گسترش ویروس کرونا و فراگیر شدن آن در سراسر جهان، همگان را به قرنطینه و پرهیز از گردهماییها ناگزیر کرده است. با این همه، «انجمن شاهنامهخوانی بانوان دبی»، در کشور امارات، توانست نشست خود را به شیوهی مجازی برگزار کند تا هم، پیوستگی نشستهای انجمن گسسته نشود و هم از گسترش ویروس کرونا جلوگیری شود. نکتهی درخور توجه آن بود که برگزاری مجازی نشست شاهنامهخوانی، به پیوستن شمار افزونتری از دوستداران فردوسی بزرگ و شاهنامه سراسر جهان به نشست امسال انجمن انجامید.
انجمن شاهنامهخوانی بانوان در دبی، از همهی تواناییهای خود در فضای مجازی بهره بُرد تا نشست هفتگی خود را برگزار کند. اجارهی تالار ویدیوکنفرانس در اپلیکیشن زووم، از شمار کوششهای این انجمن بود.
برگزاری مجازی اینبار انجمن، با روز بزرگداشت فردوسی و شاهنامه همزمان شد. هموندان انجمن، هر سال در چنین روزی جامهای ویژه بر تَن میکنند و لوحهایی آبی رنگ با خود دارند که با نشانهی (لوگوی) انجمن آذین یافته است. امسال نیز بانوان شاهنامهخوان انجمن، آراسته به آن جامه و لوح رنگین بودند. افزونبر این که نگارهای نو از فرزانهی توس، فردوسی، کار دست و آفریدهی محمدرضا عابد، در برابر دید باشندگان نشست مجازی انجمن بود.
در هر اتاق زووم ویدیو کنفرانس، 25 تَن میتوانند باشنده باشند و در فضای مجازی به همراهان نشست بپیوندند. چون شمار باشندگان این بار انجمن شاهنامهخوانی بانوان دبی 31 تَن بود دو اتاق به آن ویژه شده بود تا همهی هموندان بتوانند این نشست را همراهی کنند. افزونبر بانوان ایرانی که در دبی زندگی میکنند، باشندگانی از کشورهای ایران، کانادا و انگلیس نیز در این بزرگداشت مجازی همراه بودند و روز بزرگداشت فردوسی را گرامی داشتند.
هموندان نشست شاهنامهخوانی بانوان دبی، با به اشتراک گذاشتن فرتورهایی از نشستهای سالهای گذشته، یادآور برگزاری پنج بزرگداشت پیاپی برای گرامیداشت جایگاه فردوسی و شاهنامهی او بودند.
به گفتهی بانو پهلوان، نکتهی درخور توجه دیگر برگزاری نشست شاهنامهخوانی اینبار انجمن، همزمانی آن با هفتمین نشست مجازی شاهنامهخوانی در اتاق ویدیو کنفرانس و صدوهفتادویکمین نشست انجمن بود. شمارگان یک و هفت در باور ایرانیان سپند و بامعنا است. بدین گونه که عدد یک، نماد یگانگی و پیوستگی (وحدت) است و عدد هفت سپند و باشگون در آیینهای نیاکانی ما. انجمن شاهنامهخوانی بانوان، چینش و در کنار هم گذاشتن این دو شماره را به فال نیک گرفت و آن را در تصویری سهگوشه جای داد که نوک آن رو به بالاست و قاعدهی آن رو به زمین. در این هماهنگی (:هارمونی) شمارهی یک، دو بار آورده شده و نیز شمارهی هفت به همان گونه دو بار تکرار شده است. از سوی دیگر، شمارهی 25 از دو شماره دو و پنج شکل گرفته که جمع آن دو نیز شمارهی سپند هفت خواهد بود. بانوان نشست، این هماهنگی را بهانهای دانستند تا همزمانی دو نشست مجازی انجمن و پنج نشست پاسداشت فردوسی را یادآور شوند و بدین گونه بر سپندینگی شاهنامهخوانی و یادکرد از شاهنامه، آفریدهی فردوسی فرزانه پافشاری کنند.
فرتورها رسیده است.
4090
یک پاسخ
حکیم فردوسی خداوندگارسخن هنرسخن برفرازنای تاریخ.
سخنرانی دکترفدریکومایورمدیرکل
وقت سازمان جهانی یونسكو درجشن هزاره فردوسی ??
بنام خداوند جان و خرد
شاهنامه، این اثر ادبی فنا ناپذیر، با چنین شكوهی آغاز میشود، در این اثر جاودانه بیدرنگ در پی ستایش پروردگار، در همان نخستین صفحه به ابیاتی برمیخوریم كه لحظهای ما را حیران و شگفت زده برجای میگذارد، زیرا كه به طرزی نامنتظر، با مدح خرد روبرو میشویم.
آیا چنین چیزی در خور تصور است؟ هزار سال پیش، قبل از رنسانس غرب، سدهها پیش از قرن هجدهم، قرن روشنگری، پیش از تولد دكارت و تولد ولتر، یك شاعر ایرانی، فراتر از هر چیز، اندیشه و خرد را ستوده است. شاعر ایرانی، این ستایش را با چنان اعتقاد و با چنان شور و وجدی بیان میكند كه خواننده را بی اختیار شیفته خود میسازد.
?خرد بهتر از هر چه ایزدت داد?
?ستایش خرد را به از راه داد?
?خرد رهنمای و خرد دلگشای?
?خرد دوست گیرد به هر دو سرای?
?از او شادمانی وزو مردمیست?
?ازویت فزونی وزویت كمی است?
این چنین، من از همان نخستین لحظه كه شاهنامه را گشودم، احساس كردم كه با یك اثر استثنایی و یك انسان استثنایی روبرو هستم. خردی كه فردوسی، به توصیف آن پرداخته، به معنای قوه ادراك به تنهایی نیست، بلكه قابلیت شناخت نیكیهاست، حكمتی ژرف و پهناور است، آرامش و طمأنینهای است كه از درون بر میخیزد و زاده تسلط بر نفس است. این مفهوم زیبا در سراسر شاهنامه چون خورشیدی تابان است. این نفخهای است كه به شاهنامه روح بخشیده است و خصلتی است كه شاهنامه آن را به اعلا درجه میستاید. در جهان و در تاریخ، كمتر اثری چون شاهنامه دیده شده است كه این چنین مظهر هویت ملی گردد.
شعر فردوسی، در عین حال كه بازتاب فرهنگی است كه در زمینههای گوناگون وحدت و یگانگی خود را به دست آورده است، انگیزه و الهام بخش این فرهنگ نیز به شمار می رود. شما بهتر از من آگاهید كه از نظر زبان، شاهنامه گنجینهای است و به عبارت دیگر، دایره المعارفی است جوشان از واژهها و اصطلاحهای زبان فارسی.
اما از دیدگاه تاریخی، شاهنامه گذشته وحال را به هم پیوند میدهد و سنتهای ایران باستان را در یك فرهنگ واحد ادغام می كند، كه این دستاوردی است كه شاید هنوز اهمیت آن روشن نشده است، زیرا ادغامی كه از این فرهنگ حاصل شد، بسیار بارآور، و سرشار از پیامدهای خلاق بود.
و سرانجام، از نظر ادبی، شاهنامه حماسهای است كه در آن، افسانه و واقعیت، امر محسوس و امر نامحسوس، در آن واحد، در هم آمیختهاند: فردوسی تاریخ و اسطوره را بهم پیوند میدهد. به كلام دیگر، گاه به «هومر» شباهت مییابد، گاه به «هرودت». آن جا كه فردوسی در نقش مورخ ظاهر میشود، حادثه تاریخی را با چنان شور و شیفتگی، روایت میكند كه گویا افسانه می سراید. آن جا كه فردوسی، اسطوره می سراید، ماجرا را با چنان دقت و ریزهكاری شرح میدهد كه گویی از امر واقع سخن میگوید.
این چنین است كه فردوسی، میراثی برای كشور خویش برجای نهاده است كه زنده و جاندار از نسلی به نسل دیگر، منتقل شده است. كمتر تمدنی یافت میشود كه در آن اثری شاعرانه این چنین «مردمی» شود، یعنی در عین حال كه از شهرت و اعتبار گستردهای برخوردار شده، محبوبیت عمومی نیز یافته باشد.
متاسفانه، ناآشنایی من با زبان فارسی مانع از آن است كه مسقیماً از ظرائف این اشعار، شكوه و جلال و موسیقی رازآمیز آنها بهرهگیرم. با این همه، ترجمه شعر فردوسی، سحر نهایی خود را حفظ میكند. شاهنامه كه اولین بار در قرن دوازدهم میلادی به زبان عربی برگردانده شد، در بیرون از مرزهای ایران همواره با استقبال گستردهای روبرو بوده و مورد بررسی و تفسیر فراوان قرارگرفته است.
مورخان، زبان شناسان، شاعران و نثرنویسان، نقاشان و مینیاتوریستها، نسل در نسل، خمیر مایه آثار خویش را از شاهنامه گرفتهاند.