امروز گوش ایزد از ماه شهریور سال 3758 زرتشتی، نَبُر، روز پرهیز از خوردن گوشت، یکشنبه 9 شهریورماه 1399 خورشیدی، 30 آگست (اوت) 2020 میلادی
نهم شهریور 1286 (آگست 1907 میلادی) قرارداد تقسیم کشور مستقل و باستانی ایران، با گذشتهای تابناک، مهد تمدن و 13 قرن یک ابر قدرت، به دو منطقهی نفوذ انگلستان و روسیه، میان این دو قدرت اروپایی در شهر سن پترزبورگ پایتخت وقت روسیه امضا شد.
قرارداد سن پترزبورگ میان امپراتوری روسیه و امپراتوری بریتانیا در منطقهی سن پترزبورگ امضا شد. این پیمان واپسین گام در راه ایجاد تفاهم مثلث بود و با حل مشکلات بین بریتانیا و روسیه، این دو کشور را همراه با فرانسه در برابر اتحاد مثلث متحد کرد.
برپایهی سازشنامه سن پترزبورگ، افزون بر تقسیم ایران؛ افغانستان رسما تحتالحمایه انگلستان قرار گرفت تا مطمئن باشد که هندوستان (همه شبه قاره) را از دستش خارج نخواهند ساخت و تبت نیز به چین داده شد که آن زمان خود در عمل زیر سلطهی قدرتهای اروپایی، ژاپن و آمریکا بود و تنها اسمی استقلال داشت. این سازشنامه با شتاب به اجرا درآمد و دو قدرت در مناطق نفوذ در ایران نیروی نظامی مستقر کردند.
در آن زمان در ایران، شاه (محمدعلی شاه قاجار) به روسیه، و مجلس (پارلمان) که از عمر آن یک سال بیشتر نمیگذشت به انگلستان نزدیک بود. باوجوداین مجلس پس از دریافت نسخهای از موافقتنامه دو دولت، آن را فورا ردّ کرد و علی اصغرخان اتابک نخستوزیر وقت هنگام خروج از مجلس (میدان بهارستان) ترور شد. انگلستان بیپروا از تصمیم مجلس، در منطقهی نفوذ خود به مرکزیت کرمان، یک واحد نظامی ایجاد کرد و روسیه نیز در منطقه نفوذ خود واحد قزاق به وجود آورد و به دولت تهران گوشزد کرد که «مورگان شوستر» آمریکایی خزانه کل ایران را که به سفارش رییسجمهوری وقت آمریکا برای اصلاح مالیه ایران فرستاده شده بود برکنار کند.
این رخداد بر همین روال بود تا این که در سال 1917 در روسیه انقلاب شد و دولت انقلاب از «تفاهم مثلث» خارج شد.
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام میرسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشتهای اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که درآن از «گوشایزد» سخن رفته است.
روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است. ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری میکنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است. واژهی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز که به معنی روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاهدار گلهها و چارپایان سودمند است. گاو در استورهها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاکی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، همخوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» میشتابد. پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یادآوری میکند. گوشایزد، همچون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
گوشروز ای نگار مشکین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز