شایان گفتن است که عنوان «موزه» برای مجموعههایی درنظر گرفته میشود که این کلمه در عنوان این مکانها به کار رفته است. افزون برآن از حداقل استانداردهای معمول برای یک موزه از نظر استاندارد ساختاری (زمان منظم باز و بسته بودن، ساختار اداری منظم و …) و نیز استاندارد نمایش (وجود یک طرح محتوایی، نظم نمایش و چیدمان و وجود حداقل آگاهیرسانی دربارهی اشیا و …) پیروی میکنند.
برای این بخش، این بار باید از کرمان آغاز کرد! به این دلیل که گفته می شود «موزه کرمان، اولین و تنها موزه زرتشتیان جهان/ایران» است. نویسنده این یادداشت نتوانست تارنمای مجموعه انجمن یا موزه زرتشتیان کرمان را پیدا کند، اما این موضوع در اغلب تارنماهایی که دربارهی این موزه نوشتهاند، بیان شده است که البته در زمان بازگشایی آن میتوانسته درست باشد1. در حال حاضر بر تابلوی نصب شده در داخل آن «آتشکده و موزه مردمشناسی زرتشتیان ایران» نوشته شده است.
برای شناخت بیشتر این موزه باید از مجموعه انجمن زرتشتیان کرمان شروع کرد که در آن افزون بر ساختمانهای مربوط به انجمن و امور اداری آن، یک تالار گردهمایی، یک کتابخانه، یک آتشکدهی قدیمی و نیز چندین تالار/اتاق برای فعالیتهای فرهنگی و کامپیوتر و ورزش وجود دارد. این مجموعه، از فضای سبز و درختان و یک حوض تزئینی زیبا نیز برخوردار است. در بخشی از این مجموعه هم ساختمانی نوساز به چشم میخورد که عنوان «آدریان» را بر سردر خود دارد که تاریخ بنا را 1380 خورشیدی نوشته است. برپایهی عنوان سردر، میتوان چنین برداشت کرد که این ساختمان در ابتدا به عنوان آتشکدهایی نوساز ساخته شده است که ساختار درونی آن هم این را تایید میکند. داخل این ساختمان یک تالار دایرهایی است که در گوشهایی از آن یک اتاقک شیشهایی-فلزی قرار دارد با یک هواکش که به سقف چسبیده شده و در داخل آن آتشدانی قرار دارد که ظاهرا برای سوختن با گاز تعبیه شده است. طبقه دوم ساختمان هم مانند بالکنی داخلی (لژ) است که برای نشستن یا ایستادن و دیدن طبقه پایین طراحی شده است. بنابراین این ساختمان را باید آتشکدهایی نوساز با آتش گازسوز در نظر گرفت؛ اما ظاهرا بعد از چهار سال و در سال 1384 خورشیدی این ساختمان به «آتشکده و موزه مردمشناسی زرتشتیان ایران» دگرگون میشود.
طبیعتا به دلیل معماری و شکل ساختمان تنظیم مسیر حرکت بازدید مناسب و ترتیب محتوا و چیدمان وسایل و ویترینها کار بسیار سختی بوده. از سوی دیگر ظاهرا انتخاب و مدیریت وسایل و لوازم هم خود چالش دیگری بوده است. احتمالا انجمن به اعضای خود اعلام کرده که برای موزه وسایل و لوازم قدیمی و سنتی خود را پیشکش کنند و طبق روش معمول خیراندیشی سنتی در جامعه، افراد مجموعهایی از لوازم و وسایل قدیمی و سنتی خود را پیشکش کردهاند. احتمالا در برخی از موارد افراد لوازم را «به نامگانه فردی» اهدا کرد اند که روش معمول این است که نام آن فرد هم نوشته میشود. به همین دلیل دستاندرکاران با مجموعهایی مواجه شدهاند که انتخاب بهترینها بسیار سخت بوده است و شاید برای همین از یک نوع وسیله مثلا (اتو ذغالی یا تاس روزین یا چرخ نخ ریسی یا …) شمار زیادی به نمایش گذاشته شده است، درحالی که از نظر مدل و کیفیت تفاوت چندانی با هم ندارند.
موضوع دیگری که در این رابطه میتواند مورد توجه قرار گیرد، بخش «محتوایی» موزه است. به طور عمومی میتوان محتوای موزه را به دو گروه تقسیم کرد:
1- محتواهایی که هم توسط زرتشتیان و هم ایرانیان دیگر استفاده میشده اند که برای این میتوان دو زیرگروه در نظر گرفت: 1- ابزارهایی که مربوط به دوران معاصر اما قدیمی هستند: مانند انواع اتو ذغالی، یخچال نفتی، انواع سماور، حتی جوهرخشککن، دستگاه پرچ دکمه، تفنگ و وسایل شکار، انواع صندلیهای چوبی و انواع بخاری نفتی، برخی کتابها و عکسها یا اسناد عمومی و … و 1-2- ابزارهایی که مورد استفاده عمومی بوده اند اما قدیمی و سنتی هستند مانند چرخ های نخریسی دستی، لوازم کشاورزی سنتی و …
2- محتواهایی که به طور خاص و سنتی با جامعه زرتشتی در پیوند هستند: مانند لباس های سنتی و دینی مردان و زنان، سفرههای دینی و آیینی، وسایل خاص مراسم (مانند تاس روزین، انواع آتشدان و …)، کتاب ها و دستنوشتههای دینی، عکس و اسناد مربوط به فرزانگان و افراد نامدار زرتشتی در دوران معاصر.
هرچندکه محتوای اول هم در هرصورت وسایل باارزش را در خود دارد، اما موضوع اصلی این یادداشت نیست و به آن پرداخته نمیشود. تنها موضوعی که در پیوند با آن میتوان مطرح کرد این است که بسیار بهتر است که بسیاری از آنها بازنگری یا تعداد آنها کمتر شود یا دستکم به طور دورهایی به نمایش گذاشته شوند. در مورد محتواهای دوم میتوان به این اشاره کرد که اتاقک شیشهایی آتشدان به جایگاهی برای نمایش سفرههای دینی و آیینی زرتشتی اختصاص یافته است که استفاده مناسبی از این فضا است. از جمله محتواهای باارزش این بخش، دستنوشته ویسپرد ساده ایرانی است که تاریخ 1182 یزدگردی (با قدمت بیشتر از دویست سال) را دارد.
به طور بسیار خلاصه موزه زرتشتیان کرمان هرچند که ساختمان آن برای موزه طراحی نشده است و جداسازی محتوایی (بخش 1 و 2) و چیدمان وسایل و لوازم میتواند بسیار بهتر باشد (برای نمونه جداسازی محتواها و شاید اختصاص طبقه همکف و اصلی به محتوای شماره دو و طبقه دوم به محتوای شماره یک)؛ اما تصمیم به دگرگونی این ساختمان به موزه بسیار به جا و هوشمندانه بوده است. به این ترتیب مجموعه انجمن با یک اتشکده قدیمی، کتابخانه، تالار گردهمایی، اتاقهای برای کامپیوتر، کلاس و ورزش، فضای سبز زیبا و بالاخره یک موزه، شرایط لازم برای نامیده شدن به عنوان یک «مرکز فرهنگی و دینی» جمعوجور را دارد. حتما اعضای جامعه زرتشتی و بازدیدکنندگان دیگر از گذراندن وقت خود در آن لذت و بهره مناسب را میبرند.
بخش سوم نوشته به موزهی یزد پرداخته میشود؛ پنجشنبهی آینده از تارنمای امرداد بخوانید.
بخش نخست این نوشته را بخوانید.
1- برای نمونه نگاه کنید به تعریف از این موزه در ویکی پدیا «موزه زرتشتیان»، یا در تارنمای همشهری «تنها موزه زرتشتیان جهان در آتشکده کرمان»، یا امرداد «تنها موزه زرتشتیان جهان، در کرمان است» (برای کوتاه شدن، لینک گذاشته نمی شود. در صورت نیاز با جستجوی عنوان، نوشته قابل دسترسی خواهد بود).
*بهمن مرادیان، مرکز پژوهشی بندهش: زبان های ایرانی، پژوهشهای زرتشتی
فرتورها از بهمن مرادیان است .
4090