برخی از رویدادهایی که در هفتهی گذشته دربارهی میراث فرهنگی و تاریخی، و نیز زیستبوم ما بازتاب یافت، هنوز هم نگرانیها را دامن میزند. بهویژه خبرهای زیستبومی گواه ویرانیهایی است که نهتنها زیستگاههای حیات وحش، بلکه عرصههای طبیعی کشور را دچار آسیبهای جبرانناپذیر ساخته است. برای نگاهبانی از زیستبوم و میراث کهن فرهنگی و تاریخی، بیگمان به ارادهای ملی و توجهی افزونتر و دلسوزانهتر به آن نیاز است.
– کشف 278 اثر تاریخی هخامنشی از جنس طلا: این اشیا تاریخی هنگام خرید و فروش آنها در شهر کرمانشاه، از هفت سوداگر به دست آمد. برخی از اشیا هخامنشی دربردارندهی گوشواره، آویز، حلقه، گل سینه، مدال، انگشتر، پلاک، سگک کمربند، سینهریز و نمونههای دیگر بودهاند. کارشناسان میراثفرهنگی استان کرمانشاه، دیرینگی اشیای کشفشده را از دوره هخامنشی دانستهاند. (ایلنا، 5 مهر)
– زخمی دیگر بر پیکر پارک ملی گلستان: پارک ملی گلستان با گسترهای بیش از ۹۰۰ کیلومتر مربع و میزبانی از ۳۰۲ گونهی گوناگون جانوری و 1350 گیاه در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. اما افزونبر خطرآفرینی ناشی از باشندگی و آمدوشد انسان در این سالها، با دستاندازی غیرطبیعی و ساختوساز بیرویه هم رودررو است.
آبوهوای دلپذیر این زیستگاه، در کنار جلوگیری از ورود افراد سودجو، دستاندازی به پارک ملی گلستان را برای سودجویان فراهم کرده است. نتیجهی آن ساختوساز در گوشهی و کنار این پهنهی سبز است؛ به گونهای که پیکرِ لاغر و صدمه دیده جنگل هر روز زخمی بزرگتر و ژرفتر را تجربه میکند.
پیشروی ساختوساز در ارتفاعات روستای «تنگراه» به آسانی قابل دیدن است و کار پیوستهی کارگران و ماشینها برای ساخت ویلا، صدای روستاییان پیرامون پارک ملی گلستان را هم درآورده است.
یکی از نمونههای آشکار رشد ویلاسازی در پارک ملی گلستان، ساخت «مجموعه شهرک افرا» در کنار درختان جنگلی است که سبب شگفتی ساکنان روستاهای پیرامون و دلبستگان به محیط زیست شده است.
پارک ملی گلستان یکی از ذخیرهگاههای زیست کره ثبت شده در میراث جهانی است. (ایرنا، 5 مهر)
نیمرُخ مرد باستانی از آبراه تختجمشید سربرآورد: در پی انجام واپسین گامههای(:مراحل) کاوش در آبراهههای تختجمشید، و پس از یافتن 13 اسکلت انسانی و جانوری اکنون سنگنگارهای از چهرهی برجستهی یک مرد بهدست آمد که دارای ویژگیهایی کممانند است.
علی اسدی، سرپرست کاوش آبراهههای تختجمشید، دربارهی ویژگیهای این نقشبرجسته یا سنگنگاره گفت: این نقش برجسته در بلندای نزدیکبه یک متر و بیست سانتیمتری از کف آبراه تراشیده شده است. درازای صورت نزدیکبه ۲۰ سانتیمتر و با بیرون زدگی نزدیکبه ۱۲ تا ۱۳ سانتیمتر است. یک مرد را به حالت نیمرخ نشان میدهد که یک کلاه روی سر دارد و بخشی از صورت را پوشانده و تا زیر چانه ادامه دارد. این نقشبرجسته همانندی بسیاری به کارهای هنری که از دورهی ماد و هخامنشی بهجای مانده و اثر تاریخی سوارکاران که در گنجینهی جیحون دیده میشود، دارد که کلاه روی سر دارند و بهعنوان باشلاق میشناسیم. به گمان میرسد این کلاه، یک پوشاک بومی است که در آن دوران در سطح گسترهای از فلات ایران مورد استفاده قرار میگرفت .
او ادامه داد: «خط چشم و ابرو این نقش برجسته با دو، تراش خام اما جاندار و با روح ایجاد شده است. سبیل مرد وجود دارد و بخشی از برجستگی لبها نیز تا حدودی مشخص است. سمت دیگر این برجستگی(:زایده) که گویا قرار بود بخش دیگری از صورت این مرد را دربربگیرد به صورت خام باقی مانده و کار نشده است. البته در بخشی از بخشها به نظر میآید کوششهایی برای تبدیل شدن این نیمرخ به یک صورت کامل و تمامرخ انجام شده ، اما کار نیمهتمام مانده و سمت دیگر زاییده به صورت ناتمام و خام باقی مانده است.
آرمان از فصل سوم کاوش آبراهههای تختجمشید که دنبالهی کاوش آبراههی حیاط جنوبی کاخ تچر بود، شناخت وضعیت مجموعه آبراههی دروازه ناتمام و شناسایی و بیرون آوردن بخشی از دیوارهی تختجمشید بود که به یافتهشدن چندین اسکلت انجامید. به گفته ی سرپرست کاوش آبراهههای تختجمشید، نمونههای یافت شده به پژوهشگاه باستانشناسی رسیده و بررسیهای لازم و فرستادن نمونهها به آزمایشگاه در دست انجام است.
سرپرست کاوش آبراهههای تختجمشید دربارهی ویژگیهای فنی این نقشبرجستهی بهدست آمده نیز گفت: «این نقشبرجسته با نقش برجستههای تختجمشید که در تختگاه وجود دارند، تفاوت دارد. از نظر ریزبینی در درجهای بسیار پایینتر از نقش برجستههای تختگاه قرار میگیرد چراکه دارای خطوط کلی است و جزییاتی ندارد، اما نقشبرجستههای تختگاه از ظرافتهای بسیار دقیقی برخوردار هستند حتی جزییات ریشها در آنها نمایان است. با این وجود، ویژگی که در این نقشبرجسته میبینیم در مقایسه با نقش برجستههایی که در تختگاه و بهخصوص در پلکان وجود دارد، این است که در این بخش با یک حجم سر و کار داریم. هرچند اگر از زاویه کناری به آن بنگریم با یک نیم رخ روبهرو میشویم اما در واقع حجم قابل توجهی دارد که چنین حجمی در نقوش برجستههای روی تختگاه تختجمشید دیده نمیشود».(ایلنا، 9 مهر)
– کشف گورستان دورهی اشکانی: سرپرست پروژهی بررسیهای باستانشناسی حوضهی آبگیر سد نیآباد مهمترین یافتهی این برنامهی میدانی را کشف گورستانی از دوره اشکانی بازگو کرد که دارای گورسپاریهای گوناگون خمرهها و چالهای ساده هستند.
شکوه خسروی، سرپرست هیات باستانشناسی، گفت: «بررسیهای باستانشناسی حوضهی آبگیر سد نیآباد، واقع در شهرستانهای سروآباد و سنندج استان کردستان، در سال ۱۳۹۶ به سرپرستی نگارنده منجر به شناسایی ۱۱ محوطه باستانی شد».
او افزود: «در این بررسی مجموعهای از استقرارهای انسانی و گورستانهای باستانی شناسایی شد و سپس به منظور ادامه پژوهشهای باستانشناسی در این محدوده و درک چگونگی آثار باستانی موجود در حوضه آبگیر سد نیآباد برنامه گمانهزنی در ۴ محوطه از ۱۱ محوطهی شناسایی شده پیشین که در صورت ساخت و آبگیری سد در خطر خواهند بود، به اجرا درآمده است».
وی گفت: «نتایج گمانه زنی در ۳ محوطه شواهدی از استقرار دوره اشکانی را به دست داده و در نتیجۀ کاوشها، بقایای استقراری از جمله بقایای معماری و سفال این دوره بهدست آمده است».
این باستانشناس افزود: «بنا به اظهارات خسروی مهمترین یافتههای این برنامهی میدانی، کشف گورستانی از دوره اشکانی است که دارای تدفینهای متفاوت خمرهای و چالهای ساده هستند».
خسروی در پایان یادآور شد: «با توجه به کمبود اطلاعات باستانشناختی ما از این منطقه و همچنین اطلاعات محدودی که از گورستانهای متعلق به دورهی اشکانی در این نواحی داریم، پژوهشهای بیشتر میتواند زوایای تازهای را پیش روی باستانشناسان بگشاید». (ایلنا، 6 مهر)
– غار نمکدان قشم پاکسازی شد: مدیر ژئوپارک جهانی قشم گفت: به بهانهی روز ملی غار پاک، غار نمکدان قشم از زباله پاکسازی شد.
علیرضا امری کاظمی افزود: پاکسازی گرافیتیهای (:دیوارنگاری) ورودی غار نمکدان، گردآوری تابلو، بنر و یادبودهایی که در پایان غار نمکدان توسط گروههای گوناگون به جا گذاشته شده، نیز انجام شد.
وی ادامه داد: در این برنامهی یک روزه، ۴۲ نشانه ی راهنما برای هدایت غارنوردان افزوده شد. یک گروه چهار نفره به ژرفای۴۰ متری غار رفتند و پس از پیمایش غار تا پایان، کار پاکسازی و نصب تابلوها را انجام دادند.
وی افزود: غار نمکی جزیره قشم در ژئوسایت گنبد نمکی، به عنوان یک اثر ملی و طبیعی به ثبت رسیده و تحت پشتیبانی شبکه ژئوپارک های جهانی یونسکو است. (ایلنا، 7 مهر)
– آلایندگی «مهارلو» بالاتر از اندازهی استاندارد است: مدیرکل محیط زیست استان فارس، گفت: بررسیهای انجام شده روی دریاچه مهارلو نشان میدهد دست کم در دو فلز سنگین میزان آلایندگی بسیار بالاتر از اندازهی استاندارد است.
به گزارش خبرگزاری مهر، حمید ظهرابی با اشاره به وضعیت تالابهای استان فارس گفت: کموبیش همهی تالابهای استان اکنون خشک هستند و اندک شماری از این تالابها در اندازهی ناچیزی دارای آب میباشند.
مدیرکل محیط زیست فارس با گفتن اینکه دریاچههای مهارلو و طشک دارای آب هستند، یکی از بزرگترین دشواریهای تالابهای هفت برم را گردشگری غیرمسوولانه بازگو کرد و گفت: چنانچه این روند ادامه پیدا کند شاید در آینده هیچیک از تالابهای هفت برم زنده نمانند.
وی با اینهمه از امید در زندگیبخشی تالابهای هفت برم یاد کرد و گفت: در صورت برآورده کردن منابع میتوانیم پیرامون تالابهای یاد شده را ساماندهی کنیم که رفتوآمدها و گردشگری در پیرامون این تالاب مدیریت شود.
از سویی دیگر، مدیر کل محیط زیست فارس تالاب کافتر را به عنوان زیست بومی باارزش که روزی ۸۰۰ تن ماهی در آن صید میشد، دانست و گفت: شوربختانه به سبب کشاورزی مدیریت نشده و بیش از ظرفیت منطقه، اینک کافتر به تالابی خشکیده تبدیل شده است و در پی آن چیزی به نام رودخانه «شادکام» که روزگاری آب این دریاچه را برآورده میکرد، دیگر در این گستره دیده نمیشود.
ظهرابی همچنین بازگو کرد: خوشبختانه در تالابهای جنوب استان فارس به سبب فشاری که رویشان نیست روند ناگواری دیده نمیشود اما باید مراقب باشیم که این تالابها به کانون ریزگرد و غبار تبدیل نشوند.
– کند شدن اجرای برنامهی زندهسازی تالاب بینالمللی میانکاله: در حالی طرح زندهسازی (:احیاء) تالاب بینالمللی میانکاله در استان مازندران واپسین سال خود را برپایه ی برنامه پنج ساله تنظیمی سازمان محیط زیست، سپری میکند که تخصیص ندادن به موقع اعتبار و تحقق حقآبه، سبب شده است تا این طرح از پیشبینیها عقب افتاده و با کندی پیش برود.
اگرچه با اجرای برنامهی زندهسازی تالاب میانکاله از چهار سال پیش و لایروبی کانالهای ارتباطی آبرسانی، هدایت آب تالابهای محلی به درون تالاب بینالمللی و افزایش میزان بارندگی تا اندازهای از پیشروی خشکی تالاب جلوگیری شد، اما تا تحقق برنامه تکمیلی پیشبینی شده در طرح احیاء، همانند آنچه که برای دریاچه ارومیه اجرا شد، همچنان فاصله زیادی وجود دارد.
برپایهی برنامه تنظیمی مصوب سازمان محیط زیست در سال 1395، احیای تالاب میانکاله قرار بود با حذف حدود ۲۰۰ قطعه آببندان و حوضچههای پرورش ماهی در بالا دست، لایروبی کانال انتقال آب و تامین حقآبه از محل شبکه زهکشی و نکاءرود پیش برود. اما مجریان برنامه اکنون مدعی هستند که به دلیل کمبود اعتبار بخش اندکی از این مصوبه عملیاتی شده است.
به گفتهی این مجریان ، برای اجرای این برنامهها در یک دورهی پنج ساله نزدیک ۳۳۰ میلیارد ریال اعتبار مصوب شده بود که تاکنون یک دهم آن تخصیص یافته، در حالی که برپایهی برنامه مصوب، طرح احیای تالاب باید در سال ۱۴۰۰ به مرحلهی پایانی برسد.
تالاب بینالمللی میانکاله با ۶۸ هزار هکتار گستردگی، در خاور مازندران و در بخش استحفاظی شهرستان بهشهر و در پیرامون دریای کاسپین (خزر) واقع است.
این تالاب که در دل شبه جزیرهی میانکاله است، به سبب برخورداری از گوناگونی زیستی، به ویژه مواد غذایی ارزشمندترین زیستگاه بیش از ۳۲۰ گونه پرندهی کوچرو و بومی و ۱۸۰ گونه گیاه به شمار میرود. (ایرنا، 8 مهر)
– گمانهزنی کاخ جهاننمای فرحآباد در راه پایانی: مدیر پایگاه تاریخی مجموعه فرحآباد ساری گفت: گمانهزنی کاخ جهاننما، ازشمار آثار بازمانده از شهر تاریخی فرحآباد ساری، بهروزهای پایانی خود رسیده است.
باقر صلحجو، مدیر پایگاه تاریخی مجموعهی فرحآباد ساری، گفت: گمانهزنی و کاوش کاخ جهاننما فرحآباد به مدت ۳۵ روز ادامه دارد.
او افزود: در گمانهزنی نخست که در سوی شمال خاوری کاخ انجام گرفته، به کف اولیه کاخ رسیدند. اکنون گمانهی دوم در مسیر آبراه حوض با طرح شمسه ازسوی سرپرست هیات و گروه باستانشناسان در حال انجام است.
کاخ جهاننما بخشی از مجموعهی فرحآباد است که در دورهی شاه عباس صفوی، در سال 1025 مهی، در شهر فرحآبادِ ساری ساخته شده است. چند سالی است که در این کاخ کاوشهای باستانشناسی آغاز شده است. (ایلنا، 9 مهر)
– پاسخ به واکنشها دربارهی مرمت قلعه پرتغالیهای هرمز: مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان با گفتن اینکه آوردن سنگ از پرتغال برای مرمت قلعه پرتغالیهای جزیر هرمز در شرایط کنونی شدنی نیست، گفت: در مرمت اضطراری از سنگهای کوه جزیره هرمز استفاده شد و همهی مصالح بهکار رفته از خود جزیره هرمز و بهکار رفته در خود قلعه پرتغالیها است.
رضا برومند دربارهی مرمت قلعه پرتغالیهای جزیره هرمز و حواشی پدید آمده، افزود: مرمت انجام گرفته در آغاز بهعنوان مرمت اضطراری شناخته شده و برای مقابله با ریزش این اثر تاریخی بود. زیرا اگر شاهد ریزش آن بودیم دیگر مرمت آن سخت و شاید غیرممکن بود.
برومند ادامه داد: تیمی ۸ نفره برای این مرمت تشکیل شد و به مرحلهی انتخاب پیمانکار رسیدیم که به یکباره از سوی فردی عکسی با زاویه هنری گرفته شد و تمام مرمت اضطراری انجام گرفته را درست پس از هفتماه زیر سوال برد.
وی با اشاره به اینکه خواست آن فرد آشکار است که چرا شش ماه گذشته عکس را منتشر نکرده و درست در زمان انتخابت پیمانکار دست به چنین کاری زده است، افزود: دربارهی قلعه پرتغالیها دو فرضیه وجود دارد نخست اینکه سنگهای بهکار رفته از پرتغال آورده شده و فرضیه دوم استفاده از سنگهای کوه جزیره هرمز است.
وی با اشاره به اینکه اکنون قرارداد تازه برای مرمت این اثر تاریخی بسته شده و این مرمت انجام میگیرد، افزود: حاضرم با همهی منتقدین که از مرمت اضطراری ایراد میگیرند نشست کارشناسی بگذارم و انتقادات و چگونگی جایگزین آن را ارایه دهند. اما تاکنون هیچ یک از منتقدین طرحی ارایه ندادهاند. (ایسنا، 9 مهر)
– کشف و نگهداری سنگگورهای کهن در یزد: شماری از سنگگورهای کهن گورستان تاریخی روستای تورانپشت، گردآوری و ضبط شد. توران پشت یکی از روستاهای تاریخی در شهرستان تفت است که آثار تاریخی در این روستا گواه نشانههای زندگی از زمان ساسانیان یا هخامنشیان است. شمار سنگگورهای کشف شده 58 عدد است. این سنگ گورهای کهن گردآوری و به جایی امن تحت دیدبانی شورای دهیاری، بُرده شد تا تصمیم نهایی دربارهی نگهداری بهتر این سنگهای تاریخی گرفته شود.
آنچه تورانپشت را در سنجش به دیگر روستاهای استان یزد جدا میکند، دیرینگی تاریخی و بودن آثار تاریخی و طبیعی بسیار در آن است که هر یک به سهم خود میتوانند گردشگران و کاوشگران بسیاری را به این گستره بکشاند. (ایلنا، 10 مهر)
– زایندهرود و زخمهای کهنه: روزنامهی شرق در شمارهی پنجشنبه 10 مهرماه، دربارهی وضعیت نگرانکنندهی زایندهرود اصفهان نوشت: «هر حرف و نوشتهای دربارهی زایندهرود تکراری است. تکراری، مثل دو دهه نامهنگاری، بیانیه، توصیه و گفتوگوهای کارشناسان و دوستداران محیط زیست برای نجات این رود. تکراری مانند دیدن صحنه مرگ صدها هزار حیوان آبزی پس از قطع جریان آب. آنچه هیچ وقت شاهد آن نبودهایم عزمی جدی، ملی و موثر برای نجات رود زندگیساز مرکز ایران است. زایندهرود یکی از مهمترین شریانهای حیات در قلب ایران است. هرگونه آسیب به زایندهرود میتواند زندگی در مرکز ایران را با مخاطرات جدی روبهرو کند. زندهرود تنها یک رود نیست، بلکه میراث طبیعی جهانیان است. خشکی بلندمدت زایندهرود آسیب جبرانناپذیری به پلهای تاریخی اصفهان وارد خواهد کرد و باعث کاهش ذخایر آب زیرزمینی و فرونشست زمین خواهد شد. فرونشست زمین در هر گوشهی شهر تاریخی اصفهان میتواند به نابودی بخشی از میراث جهانی منجر شود. طبق قانون، سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است حقابه تالابها را مشخص کند و این حقابه پس از تامین نیاز آب شرب مناطق باید در اولویت نخست قبل از سهم آب کشاورزی و صنعت باشد، اما شوربختانه وزارت نیرو به این مساله مهم توجه نمیکند».
این روزنامه در ادامه نوشته است: «در تمام این سالها اگر آبی بر بستر زایندهرود جاری شده صرفا به دلیل فشار کشاورزان و تامین نیاز آبی آنان بوده است. خشکی زایندهرود و به تبع آن خشکی تالاب بینالمللی گاوخونی اثرات جبرانناپذیری بر زیستبوم ایران خواهد داشت. به واسطه فعالیتهای کشاورزی در دهههای گذشته و وجود سموم و کودهای شیمیایی در بستر زایندهرود و گاوخونی، شرایطی ایجاد شده است که خشکی این دو میتواند منجر به پراکندهشدن ریزگردهایی در محیط شود که آلوده به مواد شیمیایی است. طبق تحقیقات انجامشده از سوی دانشگاه صنعتی اصفهان، این ذرات تا حداقل هزار کیلومتر قابلیت انتشار خواهند داشت. متاسفانه آگاهیرسانی درستی دربارهی حقایق زایندهرود وجود ندارد و نگاه به زایندهرود محیط زیستی، کارشناسی و ملی نیست. هر فرد و گروهی از زاویه سازمان، گروه یا منطقه خود به زایندهرود نگاه میکند. سال ۹۲ مصوبه ۹مادهای در شورای عالی آب کشور به تصویب رسید که میتوانست منجی زایندهرود و حلال مشکلات محیطزیستی باشد، اما شوربختانه نه در داخل استان اصفهان و نه خارج از استان هیچ توجهی به این مصوبه نشد. برخلاف مفاد این مصوبه، اجرای طرحهای توسعه فولاد و طرحهایی با نیاز آبی که بارگذاری جدیدی بر زایندهرود محسوب میشوند همچنان ادامه دارد و نیاز آبی زایندهرود تامین نشده است». روزنامه ی شرق در پایان مینویسد: «خشکشدن زایندهرود علاوه بر مرگ صدها هزار حیوان آبزی باعث کوچ و فراریدادن پرندگان مهاجری میشود که همواره در فصل سرد سال میهمان زایندهرود هستند. اگرچه کاهش بارش بر وضعیت زایندهرود بیتاثیر نبوده است، اما آمارها نشان میدهد آنچه زایندهرود را به این وضعیت رسانده سوء مدیریت منابع آبی و بیتوجهی مدیران به مساله محیط زیست است. ۱۷۶ میلیون مترمکعب سهم حقابه محیطزیستی زایندهرود و تالاب گاوخونی است؛ حقابهای که ضامن بقای حیات زیستبوم و همه جانداران، از انسان تا جانوران در مرکز ایران است». (روزنامه ی شرق، 10 مهر)
– اگر اورامانات را ندیده بودم، میگفتم عکسها فتوشاپ است: ارزیاب مصری ایکوموس بینالملل گفت: اگر اورامانات را به چشم خود ندیده بودم، تصور میکردم عکسهای منتشر شده ازاین منطقه فتوشاپ است.
به دنبال حضور ارزیابی ایکوموس ایران در گسترهی اورامانات در کرمانشاه و کردستان، با آرمان ارزیابی این منطقه تاریخی، نمایشگاه گروهی عکس «اورامانات: دامان آسمان»، پنجشنبه ۱۰ مهر، به ابتکار کمیسیون ملی یونسکو در ایران، و با همکاری مجله “تصویر سال” و وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، به میزبانی خانه هنرمندان در سالن مرتضی ممیز و با باشندگی حسام مهدی، ارزیاب مصری ایکوموس بینالملل، برگزار شد. وی بازدیدش از اورامانات را بسیار خوب ارزیابی کرد. او که پس از تماشای ۷۰ تصویر منتشر شده در نمایشگاه سخن میگفت، پافشاری کرد: «پیش از آمدنم به ایران از هنر ایرانیها و هنرمندان ایرانی شنیده بودم، اما اکنون به طور کامل تحت تاثیر فرهنگ و هنر آنها هستم».
او تصاویر به نمایش درآمده را نشان دهندهی تنها زیباییهای دیداری و دیدنی اورامانات دانست و گفت: «این در حالی است که افزون بر آن زیباییها مردم آن گستره و رفتارهایشان نیز بخشی از فرهنگ و هنر اورامانات است که فقط با دیدن میتوان آنها را درک کرد».
این کارشناس ایکوموس جهانی منظر فرهنگی را ترکیبی از طبیعت و فرهنگ انسان طبیعت دانست که در دو بخش میراث ملموس و ناملموس جای میگیرد. او افزود: «با قرار گرفتن ترکیب کاملی از این دو میراث در کنار یکدیگر، همه این اجزا به صورت جامع هستند». (ایسنا، 11 مهر)