ایران؛ نام یکی از سه یوزپلنگ در اسارت پارک پردیسان، در حالی به گسترهی حفاظتشدهی «توران» بُرده شد که واکنشهای زیادی دربارهی روند بیهوش کردن و چگونگی جابهجایی (:انتقال) آن در پی داشت. از سوی دیگر شفاف نبودن برنامههای تکثیر در اسارت، پرسشهای بیپاسخ دیگری را پیش کشیده است.
دلبر، کوشکی و ایران سه یوزپلنگ پرآوازهی ایرانی که بنا بود نسل یوز ایرانی را نجات و ادامه دهند هرچندگاه خبرساز میشوند و گویی پیش از اندیشیدن به ادامهی نسل این جانوران زیبا باید به حفظ جانشان اندیشید.
دلبر و کوشکی در پارک پردیسان
«کوشکی» یوزپلنگ نرِ در اسارت، در سال 1393 خورشیدی، زمانی که توله بود، به کوشش یک شکارچی بهنامِ «کوشکی» از چوپانهایی که آنرا شکار کرده و قصد کشتن این یوزپلنگ را داشتند خریداری و به سازمان محیطزیست اهدا شد. پس از آن این یوزپلنگ در هفتماهگی به پارک پردیسان تهران منتقل شد.
«دلبر» این مادهیوز ایرانی زمانی که توله بود در سال ۱۳۹۰ به وسیلهی سگهای شکاری یک چوپان افغان در شهرستان شاهرود به دام افتاد و از سوی وی در اسارت پرورش یافت. با آگاهی یکی از ساکنین بومی این یوزپلنگ از چوپان گرفته شده و در اختیار سازمان محیط زیست ایران قرار گرفت. دلبر برای تولیدمثل با دیگر یوزپلنگ زندهگیری شدهی ایرانی یعنی کوشکی به پارک پردیسان منتقل شد. اگرچه کوششها برای تولید مثل این یوزپلنگها تاکنون بینتیجه مانده است.
و اما «ایران» مادهیوز جوانی است که نزدیکبه سه سال پیش در حالی که توله بود، از قاچاقیان حیات وحش کشف و به مرکز تحقیقات پارک پردیسان انتقال داده شد. مادهیوزی که از آن به عنوان گزینه جایگزین برای استفاده در طرح نیمهاسارت در صورت باردار نشدن دلبر یاد میشود.
اکنون بار دیگر این یوزپلنگهایِ در اسارت خبرساز شدند، آنچه کنشگران و دوستداران محیطزیست را بیش از پیش نگران کرده است اقدام کارشناسینشدهی بیهوش کردن و انتقال این یوزها است که در آغاز در سکوت خبری و در شبکههای مجازی دیده و شنیده میشد و پس از چند روز رسانهای شد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، روز یکشنبه (۱۷ فروردینماه سال جاری) خبرهایی از پارک پردیسان تهران دربارهی بردن یوزپلنگهای در اسارت آن، به گسترهی حفاظتشدهی توران در استان سمنان، در شبکههای اجتماعی پخش شد. هر چند که در ماههای گذشته موضوع جابهجایی یوزها به زیستگاهشان برای تکثیر در اسارت، شنیده میشد، اما انتشار نیافتن جزییات روشنی از این برنامه، هدف آن، شیوههای تکثیر در اسارت و نمونههای دیگری از این دست، سبب شد که جابهجایی یوزها با ابهامات و خُردهگیریهایی از سوی کنشگران محیط زیست و برخی کارشناسان همراه شود. سرانجام سازمان حفاظت محیط زیست در این روز (17 فروردین) «ایران» (یکی از سه یوزپلنگ در اسارت) را به توران بُرد اما در جریان این جابهجایی برخی کارشناسان حیاتوحش در زمینههای گوناگونی، مانند: روش بیهوشسازی یوزها، باکس نگهداری آنها، شیوهی جابهجایی و استرس به یوزها، انتقادهایی را پیش کشیدند.
با اینکه سازمان حفاظت محیطزیست میخواست که در این روز «کوشکی» و «ایران» (دو یوزپلنگ پارک پردیسان) را به گسترهی حفاظتشده ی توران ببرد، اما کوشکی با وجود پرتاب دارت بیهوش نشد.
شیوههای نادرست برای بیهوش کردن یوزپلنگهای پردیسان
ایمان معماریان، دامپزشک حیاتوحش که زمانی پزشک پردیسان بود، به ایسنا میگوید: «پیش از این نیز یوزهای پردیسان بارها برای انجام معاینات مختلف در بازهی زمانی مشخص، با پرتاب دارت، بیهوش شده بودند و نیاز نبود که برای این کار، حیوان را ساعتهای طولانی در معرض استرس قرار داد. برای مثال در بازهی زمانی دو تا سه ساعته هر سه یوز موجود در قرنطینه را بیهوش میکردیم و معاینات خود را انجام میدادیم».
پرتاب دارت به یوزها در سالهای گذشته
این دامپزشک حیات وحش با پافشاری بر اینکه باید بازهی زمانی روشنی را برای پرتاب دارت به حیوان در پیش گرفت، گفت: «برای مثال در طبیعت هنگامیکه مجبور بودیم گورخرها را با دارت بیهوش کنیم، بازهی زمانی ۸ دقیقهای را در نظر میگرفتیم. اگر در این زمانِ مشخص شده، موفق به پرتاب دارت نمیشدیم دست از کار میکشیدیم چرا که تعقیب و گریز میتواند مشکلاتی برای سلامت آنها، از جمله آسیبهای عضلانی و ضعف سیستم ایمنی، ایجاد کند».
خردهگیری دربارهی چگونگی بیهوشسازی یوزپلنگ «ایران» به دست سازمان حفاظت محیطزیست، در حالی بازگو میشود که شهابالدین منتظمی، مدیرکل دفتر مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست، افزونبر رد انتقادات بازگو شده، به ایسنا میگوید: «پیش از این اقدام نیز همیشه تمام بیهوشیها در پارک پردیسان موفقیت آمیز نبوده است؛ چون حیوانات در حال جنبوجوش هستند. همچنین از دوزِ بسیار کمی دارو برای بیهوشی سبُک “کوشکی” و “ایران” استفاده شد تا آنها آسیب نبیند. بنابراین این اقدام زیرنظر دامپزشک و با رعایت تمامی نکات انجام شد».
وضعیت استاندارد در هنگام عمق بیهوشی
وضعیت «ایران» در هنگام عمق بیهوشی
در کنار خردهگیریهای به چگونگی بیهوشی، تصاویری که از «ایران، هنگام بیهوشی» منتشر شده است، نشان میدهد در اینباره نیز برخی نکتههای بایسته در پیش گرفته نشده است. معماریان در اینباره پافشاری میکند که در عمق بیهوشی کامل، باید با باز نگهداشتن دهان حیوان و بیرون کشیدن زبان از آن، از ورود و خروج هوا مطمئن شویم. این درحالی ست که چنین کاری برای «ایران» هنگام بیهوشی، انجام نشده است.
روش جابهجایی یوزپلنگ، آسیبرسان بوده است
از موضوعهای چالشی دیگر در فرآیند جابهجایی این یوز به سمنان، «باکسی» بود که برای بردن آن برگزیده شده بود. بر پایهی استانداردهای جهانی باکسهای دربردارندهی حیاتوحش، برای گونههای گوناگون اندازههای جدا از هم دارد. در جابهجایی یوزپلنگ «ایران» این نکته در پیش گرفته نشده است. معماریان با اشاره به این نمونه، میگوید: «باکسهای حمل علاوه بر اندازه مناسب به منافذی برای تهویه هوا و مقداری کاه در کف آن نیاز داشت».
باکس استاندارد حمل یوزپلنگ با بستر مناسب
وضعیت قرارگیری «ایران» در باکس
باکس جابهجایی «ایران» به گسترهی حفاظتشدهی توران، در حالی غیراستاندارد خوانده میشود که مدیرکل دفتر مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست چنین باور دارد که این باکس استاندارد است. او می گوید: «محفظهای که برای انتقال این یوزپلنگ درنظر گرفته شده بود، استانداردترین باکسی است که برای جابهجایی گربهسانان میانجثه از آن استفاده میشود و در واقع سیستم آن به صورتی است که دو باکس برای حمل دو یوز کنار یکدیگر قرار دارد که با دیواری از یکدیگر جدا میشوند. برخی به ما میگویند که چرا یوزپلنگ را با وانت به سمنان انتقال دادهاید؟ در پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه کرد که با هر خودرویی نمیتوان به مناطق محیط زیست رفت. همچنین راننده این وانت از همکاران خود ما بود و در طول مسیر نیز بهصورت دائم علائم و شرایط حیوان چک میشد».
باکس و خودروی انتقال «ایران»
موافقان جابهجایی یوزها به زیستگاهشان، همواره به این موضوع اشاره دارند که در شش سالِ بودنِ یوزپلنگها در تهران، برنامهی تکثیر در اسارت موفقیتآمیز نبود و دستاوردی نداشت. معماریان دربارهی چرایی این موضوع میگوید: «طی شش سال اخیر حتی یک درصد از برنامههایی که قصد اجرای آن را داشتیم، به دلایل مختلف، از جمله جابهجایی مدیران، ندادن مجوزهای لازم و… اجرایی نشد و ما تنها یک بار موفق به لقاح مصنوعی شدیم که آن هم موفقیت آمیز نبود».
این دامپزشک حیات وحش که از شمار متخصصان مخالف جابهجایی یوزپلنگهای پردیسان به توران بود، میگوید: «اگر بخواهند یوزهای طبیعت را به محوطهی اسارت وارد کنند با مشکلاتی مواجه خواهند شد و باید مسائل مختلفی را بررسی کنند. برای مثال، باید بررسی و روشن شود که انتقال یوزهای در طبیعت به اسارت، چه تاثیری روی جمعیت طبیعی یوزپلنگها میگذارد. همچنین یوزپلنگی را که در اسارت بزرگ شده است، نمیتوان بهراحتی در کناری یوزی وحشی قرار داد که در طبیعت رشد کرده است».
آیا سازمان حفاظت محیطزیست، برنامهای برای تکثیر یوزها دارد؟
سازمان حفاظت محیط زیست چنین باور دارد که جابهجایی یوزها به گسترهی حفاظت شدهی توران، به حفظ نسل آنها کمک میکند. منتظمی، مدیرکل دفتر مدیریت حیاتوحش این سازمان، در پاسخ به این پرسش ایسنا که این سازمان چه برنامهای برای تکثیر در اسارت یوزها دارد؟ آن را بر دوش محیط زیست سمنان میگذارد و به گفتن این سخن بسنده میکند که: «برنامههای ما برای این اقدام، مشخص و تدوین شده است و طی روزهای آینده محیط زیست استان سمنان به انتشار و تشریح آنها خواهد پرداخت».
او همچنین می گوید که باید به هر گونهای از حیات وحش، این حق را بدهیم که در زیستگاه خود تکثیر و رشد پیدا کند. نمیتوان همهی گونههای حیات وحش را برای حفاظت و انجام کارهای پژوهشی به تهران آورد. کار درست این است که ما توانایی و دانش خود را به محل زیست گونه ببریم.
سازمان محیط زیست باید پاسخگو باشد
به گزارش ایسنا، جابهجایی یک قلاده یوزپلنگ به گسترهی حفاظت شدهی توران، درحالی انجام گرفت که برنامههای تکثیر در اسارت، در شرایط جدید برای بسیاری از کنشگران و کارشناسان حوزهی حیاتوحش، روشن نشده است. با در پیش گرفتن اینکه برخی کارشناسان باور دارند که جابهجایی یوزها از پردیسان به سمنان کمکی به حفظ نسل آنها در طبیعت نمیکند، انتظار میرود که سازمان حفاظت محیط زیست هرچه زودتر به ابهامات و پرسشها در اینباره پاسخ دهد.
همچنین از آنجا که به گفتهی مدیرکل دفتر مدیریت حیاتوحش این سازمان در نخستین فرصت دو قلاده یوز دیگر پارک پردیسان به سمنان بُرده میشوند، بایسته است که سازمان محیطزیست در جابهجاییهای دیگر، نکتههای بسیار مهمی را که کارشناسان به آن اشاره کردند و در جابهجایی «ایران» در پیش گرفته نشده بود، بررسی کنند. از آنجا که بر پایهی واپسین آمار، شمار یوزهای در طبیعت کمتر از ۴۰ قلاده است و هزینههای سنگینی برای نگهداری از آنها پرداخت شده است، انتظار میرود که سازمان محیط زیست بیش از پیش در زمینهی نگهداری از یوزها روشمندتر کار کند تا نگرنده ی رویدادهای تلخی نباشیم که هنگام جابهجایی گورهای ایرانی از گسترهی توران به پارک ملی کویر رخ داد و به مرگ پنج راس گور انجامید.
به هر روی امیدواریم دست ما از این داشتههای بیمانند آفرینش خالی نماند و آیندگان هم یوزپلنگهای زیبای ایرانی را در حال تاختن در کوه و دشت ایرانزمین به تماشا بنشینند.
* عکسها برگرفته از خبرگزاری ایسنا است