در درازنای تاریخ کهن ایرانزمین، مردان و زنان بسیاری هستند که نام نیک خود را بر پهنهی فرهنگ ماندگار این سرزمین نقش زدهاند. مردمانی که با دهش مال و جان و زندگی خود تنها به ماندگاری نام سرزمینشان اندیشیدهاند. برجای ماندن نام نیک همواره بخشی از فرهنگ و ادب ایرانیان بوده و هست.
پروین مهربانی زردشتی یکی از نیکنامان و دهشمندان نیکاندیشی است که سراسر زندگی خود را به بنیانگذاری پایههای فرهنگی گذراند و نامی نیک از خود به یادگار گذاشت. جاودانگی بهرهی نام نیکش باد.
مهیندخت دهنادی، سردبیر ویژهنامهی زرتشتیان، دیماه 1381 خورشیدی با بانوی فرزانه زندهیاد پروین مهربانی زردشتی، کنشگر پیشکسوت هازمان زرتشتی، فرنشین پیشین سازمان زنان زرتشتی تهران به گفتوگو پرداخت که در شمارهی 20 هفتهنامهی امرداد به چاپ رسید. متن گفتوگو را با عنوان «بیش از نیم قرن سابقه؛ چقدر فعالیت؟» در ادامه میخوانید:
کمی آن طرفتر از انجمن زرتشتیان تهران و در همسایگی کانون دانشجویان زرتشتی میتوانید تابلوی سازمان زنان و دوشیزگان زرتشتی تاسیس ۱۳۲۹ را ببینی، وضعیت ساختمان و راه را زیاد تعجب آور نیست اما وضعیت در حال ساخت و ساز داخل سازمان برای کسی که نخستین بار است وارد آنجا میشود کمی غیرمعمول است و تعجبآورتر از همه این است که دقیقا در همین مکان نشستها و برخی کلاسهای سازمان زنان و کانون دانشجویان زرتشتی تشکیل میشود اتاقی با یک میز بزرگ که دور آن صندلیهای چوبی و قدیمی چیده شده با چند کمد قدیمیتر آشپزخانه و دستشویی غیرقابل استفاده و اتاق منشی سازمان است که با وضعیت کنونی، طبیعی است که در آن تقریباً همه چیز یافت میشود از کامپیوتر دستگاه فاکس گرفته تا یخچال سماور برقی. به هر حال برای گفتگو با خانم پروین مهربانی زردشتی رئیس این سازمان جای دیگری نمیشد قرار گذاشت و با این شرایط تعجبی هم نداشت وقتی که مجبور میشدیم هر چند دقیقه یکبار گفتگو را قطع کنیم تا وی به جای منشی سازمان به تلفنها پاسخ دهد و باز هم تعجبی نداشت وقتی پرسیدم چرا منشیتان نیست و وی در جواب گفت: مریض احوال است و بیماری کلیوی داشت. …
نمیخواست زیاد گلایه کند اما طاقت نیاورد و ادامه داد: بیماریاش با وضعیت اینجا تشدید شد و فعلا عمل جراحی کرده است به امید خدا تا چند وقت دیگر برمیگردد. با دیدن چهرهی متعجب ما بیدرنگ گفت اینها را ننویسید اختلاف پیش میآید، امیدوارم به زودی مشکلات ما حل شود.
او دایم از امیدواری و صبر حرف میزد و با حوصله و دقیق به سوالات ما گوش داد. کمکم اوضاع برای ما هم عادی شد و پای صحبتهای کسی نشستیم که از ۱۶ سالگی یعنی از بدو تاسیس سازمان زنان وارد این مکان شده و هماکنون در سن 68 سالگی رسما رئیس این سازمان است.
– خانم مهربانی، چرا رئیس سازمان زنان شدید؟
من نمیخواستم رئیس شوم. در واقع این پست را به گردنم نهادند چون سابقه و تجربهام زیاد و این تجربه را مدیون فعالیتهای بیدریغ زنان پیشکسوت زرتشتی مخصوصاً رئیس پیشین سازمان خانم کتایون فرین (شاهرخ) هستم.
– با توجه به این که انتخابات سازمان زنان پس از 16 سال به تازگی برگزار شد، شما نیازی به تغییر و تحول در این سازمان احساس نمیکردید؟
بله درست است، هر سازمانی پس از مدتی فعالیت دچار کمی رکود میشود. اما این موضوع به ریاست دورههای پیش ربطی ندارد بلکه باید بگویم خانم فرین در ریاست بسیار هم با تدبیر بودند و همانطور که گفتم بیشتر تجربههایم از ایشان است.
– به غیر از خانم فرین چه کسانی تاکنون ریاست سازمان زنان را برعهده داشتند؟
روانشادان منیژه شاهرخ و لعل جمشیدیان و سرکار خانم فرنگیس یگانگی.
– تحصیلات شما در چه زمینهای است و لطفا خلاصهای از فعالیتهای خود در سازمان زنان را بگویید؟
من دانشآموخته از دبیرستان انوشیروان دادگر هستم، دوره کامل انگلیسی را در انجمن ایران – انگلیس گذراندم و مدرک کامل دوره خیاطی را از وزارت آموزش و پرورش دارم.
فعالیتهایم در سازمان زنان از همان بدو تاسیس اینجا آغاز شد. ابتدا در کلاسها شرکت میکردم پس از مدتی هموند افتخاری کمیسیون روابط عمومی و سرپرست کلوپ دختران زرتشتی شدم، در زمانی که هنوز کانون زیر نظر سازمان زنان بود، مشاور و نماینده از طرف سازمان زنان در کانون دانشجویان بودم. چند دوره سرپرست اردوی دانشآموزان ممتاز در شهرستانها شدم و از سال 59 هموند هیاتمدیرهی این سازمان هستم. در همان سالها مسوول کمیسیون کمک و امداد و نمایندهی سازمان در جنگ تحمیلی برای کمکهای نقدی و جنسی به شهرستانهای یزد و حومه بودم که هنوز هم با وجود پایان یافتن جنگ این کمکها با مسوولیت من ادامه دارد. از سال 68 نایب رییس سازمان شدم و در سال 76 که خانم فرین به عنوان رییس سازمان استعفا داد، پست ایشان را هم به عهده گرفتم و در سال 81 نیز به عنوان رییس سازمان انتخاب شدم.
– از کمیسیون کمک و امداد گفتید، فعالیت این کمیته چگونه است؟
این کمیسیون در حال حاضر حدود 38 خانواده کم درآمد را تحت پوشش دارد. کمک به زنان سرپرست خانوادههای نیازمند و بیماران زرتشتی، وامهای دانشجویی و ازدواج و سایر امور ضروری از دیگر فعالیتهای این کمیته است.
– از فعالیتتان در سازمان زنان راضی هستید؟
چرا که نه، بسیار راضی هستم. شروع فعالیتم در سازمان، سرآغاز ورودم به جامعه زرتشتی بود و این امر تاثیر بسیار خوبی بر زندگیام گذاشته است چون وقتم را به نحو خوبی برای خدمت به جامعه پر میکند.
– در هفته، چقدر وقت خود را برای این ارگان میگذارید؟
سازمان زنان خانه دوم من است، هر وقت لازم باشد من اینجا هستم.
– برای خانوادهتان مشکلی به وجود نمیآید؟
خیر، روانشاد همسرم سرهنگ منوچهر مهرآفرین نیز از ابتدا با حضور من در جامعه زرتشتی و خدمت به ایران عزیز موافق بود و در واقع مشوق اصلی من بود.
– به نظر شما برای موفقیت در انجام کار اجتماعی چه عواملی بیشتر موثر است؟
خدمت به جامعه، اول از همه علاقه و وقت میخواهد و البته این نکته را هم همیشه به یاد داشته باشیم که در کار اجتماعی باید طالب خدمت باشیم نه شهرت.
– پس با این وجود که وقت در این امر بسیار مهم است میتوان گفت که هموندان سازمان زنان را بیشتر خانمهای خانهدار تشکیل میدهند؟
بله، این امر بر کسی پوشیده نیست، وقتی خانمهای خانهدار وقت آزاد بیشتری دارند فعالیتشان هم بهتر میشود، وگرنه میشویم مثل انجمن که بیشتر آقایان هستند و وقت هم ندارند و نتیجه را هم که میبینیم. من همیشه خدا را شکر میکنم از اینکه هموندان هیاتمدیره و خانمهایی که در سازمان زنان فعالیت میکنند واقعا همت و همکاری دارند.
– خانم مهربانی کمی از رابطهتان با کانون دانشجویان زرتشتی بگویید؟
رابطهی ما در دورهی جدید بسیار خوب است، اما در دورههای پیشتر کمی ما را اذیت میکردند و این مشکل از زمان شکلگیری کانون برای ما وجود داشته، البته آزار آنها از روی جوانی بود. سازمان زنان در سال 1337 کلوپ دختران جوان را تشکیل داد. پس از چند سال یعنی در سال 1346 این جوانان به نام کانون دانشجویان زرتشتی زیر نظر سازمان زنان فعالیت میکردند که پس از آن، آنها با نام کانون دانشجویان زرتشی اعلام استقلال کردند. اما مکان فعالیتهای کانون دانشجویان بسیار خوب است.
– پس این تعبیر که سازمان زنان مادر کانون دانشجویان زرتشتی است، درست است؟
بله، وقتی با هم اختلاف پیدا میکنیم و از انجمن درخواست جای دیگری برای کانون داریم، انجمن به ما میگوید شما مادران آنها هستید، ولی آخر بچهها پدر هم میخواهند.
– آیا به غیر از این مکان جای دیگری برای فعالیت و کلاسهای سازمان نیست؟
چرا، این طبقه از ساختمان به همراه تالار در سال 1342 توسط بانوی خیراندیش روانشاد لعل نوذر جمشیدیان به سازمان زنان اهدا شد و در سال 1366 نیز روانشاد بانو سروشیان، طبقه دوم آپارتمان سه طبقهای واقع در خیابان فلسطین شمالی را وقف سازمان کردند که بیشتر کلاسهایمان در آنجا تشکیل میشود.
– رابطهتان با انجمن زرتشتیان تهران چگونه است؟
رابطهمان خوب است البته به دلیل اینکه لولهکشی و سیستم این ساختمان به هم مربوط است به علت خرابی از اول تابستان تا به حال دستشویی نداریم و شوفاز هم همینطور و به تازگی هم انجمن با نصب آسانسور آشپزخانه را نیز ویران کرده و مشکلات زیادی برایمان به وجود آمده و چون فعلا انتخابات میان دورهای انجمن است، نمیشود کار زیادی انجام داد.
– وضعیت کمیسیون و هموندان سازمان زنان زرتشتی در حال حاضر به چه صورت است؟
ما در سازمان زنان 4 کمیسون آموزشی، تور، روابط عمومی، جشنها و گردهماییها داریم. هیاتمدیره سازمان 11 نفر هموند اصلی و 3 هموند جانشین و 1 نفر بازرس دارد که در هر کمیسیونی از هیاتمدیره چند مشاور وجود دارد تا رابط میان هیاتمدیره و کمیسیونها باشند. در مورد هموندی هم باید بگویم سازمان زنان زرتشتی همچنان در حال عضوگیری است و هماکنون بیش از 500 نفر هموند دارد.
– تعریف شما از زن نمونه زرتشتی چیست؟
زن زرتشتی همیشه نمونه بوده، در پاکدامنی، راستگویی و اشوییاش
– نمونهترین زن زرتشتی به نظر شما چه کسی است؟
مادرم، همیشه در ذهنم یک زن نمونه بود و در زمینه کار اجتماعی خانم کتایون فرین و فرنگیس یگانگی الگوی من بودند.
– خاطره خوشی از دوران فعالیتتان در سازمان زنان دارید؟
بله، حدود دو سال پیش ما پس از تلاش زیاد یک پیوند کلیه برای یک فرد زرتشتی داشتیم که با موفقیت انجام شد و بسیار برایم خوشحال کننده بود و در ضمن چهرهی بچههایی که اول ماه مهر برایشان لوازم مدرسه میبریم هم بسیار زیباست و خوشحال کننده.
– خاطره بد چطور؟
زمانی بود که بعد از انقلاب گروهی از جوانان، سازمان را تصاحب کردند. در اینجا خوابیدند، برق و آب را قطع کردند، میخواستند اینجا را به طور کامل در اختیار خودشان داشته باشند که ما هم سریع خودمان را رساندیم. یادم هست که تا زانو در برف بودیم و به هر حال به کلانتری رفتیم و آنها حق را به سازمان زنان دادند و جوانان هم در هر صورت مجبور شدند بپذیرند.
– به نظر شما بزرگترین مشکل جامعه زرتشتی چیست؟
حسادت است، معمولا ما وقتی کسی را که بالاتر از خودمان است نمیتوانیم ببینیم و نمیخواهیم خودمان را به او برسانیم، میخواهیم او را برسانیم به پایین و این بزرگترین مشکل ماست.
– چه صحبتی با زنان زرتشتی دارید؟
همه سعی کنند همبستگی، یک رنگی و صمیمیت داشته باشند.
– اگر میلیونها تومان در اختیار سازمان زنان قرار گیرد، آن را صرف چه کاری میکنید؟
تاسیسات سازمان را درست میکنیم.
– به عنوان آخرین پرسش، جدیدترین فعالیت سازمان زنان بگویید؟
همین اواخر، همایش هنرهای دستی نوجوانان و جوانان دختر زرتشتی را برگزار کردیم و تصمیم داریم یک تور مسافرت به هند را هم برگزار کنیم.
با خانم مهربانی خداحافظی میکنیم، وی بروشوری از فعالیتها و عملکردهای سازمان از گذشته تاکنون در اختیارم قرار داده، در قسمتی از آن نوشته: سازمان زنان زرتشتی در بدو تاسیس جزو نخستین سازمانهایی بود که کلینیک اندرزگاه را پس از جنگ جهانی دوم برای مادران و نوزادان دایر و به طور رایگان آنان را معاینه و شیرخشک و ویتامین اهدایی، از طرف یونیسف زا میان آنان تقسیم و طرز نگهداری از اظفال و فواید شیر را نیز آموزش میداد و به مدت 24 سال بدون وقفه فعالیت خود را ادامه داد. همچنین جزو نخستین سازمانهایی بود که کلاس تدریس زبان انگلیسی را در سال 1335 دایر نمود.
یک پاسخ
ایران بانوانی اینگونه کوشاوتوانا،نشان ازفروشکوه فرهنگ راستینی
داردکه درآن بانوان ودختران، باسرافرازی زندگی می کنند.
دختران تاج سرایران زمین
بانوان،پژواکی ازشاه ومهین