به یاد گوهرِ مهربانو و جهانگیر پوربهرامی برای وسواسش در سبز کردن چندین ظرف و انواع سبزهی گندم، ماش، عدس و ترهتیزک و چیدن سفره نوروزی آنگونه که به آن باور داشت و به یاد «مِمَسم» گوهرِ خورشید و اورمزدیار فلفلی برای سفرهی سنتی «پنجه» که بر پشتبام و بر «پِسکَممَس» خانه قدیمی معروف به «عمو گُل» در نرسیآباد یزد میچید.
از سفرههای دینی-سنتی تا سفرهی نوروزی
چیدن سفرهی نوروزی و معنی و مفهوم آنچه بر آن چیده میشود، همواره یکی از موضوعهای گفتوگو میان ایرانیان در تبوتاب نزدیکی به نوروز بوده است. این سفره به «هفت سین»، «هفت شین»، «هفت سینی»، «هفت سبزی» تا «هفت چین» و … نامگذاری شده است. البته برای هرکدام از این نامها توضیح و تفسیری هم معمولا گفته میشود که پرداختن به آنها و نیز برگزاری تاریخی نوروز، موضوع این نوشته نیست.
هر چند که برخی از نامهایی که برای سفرهی نوروزی در بالا گفته شد، میتواند به دلیل دیرینگی و کهنسالی ایران و نوروز، در زمانهای گوناگون و نقاط و فرهنگهای گوناگون ایران بزرگ درست باشد و البته برخی از آنها حاصل «تفسیرهای عامیانه» است، مانند تغییر شین به سین در «هفت شین» به «هفت سین»! دراینجا تلاش میشود که معنی و مفهومی که بهطور سنتی در نزد زرتشتیان برای آنچه که معمولا بر بیشتر سفرههای دینی-سنتی چیده میشود، مطرح شود.
به طور سنتی برای انجام آیینهای گوناگون زرتشتی، سفرهای باید تدارک دیده شود. هر چند که مواد بر سر این سفرهها در برخی موارد با هم متفاوت هستند، اما مواد اصلی و تقریبا همیشگیِ همهی سفرهها، نمادهای مادی آنچه که به امشاسپندان شناخته شدهاند، هستند. مجموعه مواد بر سر سفرههای دینی زرتشتی که امروز میشناسیم را میتوان در دو گروه زیر دستهبندی کرد:
الف- نمادهای امشاسپندان: معمولا بر سر سفرههای آیینها، شیر، آتش، فلز، آب، زمین و گیاه جای دارند که به نمادهای مادی و اینجهانی آنچه که به شش امشاسپند شناخته شدهاند، تعریف میشوند. این ایدهی پیوند امشاسپندان با عناصر گیتی، در متن دورهی میانهی بندهش به اینگونه بازگو شده است که هر کدام از «مینویان» در این جهان مادی پدیدهای را «به خویش پذیرفتند»۱. بنابر این متن، این پدیدهها عبارتند از؛ حیوان، آتش، فلز، زمین، آب، گیاه و مردم. بنابراین هر کدام از این نشانههای مادی بر سفره را میتوان به گونهی زیر توضیح داد:
۱. آتش، شمع، چراغ روغنی: از نمادهای اردیبهشت «بهترین اَشه» بر سفره جای میگیرند. ارج نهادن به آتش، گرامی داشتنِ این امشاسپند است.
۲. شیر: از فرآوردههای چهارپایان اهلی که به نشانهی بهمن «اندیشه نیک» بر سفره جای میگیرد و ارج نهادن به چهارپایان و حیوانات، گرامی داشتنِ این امشاسپند است.
۳. فلز: انواع فلزات و ظرفهای فلزی نماد مادی شهریور «شهریاری مطلوب» بر سفره هستند. نگهداری از فلز، ارج نهادن به این امشاسپند است.
۴. پهن کردن سفره بر روی زمین پاک یا گذاشتن خشتی خام که با گِل سفید تزیین یا رنگ شده باشد، از نمادهای اسفند «فروتنی؛ اندیشه درست» (دو ترجمه پیشنهادی برای این واژه بر پایهی ترجمه امروزی) است. برای ارج گذاردن به این امشاسپند، زمین را باید همواره پاک نگه داشت و آبادانی را بر آن گسترش داد.
۵. آب و مایعات: نشانهی خورداد «تکامل، بالندگی» هستند. ارج نهادن به آب و مصرف بهینهی آن گرامی داشتنِ این امشاسپند است.
۶. گیاهان: از نمادهای اَمرداد، «بیمرگی» هستند، به ویژه گیاهان همیشه سبز (کاج، سرو، مورد، شمشاد و …). کاشتن درخت و نگهداری درختان و گیاهان، ارج گذاشتن به این امشاسپند است.
۷. مردم!: اتفاقا بنابر سیستم خداشناسی بندهش، هرمزد که «نخست مینوان است» نگهداری و نگهبانی از مردم را پذیرفت. پس باید هفتمین عامل حاضر بر سر سفره خود انسان باشد! (نگاه کنید به توضیح شماره 1)
ب- مواد دیگر: بهطور عمده، مواد خوراکی و مصرفی هستند که بهطور سنتی از فرآوردههای کشاورزی و یا دامداری سنتی و نشانههایی از برکت و باروری بودهاند. موادی مانند انواع نان از نان تنوری تا کماچ و سیروگ (هر دو نوعی نان روغنی)، انواع میوه، انواع خشکبار و آجیل، تخممرغ، شراب، انواع حلوا، سیروسداب (خوراکی سوپمانند از روغن، سیر و گیاه سداب و سرکه)، انواع شیرینی (در آیینهای شادی) و خوراک که امروزه معمولا برنج و خورشتی از مخلوط سیبزمینی، گوجه و فرآوردههای فصل مانند بادمجان، بامیه و … است. البته باید توجه داشت که بنابر نوع مراسم و نیز وضعیت دورههای تاریخی و نیز وضعیت معیشتی خانواده، این مواد میتوانستهاند متفاوت و بسیار مختصر و محدود باشند. در حقیقت در روزگار معاصر و با دگرگونی وضعیت مالی و معیشتی خانوادهها این مواد در بیشتر زمانها به صورت کامل و به اندازهی زیاد بر سر سفره جای میگیرند.
همانگونه که گفته شد بر سر همهی سفرههای دینی-سنتی و همینطور هر چند که بر مبنای «تقویم قدیم» زمان نوروز با زمان طبیعی آن برابر نبوده است، اما بر سفرهی دینی «پنجه» که در پایان اسفندماه قدیم (پنج روز پنجه) و نیز بر سفرهای که به مناسبت اورمزد و فروردینماه (روز یکم نوروز)۲ در «اتاق پاکی»۳ چیده میشده است، همین دو گروه مواد گفته شده در بالا، جای داشتهاند.
در پایان، نورزوتان پیشاپیش شاد و سفرهی نوروزی که میچینید، از هر نوعی که به دلتان مینشیند، پر از خیر و برکت باد!
توضیح:
۱- نقلقول بندهش در مورد هرمزد و هر کدام از مینوان و آنچه که در جهان مادی به خویشی پذیرفتند بهاین گونه است: «… هرمزد … از جهان مادی بن مردم را به خویش پذیرفت … بهمن … از آفرینش مادی انواع گوسپند را به خویش پذیرفت … اردیبهشت … از آفرینش مادی آتش را به خویش پذیرفت … شهریور … از آفرینش مادی فلز را به خویش پذیرفت … سپندارمذ … از آفرینش مادی زمین را به خویش پذیرفت … خرداد … از آفرینش مادی آب را به خویش پذیرفت … امرداد … از آفرینش مادی گیاه را به خویش پذیرفت (بهار، بندهشن، 1380: 48-49)». عبارت فعلی «به خویشی پذیرفتن» را میتوان «ازان خود کردن، مال خود کردن، نگهبان بودن» ترجمه کرد.
۲- سفرهی «پنجه» و سفرهی «اورمزد روز و فروردینماه» مجموعه آیینها و سفرههایی هستند که از پنج روز پایان اسفندماه (به گونهی سنتی بر مبنای تقویم قدیم) انجام و چیده میشدهاند. گهنبارها، آیینها و سفرهی پنجه که از اَهنَوَد روز و اسفندماه تا درست پیش از برآمدن آفتاب اورمزد و فروردینماه را دربر میگیرد، مجموعهای از آیینهایی هستند که در گاهشماری زرتشتی برای پنج روز پایانی سال انجام میشدهاند. شاید مجموعه آیینهای مربوط به این دوره را بتوان «نوروز دینی» نامید که به ویژه مجموعهای از آیینهایی هستند که به گونهی سنتی با فروهر درگذشتگان پیوند دارد. بنابر سنت، باور بر این است که فروهر درگذشتگان در این پنج روز به گیتی برمیگردند و بازماندگان با آمادهسازی خانه و خانهتکانی و با چیدن سفرهای بر جای مخصوص خانههای قدیمی «پِسکَم مَس» و نیز چیدن سفرهای مختصر بر پشتبام و چراغی روشن به پیشواز آنان میروند و درست پیش از برآمدن آفتاب روز «اورمزد و فروردینماه» یعنی پیش از روز یکم فروردین (که نامش هم در پیوند با فروهر است) با روشن کردن آتشی بر بام آنان را در رفتنشان از این جهان بدرقه میکنند (آمدن فروهرها ایدهای بسیار کهن است که بازتاب آن در متن اوستایی فروردینیشت یعنی یشت ویژهی فروهرها آمده است). در همین پنج روز چَهرهی واپسین گهنبار سال نیز برگزار میشود و هر خانهای اگر گهنبار دارد، در آن روز سفرهی گهنبار را نیز هنگام مراسم میچیند. اما سفرهی دیگری که در این زمان چیده میشده است و میتوان آن را سفرهی به مناسبت اورمزد روز و فروردینماه (برابر با روز نخست سال نو) نامید، در «اتاق پاکی» و در زیر «ویجو» viju (برای این دو نگاه کنید به یادداشت 3) پهن میشده است.
۳- «اتاق پاکی»، اتاقی بوده است در خانههای قدیمی که معمولا جایگاه نگهداری وسایل آیینها مانند سفرههای پارچهای، ظرفها و مواد برای آیینها تا مواد خوراکی مانند گندم، آرد و نان خشک بوده است. «ویجو» نام وسیلهای بوده است شامل سطحی صاف، از بستن چوب نی به یکدیگر که چهار سوی آن طنابی جای داشته است که به یک طناب مرکزی وصل میشده است. این طناب از حلقهی میخی که در سقف اتاق جای داشته، میگذشته و به میخی دیگر در دیوار محکم میشده است. با باز کردن این طناب و بالا و پایین کردن آن میتوانستهاند به موادی که بر روی سطح نی گذاشته شده بود، دسترسی داشته باشند. معمولا بر روی ویجو غذا یا گوشت گذاشته میشده است. بر زمین این اتاق، همین نمادهای توضیح دادهشده در بالا، مخصوصا با شیرینی به مناسبت اورمزد و فروردینماه که سفرهی شادی بوده است و به سفرهی زیر ویجو ناموَر بوده، چیده میشده است (این تعریف بنابر نقلقول از اهالی محله نرسی آباد یزد است).