انجمن هم اندیشان ایران فرهنگی در هشتم امردادماه نشست معرفی و پرسش و پاسخ نسک(کتاب) «در کمینگاه دشمن» را در پیشگاه نویسندهی آن؛ علیقلی محمودی بختیاری برگزار کرد.
علیقلی محمودی بختیاری در یکی از روستاهای توابع شهرستان ازنا، در سال 1311 خورشیدی زاده شد. وی دانش آموختهی ادبیات فارسی، و دکترای زبان شناسی زبانهای باستانی است که در گذشته فرنشینی(:ریاست) دانشگاه ابوریحان را برعهده داشت.
داریوش فرهود، پدر دانش ژنتیک ایران، نخست در اهمیت برپایی نشستهای فرهنگی با بنمایهی ایران فرهنگی سخنرانی کرد. فرهود حضور چهرههایی که در پیوند با ایران فرهنگی و پرسمان یکپارچگی کشوری ایران باشد را پذیرا شد. وی خاطرنشان کرد که هیچ مهمی نمیتواند بانی یکپارچگی ما ایرانیان شود مگر نام ایران.
علیقلی محمودی بختیاری در نشست معرفی و پرسش و پاسخ اثر خود؛ «کمینگاه دشمن و دیباچهای بر طرح آموزش زبان و فرهنگ ایران» در انجمن هم اندیشان ایران فرهنگی، مهمترین کمینگاه دشمنان ایران و ایرانی در درازای تاریخ این سرزمین را خودباختگی فرهنگی دانست.
نویسندهی کتاب ارزشمند؛ «زمینه فرهنگ و تمدن ایران» (کتاب درسی بخش خاورشناسی دانشگاه یوتا در سال1356) مصادیق فرهیختگی اهل فرهنگ و نامآوران تاریخ ایران را بسیار زیاد توصیف و اشاره کرد؛ در زمان نوشتن کتاب «کمینگاه دشمن» برخی خرده گرفتند که این کتاب در رویارویی با باختر(:غرب) و علوم و فنون باختری نگاشت شده است، در صورتی که همانگونه که در اثر اشاره کردم این کتاب تلاشی برای یادآوری داشتههای فرهنگی، تاریخی و تمدنی ایران بوده تا جوان ایرانی ناآگاه از اندوخته و میراث تاریخی و فرهنگی خود، در برابر دشمنان فرهنگ ایران آسیبپذیر نباشد!
بختیاری افزود؛ همانگونه که در «کمینگاه دشمن» اشاره کردم، گیر کار چنانچه پی در پی گفتهام در نادانی است. در ناآگاهی است، در نبود شناخت و معرفت و احساس حقارت کردن است!
نویسندهی کتاب «کورش در بابل» با اشاره به تاریخ باستان ایران یادآور شد؛ یکی از دورههایی که در روزگار باستان به باور من به عمد نادیده گرفته شده یا کمتر دیده و پرداخته شده، روزگار اشکانیان و موضوع آیین مهر است. ایرانیان و شما هماندیشان فرهیخته ایران فرهنگی باید دقت داشته باشید که آنچه با عنوان کشورگشایی افسانه گونهی اسکندر از یونان به سراسر جهان اشاره شده، یا موضوعهایی همچون ظلمات، آب حیات،خضر و غیره با موضوعهای مهم و مستندی در تاریخ ایران باستان، همچون آیین مهر و جهان شمول شدن آن و شخصیتهایی همچون مهرمسیحا در روزگار اشکانی قابل تحلیل تطبیق و بررسی هستند. جعل تعابیری همچون «فیل هلن» به غلط به عنوان «دوستدار یونان» در شرایطی توسط دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه تکرار شده که«هلن» همان خورشید و مهر بوده و این فرهنگ ایرانی بوده که در بیشتر نقاط پراکنده شده و نه افسانههای ساخته شده حضور سرداری جوان از جزیرهای کوچک در اروپای آن روزگار. بدین ترتیب اگر از تاریخ های ساختگی خاورشناسان چشم بپوشیم فرهنگ دنیای باستان، فرهنگ ایران بود. فرهنگ حاشیهی نیل با جایگزین شدن هکسوسهای ایرانی، رنگ و جلوهای تازه یافت و اروپای ناشناختهی کهن از آیین مهر مسیحایی گرمی و فروغ گرفته است. در این رابطه توجه شما را به این بیت از حافظ جلب میکنم که فرمود؛ ما قصه سکندر و دارا نخواندهایم/ از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس!
نویسندهی کتاب؛ «راهی به مکتب حافظ» در ادامه با بررسی تداوم این فرهنگ پویا و زاینده در دوران اسلامی به حل یک مجادلهی تفسیری از کتاب آسمانی مسلمانان توسط حافظ فرهنگ و ادبیات ایران اشاره کرد و با اشاره به آیه هفتاد و دوم سورهی احزاب گفت، در این آیه میخوانیم؛
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
ما امانت [خویش] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولى از پذیرفتن آن سر باززدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت.
در خصوص تعابیر ظلوماً و جهولا از روزگار تبری تا علامه طباطبایی بین علمای مذهبی اختلاف نظر هست که این تعابیر در انتهای آیه چه معنایی دارد و در کل تفسیر این آیه را با اختلاف نظر مواجه کرد اما باز میبینیم که حضرت حافظ که آبشخور فکری و دانشیاش، فرهنگ و تمدن ایرانی است به زیبایی و در عین حال سادگی می گوید؛ آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعهی کار به نام من دیوانه زدند.
به باور من «دیوانه» در اینجا از ریشهی”د-ا dea”بوده که در فرهنگ هند نیز آن را داریم و پسوند «انه» هم، جهت انتساب است. مشابه همین پسوند در«مردانه» و«زنانه» نیز دیده میشود و اینجا منظور از دیوانه داشتن صفت روحانی و الهی و خدایی است. حافظ در خصوص واژهی دیگری نیز این کار را انجام داده است. آنجا که تعبیر «رندانه» را از یک واژه توهینآمیز به یک واژهی عرفانی و آگاهانه تغییر داده و در اشعار وی رندانه را بسیار میبینیم.
محمودی بختیاری بهترین دفاع در برابر کمین دشمنان فرهنگ و تمدن ایرانی را آگاهی و علم دانست و در عین حال یادآور شد علم و آموزش نباید تابع عقیده باشد زیرا علم و آگاهی برای همهی مردم است و اگر تابع عقیده شد خاصیت روشنگرانه خود را از دست میدهد.
بختیاری در پایان به پرسشهای اعضای انجمن هماندیشان ایران فرهنگی در خصوص سخنان خود و مشخصا کتاب کمین گاه دشمن پاسخ داد. نویسندهی کتابهای؛ «خاقانی در ایوان مدائن»، «گنج گهر» و«فراز و نشیب سیاست و شیوه کشورداری در ایران» در پاسخ به پرسشی در مورد تعبیر بکار رفته در کتاب کمینگاه دشمن مبنی بر «فر سیاسی» گفت؛ چنانچه در کتاب آمده اگر تعریف سادهای را که اسوالد اشپنگلر آلمانی از ملت بدست میدهد را بپذیریم که میگوید، اگر جامعههای بشری را به نهرهایی تشبیه کنیم، جریان و حرکت این نهرها را تاریخ مینامند. ولی اگر آن چیزهایی را که حرکت میکنند مدنظر قرار دهیم آن را خانواده، دودمان، مردم یا ملت می گویند سیاست در اینجا طریقهای است که این وجود سیال موجودیت خود را حفظ کند، نشو و نما نموده و بر دیگر نهرها تسلط یابد. اصلا زندگی سیاست است و اگر این سیاست فرهمند شود حقیقت و سجایای اخلاقی بر زندگی بشری حاکم شده و این اندازه شاهد جنگ و جدال و غارت و تجاوز در سراسر کره خاک نخواهیم بود!
پیش از سخنان محمودی بختیاری، داریوش فرهود عضو هیات موسس و میزبان نشست با خوشامدگویی به استاد بختیاری شکلگیری انجمن هم اندیشان ایران فرهنگی، متشکل از گروه دوستدار و فعال فرهنگی، دانشگاهی و دوستدار ایران و فرهنگ و تاریخ ایران با رویکرد گسترهی ایران فرهنگی را تلاشی گروهی برای احیای فرهنگی جایگاه ارزشمند سرزمین ایران عنوان و ابراز امیدواری کرد هم اکنون و پس از انجام مراحل اولیه ثبت انجمن در وزارت کشور، در نشستهای هفتگی و مستمر انجمن، ضمن تدوین و برنامهنویسی آییننامههای اجرایی و کارگروهها با دعوت از استادان مدعو و برگزاری چنین نشستهایی به ارتقای سطح دانش و آگاهی اعضا نیز کمک کند.
در پایان این نشست یادبود و هدایای فرهنگی به دکتر محمودی بختیاری پیشکش شد.
از راست : دکتر داریوش فرهود(پدر علم ژنتیک ایران)، دکتر علیقلی بختیاری
دکتر علیقلی بختیاری، نویسنده کتاب
دکترداریوش فرهود (پدر علم ژنتیک ایران)
نقد و بررسی سوالها
اهدا تابلوی مولارژ از سوی دکترداریوش فرهود
نفر سمت راست: محسن مشفق، سازنده و استاد تابلوهای مولارژ
فرتور از همایون مهرزاد است.
1393
یک پاسخ
درود بر نگاهبانان فرهنگ ایرانی. درود بر گسترش دهندگان منش آریایی . بسیار دلنشین بود. همیشه سرافراز و فرخنده باد سرزمین اهورایی ایران .
از امرداد بخاطر نوشتارهای خوبش سپاسگزارم.
از امرداد درخواست دارم نوشتارهای بیشتری در مورد تاريخ ايران و اقوام ایرانی « بويژه مادها» به اشتراک بگزارد.
سپاس