کارخانهی ریسباف، باارزشترین میراث صنعتی اصفهان، اکنون در کشمکش میان بانک ملی و وزارت راه و شهرسازی بیپناه مانده است. فرسایش این سازهی تاریخی و آسیبهایی که از بارشها دیده است، نیز زخم دیگری بر پیکر آن است. اما هیچ نهادی پاسخگو نیست. با آن که این سازهی تاریخی ثبت ملی شده است، میراث فرهنگی میگوید اختیاری دربارهی این اثر ندارد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، کارخانهی ریسباف که سالهاست کوشش شده است جایی برای موزهی اصفهان باشد، سر در گم مانده است. نه تنها شرایط حفاظت شدهی خوبی ندارد، بلکه در این روزهای بارانی بیشتر دچار فرسایش و آسیب شده است. ریسباف در کشاکش مالکیت وزارتخانهی راه و شهرسازی و بانک ملی، فرسوده است و هیچ پیدا نیست که مسوولیت نگهداری از آن بردوش کدام نهاد است. این اثر ثبت ملی شده، اکنون به حال خود رها شده است و بیم آن میرود که بیش از این آسیب ببیند.
میراث فرهنگی زیربار مسوولیتش نمیرود
در این میان، میراث فرهنگی میگوید کارخانهی ریسباف در اختیار آنها نیست و کارهای بایسته برای نگهداری از این اثر ثبت شده، بر دوش مالک است! همهی اینها در حالیست که دیدبانی (:نظارت) بر چگونگی نگهداری و کیفیت آن بردوش این نهاد است و باید به بانک ملی یا وزارتخانهی راه و شهرسازی در اینباره هشدار جدی بدهد.
سقفهای فروریختهی ریسباف و شرایط ناگوار این اثر در روزهای بارانی گذشته، نشان از سردرگمی این میراث صنعتی اصفهان دارد. اثری که بارها و بارها مسوولان اصفهان بر ارزش آن پافشاری کردهاند و در دورههای مدیریتیشان از شعارها و برنامههایی برای نگهداری و باززندهسازی (:احیا) آن گفتهاند؛ برنامههایی که تاکنون با بر کرسی نشستن شهرداران و مدیران گوناگون، هیچگاه انجام نشد و حتا مالکیت آن هم کلاف سردرگمی شده است. آسیبهای ناشی از نگهبانی نکردن درست از این سازه هم، از همین رهگذر است.
واکنش میراث فرهنگی اصفهان تنها در حرف
فریدون الهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان، دربارهی وضعیت نگهداری و شرایط ناخوشنود کنندهی این اثر تاریخی و صنعتی اصفهان، میگوید: «طبق برنامهی ششم توسعه، دستگاههای اجرایی و دولتیای که بناهای تاریخی را در اختیار دارند، مکلف به حفاظت از آنها هستند و اینگونه نیست که چون برخی از این آثار ثبت ملی هستند میراث فرهنگی مسوولیت حفاظت آنها را هم داشته باشد!».
این مسوول میراث فرهنگی اصفهان افزود: «این ماجرا میتواند پیگیری حقوقی داشته باشد و میراث فرهنگی میتواند در این رابطه و بحثهای حفاظتی موضوع را به نهادهای مربوطه منعکس کند و اخطار بدهد. ریسباف در فهرست آثار ملی قرار دارد و وظیفه ما این است که از مداخله ساختاری که خلاف قوانین آثار ملی است جلوگیری کنیم و نکته دیگر اینکه کاربریهای آیندهای که در آن تعریف میشود باید با هماهنگی میراث فرهنگی باشد».
آپارتمانهایی که ریسباف را دربرگرفتهاند
پس از پرداخت بخشی از هزینهها و انجام دادوستدهایی (:معاملاتی)، بنا بود کارخانهی ریسباف در اختیار وزارت راه و شهرسازی باشد. در حالی که این اثر تاریخی در گام نخست نیازمند طرحهای فوری مرمتی است و در گام دیگر نیاز به برنامهریزیهای جدیتر با پژوهشهای باریکبینانهتر و علمیتر دربارهی بازندهسازی و بازآفرینی در گسترهی ملی و بینالملی است.
ریسباف در سال 1381 خورشیدی، ثبت ملی شده است. این در حالی ست که بر خلاف قانون، در فاصلهی پنج متری این میراث صنعتی، آپارتمانهای بلند و برافراشته شده و کارخانهی صنایع پشم در آن سوی خیابان چهارباغ به سبب فرسودگی، همچنان کوچک و کوچکتر شده و تنها به حفظ سردر و سازهای از آن بسنده شده است. کارخانهی ریسباف با این وضعیت بیدفاع و شرایط ناگوار، شاید چشم به راه سرنوشتی باشد که بر سر کارخانه صنایع پشم آمد؛ فرسایش و ویرانی و سرانجام هم ویرانی و کوچک شدن این اثر ملی در همسایگی مجتمعهای تجاری نونوار و آپارتمانهای بلند.
پاسخگوی حفاظت ریسباف کیست؟
پرسشهای جدی اینها هستند: چرا بانک ملی و سهامداران، به عنوان مالک در نگهداری این اثر کوتاهی کردهاند؟! چرا میراث فرهنگی اصفهان به عنوان ناظر اصلی پیگیر جدی نگهداری از این اثر ثبت ملی نبوده است؟ سبب این بیتوجهیها و این که این میراث صنعتی اینگونه به حال خود رها شده تا بخشهای از آن بر سر هم آوار بشود چیست؟ و چرا تملک این کارخانه از سوی بانک ملی و وزارت راه و شهرسازی روشن نمیشود تا وضعیت نگهبانی و بازندهسازی آن درشمار پروسههای زمانی طولانیتری نشود؟ پاسخگوی این پرسشها کدام نهاد است؟ بانک ملی که میگوید در حال واگذاری ریسباف است، یا وزارت راه وشهرسازی که میگوید هنوز این کارخانه در اختیار بانک ملی است؟ و یا میراث فرهنگی که میگوید در هیچ کجای این داستان نیست و مسوولیتش را نادیده میگیرد؟
تبدیل موزه ریسباف به موزهی منطقهای، مصوبهی هیات دولت را داشت. این سرگذشت بر میگردد به سال 1390 خورشیدی و دوران ریاست جمهوری احمدینژاد. در آن زمان بنا بود که ریسباف به میراث فرهنگی سپرده شود. اما بانک ملی مدعی شد این اثر در اختیار او و سهامداران است و دولت باید حقوق همهی مالکان را پرداخت کند. همین دو سال پیش بود که وزارت راه و شهرسازی پا به میدان گذاشت تا ریسباف را خریداری کند. اما باز پارهای از اختلافها، سد راه شد تا ریسباف همچنان در اختیار بانک بماند و وضعیت نگهداریاش ناپیدا باشد.
ریسباف از یک سو میان بانک ملی و سهامداران، و از سوی دیگر وزارت راه و شهرسازی چشم به راه رسیدگی و نگاهبانی مانده است. وضعیت بیدفاع کارخانه در برابر بارشها سبب شده تا در این روزهای بارانی اصفهان، سقفها بیشتر ریزش کرده و این سازه در برابر آسیبهای بیشتر باشد.
ریسباف، دومین کارخانهی ریسندگی اصفهان است که در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، با مشارکت گروهی از سرمایهداران در اصفهان راهاندازی شد. این سازه هشتم امردادماه ۱۳۸۱ خورشیدی، با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است. این کارخانه در خیابان چهارباغ بالا، میان هتل پل و خیابان هفتدست جای دارد.