در میان دو کوه بیستون و تاق بستان در استان کرمانشاه، غاری ژرف و عمودی دیده میشود که کشف و شناسایی آن داستانی شنیدنی دارد و گاه آمیخته با رویدادهایی غم انگیزی بوده است. این غار را «پراو» یا «پرآو» مینامند، به معنی «پُرآب». «پراو» آوازهای جهانی دارد و غارنوردان چیرهدست جهان برای پیمودن آن و ثبت رکوردی جهانی، بارها تا ژرفای زمین پیش رفتهاند اما با چنان سدهایی از سنگ و دیوارههای خشن برخوردهاند که راه پیشروی را بر آنها بسته است. پروا داستان کامیابیها و ناکامیهای غارنوردان است.
در سال 1350 خورشیدی، گروهی از غارنوردان انگلیسی در چهارچوب تیمی پژوهشی، سرگرم بررسیهای زمین شناختی در 12 کیلومتری شمال خاوری شهر کرمانشاه بودند؛ یعنی جایی نزدیک به روستای «چال آبه» و در گسترهی کوههای بیستون و تاق بستان. آنها در پی یافتههای زمینشناسی بودند و ایدهای برای غارپیمایی نداشتند؛ به این دلیل ساده که تا آن روز کسی نشانی از غاری در آن پهنه نداده بود. اما این سفر پژوهشی برای گروه انگلیسی ره آوردی شگفتانگیز و هیجانآور داشت. تا بدانجا که آوازهای جهانی برای آنها رقم زد. گروه انگلیسی به شیوهای ناگهانی، غاری را کشف کردند که عمودی بود و گمان میرفت که ژرفای بسیاری دارد. گروه آنها بیدرنگ سفر دور و دراز خود را در ژرفای زمین آغاز کرد؛ سفری که در میان غارنوردان جهان ولولهای انداخت. آنها توانسته بودند غاری عمودی را کشف کنند که تا آن روز در جهان مانند نداشت. از همینرو نام غار پرآو را که تا ژرفای 750 متری آن پیش رفته بودند، «اورست غارهای جهان» نامیدند.
گروه غارنورد انگلیسی سرانجام پس از برخورد با دشواریها، از غار بیرون آمدند اما همگی باور داشتند که ژرفای غار پراو بیش از آن چیزی است که پیمودهاند. از همینرو یک سال پس از آن گروهی 16 تَنی از زبدهترین غارنوردان انگلیسی با پشتیبانی «انجمن سلطنتی لندن برای پیشرفت دانش» به غار پروا آمدند، به آن امید و آرزو که به رکوردی جهانی دست پیدا کنند. اما آرزوی آنها به سرانجام نرسید و در ژرفای 751 متری غار عمودی پراو به حوضچهای گِلی برخوردند که راه را سد میکرد. ناچار از غار بیرون آمدند در حالیکه از ناکامی خود سرافکنده بودند.
سفرهای اکتشافی به درون غار، در سالهای پس از آن تا به امروز نیز ادامه داشته است و هر بار بخشی از شگفتهای غار پراو شناخته میشود. در سال 1384 خورشیدی و یک سال پس از آن، غارنوردی روسی به نام «اودوکیم اف» با همراهی چند تَن دیگر، تا ژرفای 400 متری غار رفتند اما از ادامه راه باز ماندند.
غارنوردان برجستهی ایرانی نیز دست به جستوجو و ماجراجوییها در غار پراو زدهاند. در سال 1370 خورشیدی، یک گروه از آنها به کمک گستردهی غارنوردان دیگر و بردن تلفن نظامی به درون غار، تا پایان ژرفای شناخته شدهی پراو رفتند و 2 سال پس از آن دو تَن دیگر دست به کاری بیباکانه زدند و بدون بهرهگیری از ابزار پشتیبانی (لجستیکی) و تنها با 400 کیلو بار، 13 روز درون غار ماندند و پس از پیمودن آن، بازگشتند.
اما سفر گروهی دیگر از غارنوردان در سال 1381 به پراو همراه با رویدادی دردناک بود و دو تَن از آنها به نامهای «ویکتوریا کیانیراد» و «امیر احمدی» در ژرفای غار جان خود را از دست دادند. پیکر آن دو غارنورد را هرگز نتوانستند از غار بیرون بیاورند و آنها در پایان چاه شماره 18 غار، برای همیشه ماندهاند. تاکنون 5 غارنورد ایرانی جان خود را بر سر شناخت پراو از دست دادهاند و پیکر بیجان آنان درون غار دفن شده است.
به هرروی، در سالهای پس از آن و تا به امروز، غارهایی ژرفتر از پراو در سراسر جهان کشف شده است و دیگر نمیتوان پراو را اورست غارهای جهان نامید. گویا اکنون پراو در جایگاه 221 فهرست ژرفترین غارهای جهان جای دارد.
همهی آن رویدادهایی که برشمردیم، نشان میدهد که دستیابی به غار پراو بسیار سخت است. غارنوردان، پراو را یکی از «دشوارگذرترین غارهای جهان» میدانند. این غار آمیختهای از گذرگاههای افقی و راههای عمودی است که بدنهی آن بسیار خشن است. دیوارههای غار چسبناکی بایسته را ندارند و هر آن بیم ریزش آنها میرود. آبهای جاری غار نیز که از ذوب یخچالهای زیرزمینی جاری شده است، دمای غار را از یک تا 3 درجهی سانتیگراد پایین میآورد. شگفت است که این دما در هیچ جای غار بالاتر نمیرود. از اینرو یکی از چالشهایی که غارپیمایان پراو با آن رودررو هستند همین سرمای بسیار غار است.
غارنوردان برای پیمودن غارها ناگزیرند ارتفاع خود را تغییر ندهند و به گونهای افقی حرکت کنند تا در راه بهتری قرار بگیرند. این شیوه که به آن «تراورس» میگویند، در پراو همراه با خطرهای بسیار زیادی است؛ بهویژه آنکه پراو غاری ریزشی است. دهانهی غار نیز شکلی خاص دارد و غارنوردان را ناگزیر میسازد که به گونهای درون آن بروند که خود به آن «پامرغی» میگویند. بدینگونه، از همان آغاز سختیها پدید میآید و غارنوردان را هشدار میدهد که با پدیدهای دیگرسان و بسیار سخت روبهرو هستند. رخنهها (:منافذی) هم که در سراسر بدنهی غار پراو هست یک دشواری دیگر پیمایش آن بهشمار میرود.
دهانهی غار پراو در بلندایی 3 هزار متری از سطح دریا جای دارد. هیچ غار عمودی دیگری در جهان نیست که تا بدین اندازه سطحی بلند داشته باشد. تاکنون 26 حلقه چاه در غار پراو کشف شده است که یکی از آنها 42 متر ژرفا دارد. بیم سرگونی در این چاهها در هر گام و حرکتی هست و غارنوردان را به هوشیاری افزونتری وامیدارد.
حوضچهای نیز در پایان راه شناخته شدهی غار هست که در سال 1383 خورشیدی، گروهی از غارنوردان ایرانی تا پایان آن را پیمودند و توانستند ژرفای حوضچه را اندازه بگیرند. سقف غار نیز در مسیرهایی، بسیار کوتاه میشود؛ چنان کوتاه که هیچ غارنوردی توان گذر از آن را ندارد. همهی اینها و دشواریهای دیگر، نشان میدهد که پیمودن غار پراو آمادگی بدنی بسیار زیادی میخواهد و آمادگی روحی و روانی و تمرکز افزونتر از پیمایش هر غار دیگری. این کار، تنها از توان غارنوردان حرفهای برمیآید.
خوشبختانه در سال 1393 خورشیدی، غار پراو از انباشت زبالهها و طنابهایی که در درون آن بود، پاکسازی شد. این نیز گفتنی است که نخستین بانویی که توانسته بود غار فنی پراو را بپیماید «لیلا اسفندیاری کجوریراد» نام داشت. او که هیمالیانوردی سرشناس بود، در سال 1381 خورشیدی توانست سرتاسر غار پراو را پیمایش کند. شوربختانه او در سال 1390 در حالی که سرگرم پیمایش کوه «گاشربروم» پاکستان، در نزدیکی مرز چین بود از کوه سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
سازمان میراث فرهنگی غار پراو را در 20 بهمنماه 1389 خورشیدی، با شمارهی 90 در فهرست میراث طبیعی ایران ثبت کرده بود اما شگفت است که هنوز ثبت جهانی آن انجام نشده است.
*با بهرهجویی از «ویکیپدیا»، گزارش خبرگزاری «ایسنا» و تارنمای «باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند».
نام دیگر غارهای دیدنی ایران را در نشانی زیر ببینید:
2 پاسخ
باسپاس و درود،از امردادو همکاران،از آنکه ما رادر شناسندان آثار طبیعی،از جمله غارهاو آثار باستانی آشنا مینمایید.جای تشکرو قدر دانیست.بخصوص در مورد غارپراوا،امیدوارم که مردم دانا وسرافراز ایران نیز قدر آنها رادانسته و نگذارند آسیبی به آنها برسد.
کرمانشاه سرزمین سنگ و آب.غار قوری قلعه هم دارد که بسیار طولانی و شگفت انگیز و زیبا است که البته راحت الپیمایش و افقی است.اگر این غار پراو در یک کشور پیشرفته بود الان غارنوردان از تمام دنیا می آمدند افسوس