان از دست اندرکاران این وبسایت مفید و دوست داشتنی🙏🌹🌿