کارگروه تاریخ انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان، به فراخور هشتم دی ماه، سالروز ثبت ملی آرامگاه یعقوب لیث صفاری، همایشی را با نام نام « یعقوب لیث؛ از رویگری تا فرمانروایی» در بزرگداشت این سردار ایرانی با همراهی دلبستگان تاریخ و فرهنگ ایران در خانهی سمنها برگزار کرد.
دکتر اشکان زارعی؛ پژوهشگر و کارشناس تاریخ، با اشاره به واکاوی بستر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در سدههای دوم و سوم، سیاستهای نژادپرستانه و ستمگرایانه دستگاه خلافت بنیامیه و بنیعباس را زمینهساز خیزشهایی چون ابومسلم، مازیار، بابک، سندباد، بهآفرید دانست و گفت: بازتاب این بستر را باید در واژههای «موالی» و«عجم» جستجو کرد، که همین رویکرد پدیداری یعقوبلیث را در پی داشت.
محمد امیری؛ کارشناس ارشد تاریخ، دیگر سخنران نشست به بررسی چگونگی پدیداری یعقوبلیث صفاری از رویگری و عیاری تا فرمانروایی در سپهر سیاسی ایران و چگونگی رویارویی وی با المتعمد، خلیفه عباسی پرداخت.
کورش سروشپور؛ کارشناس ارشد ادبیات و زبان فارسی، با ارزیابی دستاوردیهای فرهنگی و ادبی یعقوب لیث گفت: یعقوب پس از پیروزی و دستیابی بر کرمان، در ۸۶۸ میلادی، نوشتار اداری، دیوانی و رسمی را فارسی اعلام کرد و با این کار، این زبان را در امور دفتر و دیوانی تثبت کرد. پیش از این رسایل و مکاتبات از سال ۶۵۲ میلادی به عربی بود و یعقوب پس از دو سده آن را به فارسی برگرداند. کاری که بعدها به دست دودمان سامانی با پایمردی بیشتری دنبال شد.
دکتر یعقوب زلقی؛ باستانشناس و مدیر پایگاه منطقهای گندیشاپور و ایوان کرخه نیز در این نشست از مهرازی (:معماری) آرامگاه این فرمانروای صفاری سخن گفت. به گفتهی وی این سازه در دل سایت تاریخی گندی شاپور جای دارد که استخوانبندی اصلی این بنا خشت خام است و آجر و سنگ به کار رفته در ساخت آن نیز مربوط به دورههای گوناگون تاریخی از تیموری، صفویه تا قاجاریه است که بیشتر از ساختمایههای (:مصالح) موجود درمگسترهی گندیشاپور بهره برده شده است.
دکتر اشکان زارعی؛ پژوهشگر و کارشناس تاریخ
دکتر یعقوب زلقی؛ باستانشناس و مدیر پایگاه منطقهای گندیشاپور و ایوان کرخه
محمد امیری؛ کارشناس ارشد تاریخ
کورش سروشپور؛ کارشناس ارشد ادبیات و زبان فارسی،
فرتورها رسیده است.
4090
یک پاسخ
با درود
در دورانی که ایران مورد ستم و تازش تازیان قرار گرفت همین نوادگان و دوستداران شرور بنی امیه و بن العباس برای بدست آوردن غنیمت و تجاوز به زنان و کودکان ایرانی تازش بر ایران و دین پاک اهورایی شروع کردند و متاسفانه برخی از بهدینان ناآگاه (برای فرزندان همین بنی امیه که ایران و ایرانی را تحقیر و گبر می دانند و نیاکان ما را تحقیر می کنند و کشور ایران و دولت- ملت ایرانی را فیک می دانند و برای رسیدن به تشکیل کشور برمبنای قومیت محلی،جوانان و مدافعین مرزبانان ایران با نام الله ننگین خود به قتل می رسانند) کمک های مالی و یا کلاس مدرسه می سازنند و برای توجیه این عمل خود می گویند که ما برای نیاکانی که به هندوستان از این مسیر رفته اند این ساخت و ساز را انجام داده ایم.به آگاهی بهدینان گرامی می رساند که مسیرهای زیر برای مهاجرت بهدینان به هندوستان وجود داشته است..
1- مسیر زمینی سیستان به کویته و هند :
مسیریک: از یزد به کرمان و فهرج به سیستان و کویته به کراچی و ایالت گوجرات
مسیر دوم: مسیر راه تجاری نادری که امروز یز میل نادری وجود داشته که نادرشاه افشار برای رفتن به هندوستان و فتح هند از مسیر گرمان و فهرج و زاهدان کنونی به هند رفته و آنجا را زیر حاکمیت سیاسی ایران بردند….
2- مسیر دریایی ایران به هندوستان : از بوشهر و بندر گمبرون(بندر شاه عباس)
3-مسیر ریلی راه آهن زاهدان به کویته وکراچی(مسیر صد و اندی ساله اخیر)
ضمنا آن مسیری که این بهدین گرامی در آنجا برای تکفیری ها وفرزندان معاویه مدرسه ساختند، منطقه نا امن وشرور خیز و راهزن بوده وکاروانها را آنجا همیشه شبیخون می خوردند و مسیر تجاری به هندوستان نبوده است… و اگر بهدینی از آن مسیر رفت و آمد داشته و اقرار به غیرمسلمانی می نموده توسط این متعصبین افراطی به قتل می رسیده….
نکته: خاطره ای دارم از پدر همسرم که ریشه ای از یزدیهای بهدین دارد، آن روانشاد از حدود 6 پشت خود خاطره ای را نقل می کرد که می گفتم یکی از نیاکانم برای مهاجرت به هند از مسیر یزد به سیستان می آید و وقتی از کنار آتشکده ی کرکوشاه کاروان گذر می کند ، شروع به گریه می کندو از ادامه مسیر منصرف می شود و در سیستان در کنار طایفه ی کیخا و سرگزی ادامه زندگانی می دهد و خانواده همسرم از لحاظ چهره به خسرویانی های یزد شبهات دارند….
پاینده ایران اهورایی