لوگو امرداد
میراث فرهنگی از کجا آسیب می‌بیند؟

گنج‌یاب‌هایی که در فضای مجازی تبلیغ می‌شوند

felezyabبیشتر از آنکه با نام اصلی‌اش تبلیغ شود، روی «گنج‌یاب» بودنش پافشاری دارند و صفحه‌های گوناگون مجازی و اینترنتی آن را با این ویژگی‌ها معرفی می‌کنند و به فروش می‌رسانند: «فلزیاب و گنج‌یاب تصویری، تفکیک فلزات باارزش و بی‌ارزش و عمق‌گیری دقیق هدف»، «توانایی بالا در جست‌وجوی سکه و عتیقه‌جات باستانی»، «صفحه نمایش دیجیتال برای استفاده در شب و نقاط کم‌دید»، «گنج‌یاب» و حتی «ردیاب».»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، افزون‌بر تعریف کم‌وبیش علمی کوتاهی که یکی دو صفحه برای تعریف «فلزیاب» یعنی «دستگاهی برای ردیابی و پیدا کردن اجسام فلزی در درون زمین، دیوار و یا فلزات مخفی‌شده در اجسام دیگر» در فضای اینترنت ثبت کرده‌اند، اما دیگر تعریف‌ها هدف را در فروش این کالا (که شمار زیادی از دستگاه‌ها و کارخانه‌ها برای اهداف کاملا مشخص علمی و اقتصادی نیز از آن استفاده می‌کنند) کاملا به پیدا کردن اشیای قدیمی از زیرِ زمین وابسته (:منوط ) کرده‌اند.
حتا جست‌وجویی کوتاه در اینترنت با کلمه‌ی فلزیاب، نخستین داده‌ها را از آنچه برای این دستگاه جست‌وجو شده این گونه نشان می‌دهد: «فلزیاب چیست، آن را از کجا بخریم»، «بهترین فلزیاب چیست؟ فلزیاب – طلایاب – گنج‌یاب» و ده‌ها صفحه‌ی ویژه‌ی جست‌وجوی گنج و آثار عتیقه با فلزیاب، که هر کدام‌شان چندین صفحه توضیح همراه خود دارند. با این وضع باید پرسید: آیا فضای مجازی به جنگ میراث فرهنگی رفته است؟
از چه زمانی قانون مجوز برای خرید فلزیاب تصویب شد؟
هرچند نمی‌توان زمان دقیقی برای توجه سرپرستان(:متولیان) میراث فرهنگی به تصویب قوانینی که از خرید و فروش این دستگاه به افرادی که مجوز ندارند، به دست آورد، اما بر پایه‌ی آنچه رسانه‌ها ثبت کرده‌اند، یکی از نخستین واکنش‌ها به تصویب ماده واحده‌ی قانونی از سوی هیات وزیران در پایان اردیبهشت‌ماه سال 1382 برمی‌گردد، که در آن زمان به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و در یک تصویب قانونی «ضرورت گرفتن مجوز برای ساخت، خرید و فروش، نگهداری، تبلیغ و استفاده از دستگاه فلزیاب» تصریح شد.
در آن زمان، وزارت صنایع و معادن عهده‌دار شد ضوابط بازگو‌شده از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور را هنگام ثبت اعلامیه تاسیس، به متقاضیان ساخت دستگاه‌های فلزیاب ابلاغ کند. در پایان این بند آمده بود که صدور پروانه بهره‌برداری برای این واحدها وابسته به موافقت سازمان (سابق) میراث فرهنگی کشور خواهد بود. اما این که مصوبه در آن زمان چقدر ضمانت اجرا داشته، پیدا نیست.
چهار سال پس از آن، یعنی ۲۱ خرداد ۱۳۸۶، علیرضا کریمی‌، مدیرکل وقت دفتر تبلیغات و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، گفت: «بر اساس آیین‌نامه اجرایی قانون ضرورت اخذ مجوز برای ساخت، خرید و فروش، نگهداری، تبلیغ و استفاده از دستگاه فلزیاب، تبلیغ دستگاه‌های فلزیاب از طریق رسانه‌های عمومی، مطبوعات، چاپ و نشر پوستر و سایر روش‌های تبلیغاتی فقط با مجوز سازمان میراث فرهنگی کشور امکان‌پذیر است».
تبلیغات گسترده برای فروش دستگاه فلزیاب
هر چند آن مصوبه اعلام و ابلاغ شد، اما برپایه‌ی آنچه تبلیغات روی در و دیوار شهر و حتی اقلام فرهنگی در حال فروش روی برخی از گیشه‌های مطبوعاتی و بعضا مغازه‌ها نشان می‌داد، حرف از فروش بی‌وقفه‌ این دستگاه بود. تا اینکه ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، چنین بازگو کرد: «دستگاه‌های مسوول پیش‌نویس قوانین چگونگی برخورد با فلزیاب را تهیه کرده‌اند که در این پیش‌نویس مشخص شده دستگاه‌های انتظامی و امنیتی چگونه باید با این پدیده برخورد کنند، حتا مطالعاتی نیز برای برخورد کشورهای دیگر با این پدیده انجام شده است».
او در آن زمان این سخن‌ها را به دنبال نشان دادن تصاویری از تبلیغاتی که حتا روی دیوار ورودی این وزارتخانه (سازمان پیشین) چسبانده شده بود، توسط یک خبرنگار بازگو و پافشاری کرد: «دست‌کم تبلیغ فلزیاب در محدوده‌ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا زمان ابلاغ رسمی چگونگی برخورد با این پدیده، جمع‌آوری می‌شود».
ماه بعد، یعنی ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، قوانین فلزیاب و جرایم مرتبط با حفاری غیرمجاز از سوی سرهنگ پاسدار محمد کربلایی حریری، فرمانده وقت یگان حفاظت میراث فرهنگی، در ۲۱ بند اعلام شد؛ مواردی که محکومیت مجرمان را برای وقوع چنین اقدامی اعلام می‌کرد و حتا به حق‌ کشفی هر چند کوچک تاکید داشت و البته بر اساس بند ۱۳ آن ماده واحده «ورود هر نوع دستگاه فلزیاب منوط به اخذ مجوز از سازمان میراث فرهنگی» پافشاری داشت و بر پایه‌ی بند ۱۶ آن «تبلیغ، خرید و فروش و نگهداری و استفاده از دستگاه‌های فلزیاب منوط به اخذ مجوز از سازمان میراث فرهنگی» باید انجام می‌شد و از سوی دیگر در پنج بند بعدی به مجازات‌ها و تبلیغ این دستگاه تاکید شده بود.
دو سال پس از آن در ۲۴ آبان‌ماه ۱۳۹۵ ششمین کارگروه اجرایی قانون فلزیاب برای کنترل بیشتر در خرید و فروش این وسیله تشکیل شد و قوانین جدیدی را برای کنترل استفاده از فلزیاب تصویب کرد.
در آن نشست که از قضا دستگاه‌های متولی مانند نمایندگان وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات، اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات غیرتجاری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعدادی از مدیران واحدهای سازمانی مانند اداره کل بازرسی و پاسخگویی به شکایات، حراست مرکزی، دفتر حقوقی و املاک و کارشناسان یگان حفاظت حضور داشتند، اجرای دقیق مفاد آیین‌نامه اجرایی قانون فلزیاب و ارتقای سطح تعامل بین این دستگاه‌ها در ستاد مرکزی یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بررسی و تاکید شد تا اقداماتی مانند تهیه اساسنامه تیپ شرکت‌های فعال در زمینه انواع فلزیاب، تهیه و تدوین دستورالعمل، شرایط و فرآیند صدور و لغو مجوز دستگاه فلزیاب، جلوگیری از چاپ آگهی‌های غیرمجاز فلزیاب در چاپخانه‌ها، تشدید فیلترینگ پیامک‌ها و سایت های اینترنتی غیرمجاز تبلیغات فلزیاب، ارسال نیازمندی‌های صنف‌های مجاز به سازمان، رعایت ضوابط سازمان میراث فرهنگی در زمان ثبت اعلامیه، تاسیس و صدور پروانه بهره‌برداری و جواز تاسیس از سوی متقاضیان ساخت دستگاه فلزیاب به عنوان راهکارهای اساسی رفع موانع اجرایی آیین‌نامه مذکور در دستور کار دستگاه‌های مسوول حاضر در نشست قرار گیرد.
راهی جدید برای خرید و فروش دستگاه فلزیاب و گریز از قانون
شاید همه موارد مطرح‌شده در آن جلسه تصویب و حتی دست‌کم برای مدتی اجرایی شدند، اما در میان همه‌ این برو بیاها برای تصویب قوانینی که قرار بود استفاده از دستگاه‌های فلزیاب را در محوطه‌ها و تپه‌های باستانی متوقف کند، احتمالا متولیان حفاظت از میراث فرهنگی کشور هم استفاده از دستگاه فلزیاب توسط حفاران عتیقه را دور از ذهن می‌دانستند و در هر صحبت و بحثی به ممنوعیت فروش این دستگاه اشاره می‌کردند؛ غافل از راه جدید تبلیغاتی که در طول چند سال گذشته برای خرید و فروش این دستگاه خودی نشان داده است. به گمان می‌رسد متولیان میراثی حواسشان از فضاهای مجازی مانند اینستاگرام و تلگرام پرت شده که صفحه‌های خرید و فروش این دستگاه درست مانند قارچی سمی در حال رشد است و توجه چندانی را از سوی متولیان میراثی به خود جلب نمی‌کند، صفحه‌هایی که با هشتگ‌هایی مخصوص به راحتی در دسترس قرار می‌گیرد!
در کنار فعالیت گردانندگان این صفحه‌ها، که هر روز راه و روشِ متفاوتی برای آموزش به دنبال‌کنندگان صفحه‌های خود نشان می‌دهند، اما فاجعه‌آمیزترین رویداد را کسانی رقم می‌زنند که خرید و فروش پیکور و دینامیت را برای کشف گنج‌های خیالی‌شان با جدیت تمام انجام می‌دهند و هیچ دستی برای توقف کارشان که آسیب به بناها و محوطه‌های تاریخی چه بسا هنوز شناسایی‌نشده در کشور است، دراز نمی‌شود.
یک باستان‌شناس: فلزیاب درست به‌کار گرفته شود، وسیله‌ی بدی نیست!
در این میان علی هژبری، باستان‌شناس، پافشاری کرده بود: «فلزیاب وسیله بدی نیست. اتفاقا کاش بتوان پس از کاوش باستان‌شناسی از آن در سایت استفاده کرد. تا جایی که می‌دانم در اکثر کشورهای پیشرفته این وسیله بیشتر در اختیار نهادهای دولتی برای مصارف درست است. البته مانند اسلحه که افراد معمولی مجاز به استفاده هستند همچنان قادر به تهیه این وسیله هستند، ولی حق استفاده در بناها و تپه‌های باستانی را ندارند و فقط به عنوان یک تفریح در هر جای دیگر به استثنای آثار مورد استفاده قرار می‌گیرد!».
تلاش فراوانِ جویندگان گنج‌های خیالی در صفحه‌های مجازی فقط به تخریب آثار و محوطه‌های تاریخی منجر می‌شود، فاجعه‌ای که شاید علت آن را باید در خلاهای قانونی که سال‌هاست کنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی از آن دم می‌زنند، جست‌وجو کرد.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-15