هنگامیکه در دیماه ۱۳۹۳ خورشیدی، اسکلت 7000 سالهی یک زن در منطقهی مولوی تهران یافته شد، گمانهزنیها در مورد تاریخ تهران را دچار دگرگونی کرد. اما شاید شهر کنونی تهران (بهعنوان پایتخت) در سنجش با بسیاری از شهرهای ایران، تاریخ چندان کهنی نداشته باشد و هستهی تاریخی آن تنها در دایرهای برگِرد میدان توپخانه بچرخد. دیگر محلههای کنونی شهر، روستاهایی بوده اند که تا 100- 150 سال پیش با شهر کوچک تهران فاصلهای کموبیش دور داشتهاند.
گذشته از اینکه تاریخ تهران به چند سده یا چند هزاره برگردد، این شهر، سدههاست که پایتخت ایران شمرده میشود و رویدادهای بسیاری به خود دیده است. سیاستمداران، هنرمندان نامآور، دانشمندان و چهرههای بسیار دیگری در این شهر زندگی کردهاند و از خود یادگارهایی به جا گذاشتهاند. هر کدام از آن یادبودها، به تهران هویت و شناسهای میبخشد که باید نگاه داشت و از گزند و آسیب دور کرد. یکی از آن شناسههای فرهنگی و هنری، خانههای تاریخی تهران است که شمار آنها اندک نیست، اما شوربختانه برخی از آنها در میان بندها و تبصرههای قضایی گرفتار شدهاند و به سادگی حکم تخریبشان داده میشود.
درست است که میراث فرهنگی کشور میتواند با استناد به تاریخی بودن یک خانه، از ویرانی آن جلوگیری کند اما اثبات این نکته، اگر آن سازه ثبت تاریخی نشده باشد، آسان نیست. برپایهی مادهی نخست «قانون حفظ آثار ملی»، خانههایی در شمار «آثار ملی» شناخته خواهند شد که «تا اختتام دوره سلسلهی زندیه در مملکت ایران احداث شده». نکته اینجاست که این قانون در 12 آبانماه 1309 خورشیدی، به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است. اکنون از آن زمان نزدیک به 90 سال می گذرد.
به گزارش ایسنا، یکی از خانههای تاریخی که به زودی با حکم قضایی تخریب خواهد شد، خانهی احمد متین دفتری، از سیاستمداران شناخته شدهی ایران و داماد دکتر مصدق است: «هر چند خانه متین دفتری در اسفندماه ۱۳۸۲ خورشیدی، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده اما در چند سال گذشته به واسطهی شکایت مالک، نامش زیاد شنیده شد و احکامی برای ابطال حکم ثبت و جواز تخریب خانه صادر شدند. حتی درخواست و دفاعیه تجدید نظرِ میراث فرهنگی روی حکم تخریب، همچنان رای را در همان حالت باقی گذاشت. چون از یک سو قدیمیتر نبودن این خانهی تاریخی و تعلق نداشتن آن به دورهی زندیه و قبل آن، خود عاملی برای دستگاه قضا بود و از سوی دیگر ثبت ملی بنا مغایر با حقوق مالکانه مالک آن را مزید بر علت کرد».
خانهی متین دفتری در دوم بهمنماه 1382 خورشیدی، با شمارهی 10862 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد اما در سال 1393 خورشیدی، با رای شعبهی یکم دیوان عالی کشور از فهرست آثار ملی بیرون کشیده شد. این خانه در خیابان فلسطین، پایینتر از خیابان جمهوری، جای دارد.
مدرسه و چاپخانهای که روبه ویرانی میروند
«مدرسه ی دهخدا»، در میانهی باغ سپهسالار نیز سرنوشت همانندی با خانهی متین دفتری دارد. همزمان با پیگیری میراث فرهنگی برای ثبت و نگهداری آن، مالک نیز پیگیر قضایی مدرسه بود. سرانجام، این مالک بود که دست بالا را پیدا کرد و حکم تخریب مدرسهی دهخدا را گرفت؛ مدرسهای که ویژگیهای مهرازی (:معماری) خانههای دوره ی پهلوی نخست را دارد و جایی برای آموزش کودکان استثنایی بوده است.
در خیابان مختاری، نبش کوچهی نجمآبادی یا حقشناس امروزی هم عکاسی و گرمابهای تاریخی هست که تا یکی دو ماه دیگر ویران خواهد شد و آسمان خراشی به جای آن خواهند ساخت.
یکی از دیرینهترین چاپخانههای تهران، به نام «چاپخانهی تابان» در کوی امیریه نیز از این سرنوشت رهایی پیدا نکرده است. در ماههای نخست امسال بود که بخشی از دیوار جنوبی آن ویران شد. پروندهی ساختمانِ تاریخی چاپخانهی تابان دستکم از سال ۱۳۸۹ خورشیدی، در راهروهای دادگاه این دست و آن دست میشود و هر بار زور مالک به مستندات تاریخی میراث فرهنگی چربیده است. مالک، از همان آغاز توانست نخستین رای را بر تخریب و نوسازی آن بگیرد.
ایسنا در پایان یادآوری میکند که مستندات این گزارش نزد آنها محفوظ است.
به هر روی، چنین به گمان میرسد که برای نگهداری ساختمانها و آثار تاریخی تهران، باید در قوانین مصوب، بازنگری کرد. این شهر با ساختوسازهای بیرویه تا همین حالا هم چهرهای ناساز گرفته است. از دست رفتن تاریخ تهران، بیگمان نهتنها چهرهی این کلانشهر را نازیبا بلکه به هویت آن هم خدشه وارد میکند.
یک پاسخ
فقط میتوانم بگویم جای تاسف است که حتی صاحبان این بناها ارزش آنها را درک نمیکنند.